آیا سینمای ما در سالهای اخیر توانسته تصویر درستی از خانواده نمایش دهد؟
خیر متاسفانه بسیاری از آثار حداقل در 25 سال اخیر نمایشدهنده خانوادههای از هم پاشیده و درب و داغان و پدرهای هیولا و مادران بی مسئولیت بودهاند. دلیلش هم این است که بخش عمده سینمای ما طی این مدت، مبلغ و مروج سبک زندگی غربی و مخالف با جنبههای گوناگون سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی بودهاند؛ از بیبندوباری در روابط گرفته تا عشقهای ضربدری و مربعی تا انواع و اقسام خیانت و سیاهی و تیرگی در جامعه و... . به طور طبیعی در چنین فضایی نمیتوان انتظار نمایش چهره واقعی خانواده ایرانی داشت!
گفتید طی 25 سال اخیر سینمای ما به سمت چنین فیلمهای رفتهاست؛ چرا از این زمان؟
از اواسط دهه 70 و خصوصا پس از دوم خرداد 1376 با به اصطلاح باز شدن فضای سینما و گرایش مدیریت فرهنگی و سینمایی وقت به تساهل و تسامح، ساخت چنین فیلمهایی باب شد که بعدا به نام فیلمهای دختر و پسری نامیده شدند و در آنها میشد انواع و اقسام روابط عاشقانه مثلثی و مربعی و ذوزنقهای و ضربدری را پیدا کرد. همان دوران مجید مجیدی، در جشن صدسالگی ورود سینما به ایران (سال 1379) به صراحت گفت: «... گوش بداریم که صدای پای ابتذال به راحتی به گوش میرسد. آنچه روزگاری به درست یا به غلط با واژه فیلمفارسی میخواندیمش، دوباره سر و گوشی میجنباند...»
در اغلب فیلمهای این دوره کرامت خانواده را به وسیله جنگ و جدالهای دیرین رقبای عشقی یا روابط نامشروع زیر سؤال بردند، بنیان خانواده را اغلب به دلیل عشقهای به اصطلاح غیر افلاطونی، لرزان و متزلزل نشان دادند، هرگونه تعهدات اخلاقی را در روابط اجتماعی کان لم یکن اعلام کردند و...
گویی همان مضامین سریال شبکههای ماهوارهای که همواره نفی میشدند، به فیلمهای سینمایی و سریالهای نمایش خانگی راهیافتند.
بله، اما به هرحال تکلیف مخاطبان ایرانی با این شبکهها و فیلم و سریالهایشان روشن است، چراکه حتی خودباختهترین افراد هم آن را از جانب یک کشور، نهاد یا نیروی بیگانه و اجنبی دانسته و خط و مرزهای خود را با آن حفظ میکنند. در واقع عناصر رسانهای همان قشر اقلیت شبهروشنفکر (که همواره گوش جان به القائات رسانههای معلومالحال آن سوی آب بستهاند) براساس همین تصور و توهم، فکر کردند اگر به سبک و سیاق برنامه و سریالهای شبکههای مزبور فیلم بسازند، مخاطبان بیشتری را به خود جلب کرده و البته احیانا بعضی از شیفتهترینشان هم خواستند برای زدودن بهزعم خودشان فرهنگ سنتی این مردم و رواج روابط مترقیانه و زندگی متجدد غربی قدمی بردارند. به نظر میآید سادهانگاری و کج فهمی و نداشتن درک درست از مخاطب ایرانی باعث شد برخی از همین فیلمسازان در سایه تسامح و تساهل بعضی مدیران سینمایی، همان شبکههای مذموم یاد شده را نصبالعین خود قرار داده و خواسته یا ناخواسته به کپی کردن سریالها و فیلمهایشان بپردازند و با ایرانیزه کردن آن کاری را انجام دهند که برنامهسازان و سریال پردازان آن سوی آب با صرف هزینههای هنگفت درصدد انجامش بوده و هستند. در چنین فضایی کاملا طبیعی بوده که خانوادهها احساس امنیت و آرامش نکنند و رغبت سینما رفتن هم نداشتهباشند.
امروز چطور؟ آیا امید تغییر در این وضعیت دیده میشود؟
نشانههایی از تغییر ریل در سینمای ایران دیده میشود. در جشنواره چهلم فیلم فجر خوشبختانه شاهد آثاری در برجسته کردن خانواده و سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی مثل «بدون قرار قبلی» و «موقعیت مهدی»، «هِناس» و «شادروان» و... هم بودیم اما همچنان در بر همان پاشنه میچرخد. در همین دوره اخیر جشنواره فجر، فیلمهای «علفزار» و «برف آخر» که جوایز اصلی را از آن خود کردند، متأسفانه در هر دو فیلم، خانوادههای آشفته و از هم پاشیده، با آیندهای تاریک و مبهم تصویر شده و پدرهای هیولا و مادرهای بیمسئولیت و بچههای رهاشده محورهای آن بودند؛ یعنی همان عناصر اصلی جامعه و سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی در این فیلمها به بدترین وجه زیر سؤال قرار داشتند. یعنی نه تنها با «فجر» این جشنواره نسبتی ندارند، بلکه با ادعای ملی بودن این جشنواره هم در تضاد هستند؟
اما پرسش اینجاست که ملی و ایرانی بودن در سینمای ما چه معنایی دارد؟
ایرانی بودن یک فیلم به این معنا نیست که بازیگران فارسی حرف بزنند بلکه به این معناست که شخصیتها، فضا و داستان برگرفته از فرهنگ، اندیشه و باورهای ایرانی ـ اسلامی باشد؛ این میشود سینمای ایران. مگر ملی و ملت ایران به جز با هویت ایرانی ـ اسلامی معنا میشود؟ مگر از چیزی به جز هویت ایرانی و اعتقادات و باورهای اسلامی نشأت میگیرد؟ یا از چیزی غیر از تاریخ و افتخارات و بزنگاههای این مردم ناشیمیشود؟
منبع: ضمیمه چاردیواری روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور مطرح شد