به گزارش جام جم آنلاین، روز 28 اردیبهشت برای اولین بار بالاترین مقام اجرایی جمهوری اسلامی ایران درباره حق آبه هیرمند هشدار داد. سید ابراهیم رئیسی در سفری كه به چابهار داشت تاكید كرد: به حاكمان افغانستان اخطار میكنم، حقآبه مردم سیستان و بلوچستان را به فوریت بدهند. وی بیان كرد: حرف من را جدی بگیرید تا بعداً گلایه نكنید، دولت مصمم است حق مردم كشور را هرجا باشد بگیرد.
سالها است كه موضوع بهره برداری از حق آبه هیرمند مورد تاكید ایران قرار دارد اما هر حاكمیتی كه تاكنون در افغانستان روی كار آمده نسبت به این موضوع بیتوجه است و بدون در نظر گرفتن حق و حقوق ایران بویژه مردم سیستان و بلوچستان آنقدر طرف افغانستانی تعلل میكند تا موضوع و مساله مشمول مرور زمان شود. در همین ارتباط طالبان در پاسخ به هشدار رئیسی مدعی شد كه اكنون در بند كمال خان هیچ آبی وجود ندارد. امارت اسلامی همچنین با فرافكنی و با این ادعا كه مقامات ایرانی ابتدا باید معلومات خود را در مورد آب هلمند تكمیل نمایند، از ایران خواسته درخواستش را با الفاظ به زعم آنها مناسب مطرح كند.
با توجه به چنین اظهاراتی از قرائن بر میآید كه همچنان همسایه شرقی ما قصد دارد با تعلل در اجرای تكالیف خود براساس تعهدات طرفینی نسبت به حق و حقوق ایران بیتوجهی نشان دهد.
در پیوند با این موضوع، علی اصغر محرابیان در گفت و گو با ایرنا با اشاره به متن معاهده هیرمند تاكید كرد: بر اساس معاهده بین ایران و افغانستان در خصوص رودخانه هیرمند، كشور افغانستان متعهد به پرداخت به هنگام حقابه ایران است و آنها مكلف هستند در تحقق این امر، هرگونه مانع سیاسی و فنی ایجاد شده را رفع كرده و حقابه مردم را در مرز دو كشور به ایران تحویل دهند.
واكنش دیگر از سوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی صورت گرفت. دستگاه دیپلماسی وزارت امور خارجه بیانیه صادره از سوی هیات حاكمه افغانستان درباره حقابه هیرمند را متناقض و نادرست دانست و با رد آن اعلام كرد: معاهده بین ایران و افغانستان راجع به آب رود هیرمند بطور صریح و بدون هیچ ابهامی، حقابه طرف ایرانی از رودخانه هیرمند را تعیین كرده است.
نیم قرن ماجرای هیرمند
از زمانی كه افغانستان در سال 1289 قمری (1872م) مستقل شد «مساله هیرمند» و بهره برداری از آب آن، تاكنون به عنوان یكی از موضوعات محوری در روابط میان دو كشور بوده است. رودخانه هیرمند كه یكی از مهمترین رودخانهها و منابع آبی شرق و جنوب شرق كشور محسوب میشود، با حوزه آبریزی به وسعت 350 هزار كیلومترمربع، بزرگترین رود فلات ایران و كشور افغانستان است. این رود با طول نزدیك به 1100 كیلومتر، طولانیترین رود جنوب آسیا در میان سند و دجله و فرات است. هیرمند از كوههای شمال غرب كابل سرچشمه میگیرد و بعد از طی مسافتی و گذار از ریگستان و دشت مارگو وارد ایران میشود. این رودخانه در ایران دو شاخه دارد، یكی رود پریان و دیگری رود سیستان. رود سیستان یكی از منابع اصلی دریاچه هامون است.
در نیم قرن گذشته همواره نحوه بهرهبرداری از آب رودخانه هیرمند از موضوعات چالش برانگیز میان ایران و افغانستان بوده و با وجود انعقاد قراردادهایی از جمله قرارداد هیرمند، به خاطر سد سازیهای افغانستان، همسایه شرقی ایران بیشترین بهره را از آب این رودخانه برده است اما سهم ایران سال به سال كاهش پیدا میكند.
در دوره رضا شاه مذاكرات بر سر هیرمند و آب آن از 1310 شمسی به مدت 7 سال ادامه یافت. قرارداد 1317 ماحصل تلاشهای دو طرف بود. با این همه، روند حوادث به گونهای پیش رفت كه در عمل، نتیجهای دیگر رقم خورد.
فتنه انگلیسی ها
مساله اصلی حكمیت مك ماهون انگلیسی بود كه براساس نظر وی بستر رود هیرمند تغییر پیدا كرد. در جریان این حكمیت، «میزان سهم آب ایران از رود هیرمند به یكسوم تقلیل یافت و مرز دو كشور را از كوه ملكسیاه تا سیاهكوه به طول 282 كیلومترمربع تحدید حدود شد». بنابراین، «از 18146 كیلومترمربع مساحت كل سیستان، 7374 كیلومترمربع از آن ایران و 10772 كیلومترمربع جزو خاك افغانستان شد.»
دعوای مرزی ایران و افغانستان، در آغاز بر سر مرز بودن شاخهای از رود هیرمند به طول 16 كیلومتر بود، لكن از شروع خشكسالی و كمآبی ابعاد تازهای پیدا كرد. همزمان با گسترش روابط ایران و تركیه، پای تركها نیز به اختلاف مرزی ایران و افغانستان باز شد و با نظر رضا شاه و تصمیم آتاتورك، فخرالدین آلتای برای حكمیت ماموریت یافت. با رای تركها، «160 فرسخ از خاك ایران به افغانستان منظم شد و پهلوی اول هم برای جلب اعتماد افغانها به حضور در پیمان سعدآباد، رای حَكم را میپذیرد. منطقه چكاب، منطقه دیگری بود كه برای اعتمادسازی به افغانها داده شد و البته رضا شاه در توجیه این وگذاری خطاب به به شوكتالملك حاكم چكاب، عنوان كرد: «ارزش چكاب چه از لحاظ سوقالجیشی و چه از نظر وجود مراتع برای دامها بدان پایه نیست كه همسایه خود ناراضی باشد و روابط دو دولت ایجاد سوءتفاهم كند.» با این اظهارنظر به همین راحتی تمامیت ارضی ایران نادیده گرفته میشود.
براساس گزارش حسین مكی در تاریخ بیست ساله، در جریان توافق سعدآباد مذاكراتی محرمانه میان رضا شاه و صدراعظم افغانستان صورت گرفت و یكی از موضوعات مورد بحث فیصله دادن به آب هیرمند بود. در همین راستا، ابتدا در 1315 قرارداد موقتی میان دو كشور امضا شد و در ششم بهمن 1317، قرارداد آب به همراه اعلامیه منضم به آن در كابل به امضا رسید. اعلامیه افغانها را به لحاظ حقوقی متعهد میكرد كه از آب هیرمند در بالای بند كمالخان استفاده بیش از مجاز نكند تا به سهمیه آب سیستان آسیبی وارد نشود. تعهدی كه در نتیجه بیتوجهی و سهل انگاری رضا شاه هیچگاه از سوی افغانستان به آن اعتنایی نشد.
موضوع لاینحل نحوه استفاده از حق آبه هیرمند در جریان حكومت پهلوی كلاف سر درگمی بود كه با روی كار آمدن پهلوی دوم همچنان ادامه پیدا كرد.
انعقاد قرارداد هیرمند ازسوی امیر عباس هویدا نخست وزیر ایران و محمد موسی شفیق صدراعظم افغانستان در 23 اسفند 1352 اتفاق مهمی بود اما با انفعال محمدرضا شاه و تمركز او روی دیگر مسائل مربوط به حوزه خلیج فارس و تجهیز ارتش و همسویی با غرب در مسائل منطقهای و بینالمللی حقوق و حقوق مردم ایران نادیده گرفته شد.
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، افغانستان به اشغال ارتش شوروی درآمد و تا سالها مردم این كشور در تكاپوی بیرون راندن اشغالگران بودند. روند و آیند حكومتها هم تاثیر در ثبات داخلی این كشور نداشت تا اینكه دوره اول حاكمیت طالبان در این منطقه شكل میگیرد. موضوع بیتوجهی به حق آبه هیرمند در دوره اول تسلط طالبان بیش از گذشته تشدید شد. آنها برای احداث سد در منطقه كمال خان بر روی رود هیرمند به شركتهای خارجی فراخوان دادند. همچنین طالبان مسیر رودخانه هیرمند را بر روی ایران بست و 140 هزار هكتار از زمینهای استان سیستان و بلوچستان بواسطه این اقدام با مشكلات جدی برای آبیاری روبرو شد. وزارت خارجه ایران گرچه نسبت به این كار به صورت رسمی اعتراض كرد اما طبعا به دلیل روابط خصمانه میان جمهوری اسلامی و طالبان این اعتراض به جایی نرسید. این روند گرچه با روی كار آمدن دولت انتقالی و همچنین دوران فعالیت كابینه حامد كرزی امید میرفت كه وضعیت دیگری پیدا كند اما مسائل و حوادث سیاسی و همچنین كاهش نزولات جوی در هندوكش ماجرای حق استفاده ایران از حقابه خود از رودخانه هیرمند را از سوی دولت افغانستان به محاق فراموشی برد.
هیرمند بهانهای برای چانه زنی سیاسی
از اظهارات مقامات افغانستانی چنین برمیآید كه استفاده از آب هیرمند به مثابه یك ابزار برای چانه زنیهای سیاسی است. نمونه بارز آن، صحبتهای اشرف غنی زی رئیس جمهوری افغانستان در سال 1394 در سفارت افغانستان بود. او با اشاره به «حوزه آبی هریرود»، گفت: اگر دولت ایران برای حل معضل مهاجران اقدام نكند، كابل هم نیازی نمیبیند تا به خواستهای ایران در رابطه با «حقابه» ایران ترتیب اثر دهد.
این قرارداد در ادوار مختلف از روند و آیند كابینههای مختلف در ایران هم مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در نهایت همان قراردادی در دهه 50 میان هویدا نخست وزیر دوره پهلوی منعقد شد مورد توجه قرار گرفت و كار جدی در این زمینه صورت نگرفت. برابر با اسناد و مدارك دولتهایی هم كه تاكنون در افغانستان روی كار آمدند سیاست بیاعتنایی به حق و حقوق ایران را دنبال كردند چرا كه برغم همسایه شرقی استفاده از رودخانه هیرمند حق مطلق آنها است و هیچ تعهدی را افغانستان برای ایران در این حوزه قائل نیست. این در حالی است كه مقرارت و قراردادهای بینالمللی كه صراحت دارد رودهایی كه در بین دو یا سه كشور جریان داشته باشد این كشورها حق بلا منازع و بلا انكار برای استفاده از این رودخانهها را دارند.
فرجام چنین اقدامی از سوی افغانستان كه تاكنون صورت گرفته این شد كه دریاچه هامون از بین رفت و نتایج فاجعه باری را متوجه شمال استان سیستان و بلوچستان و بویژه شهر زابل كرده و باعث خشكسالی زمینهای این مناطق و مهاجرت بخشی از مردم سیستان به گلستان و خراسان شد.
با روی كار آمدن كابینه سیزدهم و اعلام سیاستهای ایران در عرصه دیپلماسی و همچنین ریلگذاری سیاست خارجی براساس همكاری و تفاهم با كشورهای همسایه و پیرامونی موضوع احترام متقابل به حقوق و منافع ملی مورد توجه جدی قرار گرفته است. جمهوری اسلامی همواره بر رعایت حسن همجواری تاكید میكند اما تاكید بر گزاره هیچگاه به معنای نادیده گرفته منافع مردم ایران نیست و به نظر میرسد كه همسایه شرقی ایران باید هشدار رئیس جمهور و همچنین دیگر مقامات جمهوری اسلامی را جدی بگیرد و مثل گذشته تعهدات خود براساس یك قرارداد بینالمللی را به طاق نسیان نسپارد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد