انگیزه داشتند اما نه به مقدار کافی. حمله می کردند اما نه با برنامه و مبتنی بر تاکتیک و هوشمندی. تقریبا هیچ چیز درباره این تیم کامل نبود.
تنها نکته امیدواری این است تیم ملی کامل نبود، در واقع ما فقط یک استخوان بندی را دیدیم و لژیونرها را هم نداشتیم. اما باز هم باید نگران باشیم.
مگر انگلیس تیمی شبیه نیکاراگوئه است که جلوی ما اشتباه کنند تا مهدی ترابی به همین راحتی گل بزند؟ و اینکه مگر آنها مثل نیکاراگوئه هستند که عقب بایستند حمله نکنند و در مقابل ما هم برنامه ای برای حمله کردن نداشته باشیم؟
عیار غیراصلی ها
برای دیدن نیکاراگوئه در رنکینگ فیفا باید خیلی به قسمت های پایین نگاه کنید، در واقع روی پله شماره 146. نیکاراگوئه به تعبیری یکی از ضعیف ترین تیم های حاضر در منطقه آمریکای جنوبی است. تیم ملی فوتبال ایران در آخرین روزهای باقی مانده تا آغاز آوردگاه عظیم قطر مقابل این تیم قرار گرفت.
هدف فقط محک زدن استخوان بندی تیم ملی بود وگرنه نه سردار آزمون در ترکیب حضور داشت و نه مهدی طارمی و یا علیرضا جهانبخش. به این ترتیب هنوز عیار واقعی را ندیدیم. کی روش فقط سعی کرد عیار همین استخوان بندی را بسنجد و فقط همین. او به هدفش رسید و خیلی چیزها دستش آمد.
سعی کردند اما...
شاگردان کی روش در نیمه نخست «سعی» کردند هجومی باشند و از انگیزه لازم هم برخوردار بودند. اما این انگیزه برای به ثمر رسیدن گل های بیشتر کافی نبود و فقط همانی شد که از مهدی ترابی دیدیم. البته همان گل هم با اشتباه مدافعان حریف زده شد و گرنه شاید بازی بدون گل میشد. فشاری که بازیکنان ایران به دروازه نیکاراگوئه وارد آوردند باعث شد حریف در کل اشتباهات زیادی داشته باشد.
تیم ملی فوتبال ایران به وضوح در نیمه نخست نشان داد که در «خلق موقعیت» مشکل دارد. مگر اینکه لژیونرها به دادمان برسند. دفاع نیز کاملا شکننده به نظر می رسید و رامین رضاییان به قول معروف هنوز «پای کار» نیست. او بعد از نزدیک به دو سال و نیم غیبت به تیم ملی برگشته. هر کارشناسی می تواند به راحتی نظر بدهد که او آماده بازی کردن در آوردگاه عظیمی مثل جام جهانی نیست.
مهدی ترابی اما پرتحرک بود اما یک مسئله را به خوبی ثابت کرد: «او به هیچ عنوان جایگیری مناسبی ندارد». وقتی جایگیری مناسب نباشد هم موقعیت های زیادی به هدر می رود. حتی بیرانوند هم درست و حسابی محک نخورد. مرتضی پورعلی گنجی هم درست مثل همیشه بود، کم تحرک که ممکن است اشتباهات فردی هم داشته باشد.
وقتی حریف بهتر شد
اوضاع در نیمه دوم تغییر کرد اما نه آنقدری که بگوییم ورق کاملا برگشت. نکته بسیار مهم و جالب این است که تیم شماره 146 بود که سرعت بازی بیشتری پیدا کرد و بیشتر درگیر فوتبال شد و شگفت آنکه همین تیم در دقایقی بهتر از این بازی کرد.
آنها حتی تلاش برای ایجاد خلق موقعیت هم داشتند. نیمه دوم بیشتر متوجه این شدیم که بازیکنان ایران با هم هماهنگ نیستند، به خصوص از جناحین ارتباط چندان قدرتمندی با مهاجمان هم برقرار نشد. مدافعان هم سردرگم به نظر می رسیدند.
به هر حال این مسابقه اهمیتی از لحاظ کسب نتیجه نداشت، کی روش فقط یک هدف داشت و می خواست که این بازیکنان را کنار هم قرار بدهد.
تیم بدون روح!
کی روش دیگر باید بهتر از هر کسی بداند که لژیونرهایش تا چه اندازه حیاتی هستند، تیم بدون آنها روح ندارد و انگیزه اش هم کامل نیست.
هر چند تیمی که مقابل نیکاراگوئه به میدان رفت تیم اصلی ایران نبود اما همان عدم همخوانی بین بازیکنان نشان می دهد که چه چالش بزرگی پیش روی کی روش و تیم ملی است.
ترکیب بازیکنان منتخب داخلی با هم هماهنگی نداشتند پس چطور می خواهند با آزمون، طارمی و یا جهانبخش از خودشان هماهنگی نشان بدهند؟ فرصت حتی دیگر کم نیست، به عبارت بهتر فرصتی باقی نمانده اما آرزو می کنیم جام جهانی پر از معجزه و اتفاقات شگفت انگیز برای فوتبال ما باشد. برخی از رویاها خیلی راحت به حقیقت تبدیل می شوند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: