در ارتباط با تقویت هویت دانش آموزان، میهندوستی و افتخار به ایرانی بودن و وظایف معلمان و معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزشوپرورش با بابک هاشمینکو، مشاور وزیر آموزشوپرورش و دانشآموخته دکترای فلسفه تعلیموتربیت گفتوگویی داشتیم.
چرا در بین برخی دانشآموزان بیتفاوتی، بیآرمانی، فراگیری مدرنیسم و سبکزندگی جدید مشاهده میشود؟
رهبر معظم انقلاب در دیدار ۱۲ اردیبهشت امسال با فرهنگیان سخنان مهمی را مطرح کردند و اگر مورد توجه قرار بگیرد، میتواند حرکت در مسیر تحول را تسریع کند، ازجمله ایشان تأکید داشتند که تقویت هویت ملی، عشق به میهن و پرچم و تقویت سبک زندگی ایرانی و اسلامی مورد توجه باشد. سالها قبل امور تربیتی نهادی اثرگذر در مدارس بود که وظیفه درونیسازی ارزشهای ملی و دینی را بر عهده داشت اما متأسفانه در سال ۸۰ با هدف تعمیم فعالیتهای تربیتی، نهاد امور تربیتی را تعطیل کردند و سالها بعد که مجلس بر احیای آن رای داد بازهم همچنان از احیای واقعی خبری نشد چراکه این بخش بیشتر نیروهای خود را از دست داد و هماکنون در مدارس با کمبود ۵۰هزار مربی پرورشی مواجه هستیم، البته قرار است ۱۱هزار نفر برای امور تربیتی توسط دانشگاه فرهنگیان جذب شوند. برای اهتزار پرچم ایران دههاهزار شهید خون خود را نثار کردند تا از هویت و عزت ایران ذرهای کم نشود، همچنین فردی که در یک سرزمین زندگی میکند تعلق خود را با پرچم و سرود ملی نمایش میدهد.
پس از نگاه شما بیتوجهی به امور تربیتی و پرورشی منتهی به شرایط کنونی شده است؟
ببینید، در برنامهریزی و استراتژیهای دشمن، ذهن انسان اصلیترین میدان نبرد است و در این میدان بهجای سلاح سرد از سلاح خبر، تحلیل و فیلم استفاده میشود تا در جنگ شناختی با بزرگنمایی ضعفها، ذهن فرد را تحت تاثیر بمباران اطلاعاتی قرار دهند و با برنامه روی بار معنای کلمات برای تاثیر بر ذهن افراد کار میکنند. در جنگ شناختی همچنین بر مواردی همچون اعتمادزدایی، ناامیدسازی، ناکارآمد نشاندادن حاکمیت، تغییر هویتملی، بیزاری از ملیت و دین و تحریک برای مهاجرت از میهن کار میشود و مدرسه، هدف اصلی دشمن در جریان جنگ شناختی است.
تقویت فرهنگ ایرانی و اسلامی به اندازه آموزش دروس به دانشآموزان حائز اهمیت است اما این موضوع کمتر مورد توجه قرار دارد. برای تقویت این روحیه و حس وطندوستی نوجوانان و جوانان چه بخشهایی مسئولیت بر عهده دارند؟
معتقدم برای فرهنگسازی با هدف افتخار به هویت ایرانی و علاقه به وطن سه بخش مسئولیت دارند. مهمترین مسئولیت بر عهده خانواده است. احترام والدین به پرچم و علاقه به کشور میتواند برای فرزندان الگو باشد. مدارس میتوانند در قالب جلسات انجمن اولیاومربیان، آموزشهای لازم را به والدین ارائه داده و توضیح دهند چگونه احترام به پرچم و وطندوستی را در فرزند خود تقویت کنند. مسئولیت دوم بر عهده مدرسه است و در محیط آموزشی نصب پرچم و اجرای سرود صرفا برای خالینماندن عریضه نباشد. مدارس نقش مهمی در آموزش احترام به پرچم و میهنپرستی ایفا میکنند و میتوان این موضوع را در مراسم صبحگاه مدارس به دانشآموزان آموزش داد. همچنین برای تقویت حس وطنپرستی نباید منتظر افزایش سن دانشآموزان بود و در هر گروه سنی میتوان متناسب با سن کودک برنامههایی را طراحی کرد. سومین گروهی که در این عرصه مسئولیت بر عهده دارند رسانهها هستند و با توجه به اهمیت رسانهها در امر فرهنگسازی صرفا نمیتوان به آموزشهای مدرسهای اکتفا کرد و باید از ظرفیت رسانهملی و بازیهای رایانهای بهخوبی بهره برد.
از نگاه شما مدرسه چگونه میتواند در هویتبخشی به دانشآموزان ایفای نقش کند؟
در مدرسه فقط نباید از طریق کتاب درسی دانشآموزان را هدایت کرد. انجام فعالیتهای پرورشی ازجمله اردو در تقویت هویتملی دانشآموزان بسیار مهم است. اینکه دانشآموزان را به راهیان نور، مشهد و قم، آرامگاه سعدی، حافظ و فردوسی، تختجمشید و موزهها ببرند تا دانشآموزان بدانند که گذشتهای هم داشتهاند. همچنین وقتی معلم در کلاس درس از ایران و ایرانی بودن میگوید و از نمادهای ملی صحبت میکند، آهنگ صدای معلم، باور در صدای معلم، عشق معلم به کشور، از خود بیگانه نبودن معلم و باورش به ارزشهای ملی بسیار راهگشا و اثربخش است اما معلمی که خود به این موارد باور نداشته باشد، تأثیر کلامش از دست میرود. روش تدریس معلم هم مهم است، چون اگر او به هویت ملی اعتقاد و باور داشته باشد ولی نداند که آنرا چگونه بیان کند و قادر نباشد برای دانشآموزان با مثال و شعر و داستان این مفاهیم را بیان کند، از تأثیر کارش میکاهد.
برخی معتقدند نسل جدید ما با دین و فرهنگ اصیل ایرانی ــ اسلامی فاصله گرفتهاند. به باور شما این تعبیر تا چه اندازه میتواند درست باشد؟
این گزاره صحیح نیست و در ماه محرم و صفر شاهد حضور اکثر جوانان در مراسم مذهبی هستیم البته گروهی از دانشآموزان هم بهدلیل بمباران اطلاعات، تحت تاثیر سبک زندگی غرب قرار دارند. آموزشوپرورش برای مواجهه با این گروه از دانشآموزان باید روش اقناعی در پیش بگیرد. استاد مطهری همواره از روش مواجهه با شبهات و پاسخ به سؤالات استفاده میکرد و باید اجازه دهیم جوانان حرف خود را بیان کنند. در مدارس هم باید اجازه داد دانشآموزان شبهات خود را بیان کنند و معلمان در حد توانایی به آنها پاسخ دهند. همچنین احیای واقعی امور تربیتی به روشهای جدید نیاز دارد و نمیتوان با روشهای گذشته با نسل جدید گفتوگو کرد. در عرصه امور تربیتی و پرورشی به مربیان جوان و باانگیزه که قرابت سنی با دانشآموزان دارند نیاز است و اکنون جاده پیچیده اما آموزشوپرورش نپیچیده است و همچنان از روشهای سالها قبل استفاده میکنیم که باید در این خصوص تجدیدنظر شود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد