حمیدرضا افتخاری، مدیر رادیو صبا: طبیعتا همیشه فرصت نمیشود بهعنوان یک شهروند عادی رخبهرخ رئیسجمهور کشورت باشی و بیواسطه با او گپ بزنی، ولو برای چند دقیقه در مسیری ۱۵ ــ ۱۰متری.خوششانس بودم که چنین فرصتی نصیبم شد. ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ روز خبرنگار و در خلال بازدید ایشان از رادیو، بخشهایی تدارک دیده و طبق معمول مدیریت بخش طنز به من واگذار شد. کار سختی بود. کلا پنج دقیقه به ما وقت داده بودند. باید در همین مدت کلی حرف میزدیم. متن را چند بار بالا و پایین کردیم و بالاخره نهایی شد. با سعهصدری که از ایشان سراغ داشتیم، شوخی کوچکی هم با خودشان داشتیم. روز اجرا بهواسطه طولانیشدن زمان بازدید و از آنجا که آخرین بخش بازدید ایشان از رادیو بود، پیام رسید که نمایش حذف و ایشان فقط در مسیر وارد استودیو میشوند و خسته نباشید به هنرمندان میگویند و بازدید تمام میشود. وقتی به بچهها خبر دادم حالشان حسابی گرفته شد، اما وقتی ایشان در استودیو شماره یک رادیو حاضر شدند، ورق برگشت. ایشان که از تلاش بچهها مطلع شدند، برنامه را عوض کردند و نشستند، نمایش را دیدند و چند باری هم رضایتمندانه لبخند زدند و خودخواسته به جمع هنرمندان رادیو آمدند، بعد از حالواحوال در بخشی از یک برنامه زنده هم شرکت کردند و با یک شهروند ــ گزارشگر در یک روستای دورافتاده همکلام شدند و بعد از چند دقیقهای با جزئیات درباره رادیو، ظرفیتها و اقداماتش صحبت و ما را دلگرم کردند. و اما آن فرصت چنددقیقهای از اینجا شروع شد: در شلوغی و ازدحام هنگام خروج، تقدیر چنان رقمخورد که با ایشان و رئیس سازمان در مسیری تنگ همگام شدم. با لحنی که حاکی از رضایت بازدید تقریبا ۴۵ دقیقهای ایشان از رادیو بود (قرار بود این بازدید ۲۰ دقیقه باشد) با اشاره به محل گفتوگو به دکتر جبلی فرمودند: «استودیوی خوبی هم دارید.» به ایشان یادآور شدم که سالها قبل در زمان تصدی بر معاونت قوه قضاییه در همین استودیو و در جمع رادیوییها سخنرانیای داشتهاند. لبخندی زدند و انگار سریع آلبوم خاطرات را ورق زده باشند، سر تکان دادند و با لبخند فرمودند: «بله، جوان بودیم آنوقت.» به در خروجی رسیده بودیم. مسیر تنگ و ازدحام باعث شد عبای ایشان از روی دوششان کشیده شود. محافظشان به حکم وظیفه تندی کرد اما واکنش ایشان دعوت به آرامش بود. پایان ماجرا سوارشدن ایشان در خودرو بود. بعد از سوارشدن انگار چیزی را فراموش کرده باشند، نیمخیز شدند و با چهرهای گشادهرو به من گفتند: «طنز خوب، چیز خوبی است، استفاده کردم.» و حالا این روزها مدام تصویر آن چند دقیقه و بزرگمنشی ایشان جلوی چشمانم است. چشمانی که لحظهای خالی از نم اشک نیست.
فاطمه آلعباس، گوینده برنامه «خانه و خانواده» رادیو ایران و گوینده رادیو پیام: همه داغدار شهادت رئیسجمهور شهیدمان هستیم. قرار بود برنامه «خانه و خانواده» امروز رادیو ایران را با شعری در وصف ثامنالحجج علیبنموسیالرضا(ع) شروع کنیم اما خبر شهادت رئیسجمهور محبوب کشورمان ما را داغدار کرد. بههمیندلیل برنامه را با این جمله شروع کردم که از آغاز تا پرواز خادمالرضا(ع) است. باید کبوترانه دور گنبدش بگردید تا به درک درستی از معنای خادمالرضا(ع) بودن برسید. عاشق که باشید عین رضا هستید و رضا به رضای دوست. گفتند کبوتران حرم، تندی باران امانشان نمیدهد برای پریدن اما عمر کبوترانه در سالروز میلاد مولایشان پر کشید، چراکه مولا خواست مهر تایید بزند بر یک عمر خدمت خادمشان ... .
ناصر خیرخواه، گوینده رادیواقتصاد: از لحظه شنیدن خبر بسیار متاثر شدم. بهویژه اینکه خادمالرضا(ع)، شهید خدمت فقط رئیسجمهور محبوب کشورمان نبودند. ایشان همواره دغدغهمند مردم بودند. ویژگی بارز ایشان، نگاه صمیمانه و دوستانهشان با مردم و هنرمندان بود.
محمد یوسفی، مدیر فضای مجازی رادیو سلامت: وقتی خبر سقوط بالگرد را شنیدم، شهید جمهور به ذهنم آمد. مگر میشود مردانگی، مرام، اخلاقمداری و مردمداری خادمالرضا(ع) شهید خدمت را فراموش کرد؟! صداقت ایشان بینظیر بود و نمیتوان آن را در قالب کلمات توصیف کرد. ایشان همیشه صادقانه حرف میزدند و کنار مردم بودند. هرگز روزی که ایشان به رسانهملی آمد را فراموش نمیکنم. آنقدر صمیمانه با ما اهالی رادیو حرف میزدند که انگار همه را میشناسند. هیچکس در سازمان صداوسیما حس غریبگی با ایشان نمیکرد. برای ایشان کارمند و مدیر تفاوت نداشت و با یک چشم به همه نگاه میکرد. رئیسجمهور عزیز کشورمان برای من حکم معلم را داشت و افسوس که من شاگرد، دیگر نمیتوانم از بیانات گوهربار ایشان در سخنرانی بهره ببرم.
سیدهزرین کشاورز، تهیهکننده رادیو تهران: روزدیدار رئیسجمهور تهیه برنامه «مهربانو»(ویژه زنان و خانواده) رابرعهده داشتم. اینکه ایشان برای جایگاه خبرنگاران ورسانه ارزش قائل شده و این روزرابرای اهالی رادیو مغتنم شمردند، بسیار برایم خاطرهانگیز بود. وقتی روز گذشته در جلسه استاندار تهران با مدیران روابط عمومی سازمانها و نهادها بودم، خبر سقوط بالگرد رئیسجمهور شهید و همراهانشان اعلام شد.همه حاضران درلحظه پریشان ونگران شدند ودست به دعا شدند. ازآن لحظه تا اذان صبح از رادیوتهران وسایتهای معتبرداخلی پیگیر اخباروتلاش گروههای امدادگربودم.شب بسیارسخت ودردناکی برای همکارانم در استودیوی پخش رادیو تهران بود. آقای حمیدرضا صحراگرد، مدیر شبکه ومدیر گروهها بهصورت حضوری برنامهها واخباررا مدیریت و رصد میکردند تا اینکه خبر شهادت خادمالرضا(ع) شهید خدمت رادریافت کردیم. فقط در یک کلام میتوانم بگویم ایشان، رئیسجمهور مردمی و شهید خدمت به ملت بودند.
رضا گلسوسن، مدیر گروه برنامههای مستند رادیو نمایش: یکی از سختترین و طولانیترین شبهای عمرم از زمانی رقم خورد که خبر سقوط بالگرد را شنیدم.رفتار،صداقت،مردانگی واخلاقمداری ایشان رامرورکردم. مناظرههای انتخاباتی ایشان را به یاددارم که گاهی چطور دربیصداقتی به ایشان حمله میشدامافقط صادقانه پاسخ همه رامیدادند.ازویژگیهای ایشان خستگیناپذیری، مردمداری و اخلاقمداری برجسته بود.