نگاهی به ریشه‌ فتنه یهود در ساختار رسانه‌های دنیا

افول امپراتوری رسانه‌ای صهیون

اگر این روزها از رسوایی‌های رسانه‌های غربی به ویژه رسانه‌های وابسته به صهیونیسم سخن گفته می‌شود، ریشه تاریخی دارد که با بررسی و گشودن پرونده‌ای قدیمی می‌توان آشکارا به آن پی برد.
کد خبر: ۱۴۳۲۰۳۰
نویسنده آذر علوی - گروه رسانه
 
تحلیل آنچه با عنوان افول امپراتوری رسانه‌های صهیون می‌خوانیم - که امروز و با بروز طوفان‌الاقصی بار‌دیگر به چشم می‌آید - را می‌توان چنین بیان کرد: اندیشه و کنشگری در رژیم‌صهیونیستی بر پایه ایدئولوژی‌های سیاهی بنا شده که یکی از مهم‌ترین آنها برتری نژادی و قومی است. برای ترویج این باور و حقنه آن به مردم، رسانه یکی از قدرتمندترین ابزارهاست که اساسا کارش انتقال پیام و معانی است. از این روست که صهیونیسم یهودی از دیرباز در پی رسانه‌سازی یا خرید رسانه‌ها بوده تا افکارعمومی را در چنگ خود گیرد. با جست‌وجو در تاریخچه دنیای رسانه‌ها به‌ویژه بسیاری از رسانه‌های مشهور آمریکا، می‌توان ردی از صهیونیسم یهودی را دید. برای مثال خانواده ثروتمند روتشیلد که شجره‌نامه آنها ازقرن۱۶میلادی درآلمان قابل استناد است؛ خانواده‌ای از تبار یهودیان اشکنازی که در تشکیل رژیم‌صهیونیستی موثر بودند. آنها از ثروت خود برای حمایت‌ از این رژیم دریغ نکردند و در کشورهای مختلف با فعالیت‌های اقتصادی نظیر بانکداری و اقدامات فرهنگی و ظاهرا خیرخواهانه سعی در گسترش ایدئولوژی خود داشتند. هرچند نمی‌توان همه اعضای خانواده را به‌صورت یکدست هم‌باور تلقی کرد اما بسیاری از اعضای این خاندان در امور مذکور دخالت مستقیم یا غیرمستقیم داشتند. به‌صورتی‌که خود این افراد یا نزدیکان‌شان از زمان تشکیل رژیم اسرائیل با بهره‌بردن از پول و قدرت پنهان آن در رسانه‌های آمریکایی، به تبلیغ برای این رژیم پرداخته و بر افکارعمومی تأثیر گذاشتند. آنها که قدرت رسانه و نفوذ آن را دریافته بودند، از این ابزار برای پیشبرد اهداف خود به طرق مختلف استفاده کردند؛ بهره‌ای که هنوز ادامه دارد. دراین گزارش از ریشه یهودیت(ازنوع صهیونیستی آن) در شکل‌گیری برخی رسانه‌های جهان گفته‌ایم.
     
جبهه‌ای تازه برای جنگ نرم
در قرن هجدهم و با بالاگرفتن اقدامات خودخواهانه خاندان یهودی روتشیلد، صدای مخالفان کم‌کم از گوشه و کنار شنیده می‌شود. یکی از مشهورترین نقل‌ها در این خصوص متعلق به رهبر حزب کارگر انگلستان است که می‌گفت: «این دارودسته‌ زالوصفت در خلال قرن حاضر علت شرارت و بدبختی‌های بی‌شماری در اروپا بوده‌اند و ثروت هنگفت آنان عمدتا از طریق به‌راه‌انداختن جنگ بین کشورها روی هم تلنبار شده است؛ کشورهایی که هرگز نباید با یکدیگر درگیری پیدا می‌کردند. هر وقت مشکلی در اروپا هست، هرجا شایعه‌ بروز جنگ پخش و ذهن افراد با ترس ناشی از تغییر و مصیبت آکنده می‌شود، شک نکنید که یک روتشیلد دماغ‌عقابی در جایی در نزدیکی منطقه‌ آشوب‌زده در حال دست‌اندازی است.» 
عده‌ای باور دارند برای مقابله با چنین نقدهایی بود که این خاندان و خانواده‌های ثروتمندی شبیه آنان، جبهه تازه‌ای را برای مبارزه نرم تدارک دیدند. آنها در اواخر قرن هجدهم، بنگاه خبری رویترز(Reuters) را خریداری کردند تا بتوانند کنترل رسانه‌های گروهی را به دست بگیرند. درواقع یهودیانی از این خانواده یا نزدیک به آنان (که باورهای مشترکی در خصوص تشکیل کشور یهودی داشتند) از سلاح رسانه بیش از پیش بهره می‌برند. 
     
رسانه‌های آمریکایی با اصالت صهیونیستی
سال ۱۹۲۶ دیوید سارنوف، یک یهودی بود که اولین شبکه‌ زنجیره‌ای رادیوی آمریکا را به‌عنوان سرویسی از سوی شرکت رادیو آمریکا (RCA)عرضه کرد. سارنوف همچنین درادامه فعالیت‌هایش به‌شدت در فرآیند توسعه‌ تلویزیون رنگی و ایجاد شبکه‌  NBC به‌عنوان یکی ازسه شبکه‌ بزرگ تلویزیونی تاثیر‌گذار بود. درسال۱۹۲۸ یهودی دیگری با نام ویلیام اس. پیلی سیطره بر رسانه را راهی هموار برای ترویج باورهای خود و هم‌مسلکانش در جهان دانست و شبکه‌ رادیویی CBS را تأسیس کرد. این شبکه به مرور به یک امپراتوری تلویزیونی، با ثروتی چندمیلیاردی  تبدیل شد. اگر تا امروز شناختی درباره رگ و ریشه تعدادی از شبکه‌های خارجی نداشتید، شاید از دیدن نام‌شان درمیان رسانه‌های یهودی تعجب کنید و البته ازسوی دیگر چراغی درذهن‌تان روشن شود. چراغی که به‌جریان‌افتادن بسیاری ازحرکت‌های رسانه‌ای درجهان و متمرکز کردن دنیا برای یک خبر خاص و مخفی‌کردن دیگر اخبار را بهتر معنی می‌کند. یکی دیگر از شبکه‌های مشهور که می‌خواهیم درباره تاسیس‌ آن بگوییم ABC است. سال۱۹۴۲ لئونارد گولدنسن، یهودی، شبکه‌ تلویزیونی ABC را تأسیس کرد. 
     
دست‌نشانده ثروتمندان پشت صحنه 
همان‌طور که اشاره شد با ایجاد این کانال‌های رسانه‌ای، به مرور برخی هوشمندانه دست افراد پشت‌پرده را خواندند و در این خصوص بازخوردهایی نشان دادند و انتقادهایی را مطرح کردند. انتقادهایی که نشان می‌داد سلطه یهودیان (با افکار صهیونیستی) بر رسانه‌های آمریکا و نفوذ در افکارعمومی و... باعث می‌شود صدای مخالفان در نطفه خفه شود و به گوش مخاطبان نرسد. مثلا جان سوئینتون، روزنامه‌نگاری از نیویورک، سال ۱۸۸۰ مهمان یک ضیافت بود که صنف روزنامه‌نگاران برای او برپا کرده بودند. یکی از افراد حاضر در مهمانی، سخنی درباره روزنامه‌نگاران مستقل مطرح می‌کند و سوئینتون خشمگینانه می‌گوید: «در این روزگار هیچ خبرنگار مستقلی در آمریکا وجود ندارد؛ شما می‌دانید و من هم این مسأله را می‌دانم. هیچ‌یک از شما جرأت ندارید نظر صادقانه‌ خود را بنویسید و خودتان از پیش می‌دانید اگر این کار را کنید، نظر شما هرگز چاپ نخواهد شد. هر هفته از طرف روزنامه به من دستمزد می‌دهند تا نظرات صادقانه‌ خودم را ننویسم. بقیه‌ شما هم به همین شکل حقوق می‌گیرید تا همین کار را کنید. اگر هریک از شما آن‌قدر احمق باشد که نظرات صادقانه‌اش را مطرح کند به‌راحتی از کار اخراج می‌شود و باید به‌دنبال کار دیگری باشد. اگر من به خودم اجازه دهم تا نظرات صادقانه‌ام را تنها در یک نسخه از روزنامه‌ام به چاپ برسانم، ۲۴ ساعت طول نمی‌کشد که کسب‌وکارم را جمع می‌کنند. شغل روزنامه‌نگاری یعنی حقیقت را ازبین‌بردن؛ یعنی به‌صراحت دروغ‌گفتن؛ یعنی گمراه کردن؛ بدگویی کردن و پیش پای ارباب پول و ثروت دم تکان‌دادن؛ یعنی برای یک لقمه نان، کشور و مردم خود را به‌چوب‌حراج‌زدن. ما آلت‌دست و دست‌نشانده‌ ثروتمندان پشت صحنه هستیم. ما عروسک خیمه‌شب‌بازی هستیم؛ آنها نخ‌ها را می‌کشند و ما هم می‌رقصیم. استعدادها، امکانات و زندگی‌مان، همه‌ دارایی این افراد است. ما روسپی‌های اندیشمند هستیم.» مرور این نوع اظهارنظرها از درون جامعه‌ای که ادعای آزادی‌بیان آن گوش فلک را کر کرده است، مفهوم سست بی‌طرفی رسانه‌ای را بار دیگر 
زیر سؤال می‌برد. 
     
افول امپراتوری دروغ
با بیان ریشه‌های یکسان رسانه‌های دست‌نشانده و صهیونیستی می‌توان بر روشن شدن افکار عمومی امید بست و دانست دیگر این رسانه‌ها پایگاه سابق خود را در جهان ندارند و دیگر نمی‌توانند با ژست بشردوستی و طرفداری از آزادی، ایدئولوژی سیاه خود را ترویج کنند. وقتی مخاطبان با پشت‌صحنه این رسانه‌ها و محل تغذیه مالی و سیاسی آن آشنا شوند، افول این امپراتوری مروجان دروغ و تباهی از راه رسیده است.
لابی صهیونیستی در  رسانه‌های دنیا
«یهودیان، رسانه‌های ملی اثرگذار را تحت مالکیت و اداره‌ خود دارند و با کمک گروهی دیگر از یهودیان بانفوذ، خط‌مشی فاجعه‌آمیزی را از سوی آمریکا در خاورمیانه به اجرا گذاشته‌اند. تمام شما باید سیاست‌گذاران و صاحبان واقعی این نوع خط‌مشی را تحت بررسی قرار دهید؛ آن‌گاه درمی‌یابید که درصد بیشتری از یهودیان نسبت به جمعیتی که در این کشور دارند، در این حوزه دخیل هستند. آنان با رسانه‌های ملی اثرگذار، برنامه‌های خود را پیش می‌برند. منظور من خبرگزاری‌‌ها و مؤسسات فعال در امر نظرسنجی از افکارعمومی است؛ از قبیل نشریات تایمز، نیوزویک، نیویورک‌تایمز، واشنگتن‌پست و اینترنشنال هرالد تریبیون. به‌طور مثال، آقای ویلیام پیلی، مرد شماره‌ یک شبکه‌ CBS، یهودی است. آقای جولیان گودمن که اداره NBC را در دست دارد و لئونارد گولدنسن در ABC زمامدار امور است. خانم کاترین گراهام، مالک واشنگتن‌پست و آقای سالزبرگر، مالک نیویورک‌تایمز است. همه‌ این افراد یهودی هستند. شما به همین ترتیب این خط سیر را دنبال کنید ... . نه‌فقط مالکیت، بلکه اگر مدیریت اخبار و انتشار مصلحتی اخبار را در این خط سیر مورد توجه قرار دهید، درمی‌یابید که آنان درحال‌حاضر از طریق ستیزه‌جویی و خلاقیت‌شان، رسانه‌های خبری را تحت کنترل خود دارند. هم‌اکنون آنان نه‌تنها در رسانه‌های گروهی، بلکه در جوامع دانشگاهی، مراکز مالی و مؤسساتی که با عموم مردم به‌طور مشهود و اثرگذار سروکار دارند، به‌طور فزاینده‌ای حق اظهارنظر دارند. به نظر من سیاست ما در خاورمیانه فاجعه‌آمیز است؛ چراکه منصفانه نیست. من جز نفوذ این لابی صهیونیست، دلیل دیگری نمی‌بینم که چرا حدود نیمی از کمک‌های خارجی این کشور به سمت اسرائیل روانه می‌شود. من تصور می‌کنم قدرت رسانه‌های خبری در دست یهودیان است... . این جریان مشروط به کنترل رأی‌دهندگان نیست، بلکه تنها دستخوش هوی‌وهوس سرکردگان خود است.» این سخنان را می‌توان برملاکننده واقعیت دانست که از زبان اسپیرو آگنو، معاون رئیس‌جمهور آمریکا درسال ۱۹۷۳ مطرح شد. او در رسانه‌ها به رشوه‌خواری متهم می‌شود واستعفا می‌دهد. ولی معروف است که دلیل واقعی برکناری او، شناخت و نفرتش از مافیای یهودی است که آمریکا را زیر سیطره خود برده است. همان‌طورکه خواندید این‌را می‌توان ازمتن سخنرانی‌آگنو دریافت. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها