تیم فوتبال امید ایران حذف شد
بازی‌های آسیایی هانگژو ۲۰۲۲

تیم فوتبال امید ایران حذف شد

امیدها به المپیک که هیچ، به جام ملت‌های آسیا هم نرسیدند

بازنده‌های همیشگی

رضا عنایتی طوری ژست پیروزمندانه گرفته که هرکس نداند، فکر می‌کند او تیم ملی امید را بعد از ۴۸سال به المپیک برده است. سرمربی تیم امید کنار شاگردانش ایستاده و مثلا از آن ژست‌های روحیه‌بخش گرفته است. قرار است تیمش را به بازی‌های آسیایی هانگژو ببرد. خیلی هم خوشحال است.
کد خبر: ۱۴۲۳۰۳۲
نویسنده هیلدا حسینی‌خواه - گروه ورزش
بازنده‌های همیشگی

حالا متوجه می‌شویم چرا این «آقای بازنده» مناسب تیم ملی امید نبود. با هیچ متر و معیاری هم به تیم ملی امید نمی‌آمد و نخواهد آمد. حالا خیلی چیزها را خوب می‌دانیم. از همین ژست می‌توان متوجه شد. او می‌دانست که این تیم «المپیک‌برو» نیست. او می‌دانست که حتی اگر تیم «المپیک‌برو» هم باشد او نمی‌تواند تیم را تا آنجا ببرد، چون نه دانش آن را دارد و نه مدیریتش را. عنایتی فقط آمده بود بخشی از یک پروژه بزرگ شکست باشد، شکستی تکراری و غیرقابل بخشش. انگار تمام دلخوشی‌اش این بود که با تیم ملی به بازی‌های آسیایی می‌رود. حالا به آرزویش هم رسیده. شاید همان اولش که در عین تعجب و ناباوری به عنوان سرمربی تیم ملی امید انتخاب شد، باخودش گفت: «تیم که المپیک نمی‌رود، حداقل به عنوان مربی به بازی‌های آسیایی می‌روم». این شد که رزومه رضا‌عنایتی دربرگیرنده عنوان سرمربی تیم‌ملی امید هم شد اما او تنها مقصر بزرگ ناکامی تیم‌ملی امید در راه رسیدن به پاریس نیست. پیش از او هم افرادی بودند که نتوانستند. با این رویه قطعا در آینده هم افرادی خواهند بود که همانند او و دیگران نخواهند توانست. این تیم کلی مقصر دارد. از بالا تا پایین فدراسیون فوتبال. 

سلسله تعلل‌های تاج 

اردیبهشت بود که مهدی تاج بعد از کلی تعلل و اهمال، بالاخره نام سرمربی تیم ملی امید ایران را از قوطی درآورد و به رسانه‌ها معرفی کرد: رضا عنایتی. عده‌ای گفتند عنایتی انتخاب مستقیم امیر قلعه‌نویی است. عده‌ای هم تا توانستند به‌شدت از فدراسیون فوتبال انتقاد کردند که چرا تا این اندازه دیر اقدام به انتخاب سرمربی تیم کرده است. برخی هم اعتقاد داشتند عنایتی حتی در حد هدایت تیم‌های دسته یکی هم نیست، چه رسد به تیم ملی امید. تعدادی از کارشناسان هم گفتند که دیگر بیش از اندازه دیر شده و محال است بتوان برای تیم ملی فوتبال امید، شانسی برای صعود به المپیک قائل شد و چقدر هم این پیش‌بینی درست بود. این تیم حتی به مرحله نهایی جام ملت‌های زیر ۲۳ سال هم نرسید که قرار است در دوحه برگزار شود. نه دوحه و نه پاریس. سرنوشت تیم ملی امید فقط حضور در بازی‌های آسیایی هانگژو است که آن هم خوب می‌دانیم آخر و عاقبتش دراین رقابت‌ها چیست. حذف در همان مرحله گروهی یا حداکثر صعود به مرحله حذفی و شکست مقابل یکی از تیم‌های خوب آسیا و نرسیدن به مراحل بالاتر. مگر چیز دیگری به غیر از این از فدراسیون فوتبال و رضا عنایتی هم سراغ دارید؟ 

اشتباهات چندگانه 

رضا عنایتی نه، حتی امیر قلعه‌نویی هم خیر، شکست در راه انتخابی المپیک را باید پیش از هر چیزی به پای فدراسیون فوتبال و شخص مهدی تاج نوشت. اشتباهات او چندگانه است. نخست این‌که او در دیرترین زمان ممکن اقدام به انتخاب سرمربی تیم ملی امید کرد و در حالی که حریفان ایران از یک سال پیش سرمربیان خود را انتخاب کرده بودند، مهدی تاج و رفقا بدون هیچ دلیل منطقی تا توانستند تعلل کردند. دومین اشتباه دیگر مهدی تاج این بود که هیچ اهمیتی برای این تیم و صعودش به المپیک قائل نبود و هیچ دیدارتدارکات مناسب یا اردوی تمرینی تمام‌عیاری برای آن درنظر نگرفت. این اشتباهات به قدری بزرگ و غیرقابل اغماض است که اصلا عمدی به نظر می‌رسد. چرا مهدی تاج تا این اندازه نسبت به تیم ملی امید «بی‌خیال» بود؟ 

همه مقصران 

و اما امیر قلعه‌نویی. سرمربی تیم ملی فوتبال ایران هم به اندازه خودش در این ناکامی و شکست مقصر است. او بود که اصرار داشت رضا عنایتی با آن کارنامه عجیب و غریب یک‌شبه به تیم ملی امید برسد. قلعه‌نویی قرار بود چه سودی از این انتصاب ببرد که ما خبر نداشتیم؟ اکنون که تیم ملی امید جایی حتی در جام ملت‌های زیر ۲۳ سال ندارد، او چقدر خودش را پاسخگو و مسئول می‌داند؟ قطعا هیچ. قلعه‌نویی پاسخگو نخواهد بود. او هم می‌تواند مثل رضا عنایتی چندین و چند بهانه ریز و درشت جور کند و خودش را بی‌تقصیر جلوه دهد. فوتبال هم که دست همه اینهاست. اما باز هم مقصران دیگری می‌توان برشمرد. از مهدی مهدوی‌کیا گرفته تا همه کسانی که در گذشته در این تیم حضور داشتند. مهدوی‌کیا باید توضیح دهد و همه آنهایی که دستی در این تیم داشتند اما به نظر نمی‌رسد او و دیگران چنین قصدی داشته باشند. امید تنهاست، درواقع پیر و تنها. ۴۸ سال گذشت. حداقل چهار سال دیگر هم باید بگذرد. المپیک برای تیم امید ایران حالا دوردست‌ترین و محال‌ترین رویای ممکن است. بازنده‌ها، با کلی سبقه، کلی تجربه و کلی موقعیت و پول بازهم نتوانستند تیم را به المپیک ببرند. بینوا تیم المپیک که در احاطه این بازنده‌ها قرار دارد.

جوجه‌اردک زشت فوتبال ایران

جلال چراغپور - کارشناس فوتبال​​​​​​​

«امید»، جوجه‌اردک زشت فوتبال ما است. این را قبلا هم گفته‌ام. رضا عنایتی هم خیلی سطحی با قضیه برخورد کرد. مسائل فنی را کنار گذاشت و فقط به کارت‌های زرد بیشتر توجه کرد. تیم ملی امید باز‌هم به المپیک صعود نکرد و ما باید به عناصر «صعود نکردن» بپردازیم. چند موضوع ساده وجود دارد. رضا عنایتی گلایه داشت که چرا باشگاه‌ها به‌موقع به او بازیکن ندادند. این تیم بازی تدارکاتی هم کم داشت و از سویی تسلط مربی در کار اصلا به وجود نیامد. سرمربی تیم ملی امید، قبلا فقط در رده باشگاهی کار کرده بود و کار فوق‌تخصصی را خوب بلد نبود و باید هم این را بپذیرد. تیم ۴۸ سال است که به المپیک نرفته و ما بهتر است به جای این‌که حوادث را دانه‌دانه بررسی کنیم، همه چیز را در یک ظرف کلان بگذاریم و به صورت بنیادین کار تحلیل را انجام دهیم که چرا تیم به المپیک نمی‌رود. برای این کار باید از روش استقرایی استفاده کنیم، یعنی ابتدا موضوع کلان را به اجزا تقسیم کنیم و بعد این اجزا باید بررسی شود. وقتی اجزا بررسی شود، کار کلان هم تمام می‌شود. این روش سقراط است. دم‌دستی‌ترین موضوع در رابطه با تیم ملی امید، مربیانش است. سیر عظیمی از مربیان این تیم وجود دارد. از مجیدی و حبیبی گرفته تا مهدوی‌کیا و مایلی‌کهن. از بگوویچ تا استیلی و خیلی‌های دیگر. هم مربی پیر آوردیم و هم مربی جوان. موج قدیم و جدید را وارد تیم ملی امید کردیم. همه چیز امتحان شد. پس بیایید دیگر مسأله مربی را کنار بگذاریم. مشکل این است که با اعلام قرعه‌کشی گروه‌بندی بازی امیدها در سطح آسیاست که ما تیم را تشکیل می‌دهیم و با سه بازی تدارکاتی و سه ماه تمرین کردن، راهی رقابت‌ها می‌شویم. بعد که وظیفه تیم تمام شد، همه‌چیز می‌رود تا سه سال و شش ماه دیگر. این سناریو، تکراری است. از همه اینها بگذریم، تیم امید باز هم اوت شد و باز هم اوت خواهد شد، مگر این‌که تغییراتی اساسی به وجود بیاید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها