این تجمع باشکوه معنوی از نظر بسیاری از کارشناسان تمرین صبر و استقامت، تجدید بیعت با فطرت و فرصتی برای تزکیه نفس محسوب می شود. حضور در اربعین حسینی، فرصتی کم نظیر برای تعمیق و حاکمیت بصیرت و معرفت والا در نظام خانواده است. از جنبه ای دیگر می توان گفت که شرکت در پیادهروی اربعین، یک فرصت تربیتی و امکانی برای آموختن رسم تعامل با همنوعان و هم کیشان در راستای نیل به هدفی آرمانی و متعالی است یا به عبارتی دیگر زمانی برای پاک کردن تکبر و رذائل اخلاقی به شمار می رود و انسان در جمع بشریت قرار می گیرد و چه نیکوست که چنین تغییر و تحولی به همراه مهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده باشد. با توجه به اهمیت و تاثیر اربعین بر خانواده های ایرانی به سراغ عماد افروغ جامعه شناس، نويسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه رفتیم تا در این باره نقش فرهنگ عاشورایی را در اصلی ترین نهاد اجتماعی بررسیکنیم.
با توجه به نقش و اهمیت نهاد خانواده در پرورش افراد جامعه و ایجاد جامعه ای سالم، حضور در پیادهروی اربعین چه تاثیراتی بر خانواده دارد؟
حداقل کارکرد حضور در اربعین علاوه بر ابعاد عاطفی، عرفانی و معنوی، تحکیم همبستگی اجتماعی و تقویت سرمایه های اجتماعی است، یعنی وقتی خانواده با یکدیگر به سفر کربلا می روند روابط فی ما بینشان از استحکام بیشتری بهرهمند می شود؛ ضمن اینکه گرمای روابط خانوادگی می تواند به سایر خانواده ها نیز تسری پیدا کند چراکه افراد در سفر اربعین با خانواده های جدید آشنا می شوند و دوستان جدیدی پیدا می کنند و این امر آغاز و بروز یک سرمایه اجتماعی جدیداست.
منظور از سرمایه اجتماعی چیست؟
سرمایه اجتماعی چیزی جز همبستگی های اجتماعی که میان افراد اتفاق می افتد، نیست. این سرمایه اجتماعی می تواند منجر به اعتماد میان افراد و روابط بعدی باشد.سفر اربعین ضمن اینکه یک سفر با ابعاد شهودی و معنوی است برای تمام افرادی که به کربلا می روند و این عظمت را در راهپیمایی و پیاده روی بزرگ اربعین می بینند، درس نوعدوستی به همراه دارد و این آموزه در هیچ تجمعی قابل رویت نیست.
اربعین چطور فرهنگ نوعدوستی و انفاق را به عزاداران و زائران حسینی آموزش می دهد؟
اینکه می بینیم هزاران نفر در زندگی عادی با هزاران مشکل روبهرو هستند اما در اربعین از تمام خواسته هایشان می گذرند تا اموال خود را برای زائران حسینی انفاق کنند، حیرت انگیز است و نباید در برابر چنین عظمتی کم لطفی کرد و با تحلیل هایی که روح و حس ندارد را درباره این سفر عظیم بهکار گرفت.
موکب های خانوادگی در اربعین چه نقشی در ایجاد ارتباط عمیق تر و وحدت میان خانواده های ایرانی و عراقی دارد؟
وقتی خانواده ها به راهپیمایی اربعین می روند موکبهای خانوادگی بیشترین میزبانی را خواهند داشت چراکه در این موکب هر عضو از خانواده میتواند با هم عضو خود ارتباط برقرار کند و رابطه گرم تر و آرامش بیشتری بهوجود آید. معمولا خانمها دوست دارند با خانم ها معاشرت داشته باشند بنابراین در موکب های خانوادگی هم با خانم ها ارتباط عمیق تری برقرار می کنند.
میزبانی عراقی ها از زائران حسینی و خانواده های ایرانی در شرایطی که دشمنان سعی در ترویج اسلام ستیزی و اسلام هراسی دارند، چه مفهوم و پیامی را به جهان مخابره می کند؟
متاسفانه تجربه سفر اربعین را نداشتهام اما در تاسوعا و عاشورای حسینی میزبان عراقی ها بودم. براساس شنیده ها از نزدیکان، اقوام و خانوادهام که به این سفر معنوی در اربعین رفتهاند، عراقی ها با اصرار و منت از زائران ایرانی می خواهند تا میهمان خانه ها و موکب هایشان شوند و از مواد خوراکی و غذاهایشان استفاده کنند تا به نوعی در ثواب این سفر معنوی شریک باشند. عراقی ها خوش رویی، گشاده رویی و میهمان نوازی در اربعین را یک فضیلت برای خود می دانند.
این میزبانی و مهمان نوازی در اربعین تجلی نوعدوستی است و اوج اخلاق و فرهنگ عاشورایی مبتنی بر انفاق و ایثار را به جهانیان منتقل می کند. ممکن است افراد به لحاظ کمی شاهد تجمع تعداد قابل توجهی افراد بوده باشند اما این همایش مثالزدنی است و از نظر کمی و کیفی قابل مقایسه با شرکتکنندگان در این رویداد نیست. هیچ جایی نمونه مشابهی از این تجمع وجود ندارد که افراد بدون دغدغه جای خواب یا هزینه های جاری به گروهی ملحق شوند. هیچ گردهمایی و تجمعی در جهان نمود ایثار و انفاق نیست. در چنین تجمع و گردهمایی الهی شاید ایثار جان مطرح نباشد اما ایثار و انفاق مالی هر لحظه قابل رویت و ملموس است. حداقل ویژگی پیاده روی اربعین و سفر به کربلا در چنین روزی تجلی نوعدوستی است.
آیا هر خانواده می تواند نقشی در جاودانگی و ماندگار شدن این پیام داشته باشد؟
بله، پیاده روی اربعین صرفا یک تجربه شهودی و معنوی نیست بنابراین هر خانواده می تواند تجربه زیستی و ارتباطی خود در این سفر را روی کاغذ بیاورد و زائران دیگر را تشویق کند تا نوع مواجهه با یکدیگر و بهویژه روابط دوستانه ایرانی ها با عراقی ها و بالعکس تعاملات عراقی ها با ایرانی ها را به ذهن بسپارند یا در قالب سفرنامه و دلنوشتهای ثبت کنند. این تجربه فقط یک تجربه شخصی و فردی نیست بلکه اطلاعاتی مستند و موثق از ارتباطات انسانی است که به ما ذره ای از اخلاق متعالیه را که در بطن انسان ها نهفته شده، نشان میدهد و به اثبات می رساند. ثبت تجربیات سفر اربعین باعث بهدست آمدن بهترین داده و اطلاعات برای تحلیل خواهد شد و به ما نشان می دهد آیا نوع مواجهه مبتنی بر اخلاق ایثار و انفاق بوده یا نه.
فرهنگ نوعدوستی چطور شکل گرفت و چگونه در قالب یک پیاده روی یا میزبانی چند روزه عراقی ها از یک نفر به دیگری اشاعه پیدا می کند؟
اخلاق عاشورایی و حسینی، اخلاق متعالیه است و یک نوع اخلاق کرامیه مبتنی بر انصاف و ایثار جمعی است و به نوعی به اوج رسیدن فاعلیت محض و جود وجود است که دیگران را متنعم می کند. این اخلاق متعالیه در سفر اربعین درونی شده و به شکل دگرگرایی نمود پیدا می کند. نوعدوستی صفتی ناآشنا برای بشر نیست. گاه گفته می شود نوعدوستی یک صفت شیعی یا اسلامی یا دینی است اما من می گویم نوعدوستی یک صفت انسانی است که در مقابل خودخواهی قرار دارد و انسان با آن آشناست. آدمی تشنه دگردوستی است و اربعین انسان ها را از این فضیلت اخلاقی سیرابمی کند. بشر در دوران جدید با یک فردگرایی و خودگرایی و خودخواهی روبه رو شده چراکه بجای آرامش به آسایش شخصی اش بیشتر توجه کرده اما از طریق گذشتگان و آموزه های دینی خود با نوعدوستی آشنایی دارد. مخصوصا دین مسیح که دینی مبتنی بر فرهنگ ایثار و اخلاق متعالیه است و بیخود نیست که مسیحیان احترام زیادی برای سیدالشهدا(ع) قائل هستند چراکه تفسیری از مسیحیت دارند که آن را به سومین امام شیعیان هم تعمیم می دهند. مسیحیان می دانند که حضرت مسیح رنج کشید و به صلیب کشیده شد و عروج کرد تا دیگران نجات پیدا کنند و این ایثار را مسیحیان هم از مسیح آموخته اند و به همین دلیل هم پی به ایثار امام حسین(ع) و 72شهید کربلا می برند و ارادت زیادی به شهیدان دشت نینوا دارند. ایثار امام حسین(ع) به مراتب عظیم تر از ایثار مسیح است چرا که به تنهایی انجام نشد و 72 شهید و خانواده به اسارت گرفته شده یاران، اهل بیت و کودکان را نیز شامل می شود.
ایثار عاشورایی در اربعین چگونه نمود پیدا میکند؟
ایثار یعنی چیزی به دیگری بخشیده شود که خود فرد به آن نیاز داشته باشد و آن را از خود مضایقه کرده باشد. این بالاتر از اصل طلایی اخلاق است. در اصل طلایی اخلاق گفته می شود آنچه را برای خود نمی پسندیم برای دیگران هم نپسندیم یا آنچه برای خود می پسندیم را برای دیگران نیز بپسندیم و در اینجا یک رابطه یک به یک و عدالت فردی مطرح است در حالیکه در ایثار فرد از چیزی می گذرد که از آن نفع و سودی برایش وجود دارد. در اربعین مردم این امر را از واقعه عاشورا آموختهاند و در قالب فرهنگعاشورایی به دیگران ارائه می کنند و خانواده ها در اربعین تجلی عینی این فرهنگ را به کررات می بینند و به آن گرایش پیدا می کنند. آدمی دوست دارد مورد مهر و محبت و لطف دیگران قرار گیرد، دوست دارد به کسی اعتماد کند و مورد اعتماد دیگران واقع شود و به همین دلیل هم از این سفر معنوی و الهی لذت می برد. در عصری که غربیها به یکدیگر اعتماد ندارند، وفاق موجود در جامعه غرب وفاق سیاسی است و نه اجتماعی. در دوره ای که شاخص بی اعتمادی در کشورهای اروپایی به اوج رسیده و نظریه پردازان غرب معتقدند انسان ها گرگ یکدیگر هستند و در نهایت یکدیگر را می بلعند، فرهنگ عاشورایی در روز اربعین از گذشت، ایثار، مهربانی، دگردوستی می گوید. متاسفم که برخی از افراد این درندگی و حیات غربی را نمی بینند و فقط به ضعفها و کاستی های موجود در کشور توجه می کنند، آنها طوری با بی انصافی از شرایط موجود در کشورهای اروپایی صحبت می کنند که گویا آنجا بهشت و اینجا جهنم است. این در حالی است که اربعین خود نمود امید و اعتماد است که باید آن را دید و به آن افتخار کرد اگرچه این افتخار فعلا در جهان اسلامی و خاص جامعه تشیع اتفاق افتاده است و می تواند به جهان اشاعه پیدا کند و انسان تشنه را سیراب کند.
اربعین در پرورش نسل جدید چقدر می تواند سازندهباشد؟
تاثیر این امر به میزان نیاز و احتیاج بشر به اعتماد، دگردوستی و نوعدوستی و انفاق است. آیا انسان منهای حیات اجتماعی هم معنا دارد؟ آیا انسان غیراجتماعی وجود دارد؟ خیر. انسان حتی در زمانی که در رحم مادر است نیز موجودی اجتماعی است و وقتی هم که به دنیا می آید در بستری از حیات اجتماعی قرار می گیرد بنابراین اگر تربیتی مبتنی بر وجه ضروری اجتماعی و لوازم حیات اجتماعی وجود داشته باشد، جوان اعتماد را در زندگی می آموزد. به عبارتی دیگر انسان یک خلق جمعی دارد و اجتماعی خلق شده و برای همین هم باید تقسیم کار و.... انجام شود چراکه او به تنهایی نمی تواند نیاز خود را برآورده کند، او نیازمند دیگری و دیگری نیازمند فرد دیگری است و همین امر به معنای اهمیت نیاز به اعتماد برای برقراری روابط و تعاملات اجتماعی است. توجه داشته باشید که انسان اگر به دیگری اعتماد نداشته باشد، از ترس برداشته شدن کلاهش در کلاهبرداری از دیگری سبقت می گیرد در حقیقت او کلاه فرد دیگری را بر می دارد تا کلاهش برداشته نشود و این نتیجه تفکرات عقلانی حسابگرانه فردی است. به میزانی که بی اعتماد هستیم توجه کنید و تجسم کنید در چنین شرایطی چه زندگی تلخی برای یکدیگر میسازیم، در حالیکه جوان در اربعین می بیند که میزبان عراقی تمام اندوخته و مواد خوراکی خود را در اختیار زائران قرار می دهد، او در این سفر اعتماد و نوعدوستی را می بیند و می آموزد. این سفر معنوی به افراد از جمله جوانان یادآور می شود که انسان اجتماعی بهدنیا آمده و یکی از لوازم و شرط کافی و لازم اجتماعی زندگی کردن، اعتماد است که با نوعدوستی بهدست می آید و ارتباط مستقیمی میان اعتماد، انفاق و نوعدوستی و حیات اجتماعی وجود دارد.
منبع: ضمیمه چاردیواری روزنامه جامجم
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگوی تفصیلی با جام جم آنلاین مطرح کرد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد:
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سفیر ایران در لبنان در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم»:
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگوی تفصیلی با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با دبیر سابق کارگروه مد و لباس کشور مطرح شد
امین شجاعی، کارگردان و تهیهکننده مینیسریال «دم زندگی» در گفتوگو با «جامجم» از شیرینیهای تولید اثر تلویزیونی در فضای کرمان گفت