در احصای ظرفیتهای صنعتی، بعضا ما با ظرفیتهای مشخص، محدود و بعضا انعطافپذیر و متغیر مواجه هستیم. گرچه هیچکس منکر اهمیت این دو مؤلفه و ظرفیت نیست و هریک به جای خود دارای اهمیت و ارزش هستند اما زمانی که ما از مزیت رقابت و ارتقای داشتههای صنعتی سخن میگوییم قطعا ظرفیتهای انعطافپذیر و متغیر بیشتر اهمیت و اصالت پیدا میکنند. در اینجا با کلیدواژهای تحت عنوان «صنایع هوشمند» مواجه هستیم. صنایع هوشمند، دارای ظرفیتهای کمی و کیفی محدود نبوده و میتوان با ابتکار عمل، استعدادیابی مناسب و مهندسی ارزش، آنها را بهگونهای قابلتوجه ارتقا داد. حتی همانگونه که اشاره شد، صنایع هوشمند میتوانند به مزیت و وجه تمایز مدیریت صنعتی یک کشور با کشوری دیگر تبدیل شود. بسیاری از کشورها ظرفیتهای صنعتی نسبتا یکسان دارند اما این نگاه هوشمندانه و خلاقانه آنهاست که مزایا و معایب آنها را در رقابت با دیگر بازیگران بینالمللی مشخص میسازد.براساس آنچه مورد اشاره قرار گرفت، صنایع پلیمری را باید در زمره صنایع هوشمند در کشورمان مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد. وجود فرآیندهای خلاقانهای مانند تقطیر، پلیمریزاسیون، رنگرزی، استفاده از مواد افزودنی با ترکیب مناسب و مواردی از این قبیل بهطور طبیعی این خلاقیت و ابتکار ذاتی را در صنایع پلیمری تقویت کردهاست. در صنایع پلیمری ما با ترکیبی از منابع و خلاقیتها مواجه هستیم، بنابراین هوشمند خواندن صنایع پلیمری بیدلیل نیست و برگرفته از ویژگیهای ذاتی و اکتسابی این صنایع پویا قلمداد میشود.یکی از اصلیترین مسئولیتها و وظایف بخش عمومی (دولتی) و خصوصی در عرصه صنعتی، احصای ظرفیتهای موجود و مطلوب درمسیر رشد مزیتهای رقابتی ایران در بازارهای منطقهای و جهانی است. این مهم، درقبال صنایع هوشمند اهمیت و ارزش دوچندانی پیدا میکند. همافزایی دلسوزان و متخصصان عرصه صنایع در این مسیر، ضرورت دارد. تبلور ظرفیتها واستعدادهاومزایای رقابتی درعرصه صنایع هوشمند(مانند صنایع پلیمری)بدون این همپوشانی وهمافزایی مؤثرصورت نخواهد گرفت. دراین مسیر باید جدیتر ومتعهدانهتر ازگذشته گام برداشت.