سفر عشق
در اولین سالهای بعد از دوباره به راه افتادن پیادهروی اربعین در عراق و زمانی که از ایران افراد کمی در آن شرکت میکردند و این حرکت عظیم هنوز چندان رسانهای و عمومی نشده بود، کتاب سفر عشق توسط رضا احسانی نوشته شد. این کتاب دو سیر موازی دارد: یکی روند سفر او و همراهانش از زمانها و مکانها و اتفاقاتی که برایشان افتاده است و سیر دیگر، مباحثی است که خود نویسنده آن را آفاقی و انفسی بیان میکند. لابهلای مطالب مربوط به وقایع سفر، مطالبی با رویکرد عرفانی از سیر یک انسان در عالم بهخوبی گنجانده شده است که هم با سیر سفر روحانی و جسمانی انسان از نیت و عزم تا حرکت و رسیدن متناسب است هم با احوالات امام حسین(ع) و یارانش در قیامی که به واقعه عاشورا منجر شد. این ترکیب، مجموعهای ارزشمند را در قالب سفرنامه پدید آورده است که مخاطب را از ظاهر سفر و موکبها و مسیر پیادهروی و زائران و مهماننوازی عراقیها و دیگر رویدادهای سفر، به عمق و فلسفه این حرکت میبرد.
درنگی در نجف
این کتاب با باقی سفرنامههای اربعینی تفاوت عمدهای دارد. از این نظر که اکثر این دست سفرنامهها بیشتر به حالوهوای مسیر بیننجف تا کربلا و اتفاقات در راه و افراد مختلف میپردازند و در حرکت روایت شدهاند اما جوادکلاتهعربی بهجای حرکت، بیشتر از نقطهای ثابت حالوهوای اربعین را بیان کرده است. او توفیق پیدا کرد تا در اربعین سال 1394، حدود دو هفته در موکب عتبه امیرالمؤمنین(ع) در نجف خادم زوار امام حسین(ع) باشد. نجف برای زائران اربعین بهخصوص ایرانیها نقطه شروع حرکت است و اذنی که از پدر برای زیارت پسر میگیرند اما نویسنده این کتاب، در نجف میماند و جزئیات زیادی از این شهر و حالوهوای زائران و فضای خدمترسانی به آنان و سختیها و مسائل و شیرینیهایش میگوید. همچنین بهطور مفصل به مکانهای مقدس و مهم شهر سر میزند و از آنها نیز روایت میکند. البته او در این مدت به کربلا هم میرود که هرچند کوتاه است اما روایت این رفتوآمد نیز خواندنی است. بهخصوص وقتی کربلا نقطه پایان سفر او نیست و باز برای خادمی به نجف باز میگردد. این تفاوتها سفرنامه درنگی در نجف را متفاوت و جذاب کرده است.
پادشاهان پیاده
بهزاد دانشگر، پرکارترین نویسنده اربعینی است. با این حال او از خود و تجربیات و احوال شخصیاش در این سفر خاص و متفاوت مطلب مفصلی ننوشته است و بهطور گستردهای به زائران اباعبدا... پرداخته است. در پادشاهان پیاده او همراه محمدعلی جعفری، نویسنده نامآشنا و مترجمان انگلیسی و عربی، در طول مسیر سراغ انواع و اقسام افراد رفتهاند. مهمترین ویژگی کتاب، تنوع بالای اقشاری است که با آنان گفتوگو انجام شده. ایرانی، عراقی، اهالی جنوبشرق آسیا، اروپایی، مسلمان، غیرمسلمان، شیعه، سنی، مرد، زن، بزرگسال، نوجوان، زائر، موکبدار، دکتر، عکاس، پلیس، نویسنده، روزنامهنگار، مجری و... همه و همه سهمی در این کتاب دارند. نویسندگان به روایت روایان وفادار بوده و سعی کردهاند در نوشتن حرفهایشان لحن هر شخص را هم حفظ کنند که تا حدود خوبی در این امر موفق بودند و این تفاوت لحنها جامعیت کتاب را بهتر مشخص میکند. پادشاهان پیاده، به تعداد راویان داخل کتاب، زاویه دید و ماجرا و روایت متفاوت از پیادهروی اربعین دارد که هر مخاطبی میتواند بخشهای از احوالات و تجربیات خود را در برخی روایتهاپیدا کند.
موکب آمستردام
در این کتاب، بهزاد دانشگر سراغ یک سوژه بسیار ناب رفته است. علیرضا رجبی یک ایرانی ساکن آمستردام هلند است که بعد از آمدن به این شهر و جاگیر شدن در غربت، با چند ایرانی، افغانستانی، پاکستانی، عراقی و لبنانی، جلسات قرآن و دعا راه انداختند. کمکم جمعشان گستردهتر شد و گروهی به نام مهدیه تشکیل دادند و کنار کار و درس و زندگیشان به برنامههای عبادی هم میپرداختند. زندگی رجبی طبق اینروال جلو میرفت تا اینکه با زیارت اربعین آشنا شد! سال اول با حدود 30 نفر در اربعین به کربلا رفتند و عاشق این فضا شد. اینمسأله باعث شد تا با دوستانش انجمنی را به نام انجمن فرهنگی اربعین حسینی اروپا راهاندازی کنند و در دل این انجمن به معرفی هرچه بیشتر زیارت اربعین در شهرها و کشورهای مختلف اروپا پرداختند و هرسال کاروانی بزرگتر از سال قبل را از اروپا را برای زیارت اربعین به عراق میبردند. در موکب آمستردام علاوه بر گفتوگو با رجبی و بیان ماجراهای مختلف انجمنشان، با افراد دیگری از این انجمن و گروهی از زائرانی که بهواسطه آنان به کربلا در ایام اربعین مشرف شدند نیز گفتوگو شده است که برای مخاطب دید کاملتری را نسبت به کار بزرگ این افراد در اروپا ایجاد میکند.
موکب رنگی پنگی
بهزاد دانشگر در سومین اثر اربعینیاش، ابتدا سراغ افرادی رفته که در اربعین دنبال خدمت به مخاطبی خاص هستند که شاید بقیه موکبها کمتر بهطور تخصصی به آنان توجه میکنند؛ کودکان! این افراد که در هیأت دانشگاه هنر بخش ویژهای را برای کودکان اختصاص داده بودند و در طول مراسمهای مختلف عزاداری، برای بچهها کارگاههای جذابی به راه میانداختند، تصمیم میگیرند تا این کار خود را در طول پیادهروی اربعین هم انجام دهند و با کمک افراد دیگری در یک موکب، موفق به انجام این ایده خود میشوند.به مدد خود امام حسین، با مسئول زائرسرای حرم امام آشنا میشوند و با کمکشان میتوانند برنامههای خود را که انتقال سیره ائمه در قالب فعالیتهای هنری به بچهها بود، اجرا کنند.
بخش دوم کتاب، به معرفی موکب اهل قلم و کارهایشان میپردازد. هنرمندان مختلفی در این موکب دور هم جمع میشوند و هرکدام با توجه به توانمندی و هنرشان، اثری را در طول زمان پیادهروی اربعین و جلوی چشم زوار خلق میکنند. در نهایت تابلوهای هنری خلق شده را به موکبهای مختلف عراقی هدیه میدهند. این موکب جلب توجه خاصی برای زائران مختلف داشته و افراد زیادی را به خود جذب کرده است.
بخش سوم این کتاب به نوعی ادامه کتاب پادشاهان پیاده و با همان عنوان است و به زوار مختلف از کشورها و شغلها و فرهنگهای گوناگون پرداخته و ماجراهایشان را روایت میکند.
به سفارش مادرم
احسان حسینینسب، یکی از متفاوتترین روایتها را در بیان پیادهروی اربعین نوشته است. او که از منتقدان این نوع زیارت و برخی دیگر از مراسمهای رایج دینی در کشور بوده و به گفته خودش خیلی میانهای با اینچیزها نداشته، بهخاطر مادرش و به نیت او و روایت اربعین و ماجراها و افراد داخل این رویداد بزرگ برای او، پا به این راهپیمایی میگذارد و مشغول گفتوگو با انواع و اقسام آدمها میشود. او در این سفر تنها نیست و همراه تیمی متشکل از عکاس و مترجم پا به مشایه گذاشته است. انتخاب سوژههایش به برجسته شدن کار کمک ویژهای کرده و در بین سوژههای او کسانی چون رئیس پلیس مسکو تا زن و شوهری روستایی از ایران یا مبارز حشدالشعبی در عراق قرار دارند و در روایت ماجراهایشان گریزهای زیادی به مادرش و مطالبی که برای او جالب توجه است، میزند. حسینینسب در این کتاب خود واقعی و بدون سانسورش است و خیلی راحت از احساسات و دریافتهایش از اربعین میگوید که اثر را از کلیشهای بودن خارج کرده است. تصاویر لابهلای روایتها و انتهای کتاب، به ارتباط بیشتر با روایتها کمک خوبی کردهاند.
ازدحام بوسه
نرگس مقصودی یکی از زنانهترین روایتهای زیارت اربعین امام حسین را نوشته است. کتاب از تصمیمش برای رفتن به کربلا همراه با دوست صمیمیاش و تلاشهای طاقتفرسای او برای گرفتن پاسپورت شروع میشود. در ادامه و با ورودشان به نجف و سپس خانههای عراقیها و موکبها، تجربههای متفاوت نویسنده نسبت به زندگی عادی و روزمرهاش آغاز میشود. او که حساسیت زیادی نسبت به مسائل بهداشتی و تغذیه و... داشته، حال باید با نبود برخی امکانات کنار بیاید. بیان جزئیات و احوالات خود و اطرافیانش مخصوصا اهالی خانههایی که در آنها ساکن میشوند، بسیار دقیق و جذاب است و تعامل خودش با دیگر بانوان عراقی و ایرانی نیز از بخشهای جالب توجه کتاب است. جنس روایت ازدحام بوسه، لطیف، شیرین و گاهی همراه با طنز و دقیق است. نرگس مقصودی بدون سانسور از سختیها و احوالاتش میگوید و نکات خوبی نیز بین روایت سفر از بزرگان و اشعار مرتبط با مکانها و حالاتش آورده است.
پیاده تا خورشید
علیرضا قزوه روایتها و تجربههای هشت سفر کربلایش را در هفتاد و دو بخش کوتاه در کتاب پیاده تا خورشید آورده است. البته محور اصلی کتاب، اولین سفر اربعینش است و در خلال آن گریزهایی به ماجرای سفرهای دیگرش نیز میزند. قزوه طنز خاص خودش را دارد که رد آن در این اثر و بیشتر روایتهایش نیز هویداست و باعث بالا رفتن جذابیت کار شده است. بخشی از کتاب به ماجراهای شخصی خودش و همراهانش اختصاص دارد که یکی از آنها ناصر فیض است که حضور او و گفتار طنزش به شیرینی کتاب کمک کرده است. در دیگر روایتها، از افرادی میگوید که در طول مسیر با آنان مواجه شدهاند و هرکدام قصه خاص خودشان را دارند. قزوه با همان زبان طنزش هرجا که دستش رسیده، مسائل جدی مختلف بیربط و با ربط را به هم وصل کرده است. از آدمها و حواشیشان تا مسائل درون مملکتی تا اتفاقات منطقه و جهان و رویدادهای روز، در این کتاب آمده است. پرش از اتفاقات سفر و زبان و تحلیلهای عادی در راه و بیان طنزآمیز به روایتهای احساسی و عرفانی این سفر در طول کتاب به خوبی اتفاق افتاده است.
سر بر خاک دهکده
فائضه غفار حدادی که بیشتر با کتابهای دهکده خاک بر سر، خط مقدم و یک محسن عزیز شناخته شده است، در این اثر به بیان تجربه سفر اربعینش پرداخته است. او که مادر سه پسر قد و نیم قد است، در آغاز سفرنامهاش بیشتر به دغدغه تنها گذاشتن آنها با همسرش فکر میکند و مدام بین رفتن و نرفتن مردد میشود و دست آخر با برقراری انواع و اقسام تمهیدات لازم و بیان مکرر سفارشات به آنها، همراه خواهرش راهی نجف میشود. شیرینی طنز قلم او در طول روایتها به خوبی مشهود و قابل لمس است که باعث کشش بیشتر کتاب شده است. غفار حدادی در مورد چهار شهید کتاب نوشته است: شهیدان حسن طهرانی مقدم، محسن وزوایی، محمد شمس و ناصر بافقی که در طول سفر مدام با این چهار شهید ارتباط قلبی برقرار میکند و آنان را به عنوان محافظین خود در طریقالحسین میداند.دقت او به جزئیات و احوالات مردم و همچنین ارتباطش با افراد مختلف، باعث شده تا کتاب پر از اتفاقات ریز و درشتی باشد که هرکدام ممکن است برای ما نیز اتفاق افتاده باشند که باعث همذات پنداری با اثر میشود.
اربعین طوبی
این اثر سید محسن امامیان نه سفرنامه خودش است و نه خاطرات و روایتهای افراد از پیادهروی اربعین! اربعین طوبی رمانی است براساس زندگی واقعی زنی ایرانیالاصل و ساکن عراق به نام خاله بتول (که در داستان طوبی نام گرفته است) که نویسنده در سفری که با چند تن از دوستانش به اربعین داشته، در خانه او در کربلا ساکن میشود. یکی از همراهان امامیان از اقوام خاله بتول بوده و زندگی پر فراز و نشیب او را بازگو میکند. بتول متولد و ساکن تهران بوده که در نوجوانی با مردی عراقی ازدواج میکند و برای زندگی با او به بصره میرود. مشکل او وقتی شروع میشود که باید با هوویش زندگی کند! اما داستان کتاب از جایی آغاز میشود که صفیه نوه طوبی یا حمود نوه هوویش در یک کالج با هم آشنا شدهاند اما برای ادامه این آشنایی مانع بزرگ اختلافات دو خانواده وجود دارد! بخشی از ماجراهای کتاب در طول مشایه و پیادهروی اربعین میگذرد. بخشی که در آن شخصیتهای اصلی بیش از پیش خودشان را بروز داده تا بتوانند اعتماد بقیه را جلب کنند. علاوه بر این مسأله، به دلیل بیان خوب برخی از اتفاقات ایران و عراق در دوران معاصر و همچنین ویژگیهای مردم و روابط بین دو کشور، این اثر خوب و جذاب را میتوان به عنوان یک اثر مناسب با ایام اربعین معرفی کرد.
منبع: ضمیمه قفسه روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد