تکرار یک موفقیت؟
این سریال سال ۲۰۰۹ تولید و در کره جنوبی به نمایش درآمد و برخلاف دو فصل قبلی خود، با موفقیت بسیار زیادی روبهرو نشد. البته تحلیلها و آمارها نشان میدهد که جامیونگ گو نتوانست به اندازه جومونگ تماشاگران کرهای را پای صفحه تلویزیون بکشاند و با این حال، لقب یکی از تولیدات موفق قاب کوچک کره را به خود اختصاص داده است. بهگفته منتقدان تلویزیونی در شرایطی که ژانر تاریخی یکی از گونههای محبوب برنامهسازان تلویزیونی است و محصولات این ژانر سالانه بخش بسیار مهمی از تولیدات داخلی را تشکیل میدهند و رقابت بسیار سختی بین آنها برقرار است، موفقیت جومونگ ۳ یکجورهایی مثالزدنی است.
پیشدرآمدی بر قصه
از این سریال بهعنوان پیش درآمدی بر داستان جومونگ ۱ اسم میبرند که داستان آن براساس یک افسانه معروف محلی نوشته شدهاست. این افسانه با نام «شاهزاده هودونگ و شاهزاده خانم ناکرانگ» شهرت بسیار زیادی در کرهجنوبی و کشورهای همسایه دارد و به صورت داستانی فولکلور در این منطقه درآمده است. این افسانه به بازخوانی شکست امپراتوری ناکرانگ میپردازد. بنا به روایتهای تاریخی و افسانهای، طبل معروفی وجود داشته که با نام «جامیونگو» شناخته میشده و شهرتش به این دلیل بوده که بدون اینکه کسی به آن ضربهای بزند، خودش به خودی خود به صدا درمیآمده است. این طبل از قدرتهای مرموزی برخوردار بود و صدایی که از خود درمیآورد نوعی هشدار به اهالی محل بود که آنها را از هجوم و تجاوز نیروهای دشمن باخبر میکرد. وجود این طبل و هشدارهایی که میداد باعث شده بود تا مردم محل و بهویژه سلحشوران آن، همواره نسبت به خطر تجاوز و حمله نظامی به ناکرانگ نگران باشند و خود را آماده نبرد کنند. در این بین شاهزاده منطقه گوگوریو به نام هودونگ به ناکرانگ نفوذ میکند. ماموریت او از بین بردن این طبل مرموز و جادویی است. اما ماموریت شاهزاده بهواسطه دل بستن او به شاهزاده خانم ناکرانگ، بینتیجه و ناتمام میماند. این در شرایطی است که شاهزاده خانم برای حفظ عشق خود تصمیم به خیانت به کشور و از بین بردن طبل میگیرد. نتیجه ماجرا نابودی ملت و مرگ شاهزاده خانم است.
نگاه تازه به افسانهای کلاسیک
جومونگ ۳ با نگاهی تازه و امروزی به این افسانه کلاسیک، در آن تغییراتی ایجاد کردهاست. در اینجا طبل تبدیل به یک انسان شده و در وجود شخصیت جامیونگ لانه کرده است. او خواهر پنهان و دیده نشده شاهزاده خانم ناکرانگ است. را ــ هی شاهزاده خانم ناکرانگ، فردی بسیار محبوب در بین اهالی ناکرانگ و مورد تحسین آنهاست. در این میان، جامیونگ از یک خطر مرگ جان سالم به درمیبرد و لقب یک فرمانده جنگی را میگیرد. شاهزاده هودونگ از دشمنان ناکرانگ، در ماموریت خود برای نابودی ملت ناکرانگ بین دو زنی که شخصیتهای اصلی داستان هستند گیر میکند.اوزمان انجام ماموریت مهم خود، بین وفاداری، خیانت، وظیفه و عشق بر سر یک دوراهی سخت قرار میگیرد.رسانههای کرهای مینویسند شروع پخش سریال با موفقیت خوبی همراه بود اما با گذشت زمان وپخش اپیزودهای آن، شماربینندگان مجموعه کاهش یافت.سازندگان سریال که همزمان باپخش آن درحال فیلمبرداری قسمتهای بعدی بودند، با دیدن عدم استقبال کلی مردم از آن تصمیم گرفتند تا تعداد اپیزودهای آن را کمتر کنند. در نتیجه بهجای آنکه سریال در۵۰قسمت طراحی شده تولید و پخش شود، در سیونهمین اپیزود به تعریف داستان خود خاتمه داد. جالب اینکه در آن زمان به سازندگان مجموعه پیشنهاد شد یکجورهایی کاراکتر جومونگ را با بازی سونگ ای گوک را وارد داستان و ماجراجوییهای آن کنند تا تعداد مخاطبان مجموعه افزایش یابد! از داخل گروه سازنده سریال خبر رسید که تلاش آنها برای خلق داستانی که این بازیگر محبوب را به دل مجموعهشان برگرداند، با شکست روبهرو شد.
لوکیشن محبوب سریالهای کرهای
تمامی صحنههای جامیونگ گو در لوکیشنهای معروف یونگین دائه جانگون در منطقه گیونگی فیلمبرداری شد که لوکیشن محبوب تمام سریالهای تاریخی کرهای و یکی از نقاط توریستی کشوربرای کرهایها وغیرکرهایهاست.جونگ ریو وون و پارک مین یونگ در این سریال در قالب دوشخصیت اصلی زن ماجرا یعنی جامیونگ و را ــ هی بازی کردندو بهواسطه آن به شهرت زیادی رسیدند. نقش شاهزاده هودونگ را نیز جونگ کیونگ هو بازی کرد. میونگوو لی کارگردان سریال، ازجمله برنامهسازان موفق تلویزیونی سالهای اخیر کره به حساب میآید.