روایت بامداد افشار از تجربه‌های آهنگسازی برای آثار وطنی

سینمایی هست که می‌شنویم!

کارنامه سینمایی بامداد افشار، از پرکاری او در این سال‌ها حکایت دارد. افشار ازجمله آهنگسازانی است که فعالیتش به نوشتن موسیقی برای فیلم و تئاتر و انتشار قطعه و آلبوم خلاصه نمی‌شود. بامداد افشار آهنگساز و طراح صداست. او به نسلی از هنرمندان عرصه موسیقی تعلق دارد که با موسیقی الکترونیک همراه هستند و از آن بهره می‌گیرند.
کد خبر: ۱۳۸۰۱۴۵
نویسنده آذر مهاجر - گروه فرهنگ و هنر
افشار در طول تقریبا یک دهه فعالیت حرفه‌ای در سینمای ایران، جوایزی نیز به دست آورده که از آخرین آن‌ها می‌توان به سیمرغ بلورین جایزه موسیقی متن فیلم «پوست» از سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر اشاره کرد. در کارنامه سینمایی این آهنگساز می‌توان به آهنگسازی سریا‌ل‌های یاغی، روزی روزگاری مریخ، قورباغه و فیلم‌هایی ازجمله بی‌مادر، ملاقات خصوصی، بی‌رویا، یدو، صحنه‌زنی، مغز‌های کوچک زنگ‌زده و بسیاری فیلم‌های دیگر اشاره کرد. گفتگو با این آهنگساز دهه شصتی، حوالی روز ملی سینما انجام شده و به آهنگسازی فیلم، وضعیت موسیقی فیلم در کشورمان و دستاورد‌های آن اختصاص دارد.

با توجه به این‌که صنعت سینما در شاخه‌های مختلف رشد کرده و اتفاقات ویژه‌ای با کمک تکنولوژی در جهان صدای فیلم‌ها رقم می‌خورد، آیا همچنان سینما به موسیقی نیاز دارد و چقدر با سینماگرانی که به استفاده از موسیقی در فیلم اعتقاد ندارند موافق هستید؟

موسیقی همچنان مانند تمام جنبه‌های یک پروژه سینمایی کارکرد دارد. همان‌طور که رنگ‌ونور و نوع دوربین فیلمبرداری، میزانسن، کارگردانی، انتخاب بازیگر و دیگر اجزای سازنده یک فیلم مهم هستند، موسیقی هم اهمیت دارد؛ برخی پروژه‌ها کمتر و برخی فیلم‌ها بیشتر. در برخی فیلم‌های واقع‌گرایانه شاید از موسیقی خیلی کم استفاده شود و در برخی آثار دیگر شاید موسیقی نقش پررنگ‌تری داشته باشد، اما من موافق حذف موسیقی نیستم. وقتی قرار است یک فیلم موسیقی داشته باشد، انتخاب و ساخت موسیقی برای فیلم همان‌قدر اهمیت دارد که انتخاب بازیگر مهم است، یا شیوه کارگردانی یا نوع دوربینی که انتخاب می‌شود و باقی ملزومات یک اثر سینمایی. موسیقی کارکرد‌های زیادی در یک اثر سینمایی دارد. وقتی شما درباره موسیقی صحبت می‌کنید، درواقع دارید به باند صدای سینما اشاره می‌کنید. در کنار چیزی که به‌عنوان سینما می‌بینیم، سینمایی هست که می‌شنویم. موسیقی جزئی از بخش شنیداری سینماست که قابل تفکیک از آن نیست. شاید در فیلم‌های مختلف حجم و نوع و سبک موسیقی متفاوت باشد، اما حضورش ضرورت دارد، به‌خصوص در فیلم‌های ژانر. همیشه موسیقی فیلم بخشی از فیلم بوده، هست و در آینده هم خواهد بود فقط ابزار تولید و گاهی سبک کار‌ها تغییر کرده‌است.

منظورتان این است که تصویر به تنهایی نمی‌تواند کامل باشد و سینما بدون موسیقی چیزی کم دارد؟
قطعا. سینما از دو رکن اصلی تشکیل شده است؛ تصویر شامل رنگ‌ونور و طراحی صحنه و همه چیز‌های دیدنی و صدا که شامل افکت و موسیقی و دیالوگ‌ها و همه چیز‌های شنیدنی است. این دو مکمل هم هستند. موسیقی به موازات دیالوگ‌ها و بقیه اجزای فیلم، در پیشبرد داستان سهم دارد. قصه می‌تواند از طریق صدای ساز‌ها و رنگ موسیقی پیش برود و وجوهی از داستان را برای تماشاگر بازگو کند که شاید دیالوگ‌ها به‌تن‌هایی از عهده‌اش برنیایند یا وجوهی را ارائه بدهد که قرار نباشد در دیالوگ‌ها و در کلام مطرح شود. برخی احساسات فقط با موسیقی منتقل می‌شود و وقتی یک نوازنده خوب ساز می‌زند، ممکن است احساسی در شما بیدار شود که یک دیالوگ یا تصویر یا موقعیت به‌تن‌هایی نتواند آن را ایجاد کند. این عناصر در کنار هم احساس فیلم را منتقل و تاثیرگذاری قصه و سینما را بیشتر می‌کند.

پیشرفت تکنولوژی قدرت موسیقی در فیلم را افزایش داده یا ممکن است آسیب‌هایی ایجاد کرده باشد؟

تکنولوژی هم تاثیرات مثبتی داشته و هم تاثیرات منفی. براساس نقد‌های مثبت به‌قدری ابزار صدا رشد داشته که اکثر مردم به‌راحتی می‌توانند با استفاده از امکاناتی که روی دوربین‌های عکاسی یا تلفن‌همراه وجود دارد فیلم بسازند. هرکسی در هرجایی، تصویر بگیرد، آن را ویرایش کند، برایش موسیقی بسازد و این امکانی است که برای همه وجود دارد نه برای عده‌ای خاص. از این بابت تکنولوژی فوق‌العاده است. در بخش موسیقی هم به همین ترتیب است. تکنولوژی ساخت موسیقی به قدری پیشرفت کرده که هرکسی با حداقل امکانات، این فرصت را دارد که بتواند موسیقی بسازد. نقد‌های منفی، اما به این اشاره دارند که پیشرفت تکنولوژی به قدری بوده که ممکن است دچارش شوید. یعنی به قدری درگیر شوید که کیفیت ازدست‌برود. ابزار‌های در دسترس به قدری کار را آسان کرده که ممکن است کیفیت، توجه و دقت لازم ازدست‌برود. درمجموع به اعتقاد من، پیشرفت و اتصال به تکنولوژی برای همه ما ناگزیر است. همچنان که در شیوه فیلمبرداری از آنالوگ به دیجیتال تغییر کرده‌ایم، در همه چیز ناچاریم به تن‌دادن. در هنر موسیقی هم ناچاریم به تکنولوژی تن بدهیم و همراه با آن پیش برویم.

تکنولوژی در موسیقی چه امکاناتی ایجاد می‌کند که ناگزیر به همراهی با آن هستیم؟ سرعت را بیشتر می‌کند؟ طیف گسترده‌تری از ملودی و موسیقی را در اختیار می‌گذارد یا چه چیزی؟

طیف گسترده‌ای از امکانات را در اختیار می‌گذارد. موسیقی الکترونیک وجوه متنوعی دارد و این بحث دلیل بر آن نیست که بخش آکوستیک نداشته باشیم. درواقع با همان ابزاری که موسیقی الکترونیک در اختیار می‌گذارد، می‌توان سازبندی آکوستیک ایجاد کرد. وجه مثبتش این است که سرعت ساخت و به‌انجام‌رسیدن پروژه‌ها بیشتر می‌شود. مثلا در یک اتاق نشسته‌اید و دارید با ارکستر سمپل آقای هانس زیمر در سالن موتزارت کار می‌کنید. شما می‌توانید خواننده موردنظرتان را در سالن موتزارت قرار بدهید، یعنی امکانی با همان کیفیت و شرایط برایش فراهم و از ارکستر هانس زیمر استفاده کنید و موسیقی مورد نظرتان را بسازید، درحالی‌که شما توی اتاق خودتان در تهران هستید. یا در ایران هستید و احتیاج به یک آواز هندی دارید، ولی امکان دسترسی به یک خواننده هندی ندارید. می‌توانید از کتابخانه صوتی یا آرشیو‌های لوپ الکترونیک استفاده کنید و آن‌ها را به‌صورت آماده در پروژه‌های موسیقایی بگذارید. این امکان فقط از طریق موسیقی الکترونیک امکان‌پذیر است و تا پیش از موسیقی الکترونیک و پیشرفت تکنولوژی نه‌تن‌ها چنین امکانی در اختیار هیچ‌کس نبود بلکه حتی تصورش هم دشوار بود. البته این دستاورد‌ها هم مثبت و هم منفی است؛ امکانات زیادی ایجاد می‌کند، اما درعین‌حال از اصالت آثار ممکن است کم شود، سرعت تولید، دقت و درنتیجه کیفیت را پایین بیاورد، ولی شاید بتواند تنوع موسیقی یک آهنگساز را بالا ببرد.

با این دستاورد‌ها باید اتفاقات مهمی در بخش تولید صدا و ازجمله موسیقی فیلم در کشورمان رخ داده باشد. آیا بخش شنیدنی سینما به کمک تکنولوژی رشد قابل‌اعتنایی داشته است؟

تولید تصویر و تولید صدا به موازات رشد تکنولوژی پیش رفته‌اند. همان‌قدر که صنعت تولید تصویر در سینما به تکنولوژی وابسته شده، بخش صدا هم از این دستاورد‌ها بهره‌مند شده است. در بخش تصویر انواع دوربین‌های پیشرفته تصویربرداری، تکنولوژی CG و بسیاری موارد دیگر را داریم و باز بسیاری از بخش‌های تصویر را تکنولوژی به دوش می‌کشد، مثل نور و رنگ و خیلی موارد دیگر. بخش‌های تصویری در سینما مدت‌هاست که از آنالوگ به دیجیتال تبدیل شده‌اند و هر روز پیشرفته‌تر می‌شوند. موسیقی هم به همین ترتیب پیش رفته و هر دو وابسته به پیشرفت تکنولوژی هستند، همچنان که در زندگی وابسته به تکنولوژی شده‌ایم و خواسته یا ناخواسته سبک زندگی‌مان تغییر کرده است.

پیش می‌رویم

در بخش موسیقی هم پیشرفت‌های قابل‌ملاحظه‌ای رخ‌داده، ولی من به‌عنوان آهنگساز فیلم. درباره خودم این‌طور فکر می‌کنم که هنوز خیلی راه دارم تا به استاندارد‌های روز صنعت سینما برسم. معتقدم این مسأله به استعداد و توانایی‌های آهنگسازان ما خیلی ارتباط ندارد بلکه بیشتر به نوع آموزش موسیقی در کشورمان و امکانات محدود مرتبط است که دست به دست هم می‌دهند تا در زمینه هنر پیشرفت‌مان به اندازه تلاش‌ها و خواسته‌هایمان نباشد. پیشرفت‌های زیادی حاصل شده، اما هنوز با صنعت سینمای جهان فاصله داریم و البته هرازگاهی خلاقیت‌هایی بروز می‌کند که نتیجه خلاقیت‌های فردی و نبوغ افراد است و یک دستاورد عمومی در زمینه موسیقی محسوب نمی‌شود. درخشش برخی آهنگسازان ایرانی در موسیقی جهان، به معنای رشد عمومی صنعت موسیقی در کشور ما نیست، اما شرایط آن‌قدر‌ها هم بد نیست و در حال رشد هستیم؛ بااین‌حال راه نرفته بسیار است و قبل از هر چیز باید ریشه‌های موسیقی در کشورمان را تقویت کنیم. بخش آموزش آکادمیک اصلاح شود و بعد شاهد شکوفایی در این زمینه باشیم. شرایط امروز ما در زمینه موسیقی فیلم بد نیست، اما کند پیش می‌رویم، ولی به کمک تکنولوژی شاید بتوان به رشد بیشتر امیدوار بود.

روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها