روزی که هانتینگتون تئوری جنگ تمدنها را مطرح کرد و به سرعت به عنوان استراتژی استکبار جهانی تبلیغ شد، کاملا واضح بود که تمام ابزار و امکانات خبری، فرهنگی و هنری استکبار جهانی، معطوف به همین استراتژی خواهد شد تا با تئوریزهکردن آن، اولا پذیرش ذهنی جنگ تمدنها را ممکن سازند، ثانیا بسترهای عملیاتیشدن آن را فراهم آورند و ثالثا با توجیه ترورهای همراستا، موجهسازی تروریستها را نیز ممکن ساخته و در اصل زمینهساز اجتماعی و سیاسی گسترش واستمرار آن باشند.
نکته جالب توجه این توجیه هزارسر، به دستگرفتن ابتکار همزمان محکومیت ترور، تروریسم و حتی خونخواهی از قربانیان ترور و در عین حال دفاع از ترورهای هدفمند، همراستا یا طراحیشده توسط خودشان است، تئوریای که از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون در راستای حذف فیزیکی شخصیتهای انقلابی بارها و بارها در ایران انجام شد.
نکته دوم که شاید مهمتر از نکته قبلی باشد، عبوردادن واژه و عملیات ترور از مفهوم محدود نظامی و مسلحانه آن است و از این رو در تروریسم رسانه شاهد مفاهیم بسیار موسع از تروریسم بوده که به طور نمونه میتوان به ترور شخصیتی، فرهنگی، اعتقادی، هنری، مقدسات، منافع، خبری، اجتماعی، علمی، اقتصادی و دهها عنوان دیگر اشاره کرد که با استفاده از ابزار تحریم، تحریف، تضعیف، تخریب، تأدیب، توجیه، تنبیه، تشبیه، تحمیق، تزویر، تحقیر، تطهیر، تغییر، تفسیر به رأی، تشکیک، تفکیک، مصادره، محاکمه، مجادله، مناظره، مباحثه، مصاحبه، معامله، مقابله، مداخله و گزینههای دیگر، دامنه ترورها را تا بینهایت مفهوم و مصداق جدید قابل گسترش نگه میدارند.
تروریسم رسانهای، ملتها و دولتهای مستقل را نشانه گرفته و در تکاپوی خارجکردن آنها از حیز انتفاع است و فرقی هم نمیکند که این اهداف مهم چگونه محقق شود، همان طور که در تعریف ترور بر وحشتافزایی، ارعابگری و اهداف فراعملیاتی تأکید میشود، در تعریف وسیع از ترور نیز همین اهداف تعقیب میشود.
رسانههای بیگانگان و معاندان برای فتح همیشگی افکار عمومی در جامعه ایران در ائتلافی خودخواسته و طراحیشده با استراتژی بمباران گسترده موضعی، سوژه خاصی را محور قرار میدهند و مانع دستیابی مخاطبان به حقیقت امر شده تا همراهی آنها را با خود ضمانت کنند.
یکی از سوقالجیشیترین اهداف ائتلاف رسانهای غرب، قطعا جمهوری اسلامی ایران است که با کمی تأمل و تحقیق میتوان دریافت که پیگیر چه اهدافی هستند و متاسفانه در این مسیر علاوه بر لجنپراکنیهای ابررسانههای ماهوارهای، شاهد نشخوار همان مطالب در کانالها و گروههای فضای مجازی توسط پادوهای مواجببگیر یا حتی بیمزد و مواجب هستیم که با خوشخدمتی ذلیلانه، در تلاش برای رزومهسازی با هدف پناهندگی، اقامت یا تحصیل در غرب هستند.
به هر حال تروریسم رسانهای بسترساز و توجیهگر اهداف فراوانی است که برخی از آنها عبارتند از:
نافرمان و یاغی نشاندادن ایران در معارضه با نظم ارباب و رعیتی جهان
منطقی جلوهدادن تحریم همهجانبهبودن ایران حتی در غذا و دارو
موجه نشاندادن لزوم افزایش دامنه تحریم افراد حقیقی و حقوقی و ارتباطات و تحرکات اقتصادی فرامنطقهای ایران
گرسنه معرفیکردن کل مردم ایران و سانسور خبری نشاط و تحرکات مثبت اقتصادی در کشور
اختلافافکنی و پرتفرقه نشاندادن قومیتهای ایرانی نسبت به هم
القای وجود جنگ احزاب در ایران
القاء ناکارآمدی دولت و حتی حاکمیت نظام با تحریف و سانسور خبری تمامی موفقیتها
القاء ناسالمبودن مالی و اخلاقی همه دستاندرکاران و مدیران نظام
بیفایده، مزاحم و غارتگر نشاندادن تمامی مراکز دینی اعم از حوزهها، مساجد، تکایا، هیئات مذهبی
مخوف جلوهدادن نظام در همه ابعاد و مظلوم نشاندادن اراذل و اوباش عملیاتی و اخلاقی و فکری
اعتراض به هرگونه جدیت پلیس در اجرای قوانین انتظامی، اخلاقی و اقتصادی
تحریک و تهییج و تشجیع ناراضیان به شورشهای خیابانی و برهمزدن جو روانی جامعه
ترویج نافرمانیهای مدنی مثل کشف حجاب، قانونستیزی، هنجارشکنی، ارزشستیزی، تابوشکنی، قداستزدایی، قبحشکنی، دینستیزی و ....
تقابل با نقشآفرینی و مواضع حمایتگرانه نظام از جبهه مقاومت اسلامی و سایر مظلومان جهان
ترغیب نخبگان علمی، ورزشی، فناوری، پزشکی و ... به مهاجرت از ایران از طرق ترک تابعیت، دریافت تابعیت مضاعف، پناهندگی سیاسی، اجتماعی یا اقامت با هدف شکلدهی به پدیده ریزش فرهیختگان
دروغپراکنی، شایعهسازی، شبههافکنی، تهمتپردازی، ناامیدسازی، وحشتافکنی، سیاهنمایی، خبرسازی و ... در راستای فتح مغزها همزمان با زمینهسازی برای فتح مرزها
تحریک کشورهای مختلف علیه جمهوری اسلامی
دفاع از جاسوسان، تروریستها، قاچاقچیان، تبهکاران حرفهای، تفرقهافکنان، فحاشها، هتاکها و...
نادیدهگرفتن عامدانه موفقیتها و پیشرفتها در عرصههای علم و فناوری، صنایع دفاعی، رادیوداروها، هوافضا، علوم ژنتیک، علوم نانو، انرژی هستهای
تهاجم به ارکان تعیینکننده قانون اساسی مثل ولایت فقیه، شورای نگهبان، رسانه ملی، سپاه پاسداران و…
علت اصلی بسیاری از این اقدامات مستعمران دیروز و مستکبران امروز را نیز باید در گسترش بیداری اسلامی، گفتمان صریح جمهورى اسلامی برای مقابله با جبهه استکبار، بهثمررسیدن نهضت علمی نسل جوان و تحصیلکرده و هویتجویی آنان در مصاف با نگرش هویتستیزانه غرب دانست، به همین دلیل تلاش میکنند با ابزار رسانهها عملیات سازمانیافتهای را که در ظاهر عاملان، ابزارها، زمان، مکان و چگونگی انجام آن برای قربانیان ناشناخته و نامعلوم است با اهداف مشخصی مانند القای بیثباتی در حاکمیت، تخریب زیرساختهای مدنی، ایجاد اضطراب، نگرانی و بیاعتمادی در جامعه کلید بزنند.
از منظر دیگری میتوان گفت تروریسم رسانهای یعنی عوضکردن جای جلاد و شهید، جای ظالم و مظلوم، جای برانداز و حافظ نظام.
تروریسم رسانهای یعنی تحریم شبکههای برونمرزی رسانه ملی.
تروریسم رسانهای یعنی شکستن خط مقاومت رسانهملی که با تیزبینی ریاست رسانه ملی و دیدارش با سیدحسن نصرا... خنثی شد
تروریسم رسانهای یعنی تبلیغ ایرانهراسی، شیعههراسی، اسلامهراسی و حتی ایرانیهراسی در ذهن همسایههای ایران تروریسم رسانهای یعنی تطهیر رژیم جنایتکار پهلوی و تخریب نظام مردمی ایران
تروریسم رسانهای یعنی تحریک برای شکلگیری جنگ قومی و مذهبی در استانهای دارای زمینه مثل سیستان و بلوچستان و کردستان با اتکا به گروهکهای تجزیهطلب و چهرههای خاص
تروریسم رسانهای یعنی سوءاستفاده از ابزار قدرتمندی مثل حقوق بشر، آزادی، عدالت، محیطزیست و بمباران رسانهای کشورهای مستقل
در آخرین مورد هم شاهد دفاع تروریسم رسانهای از تروریستهای شاهچراغ و زمینهسازی برای عدم مجازات آنها یا حتی نسبتدادن این جنایت به نظام بودهایم که قطعا نمیتواند اتفاقی و خارج از شمول استراتژی پیشگفته باشد.
باید با صراحت و چندباره تاکید کرد که در روزگار قحطی وجدان در رسانهها، تنها رسانهای که یکتنه خود را در خط مقدم مقابله اصولی و رسانهای با تروریسم رسانهای مستقر کرده و با اتکا به حرفهایترین همکاران در ابعاد و مهارتهای مختلف پنجه در پنجه آنها افکنده و انگشت بصیرت در چشمان خیره آنها فرو میکند، قطع یقین رسانه ملی است. همه ناظران و صاحبنظران داخلی و خارجی منصفانه اذعان داشته و دارند که رسانه ملی با همه کمبودهای مالی، کارنامه قابل قبولی گرفته و به اعتراف خود رسانههای معارض، آنها را در یک جنگ فرسایشی به لحاظ زمان و موضوع به ستوه آورده است.
بیگانگان و معاندان در تکمیل تخریبها و تهاجمات به رسانه ملی، همه گزینههای داخلی اعم از قلم به مزدها، سلبریتیهای ورزشی و هنری، برخی چهرههای حزبی و جناحی، پلتفرمها و استارتآپها را مستقیم و غیرمستقیم وارد میدان کرده تا حلقه محاصره صدا و سیما را تا مصادره ارادهها و تسلیمکردن آنها تنگتر کرده و به نتیجه برسند اما همان طور که رئیس رسانه ملی توییت کرده، مسیر تحولی غیرقابل بازگشت است.
با توجه به این که اثر زمینهسازی و جامعهگردانی تروریسم رسانهای به مراتب خیلی بیشتر از شلیک چند گلوله توسط یک فرد بیمار یا منحرف فکری است، همه رسانههای در تراز انقلاب موظف هستند با جهاد تبیین، نقاب از چهره دشمن برداشته و دست آنها را رو کنند خصوصا در سالگرد شورش و اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ که پیشبینی میشود فرصتهای مطلوب بدخواهان نظام برای تحریک افکار عمومی و تشویش اذهان مردم زیاد باشد نباید غافلگیر شویم.
در پایان متذکر میشوم که نظر به انتخابات اسفند ماه، احتمال تکرار و استمرار شورشهای احتمالی یا توسعه عملیاتهای روانی برای ایجاد یا افزایش فاصله اجتماعی و عاطفی جامعه با نظام کاملا متصور است و از این رو در جهاد تبیین باید با محوریت بصیرتافزایی سیاسی و توسعه سواد رسانهای برای فهم ترفندها و خنثیکردن توطئهها، اقدام به تنویر اذهان عمومی کرد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد