یک اثر هرقدر هم فاخر و مهم، اگر به نحو بدی نشر پیدا کند، معنایی جز نابودی ندارد وازسوی دیگر اگراثری مبتذل با گستره توزیعی مناسبی منتشر شود، تاثیرگذاری آن تضمین شده خواهد بود. زمانه کنونی هم در زمینه میزان دسترسی به محصولات فرهنگی تفاوتهای آشکاری با گذشته دارد. تا دو دهه پیش معنای فیلم دیدن تنها و تنها محدود بود به رفتن به سالنهای سینما، همان روزها هم تلویزیون نمیتوانست به عنوان رقیبی برای هنر هفتم باشد. این روزها اما فیلمها و سریالهای روز جهان را میتوان از روی کاناپه خانه هم به تماشا نشست. این موضوع در رابطه با دیگر محصولات فرهنگی هم قابلیت تعمیم دارد، که یکی از آنها کتاب است. اگر در گذشته نوع دسترسی ما به کتاب، فقط از طریق کتابخانههای بزرگ شهر یا کتابفروشیها بود اما حالا نرمافزارهای کتابخوان کار را برای اهالی کتاب سهل کرده است. اما در حوزه نشر تفاوتهایی هنوز به چشم میخورد. گرچه میزان اقبال به کتابهای الکترونیک در ایران هم افزایش داشته است اما برای جماعت اهل کتاب هنوز کتاب کاغذی با فاصله در اولویت قرار دارد. از سوی دیگر اما افزایش قیمت کتاب هم آنها را مجبور کرده یا سبد کالای فرهنگی خود را خلوتتر کنند یا میزان خرید کتاب آنها کاهش داشتهباشد. در این وضعیت احتمالا باید منتظر اقبال دوباره به کتابخانههای عمومی شهر باشیم. حالا سؤال این است که این کتابخانهها در چه وضعیتی هستند؟ مهمتر اینکه تا چه اندازه شهروندان به کتابخانههای عمومی دسترسی دارند. نگاهی کلی به آمارهای رسمی موجود نشان میدهد اتفاقا در این شاخص وضعیت ایران به نسبت بسیاری از کشورهای دیگر خوب است. فارغ از کیفیت و ظرفیت کتابخانهها، شاخص میزان دسترسی به کتابخانههای عمومی در ایران به ازای هر ۱۰۰هزارنفر ۴.۲۸باب کتابخانه است. کشورهای هند، روسیه، ایتالیا، و آلمان از بالاترین تعداد کتابخانههای عمومی برخوردار بوده و روسیه با عدد ۶۱.۶۴صاحب بیشترین تعداد بر حسب جمعیت است. در داخل کشور هم خراسان جنوبی دارای بیشترین تعداد کتابخانههای عمومی بر حسب جمعیت است و استانهای سمنان و کهگیلویه و بویراحمد در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. گرچه تهران بیشترین تعداد کتابخانه را دارد و نزدیک به ۱۰درصد کتابخانههای کل کشور را شامل میشود اما استانهای البرز، تهران و سیستان و بلوچستان کمبرخوردارترین استانها از نظر میزان دسترسی به کتابخانههای عمومی هستند. در این میان تناقضهایی هم به چشم میخورد، به این معنا که هر چه در این سالها قیمت کتاب افزایش داشته اما میزان استفاده از کتابخانه هم روندی کاهشی را بههمراه داشته است.