این رشتهها در دورههای کاردانی، کارشناسی، ارشد و دکتری بودهاند که حذف شدن آنها این پیام صریح را مخابره میکند که چه بسیار رشتههای دانشگاهی سالها پابرجا بودهاند و فقط مدرک بهدستهایی را به جامعه گسیل داشتهاند که سرانجامشان بیکار ماندن بودهاست؛ در حالی که همه این افراد هزینههای گزافی برای این تحصیل بیسرانجام پرداختهاند. فلسفه اصلی حذف رشتههای دانشگاهی یا به تعبیر وزارت علوم، ساماندهی رشتههای آموزش عالی نیز همین است که از تولید فارغالتحصیلانی که درس خواندنشان در مقاطع مختلف دانشگاهی هیچ ثمری نه برای خود آنها و نه برای بازار کار ندارد، جلوگیری شود. البته این حذف شدنها بیعیب و نقص هم نیست، چرا که دارندگان مدارک رشتههای حذف شده دیگر فرصتی برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر ندارند و عملا سالهایی را که صرف تحصیل در این رشتهها کردهاند باید در زمره سالهای ازدسترفته عمر خویش قلمداد کنند اما وزارت علوم میخواهد جلوی ضرر را از همین جا بگیرد تا به قول معروف منفعتی داشته باشد.
این حذفیات، ساماندهی یا هر نام دیگری که روی آن گذاشته شود البته همان تکلیفی است که سند آمایش آموزش عالی بر آن تاکید دارد؛ سندی که گرچه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و به مثابه قانون است ولی تاکنون بهطور کامل اجرایی نشدهاست. آمایش آموزش عالی تکلیفی بود که در برنامه پنجم توسعه بهعهده وزارت علوم گذاشته و اجرای آن از سال ۱۳۸۸ آغاز شد که تا سال ۱۴۰۴ باید به اتمام برسد. در همه این سالها آمایش رشتههای دانشگاهی به کندی پیش رفت و در مقاطعی حتی متوقف شد تا زمان روی کارآمدن دولت سیزدهم که گویا وزارت علوم عزم کرده تا همه کارهای انجام نشده و بر زمین مانده را یکجا بلند کند و آمایش را به سرانجام برساند تا رشتههای دانشگاهی و حتی واحدهای آموزش عالی طوری غربال شوند که فقط دانه درشتهای آن باقی بمانند.
تیغ حذف، گوش کدام رشتهها را برید؟
امسال ۲۱هزار کد رشته محل از مقطع کاردانی تا دکتری حذف شدهاست؛ این خبر دیروز معاون آموزشی وزارت علوم است. این رشتهها را باید در کنار ۱۱۰۸ کد رشته محل در دوره کارشناسی ارشد قرار داد که سال گذشته حذف شدند. بنابراین دامنه حذف رشتهها وسیع است و همه مقاطع تحصیلی را شامل میشود که آمارها نشان میدهد در سالهای گذشته رشتههای دانشگاهی چطور بیضابطه رشد کردهاند و مسببان آن اکنون در سایه ایستادهاند. اما فرآیندی که در وزارت علوم در حال رهبری است بیش از این اتفاقات است که قاسم عمو عابدینی، معاون آموزشی وزارتخانه آنها را اینگونه شرح میدهد: «۲۱۶۰ واحد دانشگاهی در کشور فعال است که همه آنها ساماندهی میشوند اما بهعنوان گامهای نخست ۱۳۴ واحد پیام نور ساماندهی شده که یا به واحدهای رشد تبدیل میشوند یا به دانشگاههای دولتی واگذار خواهند شد. همچنین در دانشگاه علمی کاربردی بخشی از ساماندهیها شکل گرفته ودستگاههای اجرایی و دولتی از فعالیت وپذیرش دانشجو منع شدهاند. علاوه بر این۱۱۰واحد دانشگاه غیرانتفاعی نیز یا به طور کلی منحل شدهاند یا پذیرش دانشجو توسط آنها به صفر رسیدهاست.»
این حجم از تغییر و تحول البته سرنوشت دانشجویانی که در این رشتهها و واحدهای دانشگاهی تحصیل کردهاند بسیار مبهم میکند؛ بهخصوص آن دسته از افرادی که هنوز تحصیلشان به پایان نرسیده، چرا که در رشتهای کسب مدرک میکنند که دیگر وجود خارجی و قطعا اعتبار نخواهد داشت. اما بههر حال تیغی که از نیام برآمده گرچه تلفاتی دارد، ولی بدون منفعت هم نیست بهویژه در مورد دانشگاههایی که بهگفته معاون وزیر علوم، مجوز ارائه مدرک کاردانی داشتهاند اما تا ارائه مدرک دکتری هم پیش رفتهاند یعنی یک بیقانونی تمامعیار.
چرا آمایش آموزش عالی مهم است؟
سند آمایش آموزش عالی با در نظر گرفتن شرایط دانشگاهها، اعمال تغییرات گسترده را خواستار است. این سند، کشور را به ۱۰منطقه آموزشی تقسیم میکند که تغییر در رشتههای دانشگاهی در هر منطقه را با پیشنهاد وزارت علوم مجاز دانسته است. در این سند همچنین بهبود ساختار مدیریت و تصمیمگیری در نظام آموزش عالی، تقویت اختیارات مؤسسات آموزش عالی و تجمیع و ادغام برخی مؤسسات نیز به وزارت علوم محول شدهاست. البته در صدر تکالیف مندرج در سند آمایش، موضوع پیگیری وضعیت اشتغال و کارآفرینی دانشآموختگان قرار دارد به این معنی که ارزیابی اشتغالپذیری رشتهها، ایجاد تناسب میان تحصیل و نیازهای جامعه و همچنین تطبیق محتوای دروس در دورههای آموزش عالی با نیازهای شغلی کشور بهعهده وزارت علوم است. در دو سال اخیر که سند آمایش در دستور کار قرار گرفته حذف رشتههای دانشگاهی و منحل شدن واحدهای آموزش عالی در ابعاد وسیع در حال انجام است و اگر کارها با همین سرعت پیش برود احتمالا تا پایان سال ۱۴۰۴ مطالبات این سند جامه عمل میپوشد. با این حال اجرای سند آمایش فقط به معنی حذف رشتهها و دانشگاههایی که غیرمفید تشخیص داده میشوند؛ نیست، چرا که درونمایه ارزشمند این سند تاکید بر مهارتافزایی در آموزش عالی است که بهعنوان یک موضوع مغفولمانده باید در دستور کار وزارت علوم قرار بگیرد. توجه به این جنبه از سند آمایش سبب میشود تا فارغالتحصیلان رشتههایی که نیاز جامعه هستند، در قالب نیروهای کارآمد و ماهر وارد بازار شوند نه اینکه بعد از فارغالتحصیلی، تازه از بازار کار انتظار مهارتآموزی داشته باشند.