بعد از آنکه دکتر پیمان جبلی، سکان سازمان صداوسیما را در دست گرفت، دوران تحولی این سازمان و رسانهملی رسما کلید خورد تا دو محور عدالتگستری و هویتمحوری در دستور برنامهها قرار گیرد. از زمانی که طوفانالاقصی و تحولات اخیر غزه رویداد، نیاز به یک جریان درست رسانهای برای انعکاس حقیقت احساس میشد. رسانهملی از همان ابتدا تلاش کرد تا با پوشش خبری آنچه بر مردم مظلوم فلسطین گذشته، مرجعیت رسانهای را در دست بگیرد. آنطور که رئیس رسانهملی گفته، حدود ۱۱۰۰ساعت برنامه درارتباط با غزه ومردم فلسطین تولید و روانه آنتن شدهاست. جامجم در یک پرونده ویژه، روایتگری رسانهملی در جریان طوفانالاقصی را بررسی و با کارشناسان این حوزه گفتوگو کرده است. چند هفته قبل بود که غافلگیری رژیم صهیونیستی تعجب کل دنیا را به سمت خود کشاند تا برای آنهایی که نمیخواستند باور کنند ثابت شود که این رژیم جلال و جبروتی را که ادعا میکند، ندارد. اندکی بعد، رژیمصهیونیستی برای جبران آبروی ازدسترفته خود، به بیمارستان المعمدانی حمله کرد تا هزاران نفر را ازبینببرد و بار دیگر ثابت کند که این فاجعه تحمیلشده به مردم فلسطین جدی است و باید کاری برای آن کرد. نام عملیات طوفانالاقصی بود و پوشش خبری آن با وجود محدودیتهای بسیار زیاد، جدیتر در دستور کار قرار گرفت. اگر به این دوره زمانی و خبررسانی رسانهملی نگاه کنیم، خواهیم دید که آنچه در این مدت روی آنتن رفته، در ادامه همان سیاستهای اطلاعرسانی درستی است که از زمان مدیریت دکتر جبلی، حاکم بوده. البته این خبررسانی را از چند زاویه میتوان بررسی کرد.
حقایقی که بهموقع بیان شد
نوع روایت در درجه اول، نکتهای است که در خبررسانی و برنامهسازیهای تلویزیون دیده میشود. روایت دستاول و پرداختن به بخشهای مختلف آن، چیزی است که بهوضوح در این مدت دیده شدهاست. بهعنوانمثال وقتی پزشکان بیمارستان المعمدانی بعد از آن حمله فاجعهبار یک کنفرانس خبری در حیاط بیمارستان برگزار کردند و دورتادورشان پیکر شهدای این حملات بود، تلویزیون آنرا به شکل مستقیم پوشش داد تا عمق فاجعه روشن شود. این تصاویر بهصورت مستقیم و دقیق با ترجمه همزمان از تلویزیون منتشر شد. این نوع روایت، بهواسطه سرعت عملی که رسانهملی در این حوزه داشت، مسیر انحراف حقیقت را بهکلی بست و باعث شد بسیاری از مردم همدلانه با این اتفاق تلخ همراه شوند.
قالبهای متنوع اطلاعرسانی
اما بخش دیگری که باید در حوزه خبررسانی ماجرای تحولات غزه به شکل کلی و تشدید بحران در مدت اخیر به آن پرداخت، تنوع در قالبهاست. کافی است شبکههای داخلی و برونمرزی، خبری و غیرخبری را مرور کنیم و چرخی در آن بزنیم. برای بیشتر مخاطبان تحولات اخیر غزه باعث شد تا ارتباط بیشتر و با اعتماد بالاتری به رسانهملی داشته باشند؛ مخاطبانی که شاید نیاز به تبیین یا گفتوگو درباره موضوع غزه داشتند و هرکدام به فراخور نوع فکر خود، میتوانستند از محتواهای مختلف تلویزیون و رادیو استفاده کنند. بخشی از این محتواها، مربوط به مستندهایی بود که افکارعمومی را با سابقه این اتفاق آشناتر میکرد. بهعنوانمثال، برنامه «قضیه ساخنه» که از شبکه الکوثر روی آنتن رفت و تلاش کرد بحث آزادیبیان و دروغی را که رسانههای خارجی درباره آن میگویند برای مخاطبان تبیین کند.
از شبکه خبر تا العالم
در تمام مدتی که طوفان الاقصی شکل گرفت، شبکههای مختلفی که در واحد برونمرزی فعال است تلاش کرد تا منعکسکننده روایت این ماجرا باشد. درست در شرایطی که رسانههای وابسته به رژیم صهیونیستی، هرگونه اطلاعرسانی و خبر را با تندترین حملات نشانه میگرفت، خبرنگاران بخشهای مختلف در واحد برونمرزی توانستند روایتگر درستی از حقیقت غزه باشند. شبکه خبر از همان ساعتهای اولیه، اقدام به انتشار خبر و منعکس کردن دیدگاه کارشناسان مختلف کرد. شبکه العالم هم که برخی خبرنگاران خود را در غزه مستقر کرده، بخشی از این روایت حقیقت بود. شبکه هیسپان و الکوثر هم با نشان دادن مستندهای مختلف، تلاش کرد تا این حقایق را از زاویه تازهای بررسی کند. به عنوان مثال برنامه عراقالغد و فیلم سینمایی بیگانگان که به مناسبت فجایع رژیم صهیونیستی در شبکه الکوثر روی آنتن رفت. نمونه دیگر، برنامه پروندههای فلسطین بود که به شبکه هیسپانتیوی رفت تا فضاسازی رسانهای رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی علیه ایران در عملیات طوفان الاقصی را بررسی کند.
بیانی شفاف و صریح
نکته دیگری که در رویکرد تلویزیون به پوشش خبری و ایجاد گفتوگوی تحلیلی در حوزه تحولات غزه دیده میشود، بیان شفاف و صریح این تولیدات و برنامههاست. هرچند این رویکرد شفاف کمی قبل و باپخش برنامه جامجم شروع شده تا تلویزیون این بار تولیداتی را برای نقد خود روی آنتن ببرد. حالا درتحولات غزه هم میتوان این مسأله را مشاهده کرد که چطور بیان شفاف و صریح این برنامهها، خبر از ادامه تلاش همیشگی تلویزیون برای روایت معتبر و بیان حقیقت دارد. شاید مخاطبی که با این ادبیات آشنا نباشد، از این شفافیت رسانهملی تعجب کند اما واقعیت این است که دوران تحولی رسانهملی، زبان این رسانه را هم متحول کرده و شاید از همین جهت هم بتوان گفت نوع ارتباط مخاطبان با تلویزیون حالا چند سالی است که متفاوتتر شده.
واکنش سریع
نکته دیگر در اطلاعرسانی تلویزیون، واکنش سریع به مسائلی بوده که در این مدت در غزه روی دادهاست. شاید بتوان یکی از مصادیق آن را تصویر کوچکی دانست که در برخی شبکههای خبری و غیرخبری کنار دیگر برنامهها در قاب تلویزیون قرار میگیرد تا واکنش درست و بهموقع به این حوادث شکل بگیرد و در ادامه همان ماجرای مرجعیت رسانه، خوراک لازم را به مخاطب تشنه تلویزیون ارائه کند.
حضور ۶ میلیون نفر در پویش «حریفت منم»
ازجمله کارهایی که تلویزیون در این مدت انجام داد تا همراه مردم دلسوز برای غزه و عزادار باشد، پویش «حریفت منم» بود که توانست در چند روز، رقم شش میلیون را رد کند. پویش طوفانالاقصی با شعار حریفت منم که پس از آغاز عملیات نیروهای مقاومت علیه رژیم اشغالگر با هدف حمایت ازدفاع مشروع ملت مظلوم فلسطین در بازپسگیری اراضی اشغالی فلسطین طراحی شده، تاکنون نزدیک به شش میلیون حمایت رسیدهاست. این سایت همزمان با آغاز موج گسترده نسلکشی و حمله به زنان و کودکان مظلوم غزه راهاندازی شد و برای مبارزه با رژیم صهیونیستی و اعزام به سرزمینهای اشغالی فلسطین حمایتهای کاربران را ثبت میکند. میلیونی شدن این پویش و زیرنویس آن در برنامههای مختلف، نشان از آن داشت که تلویزیون در همسو کردن و همدلی مردم موفق عمل کردهاست.
رسانههای برونمرزی زیرذرهبین کشورهای غربی
در تمام مدت اخیر که تحولات غزه تشدید شد و مخاطب دنبال اطلاعات درست و دقیق بود، واحدهای برونمرزی تلویزیون این اطلاعرسانی را با همان ویژگیهای دقت، سرعت و تنوع قالب به مخاطب ارائه و تلاش کرده به مرجع اصلی تولید خبری در این حوزه تبدیل شود. شبکههایی مثل هیسپان، هوسا، پرس، الکوثر و العالم به صورت مستقیم و غیرمستقیم، اطلاعرسانیهای خود را ادامه دادند. این در شرایطی است که رژیم صهیونیستی از حضور خبرنگاران جدید به این منطقه ممانعت کرده و جریان خبررسانی را از طریق رسانههای همسو با خود در دست گرفت. خبرنگاران العالم و پرستیوی در غزه با وجود همه خطرهایی که این اطلاعرسانی مستقیم دارد، تلاش کردند در مقابل جریان دروغ و تحریف بایستند و حقیقت را به مخاطبان منتقل کنند.
ناصر بزرگمهر، کارشناس رسانه معتقد است که رسانههای برونمرزی ایران در غرب رصد میشوند. وی با اشاره به اینکه هر حاکمیتی بایدیک شبکه خبری مختص به خود را داشته باشد میگوید: رسانههای برون مرزی در تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهان در بخش دیپلماسی عمومی نقشآفرین هستند. شبکههای برون مرزی در حفظ امنیت ملی کشور و تأمین منافع مردم مشارکت دارند و البته لازمه کنش موفق آنان نیز مانند هر رسانه دیگری داشتن ابزار و امکانات لازم و بهرهمندی از آزادی کامل است. کسانی که دست به تحریم رسانههای ایران میزنند به صورت مرتب و کامل رسانههای ما را میبینند و امروزه جهان اینترنتی، دنیای مخابراتی یا اطلاعرسانی الکترونیک بهگونهای است که پیام رسانههای مجازی توسط دولتها رصد میشود.
بزرگمهر میافزاید: همه رسانههای برونمرزی ایران توسط دولتها و لابیهای قدرت در غرب مورد رصد و بررسی قرار میگیرد و شبکههایبرونمرزی هم از این روند مستثنا نیست. با وجود همه تحریمها و محدودیتها، برخی مردم و حتی نخبگان در کشورهای غربی بخشی از اطلاعات خود را از این شبکه دریافت میکنند، چراکه مردم جهان اگر بدانند نکتهای در یک شبکه وجود دارد حتما تحریمها و فیلترها را دور میزنند تا به اطلاعرسانی آن رسانه خوب دست یابند.
این کارشناس رسانه با اشاره به اینکه رسانههای برونمرزی توانسته به مانند یک برند برای ایران ظاهر شود، ادامه میدهد: زمانی که یک شبکه خبری تحریم میشود، نشان میدهد که آن رسانه تأثیرگذار بوده و موفق عمل کرده و مورد فشار و حساسیت غرب بهویژه آمریکا واقع شدهاست. به بیان دیگر آمریکا با آن شبکهها و خبرگزاریهای بزرگ چه لزومی دارد که تلویزیونهای دیگر را تحریم کند.
روایت در حین مصیبت
نکته تلخی که درپوششخبری خبرنگاران برونمرزی دیدهمیشود، روایت درحین مصیبت است. مثل زمانی که اسرا البحیصی، خبرنگار شبکه العالم به محل کار تخریب شده خود رفت تا گزارش بگیرد و این حملات را پوشش دهد. کمی بعد، او با بغض و چهره گرفته، مقابل خانه خودش ایستادهبود تا بمباران آنجا را هم روایت کند. این مسأله نشان میدهد برای خبرنگاران برونمرزی رسانهملی، چیزی به معنای مانع برای اطلاعرسانی وجود ندارد و آنها تصمیمشان را گرفتهاند که در هر شرایطی، راوی حقیقت باشند.
کنش رسانهای به شیوه شبکههای برون مرزی
شبکههای برونمرزی بهعنوان یکی از بازوهای قوی در تمام این مدت تلاش کرده تا ظلمی را که به مردم غزه میشود بهصورت دقیق منعکس کند و راوی حقیقتی باشد که در فلسطین روی میدهد.
حسین کنعانیمقدم، کارشناس مسائل غرب آسیا معتقد است، اساسا کنش چنین رسانهای در برهه حساس کنونی، یک الزام است. وی درخصوص اهمیت فعالیتهای رسانههای برونمرزی در بحبوحه جنگ غزه به جامجم میگوید: عملیات طوفانالاقصی، نمودی عینی از یک جنگ هیبریدی است. بدون تردید یکی از مهمترین محوریهای این جنگ هیبریدی، معطوف به حوزه رسانهای است. از این منظر به نظرم رسانههای برونمرزی که روایتهای رسانهای متفاوت از آنچه را رسانههای صهیونیست و غربی از عملیات مذکور ارائه میکنند، مطرح میسازد از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است و اساسا کنش این رسانه در برهه حساس کنونی، یک الزام است.
کنعانی مقدم ادامه میدهد: در شرایط کنونی، شاهدیم که جریانهای سیاسی و رسانهای غربی، عملا نوعی عملیات فریب افکار عمومی بینالمللی را با محوریت فراهم کردن زمینههای لازم برای جنایات جدید صهیونیستها علیه ملت فلسطین در دستورکار قرار دادهاند. رویهای که البته چندان هم جدید نیست، با این حال کنش رسانههای روشنگر در شرایط کنونی میتواند تا حد زیادی طرح و برنامه صهیونیستها را در این رابطه تضعیف و حتی خنثی سازد و در نوع خود علامت سؤالهای جدی را در ذهن افکار عمومی بینالمللی در مورد روایتهای دروغین جریانهای سیاسی و رسانهای غربی با محوریت عملیات طوفانالاقصی و مسائل پس از آن ایجاد کند. از این رو، من فعالیت رسانههای برونمرزی را در شرایط کنونی یکی از نکات مهم و برجستهای میدانم که ازاهمیت فوقالعادهای بهویژه از حیث تاباندن نور برواقعیتهای عملیات طوفانالاقصی و جنایات اشغالگران صهیونیست علیه ملت فلسطین، برخوردار است. در کنار این مسأله به نظرمن با اوجگیری آتش جنگ و تنش میان جریان مقاومت فلسطین و رژیم اشغالگر قدس، رسانهها از نقشی عینی و قابل توجه در شکلدهی به معادلات آتی نظامی و جنگی برخوردارند و خود میتوانند به عنوان یک اهرم مکمل در کنار معادلات نظامی، ایفای نقش کنند و به طورخاص بر صهیونیستها اعمال فشار کرده و هزینههای اقدامات آنها را علیه ملت فسلطین بالا ببرند.
لزوم فعالیت رسانههای مستقل
مجید گودرزی، تحلیلگر مسائل اقتصادی هم در همین راستا معتقد است که رسانههای برونمرزی با بازتاب موج حمایتهای مردم جهان از جریان مقاومت فلسطین، روحیه مضاعفی برای ادامه مقاومت به مبارزان فلسطینی تزریق کرد. وی در این خصوص به جامجم میگوید: رویارویی رسانهای بدون شک بخش مهمی از جنگهای کنونی را شامل میشود. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم دشوارتر و اثرگذارتر هم هست. قریب به اتفاق رسانههای جهان و بنگاههای خبرپراکنی
یا زیر نظر صهیونیستها فعالیت میکنند یا با آنها همکاری نزدیکی دارند اما کنشگری رسانههای مستقل مانند شبکههای برونمرزی یک روزنه امیدمردم جهان برای دریافت اخبارواقعی بدون بزرگنمایی وسانسور است و مظلومنمایی صهیونیستها با کنشگری این شبکه خبری، نقش بر آب شدهاست.
گودرزی با اشاره به اینکه رسانههای آزاداندیش مانند شبکههای برونمرزی ایران نشان دادند قدرت رژیم صهیونیستی پوشالی و دروغ است، تصریح میکند: آنها با بازتاب موج حمایتهای مردم جهان از جریان مقاومت فلسطین، روحیه مضاعفی برای ادامه مقاومت به مبارزان فلسطینی تزریق کردند و باور دارم که پایبندی و اعتقاد به اخلاق رسانهای و بازتاب درست و بهموقع اخبار و رویدادها میتواند مخاطبان زیادی را جذب کند؛ ضمن اینکه، کار رسانهای هم یک کنش هنرمندانه و هم یک فعالیت تخصصی است و در نتیجه نباید از هر دو جنبه آن در زمان اطلاعرسانی غافل شد.
نقشهای به وسعت جهان
وقتی بیشتر مردم جهان در حمایت از مردم مظلوم فلسطین به خیابانها رفتند، تلویزیون تصاویر آنها را با دقت و سرعت منعکس کرد تا جریان رسانهای در سمت درست خود بایستد. اعتراض به حملات رژیمصهیونیستی و بمباران بیمارستان المعمدانی در غزه در کشورهای انگلیس، آلمان، استرالیا و دیگر جاها به خیابانها رسید. در این میان برخی رسانهها تلاش کردند این اعتراضها را بهگونهای نشان دهند تا مخاطب تصور کند تنها در کشورهای مسلمان روی داده، در حالیکه با ورود تلویزیون به پوشش این اعتراضها، مشخص شد بسیاری از کشورها نسبت به وضعیت مردم غزه معترض هستند. جالب اینجاست که حتی یهودیان مخالف حملات رژیمصهیونیستی در کنگره آمریکا تحصن کردهبودند؛ اتفاقی که شاید اگر جریان درست اطلاعرسانی و رسانههایی مثل تلویزیون ایران نبود، به گوش بسیاری از مخاطبان نمیرسید.
استفاده از ظرفیت شبکههای برونمرزی
شبکههای برونمرزی بهواسطه امکانات و ظرفیتهای فرامنطقهای که برای پوشش خبری دارند، در جریان تحولاتی همچون جنگ غزه بازوی قوی رسانهملی محسوب میشوند. برخی کارشناسان معتقدند که دراین رابطه باید بیشتر ومتناسبتر از گذشته، از ظرفیت شبکههای برونمرزی استفاده کرد. حسین بصیریان جهرمی، کارشناس رسانه و استاد دانشگاه در پیوند با این موضوع در گفتوگو با جامجم درباره عملکرد صداوسیما و بهویژه معاونت برونمرزی در مواجهه با بحرانها به ویژه جنگ اخیر فلسطین با رژیمصهیونیستی بیان میکند: عملیات طوفانالاقصی که ۱۵مهر آغازشد، حملهای غافلگیرکننده از طرف حماس بود. این تحولات همزمان در رسانههای داخلی، برونمرزی و بینالمللی تقریبا با کمترین تأخیر زمانی، بازنمایی و منعکس شد. از آنجا که مهمترین رسانه برون مرزی صداوسیما پرس تیوی است، این شبکه خبری با هشتگ #طوفان_الاقصی این عملیات را پوشش داد و در بین رقبای خود از جمله الجزیره که محل مراجعه رهبران حماس است یا سیانان و بیبیسی، توانستهاست کار پوشش رسانهای این عملیات را از لحظه وقوع تاکنون به موقع انجام دهد.
وی افزود: بررسیها نشان داد برخی برنامههای شبکههای برونمرزی مواضع رهبر معظم انقلاب و گفتوگوی اسماعیل هنیه را بلافاصله پوشش دادند. شخصیتهای مختلفی در این زمینه مورد توجه قرار گرفتند که در پوشش خبری و باکسهای خبری این شبکه آمدهاست. اکنون بیش از ۱۷روز از این ماجرا میگذرد و منطقه همچنان ملتهب و سرزمینهای اشغالی آبستن حوادث است با این حال پوشش رسانهای مستمر بوده و در روزهای اخیر بهتر شدهاست.
بصیریان در تشریح این موضوع میافزاید: اتفاقات مثبتی در شبکههای خبری العالم و... نیز از منظر همافزایی رسانهای رخ دادهاست. مثلا اگر برنامهای در العالم(نظیر العین الاسرائیلیه) از استودیوی بیروت پخش میشد، بخشهایی از آن دوبله و با ترجمه انگلیسی روی آنتن میرفت. از سوی دیگر به نظر میرسد شبکههای برون مرزی لازم است از ظرفیتهای رسانههای اجتماعی هم استفاده کنند؛ چون سکوها(پلتفرمهای) شبکههای اجتماعی خارجی برون مرزی نه تنها محدودیت ندارند، بلکه در سند تحول سازمان صداوسیما در افق۱۴۰۵ برای ضریب دهی به آنتن هم مورد تأکید قرار داده شدهاست و ما میتوانیم از این ظرفیتها به شکلی مطلوب و شایستهتر استفاده کنیم. این کارشناس در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره حضور خبرنگاران در منطقه و انتقال اخبار و تصویر به مخاطبان هم میگوید: گزارشهای زندهای نیز از مریم صالح از جنوب لبنان داشتیم که از خبرنگاران ارشد یکی از شبکههای برونمرزی است. علاوه بر اینها با تحلیلگران دیگر از جبهه مقاومت نیز مصاحبههایی پخش شدهاست. به نظر میرسد رفتن به سمت تولید محتوای اختصاصی و سرعت بخشی در اطلاعرسانی مبتنی بر سند تحول سازمان صداوسیما، خود را نشان داده که این امر از نکات مثبت فعالیتهای برونمرزی در سالهای اخیر است. به ویژه در جریان تحولات اخیر با قرارگاه عملیاتی که راهاندازی شده، اخبار به موقع و با تحلیلهای قابل قبول به مخاطبان انتقال یافته است.
ظرفیتهای محور مقاومت در «یوم الانتقام»
ابوذر روحی، مداح اهلبیت(ع) که با سرود «سلام فرمانده» شناخته میشود، باهمکاری مرکز نهضت سازمان تبلیغات اسلامی، نماآهنگ «یومالانتقام» را علیه جنایات رژیمصهیونیستی منتشر کردهاست. این مرکز نماآهنگ دیگری را هم تولید کردهاست تا محتوایی متفاوت در حمایت از مردم غزه روانه آنتن کند.
حسین صیامی مدیر باشگاه سرود نهضت در این باره به جامجم میگوید: هدف ما از ساخت قطعه «یومالانتقام» این بود که همه ظرفیتهای موجود محور مقاومت و توانی را که هم در داخل کشور و هم در خارج از کشور وجود دارد، با یک قطعه حماسی شورآفرین برای کمک بیشتر به جریان فلسطین و آماده کردن ذهنیتشان برای اینکه با هر ظرفیت و توان، آماده این اتفاق باشند، تهیه کنیم.
وی عنوان میکند: در این قطعه به نبرد نهایی ما که جزو باور دینی ماست و در فلسطین هم اتفاق میافتد، اشارههایی شدهاست. در واقع کمکی است از نظر ذهنی درفضای حماسی و شورآفرین برای اینکه یکی بودن محور و جریان مقاومت و منحصر نبودنش در غزه و فلسطین فراموش نشود.
وی درباره قطعه سرود دیگری هم که این مرکز ساخته و منتشر کرده هم توضیح میدهد: در این سرود بچهها با کودکان فلسطینی ابراز همدردی میکنند و خودشان را کنار آنها میبینند و آنها را خواهران و برادران خود خطاب میکنند و درد آنها را درد خودشان میدانند. به هر حال بیشتر هجمه رسانهای موجود روی کشتار کودکان است و به همین دلیل میخواستیم با این محوریت، سرودی کار کنیم که به نوعی ابراز همدردی کودکان ایرانی با بچههای فلسطینی است و این که کشتار کودکان مسأله انسانی است. این سرود به زبان عربی از شبکههای مختلف سیما پخش شدهاست.