زن و مرد، پیر و جوان، ترک، لر، فارس،کرد و بلوچ همه زیر پرچم سه رنگ ایران یکرنگ بودند. آنقدر یکرنگ که در خطوط مقدم جبهه نمیشد میان فرمانده و سرباز صفر تفاوتی را متوجه شد. همچنانکه یک پزشک جراح و یک بهیار قابل تشخیص نبود. دورانی که هرچند ۲۱۳ هزار نفر از بهترین جوانان و مردان و زنان این سرزمین را از ما گرفت اما تا همیشه تاریخ نمایشدهنده دفاع جانانه مردمی است که همه چیزشان را برای دفاع از دین و میهن به میان آوردند.
برای براندازی جمهوری اسلامی
۳۱شهریور۵۹ رژیم بعث عراق با تصمیم و طرح قبلی و با هدف برانداختن نظام نوپای جمهوری اسلامی، جنگی تمام عیار را علیه ایران اسلامی آغاز کرد. صدام، رئیسجمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربینهای تلویزیون عراق و پاره کردن قرارداد۱۹۷۵ الجزایر، آغاز تجاوز به خاک ایران را اعلام کرد. ارتش عراق که بر اساس محاسبات خود از وضعیت داخلی و خارجی ایران، فتح یک هفتهای تهران را در سر میپروراند، در روزهای نخست تجاوز، بدون مانعی جدی در مرزها تا دروازههای اهواز و خرمشهر پیش تاخت اما پس از مدت کوتاهی متوجه اشتباهش شد.
سر تعظیم دلاوری در برابر این همه شجاعت
جنگ بین ایران عراق در واقع جنگ میان دو کشور نبود. یک ایران بود و یک دنیا در مقابلش! صدام با کمکهای تسلیحاتی متنوع و متعدد تمامی کشورهای غربی و در رأسشان آمریکا، میخواست هر طور دلش میخواهد اسبش را بتازاند و همین کار را هم کرد و انواعی از جنایات جنگی را رقم کرد. با تمام اینها اما مردم کشورمان و به طور ویژه جوانان این مرز و بوم در جبهههای نبرد حق علیه باطل خوش درخشیدند. جوانانی که در بسیاری از عملیاتها به نیکی میدانستند رفتنشان دست خودشان است و بازگشتشان با خدا؛ آنهایی که داوطلبانه خود را در میدان مین میانداختند و جانشان را فدا میکردند تا همرزمانشان بتوانند از میدانهای مین عبور کنند و عملیاتها را به سرانجام برسانند. جوانانی که واژههای شجاعت و دلاوری در برابر رشادتهایشان سر تعظیم فرود میآورد!
الگوهای زمینی ولی دستیافتنی
شخصیت و شجاعت هر یک از رزمندگان دوران دفاعمقدس ظرفیت نوشتن دهها و صدها کتاب و ساختن فیلم را دارد. جوانانی که اگر به درستی معرفی شوند، میتوانند الگوهایی زمینی برای جوانان همه نسلها باشند. جوانانی که مثل همین جوانان امروزی برخی درسخوان و برخی فراری از مدرسه بودند. گاهی عاشق میشدند و گاهی هم اشتباه میکردند اما پای جنگ و جبهه و دفاع از وطن و دین که به میان آمد، به یکباره آنچنان تغییر کردند که انگار با یک ابرقهرمان مواجهایم؛ آنهایی که برای حضور در عملیاتها و رفتن به خط مقدم جبهه با هم رقابت داشتند. رفتن به عملیاتهایی که میدانستند شانس زندهماندنشان یک به ۱۰ است.
این همه زیبایی
اما همه زیباییهای جنگ فقط در خط مقدم جبهه و قسمت مردانه نبود. بخش اعظم این زیباییها در پشت جهه و جایی فراتر از آنچه با قلم نویسندگان و دوربین فیلمسازان به تصویر کشیده شده، وجود داشت. اوج زیبایی دوران دفاعمقدس را میتوان در نگاه نوعروسی دید که دامادش را همان فردای عروسی راهی جبهههای جنگ میکند و میکوشد بغضش را پشت لبخندی پنهان کند. بغض آخرین خداحافظی و رفتنی بیبازگشت! یا مادری که با دست خودش ساک جبهه پسرش را میبندد و در عین حالی که فرزندش را از زیر قرآن رد میکند و پشت سرش آب میریزد، میداند باید از جگرگوشهاش دل ببرد و به شهادتش رضا دهد یا پدری که سالهاست چشمهایش به در خشک شده تا شاید پلاکی،استخوانی یا نشانی از پسرش به او برسد و لااقل سنگ مزاری داشتهباشد تا سنگ صبور دلتنگیهایش شود.
دفاع مقدس به روایت آمار
۱- ۲۱۳ هزار شهید
۲- ۱۴۰ هزار جانباز
۳- ۳۲۰ هزار مجروح
۴- ۴۰ هزار آزاده
۵- ۴۲ درصد نوجوانان بین ۱۶ تا ۲۰ سال
۶- ۷۱ درصد نوجوانان و جوانان بین ۱۶ تا ۲۵ سال
۷- ۸ درصد ۲۶ تا ۳۰ سال
۸- ۴۴ درصد ۳۱ تا ۳۵ سال