اخیرا با توجه به شدیدتر شدن حملات اسرائیل در فلسطین و غزه، او به همراه دیگر هنرمندان برای حضور در کارگاه تجسمی «کوتاهتر از کودکی» به یاد کودکان غزه و در محکومیت رژیم صهیونیستی اعلام آمادگی و اثری را خلق کردند و همین موضوع بهانهای شد تا با او درباره وظیفه هنرمند و چگونگی آثار هنری در این شرایط گفتوگو کنیم که از نظر میگذرانید:
شما ازجمله هنرمندانی هستید که در کارگاه تجسمی کوتاهتر از کودکی حوزه هنری درباره غزه اعلام آمادگی کردید. فکرمیکنید با توجه به بمبارانی که هر روز درغزه تشدید میشود و زنان و کودکان بسیاری دراین راه قربانی میشوند، نقش ووظیفه هنرمندان دراین شرایط چیست؟
بهنظر میرسد بیش ازهرچیزی، همدلی و درک موقعیت مردم مظلوم فلسطین و غزه از همه مهمتر است. بعد از این همدلی که بهعنوان مقدمه هرکاری شناخته میشود، باید هر شخصی در هرجای ایران و عالم جستوجو کند که چگونه میتواند به اینها کمک کند؟... گاهی کمکها مالی، گاهی فکری و گاهی همراهی و همپایی با این مردم مظلوم است. این همراهی با مردم غزه و فلسطین موجب میشود که بهرغم دوری مسافت، آنها احساس کنند که درد آنها را درک میکنیم و همدل هستیم. بنابراین فعالیتهای هنری در این قضیه بهویژه اگر آثاری دراین حوزه در جهان دررسانههای مجازی و کلاسیک منتشر شود، میتواند بسیار روی ذهن مردم فلسطین و تصمیمسازان تأثیر بگذارد.
شمابهعنوان کارشناس و منتقد حوزه نقاشی فکرمیکنید آثاری که درمحور مقاومت تولید میشود، باید چه ویژگیها و مؤلفههایی داشته باشد؟
آثار هنری باید از مرحله واگویههای درونی و کار کردن هنرمند برای دل و احساس خودش خارج شود و تمام اینها تبدیل به کار برای مخاطب هدف شود. بنابراین هنرمندان باید در درجه اول بدانند برای چه کسانی کار میکنند و در درجه دوم با چه زبانی کار میکنند؛ یعنی به زبان روز هنر دنیا آشنا شوند ودرک خوبی نسبت به فضای رسانهای امروز داشته باشند و بدانند رسانههای امروز چه مسائلی را نسبت به رسانههای سنتی بازتاب میدهند و چه چیزی برایشان اهمیت دارد. اگر هنرمند میخواهد درباره واقعهای اثر بیافریند، بایدبه آنواقعه نزدیک شود. اگرفاصله تاریخی دارد، به لحاظ مفهومی نزدیک شود تابتواند خودش را دگرگون کند. هنرمند برای خلق یک اثر علاوه برتعقل و تدبر، نیازمند حس وحال وشور است که فقط با مطالعه حاصل نمیشود. گاهی یک شوک مثبت یامنفی حال هنرمند را دگرگون میکند. اگرهنرمند با مفهوم مدنظرش زندگی نکند، نمیتواند اثری راخلق کند.
در این صورت شیوه کار چگونه خواهد بود؟
امروز نمیتوانیم با شیوههای ۴۰ تا ۵۰سال پیش کار کنیم بلکه باید مدل و روش دیگری را عرضه کنیم تا هنرمندان و مخاطبان نیز بتوانند از آن استفاده کنند.بنابراین، جستوجوی هنرمندان در پیدا کردن زبان و بیان هنری یکی از ضرورتها محسوب میشود. همانگونه که اشاره کردم هنرمندان باید جامعه هدف خود را بشناسند؛ گاهی هنرمندان برای خودشان، گاهی برای مخاطبان داخلی، گاهی برای مخاطبان خارجی، گاهی برای سیاستمداران یا روشنگری و اعلام خطر کار میکنند. هرکدام از اینها جزو متغیرهای مختلفی است که وقتی روی بوم و کاغذ میآید؛ متفاوت میشود. پس هنرمند باید بداند با چه زبانی و برای چه کسی صحبت میکند.
تابه امروز آثار زیادی با محوریت مظلومیت مردم فلسطین خلق شده؛ آیا بهنظر نمیرسد که درحال حاضر بعدازعملیات طوفانالاقصی نیازمند نشان دادن اقتدار و قدرتمندی فلسطینیان در آثار هنری هستیم؟
بله، موافقم. معتقدم ضمن اینکه باید روی مظلومیت فلسطینیان، بیپناهی زنان و کودکان تأکید کنیم اما باید اقتدار آنها را در آثار هنری بهرغم اینکه به نظر نیرومند و تا دندان مسلح هستند، نشان دهیم و این پیامدهای بسیار خوبی دارد. در مقطعی از زمان قرار گرفتیم که باید این شجاعت را تقویت کنیم و روی قهرمانی، حماسه و ایثار فلسطینیان و اسطورههایی که هر روز در جریان این جنگ ساخته میشود، تأکید و روی آنها کار کنیم تا مردم احساس کنند بهرغم اینکه سلاح و نیروی زیادی ندارند، بهدلیل اینکه مسیر درستی دارند، خداوند به آنها کمک میکند.
تکنولوژیهای جدید بهوجود آمده در حوزه مقاومت مانند هوش مصنوعی تا چه حد روی آثار تجسمی میتواند تأثیر بگذارد؟
استفاده از تکنولوژی تا جایی که به بیان هنری آسیب نرساند، نهتنها اشکالی ندارد، بلکه نوعی ضرورت محسوب میشود؛ یعنی باید از تمام امکانات نوین بیانی در حوزه هنر و رسانه استفاده کنیم. اگر هنرمند احساس کند زبانی که برای بیان هنری بهکار میبرد، مشکل دارد، خودش حذف و اضافه میکند و وارد معرکه میشود. بالاخره تمام این تکنولوژیها نوعی ابزار برای ما هستند که هم در جهت مثبت و هم منفی استفاده میشود. بنابراین شما چه با قلم کار کنید و چه با ابزار قدیم و تکنولوژی جدید، مهم آن است که بهعنوان یک هنرمند بتوانید پیامتان را با کیفیت بالا و تأثیرگذاری بیشتر به مخاطبان برسانید.
در این شرایط شما اثری در حوزه مقاومت مردم غزه خلق کردید؟
بله، نقاشیهایی فراوانی در این زمینه کنار بچهها کشیدیم و امیدوارم تأثیرگذار باشد.
نغمه پرندگان آزادی
یکی از جدیدترین آثار مرتضی گودرزیدیباج با موضوع غزه، نقاشی است که پرندهای را زیر مخروبههای ناشی از جنگ نشان میدهد. این تصویر در واقع نمادی از کشتار کودکان غزه است. دیباج درباره علت استفاده از این نماد برای کشتار کودکان گفت: برای آفرینش یک اثر هنری عمیق یا بزرگ از نمادها و نشانهها استفاده میکنیم که جای موضوع یا عنصر مفهومی مینشینند. این نمادها همان کاری را انجام میدهد که در ادبیات استعاره یا تشبیه انجام میدهد. هنر کارکردهای مختلفی دارد که حتی میتواند سختترین، خشنترین و هولناکترین صحنهها را در قالب ساختارهای مختلف با ظرافت تصویر کند. مهم این است هنرمند از چه ساختاری استفاده میکند و مهم انتخاب زاویه نگاه و نحوه برخورد هنرمند با آن مضمون است. وقتی میخواهیم مفهوم بزرگی را منتقل کنیم، باید از روایت عبور کنیم و بهسراغ مضامین برویم. بعد با عبور از مضامین به سمت مفاهیم حرکت کنیم. وقتی میخواهیم مفاهیم را بیان کنیم، میتوانیم با استفاده از امکانات بیانی مانند نمادها، نشانهها، استعارهها، ایجاز، ایهام و... مفاهیم عمیق را با زبان هنری بیان کنیم. یکی از کارکرد نمادها و استعارهها غیرمستقیمگویی است. وقتی شماغیرمستقیم مطلبی را میگویید، محتوای شما با ابهام آمیخته میشود و اثرهنری جذابی خلق میشود. درنتیجه، مخاطب با دیدن اثر به فکر فرو میرود.
نسرین بختیاری - گروه فرهنگ و هنر