رحمان عموزاد، کاری کرد کارستان. نه اینکه شایسته نباشد یا نه اینکه به او امیدی نداشتیم، اما تنها دلیلش تعجب همه ما از قهرمانیاش این بود که مدعیان در این وزن یکی دوتا نبودند. واقعا فکر نمیکردیم با چنین اقتداری همه را کنار بزند و قهرمان شود.
در میان قدرقدرتهایی که رحمان آنها را برد، حریف آذربایجانی و آمریکایی (در فینال) واقعا چیز دیگری بودند و همین جا بود که ایمان آوردیم حالا یک حسن یزدانی دیگر داریم. او میتواند سالیان سال در دنیا و المپیک عرض اندام کند. این جوان ۲۰ساله میتواند برای ما پیامآور و مدالآور المپیک پاریس باشد. درست است که سن و سال کمی دارد، اما مثل یک قهرمان پخته و کهنه کار در تمامی مسابقات خود در بلگراد ظاهر شد. رحمان در فینال هم بسیار هوشمندانه و دقیق بود. حریفش زیرگیریهای خاص خودش را داشت و بیشتر رقیبان قبلی خودش را ۱۰بر صفر برده بود، اما مقابل هوش بالای رحمان ما کم آورد.
عموزاد هم زیرگیری کم نداشت. اصلا اینطور باید بگویم که زیرگیریهای ایرانیها را هیچ کشتیگیری ندارد. همه در سالن آرهنا استارک عموزاد را تشویق میکردند. امیدوارم روند بسیار خوب این جوان روستایی ادامه داشته باشد؛ جوانی که هیچ ادعایی ندارد و فقط به هدفش فکر میکند. کسی که قهرمان جهان میشود در اردوها ساخته نشده، او مرارت کشیده و خانوادهاش هم نقش زیادی در بالندگی او داشتهاند. جالب است کسانی که بیشترین زحمت را برای قهرمانانی همچون رحمان میکشند اصلا دیده نمیشوند. باید به این فکر کنیم که به مربیان سازنده این چنینی بها بدهیم. امیدوارم فدراسیون کشتی از این مربیان سازنده و گمنام به بهترین شکل ممکن تقدیر کند. رحمانها ساده بهدست نمیآیند. آنها سخت رشد میکنند و سخت به قله میرسند. بیایید بیشتر از هر زمانی هوای آنها را داشته باشیم. اصلا وظیفه ما همین است.