از ساختمان شیشه‌ای تا میدان

رسانه ملی امروز در کنار سپاه قدس و دستگاه دیپلماسی، یکی از سه بعد مهم پشتیبانی از جبهه مقاومت اسلامی است، نقشی مقدس که یادگاری از نسل رسانه‌ای دفاع مقدس محسوب می‌شود.
رسانه ملی امروز در کنار سپاه قدس و دستگاه دیپلماسی، یکی از سه بعد مهم پشتیبانی از جبهه مقاومت اسلامی است، نقشی مقدس که یادگاری از نسل رسانه‌ای دفاع مقدس محسوب می‌شود.
کد خبر: ۱۴۳۰۸۸۸
نویسنده هادی ابراهیمی کیاپی - عضو هیأت علمی دانشگاه 

کسی تردید ندارد که جنگ‌های امروز، جنگ‌های روایت‌ها و متعاقب آن جنگ‌های اراده‌ها هستند و قطع یقین رسانه‌ها عناصر تعیین کننده‌ای برای رویکرد و یا پشتکرد افکار عمومی نسبت به جنگ‌هایی هستند که در وسط میدان جاری هستند.

اگر با دقت بیشتری به چگونگی چینش و قرارگرفتن عناصر مختلف در جریان چالش‌های موجود و یا چالش‌های خودساخته نگاه شود، به وضوح قابل درک و قابل رؤیت است که نقش رسانه‌های مانند بی بی سی، وی او ای، اینترنشنال، من و تو و غیره، به مراتب تأثیرگذارتر از ناوها، هواپیماها، پهپادها، توپخانه‌ها و حتی سلاح‌های فوق پیشرفته و استراتژیک عمل کرده و مسئولیت بزرگ آنها، هدایت افکار عمومی جامعه‌ی هدف است.

مأموریت‌هایی مانند ترساندن مردم با ایجاد رعب و وحشت، ایجاد استیصال و ناامیدسازی، شکل دهی اعتراضات و بسترسازی برای شورش‌ها از طریق تشویش افکار عمومی و تهییج اقشار کم تجربه، تبلیغات و یا حتی خبرسازی و خبرپردازی با استفاده از تکنیک پروپاگاندای رسانه‌ای و وارونه سازی واقعیت‌ها و به تعبیر مقام معظم رهبری جابجا کردن جای شهید و قاتل، ظالم و مظلوم و … همواره در دستور کار این ابررسانه هاست و انکار چنین رسالتی، شبیه انکار آفتاب در ظهر یک روز کاملا آفتابی است.

بنا بر این سفر دوباره دکتر جبلی ریاست رسانه ملی به لبنان و سرکشی از مرز‌های ناامن لبنان با فلسطین اشغالی در وسط معرکه و در اوج موج موشک پرانی‌های متقابل و نیز حضور در استودیوی شبکه المنار، یکی از هوشمندانه‌ترین و پرمفهوم‌ترین سفر‌های اخیر مقامات به کشور‌های خط مقدم جبهه مقاومت تلقی می‌شود، سفری روحیه بخش برای خبرنگاران ایرانی و مقاومتی‌های فعال در مرز‌های پرتنش لبنان با فلسطین اشغالی و نیز سفری جهت هماهنگی‌های رسانه‌ای و ایجاد اتصال‌های میان بر با سایر رسانه‌ها و تحکیم و تقویت نقش رسانه ملی ایران در سلسله نقش آفرینی‌های سایر رسانه‌ها از جمله رسانه‌های متعلق و یا نزدیک به نیرو‌های مقاومت که حقیقتا برای داشتن دست برتر در عرصه روایت‌ها و قرار گرفتن در صف روایت‌های اول حوادث مستحدثه از الزامات غیرقابل انکار است.

پردازش این سفر، مجیزگویی نیست، بلکه الگوسازی است برای سایر مدیران ذیربط که یاد بگیرند که مدیریت‌ها نباید در انحصار ستاد‌ها محدود شوند، بلکه باید با پیمایش میدانی، رنگ و بوی عملیاتی نیز به خود بگیرند.

تأسف انگیز است که بدانید در خلاء هماهنگی‌ها و کثرت غفلتها، ابرجنایتکاران جنگی جهان امروز، یعنی اسرائیل، امریکا و اروپا، در روایت عملیات طوفان الاقصی و تبیین ماهیت حماس و موقعیت خودشان، طوری در ابررسانه‌ها روایت کردند که حماس مهاجم و اسرائیل در حال دفاع از خویش است و با صحنه آرایی‌های حرفه ای، حماس را کودک کش و … و اسرائیل را فرشته نجات خانواده‌های شهرک نشین معرفی می‌کنند.

حذف کردن ذهنیت‌ها و مفروضه‌هایی مثل غاصب و قصاب بودن رژیم صهیونیستی در طول ۷۵ سال اشغال و جنایت، از مهارت‌های ابررسانه‌ها برای باورسازی‌های دروغ افکنی‌ها و غلط گویی هاست. 

توسعه دامنه فعالیت‌ها و عمق نفوذ رسانه ملی در متن و خط اول حوادث، قطعا دو کارکرد تعیین کننده را محقق خواهد کرد که یکی خنثی سازی القائات ابررسانه‌های غربی و دیگری باورآفرینی‌های جدید و ذهنیت سازی‌های مبتنی بر واقعیات در مخاطبان داخلی و جهانی است!

هنر این روز‌های رسانه ملی، نشخوارکردن خبر‌های تولیدی دیگر رسانه‌های بین المللی و یا حتی محلی نیست، بلکه تولید و پردازش خبر‌ها و روایت‌های اول و جهت دهی افکار عمومی بطور مستقیم و یا از طریق تزریق خبر‌های دسته اول به سایر رسانه هاست و برای ایفای چنین نقشی، تیم‌های مستقر در خط مقدم و نیز تشکلات پشتیبان آنها، نیازمند حمایت‌های جدی سلسله مراتب مدیریتی رسانه ملی هستند.

اینکه جناب آقای دکتر جبلی رأسا و بی واسطه با ریسک بسیار بالا در لبنان و حتی در مرز‌های پرتنش و تحت بمباران و موشکباران صهیونیست‌ها حضور می‌یابد، اولا نشانه روحیه رزمندگی ایشان و ثانیا مدیریت عملیاتی و میدانی ایشان در عرصه‌های خطر است، شبیه حضور فرماندهان دفاع مقدس در خطوط اول عملیاتی در شب‌های عملیات که حاج قاسم عزیز اینگونه مدیریت‌ها و فرماندهی‌ها را مربوط به تفکر امت و امامت می‌دانند.

در فراز پایانی ضمن تأکید مجدد در خیز بلند رسانه ملی در به عهده گیری روایت اول حوادث مستحدثه، یادآور می‌شوم که رسانه ملی علیرغم تنهایی در میان کثرت رسانه‌های غول پیکر غربی که عمدتا یهود‌های دارای تفکر صهیونیسم هستند، در حال تبدیل شدن به مرجعیت رسانه‌ای برای رسانه‌های جبهه مقاومت و حتی رسانه‌های دارای گرایش به جبهه مقاومت است که نقل قول فراوان و مستند کردن خبر‌های آن‌ها به خبر‌های رسانه ملی از نشانه‌ها و شاخص‌های چنین مرجعیت و محوریتی است.

آقای دکتر جبلی نه تنها در این سفر، بلکه در طول مدیریت دوساله خویش بار‌ها ثابت کرد که مرجعیت رسانه ای، حاصل تلاش ونتیجه فعالیت‌های مؤثر میدانی است و متأثر از همان جمله معروفی است که می‌گویند «حق گرفتنی است نه دادنی!».

امروز رسانه ملی در کنار سپاه قدس و دستگاه دیپلماسی، یکی از سه بعد مهم پشتیبانی از جبهه مقاومت اسلامی و مشخصا حماس و غزه و فلسطین است و این نقش برای نیرو‌های مقاومت دلگرم کننده و روحیه افزاست و از این رو من این نقش را مقدس پنداشته و یادگاری از نسل رسانه‌ای دفاع مقدس محسوب می‌کنم به این دلیل که اعتقاد دارم مهمترین دستورکار رسانه ملی در دوران تحول که مدتی است آغاز شده، صیانت از سه گانه «کیان، حریم و منافع ملی» است، لذا با این نگاه اساسا دوگانه انگاری «میدان» و «دیپلماسی» از اساس نادرست، بلاوجه و زیانبار است.

اینکه رسانه ملی در دوران تحول از حاشیه به متن آمده برگرفته از نظریه سردار دل‌ها شهید حاج قاسم سلیمانی است که معتقد بود میدان و قدرت قابل تفکیک و جداسازی نیستند، اما آنچه مشخص است این است که محدود کردن مفهوم میدان به مباحث صرفا نظامی ظلم بزرگی به مصادیق این مفهوم است، در یک نگاه کلی مرد میدان فردی است که در هر جا و هر زمان که جمهوری اسلامی ایران نیاز داشته باشد حضور مؤثر، فعال و مسئولانه دارد و تا پای جان برای نظام و انقلاب مایه می‌گذارد.

با این رویکرد بی شک مرد میدان صرفاً به معنای مرد جنگ نیست، مرد میدان مرد تکلیف و جهاد است، مرد میدان یک مفهوم و معنای متعالی و وسیع دارد که یکی از مصادیق این میدان می‌تواند میدان دیپلماسی رسانه‌ای باشد آن هم در برهه‌ای که جمهوری اسلامی ایران شاخص‌ترین پایگاه مبارزه با رژیم صهیونیستی است و رسانه ملی مرکزیت حوزه رسانه‌ای در منطقه را دارد و مبارزه با این غده سرطانی بیش از آنکه در میدان نبرد کارساز باشد، در رسانه در حال دنبال شدن است.

در شرایطی که غزه و لبنان محل تجمیع جدال‌های سیاسی، فرهنگی و رسانه‌ای دشمن شده است و غوغای طوفان الاقصی، نگاه‌ها را به میدان مبارزه و همزمان به رسانه‌های غول پیکری که می‌خواهند افکار عمومی را هدایت کنند متوجه نموده رئیس رسانه ملی از ساختمان شیشه‌ای به جنوب لبنان می‌رود تا گامی بزرگ در جهت تحقق دیپلماسی میدان بردارد.

این دو قطبی، یکی از آن نکاتی است که با انتشار فایل رسوایِ صوتی، بر سر زبان‌ها افتاده و هر طیف، بسته به ذائقه سیاسی و جناحی که دارد، مشغول تحلیل و دادن پاسخی به آن هستند طیف سیاسی که در این ۸ سال سکان اداره کشور را در دست داشته‌اند، قائل به این هستند که، این دیپلماسی است که پیش برنده امور است و گاهی «میدان» (بخوانید قوه قهریه)، مثل یک دست‌انداز در برابر دیپلمات عمل کرده و جلوی پیشروی را می‌گیرد مثلا آقای ظریف مثال «برجام» را می‌زند و می‌گوید، سردار سلیمانی به‌عنوان پیش برنده امورِ میدان، مانع از به نتیجه رسیدن دیپلماسی و در نتیجه برجام شد او اما، پس از مواجه شدن با سیل عظیم انتقادها، بدون اینکه یک عذرخواهی ساده کند، سعی در توجیه اشتباهِ بد خود می‌کند و در حالی که به‌نظر می‌رسد، تحت فشار سنگین افکار عمومی، دوست ندارد سفر منطقه‌ای‌اش تمام شود تلاش می‌کند خطای بزرگ خود را در سطح یک بحث نظری و علمی تقلیل دهد.

در پایان اضافه می‌کنم که رسانه ملی در فاز مدرن جنگ‌ها و روایت ها، راه درازی در پیش دارد و نمی‌توان لاک پشتی به جلو رفت و طبعا را‌های طولانی نیازمند مرکب‌های رهوارند و این عرصه مدیران و کارشناسان و فعالانی را می‌طلبد که روحیه جهادی را جایگزین روحیه اداری و ستادی کرده و حضور در قرارگاه‌ها و مقر‌های خبری را حضور در سنگر دانسته و خودشان را رزمنده عرصه خبر تلقی کرده و در زمان خطر و مقتضی، حتی خون نگار می‌شوند، شبیه کاری که خبرنگار شهید محمود صارمی در هرات افغانستان انجام داد.

در جبهه‌های جهاد تبیین، جایگاه رسانه ملی بدلیل پرمخاطب بودن و اعتماد جامعه به رسانه ملی، جایگاه بسیار ویژه‌ای است و وظیفه امروز مدیران رسانه ملی و در رأس آن جناب آقای دکتر جبلی، استمراربخشی و تعالی بخشی این جایگاه از طریق جاگیری‌های مناسب و پاس دهی‌ها و پاس گیری‌های منجر به فتح دروازه‌های فکری مخاطبان است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها