اهانت به مقدسات و درنوردیدن مرزهای اعتقادی در جغرافیایی به نام ایران اسلامی و از بین بردن حرمت چادر و بیحرمتی به قرآنکریم و جسارت و گستاخی به پرچمهای عزای اباعبدا... الحسین توسط عدهای دستنشانده در دهه آخر ماه صفر داغ بسیار بزرگی را بر قلب و جان مردم میهن اسلامی بر جا گذاشت. هرچند مدت مدیدی است رسانههای فارسیزبان معاند تمام تلاش خود را بر این موضوع گذاشتهاند تا هنرمندنماها و فعالنماهای فرهنگی که تلاش وافر میکنند تا با برجستهکردن نقش و جایگاه هنرمندان و نویسندگانی که به طور آشکار با اسلام و انقلاب اسلامی ناسازگار بوده و به بهانههای روشنگرانه و نواندیشانه در بستر تاریخی و حتی علیه آن اعلام موضع کردهاند، اقدامی در راستای مقابله با سیاستهای فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی را در قالب برنامههای رسانهای به مخاطبان عرضه کنند و تمام تلاش خود را در چارچوب تطهیر هنرمندان متعلق به دوره پهلوی از مفاسد اخلاقی و تجلیل و تمجید ضمنی از رویدادهای مبتذل و متعدد به بهانههای مختلف در دستور کار رسانهای قرار دادهاند. امروزه تمام تلاش رسانههای فارسیزبان معاند بر این مهم جلب شده که با استفاده از ظرفیت هنرمندنماها و چهرههای ناچهرهای که به میهن، خاک و مرز و بوم خود اعتقادی نداشته و برای زیستن در محیط آزادیاندیشی متمایل به علاقهمندی حیوانی دست و پا میزنند و همچنان با تمسک جستن به مواد صنعتی و سنتی و افیونی و شیمیایی برای عربدهکشی و فریادهای نابهنجار خود تلاش میکنند، به عنوان سفیر پیام فتنهانگیزی از میان خاک سر برآورده و در کنار جماعت دگرباش شرمانگیز و دگراندیش با هویتهای نامشخص از آزادی و مطالباتی دیگر ناله سر میدهند. رویکرد نادرست رسانههای معاند نظام در بازه زمانی چند روز اخیر سعی وافر بر این دارد که با معرفی و تطهیر افراد و تشکلهای فرهنگی و هنری متعلق به دوره پیش از انقلاب اسلامی ایران، یک روند در حال گسترش را دامن زده و بر تنویر افکارعمومی با رسانههای جمعی در اختیار بیفزاید. روایتهای نادرست درباره اتفاقات اخیر توسط چهرههای فاسد فعال زمان گذشته و تشریح خدمت محور برنامههای بیمحتوا در زمره مطالب افشاگرانه زیادی است که تاکنون در رسانههای معاند نظام منتشر شده است. بازخوانی وضعیت فرهنگی پیش از انقلاب اسلامی و ارائه روایتهای متفاوت از آن و نحوه مواجهه مبارزان مسلمان و انقلابیون با مفاسد و مفسدان فرهنگی بازمانده از آن رژیم منحوس، با هدف تطهیر و دستکم تبدیل چهره سیاه فرهنگ مبتذل آن دوره به چهرهای خاکستری، مورد توجه برنامهسازان و فعالان جریانهای معارض و واگرا قرار دارد. در مدت اخیر برنامهریزان رسانههای برونمرزی معاند تمام تلاش خود را بر این موضوع گذاشتهاند تا با ظرفیت بزرگنمایی و ترویج افکار فروریخته و توهم پندارانه دگراندیشان واگرا مرز بین حقیقت و باطل روایتهای ناصحیح را توسط چهرههای کاملا مشخص و هدفمند، اشاعه دهند. عدم روایتگری صحیح از اتفاقات پیشین در تاریخ فرهنگ و هنر ایران اسلامی، پیامرسانهای معاند نظام را در نقش مصلحان اجتماعی و منجیان فرهنگ و هنر و سیاست در اندیشه مخاطبان جوان ایران اسلامی نمایش دهد و موج رسانهای و تبلیغاتی دشمن موجب شود که بسیاری از هنرمندان نوپای ناشناخته وطنی، تحت تاثیر حجم انبوه اطلاعات نادرست دچار خودباختگی عمیق و جدی شوند و مفاهیم ارزشمندی، چون عدالت و آزادی و حقوق شهروندی را متعلق به غرب و غربزدگانی بدانند که با سرمایه مادی و حمایتهای متنوع کشورهای بیگانه در حال فعالیت هستند؛ و نتیجه این هجمه رسانهای باعث شود تا مخاطبان این روزهای حساس را با شیفتگی جنونآمیز عجیب به آثار رسانهای و همآلوده و سرابگونه غرب همراه کنند و با نهایت وابستگی به این فرهنگ و هنر غربی، دستخوش هیجانات و تحرکاتی در سطح جامعه شوند؛ هر چند فهم و خرد و آگاهی نسل جوان ایران اسلامی با هوشیاری تمام تلاش میکند تا از مرزهای جغرافیایی و اعتقادی خود دفاع کند.
روزنامه جام جم