به ستارههای برنامه بدل کنند تا آنان بیشتر خود را در قاب تصویر ببینند؛ از سوی دیگر استندآپ کمدی یکی از قالبهایی است که در سالهای اخیر بیش از گذشته مورد استفاده برنامهسازان قرار گرفته است. باتوجه به این تغییرات و در گفتوگو با محمدحسین بزرگی، شهرام شکیبا، رامین کرمیزدی و آرمین قاسمزاده از برنامهسازان و فعالان حوزههای مختلف کمدی در تلویزیون، پروندهای را درخصوص برنامههای کمدی تلویزیون بررسی کردیم.
شهرام شکیبا مجری، شاعر و بازیگرکه بیشتر در حوزه طنز فعالیت داشته و اخیرا به عنوان داور در برنامه استعدادیابی کمدی «بگو بخند» حاضر بود، در گفتوگو با جامجم درباره اولولیتهای امروز در ساخت برنامه کمدی عنوان میکند: ما در زمینه کمدی کم کار کردیم که هرکاری کنیم، لازم است. پس یک مدل اثر کمدی بر مدل دیگر ارجحیت ندارد. زمانی میتوانیم انتخاب کنیم که جنسمان جور باشد؛ یعنی همه را داشته باشیم و بگوییم سنجیدیم و متوجه شدیم یکی بر دیگری ارجح است. بحث بر سر مدل نیست بلکه سر این است که ما در رسانه عمومی به لبخند نیاز داریم. چون جامعهای هستیم که به قدر کافی خندیدن در آن جریان ندارد. پس محدودیتی در تعداد این برنامهها نمیشود قائل شد.
وی ادامه میدهد: مردم ایران سخت میخندند و علتش هم این است که ما ادبیاتی پر از استعاره داریم؛ چه ادبیات شفاهیمان و چه تاریخ ادبیات مکتوبمان. مردمی هستیم که از استعارهها زیاد استفاده میکنیم و این باعث میشود به راحتی به هر موضوعی نخندیم.
شکیبا توضیح میدهد: برگشتن به ادبیات کهن و استفاده از آن نیاز به سواد دارد. واقعیت این است که کمدینها یا برنامهسازهای کمدی که از سواد لازم در این خصوص بهرهمند باشند، کم هستند.
وی درباره حضور پررنگتر مردم در برنامهها هم میگوید: سلبریتیها قطعا آدمهای شریفی هستند اما آیا تخصصی جز کار خود دارند؟ معمولا ندارند. بنابر این نیازی نیست در همه جا از حضور آنان استفاده کنیم؛ به خصوص که مردم از اینکه آدمهایی مثل خودشان را ببینند بدشان نمیآید. ما تمام مدت در برنامهها آدمهایی را میدیدیم که گرچه محبوب، مشهور و شریف هستند اما شاید نوع زندگیشان با مردم کف جامعه متفاوت باشد. مردم دوست دارند بیشتر آدمهای جنس خود را ببینند.
این مجری ادامه میدهد: به خاطر تعریف اشتباهی که از استندآپ کمدی شده، برخی گمان میکنند سادهترین شیوهای که میتوانند در کمدی کار کنند، همین است. در حالی که اینطور نیست. تخصص میخواهد که بهراحتی بهدست نمیآید. تعریف غلط باعث شده فکر کنیم ساده است و همه سراغش برویم.
وی در مورد الگوگیری از برنامههای خارجی هم بیان میکند: بحث فرم است. شما یک ظرف دارید که شکل خوبی دارد. حالا شما هرچه را بخواهید، میتوانید در آن ظرف بریزید. شبکههای تلویزیونی خارجی در ساخت و طراحی برنامه از ما جلوتر هستند. ما میتوانیم از آنها استفاده کنیم، مگر برخی برنامهها که فرمشان به شکلی است که محتوا را هم با خود میآورد. آنجا ممکن است محتوا با فرهنگ ما سازگار نباشد.
همانطور که اشاره شد، در چند سال اخیر حضور مردم چه در برنامههای کمدی و چه دیگر برنامههای صداوسیما پررنگتر از گذشته است و جذابیت هر برنامه به حضور سلبریتی ختم نمیشود. محمدحسین بزرگی، تهیهکننده برنامه «سیدخندان»، یکی از کسانی است که این مسأله را با او مطرح میکنیم و او به جامجم توضیح میدهد: این سؤال را میتوانم در پیوند با برنامه خودمان جواب دهم. بنای ما از ابتدا بر این بود از چهرههایی که زمانی زیاد استفاده میشدند، پرهیز کنیم. تصمیم گرفتیم از این استراتژی به دلایل مشخص و واضح دور باشیم. «سیدخندان» را از برنامه شب طنز انقلاب اسلامی گرفتیم که یک دورهمی طنز خانوادگی بود. دورهمیهای طنز شامل یکسری ویژگی است؛ بزرگتر دارد، یکی خاطره میگوید، کسی مزاح میکند، فردی شعر میخواند و... به دلایلی از وضعیتی که گفتید، فاصله گرفتیم. اساسا ذات برنامهمان با سلبریتی جور نمیشد اما در جایی که حضور سلبریتیها بهویژه ورزشکاران به محتوا کمک میکرد از آنان بهره گرفتیم. اگر از میان چهرهها کسی بتواند همراه با محتوای برنامه باشد، در خدمتش هستیم. استراتژی سازمان و این برنامه، دوری کردن از فضای سلبریتیزدگی است. وی درباره احتمال تکراری شدن این حال وهوا درآینده میافزاید: البته ممکن است این قالب هم تکراری شود، چون هر چیزی که برنامهریزی نداشته باشد، میتواند از هدفش فاصله بگیرد. احتمال دارد برنامهها به این سمت بروند که حضور بیمحتوای مردم را شاهد باشیم. این شیوه هم قاعدتا آسیبزاست. اگر حضور مردم، محور است؛ باید شان آنان رعایت شود و صرفا به عنوان آکساسوار با آنها رفتار نشود. یعنی وقتی میخواهیم صنوف مختلف را به برنامه بیاوریم، باید برای آنها چه در چینش محتوا و چه در چینش فرمی، برنامهریزی و هدف داشته باشیم. پس اگر با برنامهریزی باشد به صورت بیانتها میتوان از این ظرفیت استفاده کرد. در غیر این صورت میتواند تبدیل به نقطه ضعف شود. علاوهبر حضور کمرنگ سلبریتیها، قالبی که این روزها بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد، استندآپ کمدی است.
او در این مورد هم بیان میکند: در سیدخندان شاید به تعداد انگشتان یک دست هم استندآپ نداشتیم؛ نه اینکه از نظر محتوایی یا نیروی انسانی مشکل داشته باشیم؛ به این دلیل بوده که ظرفیتهای دیگری را برای انتقال آن محتوا امتحان کنیم. ما صرفا سرگرمی برای سرگرمی نیستیم؛ محتوایی هستیم که خانواده ایرانی آن را دوست دارد. فرمهای جذابی اضافه کردیم که بعضی افراد آن را با استندآپ اشتباه گرفتند. البته خودمان هم تغییراتی دادیم که دقیقتر مشخص شود؛ مثلا بخش از تجربهات بگو را اضافه کردیم. ما سعی کردیم مهمانانمان به جای اینکه در یک میزانسن تکراری گفتوگویی قرار داده شوند؛ شبیه برنامه «تد» مطلب یا خاطرهشان را ارائه دهند. ممکن است این ارائه بانمک باشد و لحظات شیرین و جذاب داشته باشد اما لزوما خندهدار نیست و بر محور طنز نمیچرخد. سعی کردیم نقالی طنز، دوبله طنز و... را هم اضافه کنیم. تلاش داریم در قسمتهای باقیمانده یا فصل جدید، ظرفیتهای فرمی را افزایش دهیم.
برخی با الگوبرداری از نمونههای خارجی برنامههایی را راهی آنتن کردند که توانستند در جذب مخاطبان موفق عمل کنند.
از بزرگی میپرسیم چقدر با الگوبرداری میتوان به موفقیت رسید؟ او پاسخ میدهد: اگر بخواهیم از منظر روشنفکرانه نگاه کنیم، حتما ایراد دارد، ولی به نظرم وقتی کاری به خوبی پیش میرود و محتوا با فرم قرابت دارد، چه اشکالی دارد که استفاده شود؟ کما اینکه تد، فرمی بوده که وجود داشته و ابداع خارجیها نبوده است. ساختارش مثل یک کلاس درس است که رسانهای شده. اگر تد را مثال زدم به خاطر این است که به ذهن مخاطبان آشناست. البته با خلاقیت، کار قاعدتا بهتر میشود اما میشود برخی جنبههای برنامه را با رعایت حد و حصر از یک اثر داخلی یا خارجی الگو گرفت.
احتمالا شما هم شنیدهاید که عدهای باور دارند مردم ایران به سختی میخندند. از تهیهکننده سیدخندان میپرسیم با توجه بهتجربهای که در ساخت برنامه کمدی دارد، این باور را به واقعیت نزدیک میداند؟ بزرگی عنوان میکند: برنامههایی روی آنتن بودند که با ۹۰۰ قسمت در چند فصل ذائقه را تغییر دادند. برخی فیلمهای سینمایی هم با شوخیها جنسی میخواهند از مخاطبان خنده بگیرند اما ما در کار برای خود حدودی داریم که همین خنداندن را پیچیدهتر میکند. البته عجیب است که میگویند مردم ایران رتبه پایینی در شادی و نشاط دارند؛ همین الان میتوانند دوربین را به پارکها ببرند و ببینند اتفاقا مردم ایران چقدر میخندند. مردم ایران به کم راضی نیستند، گاهی شرایط در شأنشان نیست و اعتراض هم میکنند ولی با وجود این، شاد هستند. در کمدی عناصر محتوا و اجراکننده باید در شرایط مناسب کنار هم باشند تا گارد مخاطب باز شود و بخندد اما در کل باور دارم از آنچه میگویند شادتر هستیم. با توجه به نقل این تهیهکننده درباره استفاده از نقالی طنز در برنامه، مطرح میکنیم چرا کمتر از ظرفیتهای بومی و ادبیات فارسی برای متن و اجرای برنامههای کمدی بهره برده میشود و او با اشاره به برنامه سیدخندان میگوید: این گوهری که سازمان از نظر زمان و ابعاد دیده شدن در اختیار برنامهسازان میگذارد باید ارزش افزوده بیشتری داشتهباشد. من و دوستان خیلی به این موضوع فکر کردیم که از ادبیات استفاده کنیم؛ ولی واقعیت این است که چندان نتوانستیم تیمهای محتوایی پیدا کنیم یا خودمان در خصوص فرآوری ادبیات در طنز سرمایهگذاری داشتهباشیم. چند آیتم نقالی به شکل طنز داشتیم و موضوعات روز را با این ادبیات گفتیم که مخاطبان استقبال کردند. میتوان از ابیات مثنوی معنوی یا شاهنامه بهره برد یا از متونی که اساسا طنز هستند استفاده کرد تا محصول تلویزیونی از این محتواها استخراج شود.
آرمین قاسمزاده، کارگردان مجموعه «ازاین به بعد» فرد دیگری است که درباره موضوع این پرونده با او گفتوگو کردیم. ابتدا میپرسیم به عنوان کسی که در حوزه کمدی کار کرده، نیاز فعلی جامعه به کمدی را بیشتر در چه نوع و با چه موضوعاتی میبیند و وی پاسخ میدهد: فکر میکنم الان مردم به کمدیهای موقعیت میخندند؛ یعنی اگر یک طنز اجتماعی به مردم نمایش دهید، شاید خیلی برایشان خندهدار نباشد. این با توجه به خوراک روزمرهشان است که از فضای مجازی تامین میشود. فضای مجازی مردم را برده به سمت این که با چیزهای کوتاه زیاد بخندند یا یک چیز را چند بار ببینند. فکر نمیکنم دیگر بینندهای صبر کند تا یک کار کمدی ببیند که مثلا در آن فقط رقص یا شوخی داشتهباشد. به نظرم الان با کمدیهای موقعیت میخندند و باید یک کمدی بسازید که در هر قسمتش چند کمدی موقعیت خوب باشد.
این کارگردان درباره لزوم به کارگیری قالبهای تازه در برنامههای کمدی هم بیان میکند: بزرگترین عیبمان این است که وقتی یک برنامهساز یا سریالساز چیزی را بدعت میکند، بقیه هم میگویند همین را ادامه دهیم. این فقط در طنز نیست و برنامههای علمیمان هم همینطور است. شوخیهایی که در طنز استفاده میکنیم در چند کار تکرار میشود؛ مثلا چند سال از یک واژه که در فضای مجازی مد شده میگذرد و پنج سال بعد هنوز همانرا میگوییم. به نظرم اگر برنامهسازان، نویسندگان و ایدئولوژیستهای حوزه طنز قدری نوآوری کنند اوضاع بهتر میشود. همان طور که پیشتر هم گفتیم، مدتی است در برنامهها کمتر از چهرهها استفاده میشود و بیشتر خود مردم هستند که به سلبریتی تبدیل شدهاند. از قاسمزاده میپرسیم نگاهش به این اتفاق چیست و آیا خوب است که به این سمت برویم یا باید از چهرهها هم در جای خود استفاده شود؟ او جواب میدهد: نه آن را تقبیح میکنم و نه میستایم. اتفاقی است که افتاده ولی کلا باید به سمت کشف چهرههای جدید برویم.
وی در خصوص استفاده از منابع کهن و معاصر فارسی برای تولید محتوای طنز بیان میکند: بلد نیستیم از داشتهها و تاریخمان استفاده کنیم؛ مثلا اگر میخواهیم از کتابهای نوشته شده
در زمینه طنز استفاده کنیم یا از شعر حافظ، سعدی یا از سخنان پیامبران و امامان استفاده کنیم فقط بلدیم از روی آنها بخوانیم. نباید فقط کتب و کاراکترهای مهممان را پایش کنیم و در رسانه بگوییم بیایید حافظ بخوانیم. مهم این است که به بطن برویم و مثلا بگوییم دهخدا، حافظ، فردوسی و... خواسته این را بگوید. ما فقط بلدیم خوانش کنیم. حتی در مباحث مذهبیمان نیز همین شکلی است در صورتی که میتوانیم از آنها یک فیلم یا انیمیشن و پادکست بسازیم.
قاسمزاده عنوان میکند: مردم ایران خیلی راحت میخندند؛ چون به چیزهایی که در فضای مجازی یا سینما یا سالنهای تئاترهای کمدی میبینند، میخندند که خیلی معمولی است. فقط باید حالش را داشته باشند که پایش بنشینند. برای مثال بعضی از فیلمهایی که در نماآوا یا فیلیمو تولید میشود، خیلی خندهدار نیستند؛ ولی مردم میبینند و در فضایمجازی وایرال میشود.
همزمان با آغاز ربیعالاول، جدول پخش شبکه نسیم تغییر میکند. این شبکه با شروع ماه ربیعالاول، ماه جشن و سرور اهلبیت(ع)، برنامههای شاد و جذابی را برای پخش تدارک دیده است. از امروز برنامههای جدید نیمبند، سری جدید خوشنمک، شهروند و مافیا، ویژهبرنامههای نسیمآوا، قندون، کودکشو و بگوبخند از شبکه نسیم برای مخاطبان پخش خواهند شد.برنامه تولیدی جدید طنز «نیمبند» به تهیهکنندگی سعید و مجید عباسی و کارگردانی امیر مشهدی با نگاهی به نقد فرهنگی در حوزه موسیقی و سینما و ساختار نقیضه (پارودی) و شوخی با خوانندگان از روز دوشنبه ۲۷شهریور ساعت۱۹ پخش خود را آغاز کرده و روزهای زوج در همین ساعت از شبکه نسیم ادامه خواهد یافت. سری جدید برنامه «خوشنمک» به تهیهکنندگی مقداد مومننژاد و مسعود رجبیان، با اجرای میلاد صالحپور در دکوری جدید و طراحی آیتمهای متفاوت هر شب ساعت۲۱ و ۳۰ دقیقه از این شبکه پخش میشود. فصل جدید برنامه موسیقیایی «نسیمآوا» به تهیهکنندگی و اجرای محمدرضا محبی در روزهای یکشنبه و سهشنبه هفته جاری بهصورت ویژهبرنامه و پنجشنبه و جمعه ساعت۱۹ با پخش موسیقیهای شاد، کلیپ و اجرای گروههای سرود پخش خود را آغاز میکند. اضافهشدن آیتم جدید طنز ازجمله تغییراتی است که در فصل جدید نسیمآوا شاهد آن خواهیم بود. همچنین ادامه برنامه «شهروند و مافیا» طبق روال پیشین شنبه تا سهشنبه ساعت۲۳، «کودکشو» چهارشنبه تا جمعه ساعت۲۳، گلچین برنامه «بگوبخند» هر شب ساعت۲۰، برنامه ادبی «قندون» روزهای فرد ساعت۱۹و ۳۰دقیقه و برنامه «بیسیم» روزهای زوج ساعت۱۹و۳۰دقیقه از شبکه نسیم پخش خواهند شد. گلچینی از فیلمهای سینمای کمدی نیز در قالب برنامه «کوتاهنما» این هفته روی آنتن خواهند رفت. برنامههای جدید «ایرانبین»، «پنکه» و نیز ادامه مجموعهبرنامههای «از این به بعد» و «جورچین» نیز به تناوب و طی هفتههای آتی به جدول پخش این شبکه افزوده خواهند شد.
۱- الگوبرداری از نمونههای موفق و ایرانیزه کردن آن
۲- بهرهبردن از چهرههای تازه
۳- هماهنگی با موضوعات روز جامعه
۴- رجوع به منابع ادبی فارسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم
ابراهیم الموسوی، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با «جامجم»: