میبینیم نه با کلیگویی بلکه به زبان رسانه دیداری/شنیداری خاص تلویزیون و تصویریسازی از حقیقت، تغییراتی جدی همه جا دیده میشود. اگر تگرگ بیموقع شکوفههای مدیریت جدید را فرو نریزد یا بهجای ساختاردهی و سامانبخشی ساختی به خردهکاری و حفظ ساختارهای کهنه و ناکارآمد بپردازند و سبک غلط تمرکزگرایی غیرتخصصی و رانتهای استخدامی و مدیران نورچشمی و فقدان نظام دقیق سنجش و فقدان نظارت و تشویق و تنبیه درست، پایان داده نشود و....
طلیعه نو
نمونه طلیعه زندگی نو در مکث، پاورقی، سوران، آتش وباد، شیوه، جامعهگردی، سوره و محیا، حسینیه معلی و برنامه ماه رمضان با داوران عراقی سوری و ایرانی ... همه جا در سالهای اخیر رخ داده که اثبات کننده چند نکته اساسی و راهبردی است و آرزو میکنم اولا تغییر بیش از پیش متکی به یک نگاه انقلابی استراتژیک باشد و باد خلاقیت و نوآوری از اصالت فرهنگ و ایمان دینی مردم حفاظت کند و واقعا خردگرا و در قامت یک دانشگاه جذاب همگانی عمل نماید وضمنا در قلمرو حمایت شکوفایی موسیقی متین و تعالیگرا و معنادار ایرانی اصیل و موسیقی آبرومند جدید و حتی موسیقی مذهبی و نوحهها گام جدی بردارد و ما را از این ابتذال و ستم به فرهنگ شنیداری برهاند.
اما اولین درسهای این گام کوچک تغییر چیست:
۱- تصویر دروغینی را فرو ریخت که سالها بهوسیله برنامهسازان نقابدار، القا شده است، ذهن بافتهها و وانمودههای انحصار اجرای جذاب در دست مجریان متکبر و لوس و تیمهای بیانگیزه لیبرال و برنامهسازان که جز پول نمیشناسند فرو پاشید . فروپاشید اینکه جذابیت سنخیت دارد با تقلید تماتیک و شکلی از غرب و با ضد انقلابی بودن، غیر دینی بودن، با حتما مدرن بودن و بهقولی غربگدایی ایدهها که بدتر از غربگرایی است.
۲- برنامههایی چون پاورقی بیعیب نیست، کمی تقلید ظاهری از خندوانه و دورهمی مرتفع خواهد شد. شالودهشکنی در برنامهسازی لیبرالمآب و غیردینی و غیرانقلابی آن محشر است. به ما میگوید با استعدادیابی منظم و سازمان یافته و برنامهریزی شده، تلویزیون جمهوری اسلامی لازم نیست برده تیمهایی ضد جمهوری اسلامی باشد که با برنامهشان فرهنگ و سبک زندگی ضد انقلابی را ترویج میکنند. با خلاقیت و پرورش نیروهای مستعد میتوان مجریانی جذابتر از برنامهسازانی داشت که همه هنر، شهرت، امکان برنامهسازی و شکوفایی استعدادشان را با پول ملت و امکانات رسانهملی به دست آوردند اما وقیحانه نمکدان شکسته و با نقاب، علیه معیارهای نوع زندگی، تفکر و فرهنگ ایرانی عمل کردند. البته چنین امکانی را به سبب بیایمانی و همسنخی و نگاه فرصتطلبانه مدیریتی و بیباوریشان به دست آوردند که با بلبشو و نبود تفکر و نظارت عمیق، اجازه ویرانگری فرهنگی به حضرات دادند.
۳- سریالهایی چون آتشوباد و سوران در کنار سریالهای درستی که بازتاب مسائل زندگی، ایستادگی و چالشهای گوناگون اجتماعی، سیاسی، امنیتی و انقلابی است، تغییر در تفکر سریالسازی را هم نوید میدهد.
۴- برنامههای دینی خیلی خلاقتر میتواند با افق باز و منطقهای ساخته شود، عالمان بزرگ عراق، لبنان، پاکستان، افغانستان، مصر، ترکیه، بحرین و در دیگر قارهها چون آفریقا و اروپا، میتوانند با تماس و مصاحبه، تفکر و داناییشان به اشتراک گذاشته شود. با علمای بزرگ شیعی و اسلامی در حوزههای ایران که صاحب فکر هستند باید ارتباط گرفتهشود. سمت خدا برنامهای متین است اما باید خلاقانه تحول یابد و قلمروهای معرفتی تازهای را معرفی کند و ذهن خلاق، قوالب نو و عالمان دیگری را به میدان آورد. «معلی» یک نمونه جذاب کار تازه بود. فکرهای نو لازم است به میدان آید.
۵- به مخاطب باید توجه شود و زبان و اجرای جذاب. مثلا جامعهگردی برنامه تازهای است اما چند ایراد مهم دارد. آیا برنامه جامعهگردی میکند؟ آیا مقصود شهرشناسی است؟ شهر با کدام رویکرد؟ محفوظات آموخته شده و مدرن یک دانشگاه غربی؟ یا آستفاده از آشنایی با دانش شهرشناسی و انسانشناسی شهری با نگاه اسلام به شهر و مسائل شهریمان که دچار اغتشاش یک مدرنیزاسیون بلبشو است. امیدوارم این سخنان رایج دانشگاهی در رسانه تصویری زبان تازه بصری بیابد. ما شهر را ببینیم نه پیکره سخنگوی استادان سال اول رشته مورد نظر را. جدا از فرم گفتوگوی مناسب بحث علمی درباره شهر، این قالب برای عنوان جامعهگردی که البته اسما صبغه جامعهشناختی آن به رنگ شهرگردیاش باید بچربد به هر رو مناسب نیست. گردش معنایش صندلی در پارک گذاشتن نیست. و به نظرم اگر برنامه ای جذاب برای شهروندان و با زبان گفتاری و تصویری جذاب برای آنان ساخته میشد، ارزش بیشتری داشت. البته برنامه در آغاز کارش است و نقد به آن کمک میکند خود را پیدا کند. برعکس مکث حرف ندارد، مجری خوب زبان دراماتیک، موضوعاتی که بر آن احاطه کافی دارند و نحوه بیانی که مسائل اساسی جامعه مصرفی را برای همگان شنیدنی بیان میکند.
۶- تأکید من اتاق فکر تخصصی در باره برنامههای خلاق در قلمروهای گوناگون، برنامه ریزی و استعدادیابی، ایجادسازمان آموزشی و پرورشی کارآمد برنامهسازی در دانشگاه صداوسیماست. این ساختارهای مادر گرچه یکشبه کارگشا نیستند اما حکمرانی با تفکر کوتاه مدت به درد دولتهای متعجل میخورد نه دولت انقلابی که وظیفه تغییر ساختار پیرامونی به دوش اوست.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد