در واقع تلههای زندگی، بازخوردهایی است نسبت به شرایط مختلف که کودک تجربه میکند و بیانگر مجموعهای از الگوهای فکری یا رفتاری است که دانش فرد از جهان پیرامون را تعریف میکند. تله زندگی میتواند بر دانشی که فرد از جهان اطرافش بهدست میآورد تاثیر بگذارد؛ مثل تله شخصیتی رها شدن یا بیثباتی، تله شخصیتی بیاعتمادی یا سوءاستفاده، تله شخصیتی آسیبپذیری در برابر صدمه یا بیماری و... .
حال، فرشید درخشان مجموعهای با نام موقت «خارج از محدوده» را برای پخش از شبکه آموزش در دست تولید دارد که موضوعیت برنامه آشنایی با تلهها و طرحوارههای زندگی و به گفته خودش مخاطبان آن، گروه کودک و نوجوان به بالاست. جامجم با وی گفتوگویی پیرامون این مجموعه داشته است.
شما سالهاست که در زمینه برنامهسازی فعالیت میکنید اما فکر میکنم برای اولینبار است که تهیهکنندگی و کارگردانی یک مجموعه عروسکی را بهعهده دارید. از ویژگیهای این مجموعه بگویید و اینکه چطور شد به فکر ساخت چنین برنامهای در قالب یک کار عروسکی افتادید؟
پیش از این برنامه «سین شو» را هم کار کرده بودم که در قالب عروسکی بود. برای مرکز صبا هم انیمیشن کار کرده بودم. با این حال خارج از محدوده تجربه جالب و متفاوتی است. این برنامه با وجود اینکه یک مجموعه عروسکی است، برای گروه سنی نوجوان به بالا طراحی شده است. البته برای کودکان هم میتواند جذابیت داشته باشد اما مخاطب ما نوجوان به بالا و بهخصوص والدین هستند. درست است که از قالب عروسکی برای ساخت این برنامه استفاده کردهایم اما مبحث برنامه، تلههای زندگی است که ۹۹ درصد والدین و بچهها درگیر این تلهها هستند. ما با این برنامه سعی داریم اطلاعرسانی خوبی در زمینه تلههای زندگی برای مخاطبان داشته باشیم. از تلههای اصلی که در این برنامه موضوع داستانها قرار گرفتهاند، میتوانم به این موارد اشاره کنم؛ تله استحقاق، بیارزشی، رهاشدگی و اطاعت. ما در این مجموعه شخصیت شیر داریم که خودش مطیع همسرش است اما همه را مجبور به اطاعت از خود میکند.
در مورد شخصیتپردازی عروسکهایی که برای این مجموعه طراحی شدهاند هم توضیح میدهید؟
ما ۱۰ عروسک برای این کار طراحی کردهایم که در کنارشان یک بازیگر حضور دارد. رامین ناصرنصیر، تنها بازیگر رئال این مجموعه دانشجوی دکترا و معلم جنگل است. طراحی شخصیت عروسکها را من انجام دادهام ولی کار طراحی عروسکها برعهده دوستان دیگر بود. اما هرکدام از این عروسکها معرف یک تله است. مثلا ما تلهای به نام استحقاق داریم که خودش را محق میداند و از همه طلبکار است و فکر میکند همه باید به او راه بدهند تا اول همه حرکت کند. کاراکتر دیگری داریم که یک گوسفند به نام قلوه است و از آنجا که تم برنامه فانتزی است، این گوسفند یک نیسان آبی دارد. یا اینکه شخصی شیر داریم که اقتدار یک شیر جنگل را ندارد و بهشدت مطیع همسرش است. به همین دلیل همسرش تصمیم میگیرد این شیر گیاهخوار شود و این مسأله یک معضل ایجاد میکند که به نظرم طنز جالبی دارد. یا اینکه لاکپشتی داریم که پدر و مادرش را از دست داده و تله رهاشدگی است و مدام قهر میکند. البته در هر قسمت همه شخصیتها هستند اما یکی از تلهها برجسته میشود.
بهنظر شما چقدر چنین مجموعهای میتواند روی مخاطبان تاثیرگذار باشد و مخاطب با دیدن این مجموعه با تلههای زندگی بهدرستی آشنا شود؟
من فکر میکنم جای چنین برنامهای با چنین مبحثی در تلویزیون خالی بود. البته برنامههای گفتوگومحور پیرامون این موضوع داشتیم اما طرحوارهشناسی بهصورت سرگرمآموزی که ما برای این کار طراحی کردهایم، با «خارج از محدوده» اتفاق میافتد. ما در قالب یک داستان طنز عروسکی تلهها را به مخاطب معرفی میکنیم که قطعا میتواند گونه جذاب و تاثیرگذاری باشد. در این مجموعه یک دانشجو برای تز دکترا به یک جنگل میرود و در آنجا درگیر یک سری حیوانات میشود که این ماجراها در ۲۶ قسمت طراحی شده است. در واقع داستان، آموزش قانون و درس زندگی و رهایی از تلهها توسط این دانشجو به حیوانات است.
فکر میکنید پتانسیل ادامهدار شدن را داشته باشد و اینکه شما فصلهای دیگری برای این مجموعه طراحی کردهاید؟
همانطور که گفتم این فصل در ۲۶ قسمت طراحی شده اما بهعقیده من ظرفیت ادامهدار شدن و فصلهای بعدی را دارد. البته منتظریم که مجموعه روی آنتن برود که احتمالا اواسط بهمن خواهد بود و بعد درباره ادامه آن برنامهریزی کنیم و تصمیم بگیریم.
با توجه به محتوای برنامه، چقدر از حضور روانشناسان در اتاق فکر بهره گرفتهاید؟
ما در اتاق فکر برنامه گروه کاملی از روانشناسان را داشتیم که از ایدهها و نظریات آنها در این مجموعه استفاده کردیم. قرار است رئیس سازمان روانشناسی هم مهمان برنامه باشد و برنامهای در کنار «خارج از محدوده» به نام «داخل محدوده» طراحی و تولید کنیم که بررسی تلههای روانشناسی این حیوانات خواهد بود.
عنوان هر برنامهای به نوعی معرف آن است. بنابراین چطور شد که «خارج از محدوده» را برای این مجموعه انتخاب کردید؟ این عنوان تا چه حد با محتوا و رویکرد برنامه همخوانی و تناسب دارد؟
اولین نامی که برای این کار انتخاب کردیم، مدرسه شبانه حیوانات بود. چون شخصیتهای این جنگل کودک نیستند و به نوعی در سن بالاتر برای سوادآموزی اقدام کردهاند اما بعد به این نتیجه رسیدیم که «خارج از محدوده» را برای آن انتخاب کنیم. متن این کار سه بار بازنویسی شد و سعی کردیم از جذابیتهای عروسک برای آشنایی مردم با تله و طرحواره استفاده کنیم. میتوانم بگویم این برنامه به شدت در حوزه فرزندپروری مفید است و برای مخاطبانش حرفهایی برای گفتن دارد. ما هم آمادگی ساخت فصلهای بعدی را داریم. چون دکور بزرگی در شهرک سینمایی غزالی زدهایم. البته ممکن است عنوان برنامه به «مدرسه جنگلی» یا «جنگل تلهها» تبدیل شود.
به نظر شما انتقال چنین مسائل و حرفهای مهمی در قالب عروسک چقدر میتواند برای مخاطب امروز جذاب باشد و به نوعی عروسک قالب درستی برای مخاطبان بزرگسال است؟
من فکر میکنم این برنامه مثل یک بیلبورد است. شما در یک بیلبورد چند کلمه بیشتر نمیبینی اما اگر برایتان جذاب باشد، درباره آن تحقیق میکنید. این مجموعه هم با این هدف ساخته میشود که مخاطب با این کلیدواژهها آشنا شده و برای اطلاع دقیقتر و بیشتر خودش وارد عمل شود و خودش در این زمینه تحقیق کند. به نظرم این برنامه میتواند برای خانوادههای ایجاد سؤال کند و برایش تحقیق کنند. ممکن است پدر یا مادری حدود ۲۰ یا ۳۰ سال یک تله رفتاری داشته باشند، ولی اصلا متوجه نشوند این تله زندگیشان را تحت تاثیر قرار میدهد. مثلا خانمی که مرتب قهر میکند یا آقایی که تله استحقاق دارد، مرتب از همه طلبکار است. ما این مسائل را به زبان شیرین بیان کردیم تا این سؤال برای مخاطب ایجاد شود و برای پیدا کردن پاسخش تحقیق کند.
میتوان گفت مخاطب اصلی شما زوجهای جوان یا خانوادههایی هستند که به تازگی پدر و مادر شدهاند که نیازمند شناخت این تلهها هستند؟
ما معتقدیم مخاطب این برنامه نوجوان به بالاست. اما برای تمام اعضای خانواده میتواند مفید باشد. به خصوص خانوادههایی که به فکر فرزندآوری هستند. میتوان گفت هدف از ساخت این برنامه، آموزش و تا حدودی اشاره و معرفی مراجع برای آموزش بیشتر، ترمیم طرحوارهها و رهایی از طرحوارههایی است که افراد به نوعی درگیر آن هستند. هر کدام از این تلهها میتوانند یک عمر انسان را در خود نگه دارند و بارها باعث شوند که یک اشتباه در طول زندگی تکرار شود، به دلیلی که ساختار مغز در سن زیر ۷ سالگی شکل میگیرد و بعضی از این طرحوارهها حتی در ناخودآگاه شکل میگیرند. این برنامه بسیار سرگرمکننده و مفرح است متنهای نوشتهشده در قالب موقعیتهای طنز و کاراکترهایی است که مشابه آن در جامعه وجود دارد و این کاراکترها بسیار برای مردم از خردسال تا بزرگسال قابل لمس هستند. هر یک از این کاراکترها ظرفیت گستردهشدن را دارند و در بحث تعامل با مخاطب به کمک صداوسیما و شبکه آموزش میتوان تعامل مشترک در زمینه آموزش و درمان تلههای زندگی داشت. با توجه به سابقه علمی که در پس طراحی این کاراکترها وجود دارد، میتوانند به افراد در شناخت بهتر تلههای خود کمک کنند.
جنگل پرخطر
درخشان درباره اهمیت شناخت طرحوارهها و تلهها که در این مجموعه مطرح میشود، میگوید: همه افراد در انتهای دوران کودکی با تعدادی طرحواره درگیر میشوند. این طرحوارهها همانند سیستم عامل میماند و راه گریزی از آن نیست. هر فردی در هر خانوادهای که بزرگ شده باشد به نحوی تا حدودی دچار یکی از طرحوارهها است. نیاز جامعه شناخت تلهها است و بدانند اگر دچار طرحواره عدم شایستگی هستند شاید این موضوع در ذهنشان است و دارای شایستگیهای لازم و کافی هستند. هر کسی میتواند در آینده نزدیک یا دور با این برنامه ارتباط برقرار کند و زندگی بهتری برای خود رقم بزند. برقراری اعتدال برای مخاطب همواره وجود دارد تا خود را به تعادل در زمینه تلههای زندگی برساند و از هر طرفی که دچار عدم تعادل شده آن را به تناسب برساند.«خارج از محدوده» تلاش میکند تمامی این موارد و تبعات تلهها در قالبی شیرین توضیح داده شود و در مرحله بعد فرد با کمک ابزارهای آموزشی همانند شبکه آموزش، تعامل، کتابخواندن و انجام تمرینات مختلف زندگی خود را به سمت تعادل ببرد تا در زندگی و روابط خود با دیگران موفق باشد.
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد