نگاهی به چالش برنامه‌‎های سیاسی تلویزیون

آگاهی‌بخشی سیاسی از دریچه رسانه

دو یا چند صندلی و یک میزگرد با دکوری ساده؛ سال‌هاست در قاب تلویزیون گویای جدیت و حساسیت موضوعی است که قرار است در این فضا مورد بررسی قرار بگیرد و در گفت‌وگوی میان کارشناسان و مجری برنامه به بحث گذاشته شود.
کد خبر: ۱۳۷۸۵۸۸
نویسنده نوشین مجلسی - گروه رسانه
این قاب را چه در تلویزیون خودمان و چه در رسانه‌های آن طرف آبی بار‌ها دیده‌ایم. برنامه‌های سیاسی از آن دست برنامه‌هایی است که غالبا در این گونه فضا‌ها اجرا می‌شود و به همین دلیل گاهی آسیب یکنواختی و عدم جذابیت، گریبانگیرشان می‌شود و صرفا برای عده‌ای از مخاطبان که پیگیر این مسائلند، دیدنی هستند.
 
وقتی این موضوع را با برنامه‌سازان درمیان می‌گذاریم آن‌ها از چالش‌های ساخت برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی در حوزه سیاست می‌گویند، اما در عین حال پیشنهاد‌هایی برای هر چه جذاب‌تر و پرمخاطب شدن این‌گونه برنامه‌ها ارائه می‌دهند. به این ترتیب در گزارش پیش‌رو در گفتگو با برنامه‌سازان و کارشناسان این حوزه از نقش برنامه‌های سیاسی رسانه‌ملی در آگاهی‌بخشی به مخاطبان، چالش‌های آن‌ها و همچنین پیشنهاد‌هایی برای بهبودشان پرسیدیم. سیاست همان‌قدر که گستره‌اش با ابعاد مختلف زندگی‌مان گره خورده و در گفتار‌های روزمره‌مان هم سهم پررنگی دارد، باز تحلیل مسائل آن ساده نیست. به‌ویژه وقتی پای آنتن سراسری در میان باشد و بخواهد در قالب یک برنامه برای مخاطبان میلیونی پخش شود، چالش‌برانگیز است. دست‌اندرکاران این برنامه‌ها ضمن صحه گذاشتن بر این گزاره در گفتگو با ما نکاتی را بیان می‌کنند.

چالش برنامه‌های سیاسی

مهدی خانعلی‌زاده، پژوهشگر مطالعات امنیت بین‌الملل و آینده‌پژوهی که این روز‌ها تهیه‌کنندگی برنامه سیاست خارجی از شبکه سوم سیما را به‌عهده دارد، یکی از کسانی است که به دلیل تجربه‎‌اش در تهیه، سردبیری و... برنامه‌هایی در حوزه سیاسی، به‌ویژه سیاست بین‌الملل سراغش رفتیم تا از او درباره چالش‌ها و آسیب‌های این دست برنامه‌ها بپرسیم. او بیان می‌کند: مسأله اصلی انتظاری است که دولت، نهاد‌ها و سازمان‌ها از تلویزیون دارند. آن‌ها گاهی تلویزیون را به شکل روابط عمومی خود می‌بینند، نه رسانه. یعنی دنبال حل مشکلات دستگاه خود از طریق رسانه نیستد بلکه به دنبال تبلیغ و معرفی اقدامات‌شان هستند. در واقع روابط عمومی می‌خواهند نه رسانه. انتظاری که دولت و وزارتخانه‌های مختلف از تلویزیون دارند، این نیست که مشکلی حل شود و نمی‌خواهند رسانه از دستگاه ما یا زیرمجموعه‌های‌شان انتقاد کند، طرحی پیشنهاد دهد، کارشناس و تحلیلگر بیاورد تا مشکل حل شود بلکه معمولا نظر بر این دارند که کارشان درست است. این اصلی‌ترین چالش برای برنامه‌های ژانر سیاسی در تلویزیون است. مثلا یک برنامه سیاسی اگر از یک وزارتخانه انتقاد کند، فردا از سوی آن‌ها تحریم می‌شود. یعنی دیگر با برنامه مصاحبه نمی‌کنند و اجازه نمی‌دهد خبرنگار برنامه به جا‌های مختلف ورود کند. در کل کاری می‌کنند که روند تولید برنامه سیاسی مختل شود. برنامه‌های سیاسی صداوسیما به‌دلیل نگاهی که به آن اشاره کردم و میان سیاسیون وجود دارد با چالش همراه هستند. برای همین گاهی برخی گفتگو‌ها که می‌بینیم خنثی هستند یا اگر خنثی نباشند از بیرون تحت فشار قرار می‌گیرند.

سهیل احمدی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه است که این روز‌ها با اجرای برنامه سیاسی «رودررو» از شبکه چهار سیما روی آنتن حضور دارد؛ برنامه‌ای که موضوع‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روز کشور را از دیدگاه‌های مختلف مورد بررسی قرار می‌دهد. احمدی هم درباره این موضوع به خبرنگار جام‌جم توضیح می‌دهد: باید درون برنامه‌های سیاسی یک اتفاقی بیفتد.

با توجه به این‌که ما در حوزه تبیین، مشکلات جدی داریم عمده مشکل ما به حوزه روایت برمی‌گردد. دال مرکزی روایت قصه است. زبان قصه، از زبان تحلیل و منطق گویاتر است. یک بعد اطلاع‌رسانی و خبری داریم که به قوت کار می‌کند. طبق نظرسنجی هم بیش از ۵۰درصد مردم تحلیل‌های خبری صداوسیما را قبول دارند، اما نکته این است تبیینی که در حوزه سیاسی انجام می‌دهیم باید به نحوی باشد که مخاطبان بیشتری از آن استفاده کنند و همچنین افراد بیشتری را جذب کند. باید قدرت توجیه مخاطبان را به انحای مختلف داشته باشد. این زمانی اتفاق می‌افتد که در فرم برنامه‌های سیاسی انقلابی رخ دهد. آسیبی در رسانه‌های جمعی داریم. قبل از این‌که رسانه‌ها ابداع شوند، حوزه گفتگو بود. اوایل انقلاب شاهد گفت‌و‌گوی نمایندگانی از جریانات فکری مختلف جلوی سردر دانشگاه تهران بودیم.

بیشتر برنامه‌های گفت‌وگومحور رسانه‌ای قوی هستند که قدرت توجیه‌گری‌شان بالاست. اگر کتاب را رسانه جمعی حساب کنیم، زمانی این رسانه‌های جمعی اختراع شدند که فردی حرفی برای گفتن داشت، اما مخاطبی پیدا نکرد یا مخاطبان اطرافش فهم اندیشه‌اش را نداشتند. برای همین آن را در قالب کتاب آورد البته کتاب رسانه‌ای یک بعدی بود. مجال گفتگو و توجیه مخاطب وجود نداشت. به مرور رسانه‌های پیچیده‌تری مثل رادیو و تلویزیون ابداع شدند و پا به عرصه گذاشتند که در آن‌ها هم کمتر صدای مخالف شنیده می‌شود. همین یکی از آسیب‌های برنامه‌سازی می‌شود. جای خالی بحث‌های چند طرفه و کرسی‌های آزاداندیشی همچنان در رسانه مشاهده می‌شود و لازم است برنامه‌هایی با فضای سیاسی، بیش از این نظرات مختلف را منعکس و به بحث بگذارند. مثلا در موضوعی مثل امر به معروف و نهی از منکر عده‌ای می‌گویند حجاب و عفاف در اولویت است و برخی هم باور دارند امر به معروف و نهی از منکر مسئولان باید در اولویت باشد. این موضوع که در شبکه‌های اجتماعی مجازی فراگیر شده باید در تلویزیون با مدیریت سلایق مختلف به آن پرداخته شود. با وجود تغییراتی که صداوسیما داشته و رویکرد تبیینی که مدیران جدید دارند به نظرم باز هم جای خالی نظرات مختلف برای تبیین وجود دارد؛ به‌خصوص در حوزه سیاسی و این یکی از اصلی‌ترین آسیب‌های برنامه‌های سیاسی است.

مرتضی غرقی، خبرنگار ارشد در امور بین‌الملل و مجری، تهیه‌کننده و نویسنده برنامه سیاسی «بدون مرز» از شبکه دوی سیما هم از کسانی است که نظرش را در این خصوص جویا شدیم. او در گفتگو با جام‌جم اظهار می‌کند: وقتی می‌خواهید برنامه سیاسی در تلویزیون یا رادیو بسازید باید بر مبنای اطلاعات دقیق و صحیح آن را بسازید.

متاسفانه خیلی از مواقع به اطلاعات صحیح و دقیق دسترسی وجود ندارد و این روی گزارش تاثیر می‌گذارد. اگر ما بخواهیم خبری را از اتفاقی که در دنیای غرب یا شرق روی داده است و خودمان در آنجا حضور نداریم، منتشر کنیم باید از منابعی در آن منطقه کمک بگیریم که ممکن است منافعش با آن گره خورده باشد. هر خبرنگار یا هر خبرگزاری براساس منافع دولتی و حزبی خود به خبر نگاه و آن را تحلیل می‌کند. وقتی مطلبی منتشر می‌شود ما مجبوریم براساس خبری که با گذشت از این فیلتر‌ها به‌دست ما رسیده، تحلیل خودمان را ارائه کنیم. این یکی از چالش‌های ما در ساخت برنامه‌های سیاسی است. در سیاست خارجی، چون منبع دست خودمان نیست و تولیدکننده خبر نیستیم، مجبوریم از منابعی استفاده کنیم که جهتگیری‌ها در آن لحاظ شده است به همین علت ممکن است خبر غیرواقعی یا همراه با بزرگنمایی باشد.

او می‌افزاید: مثلا در جنگ اوکراین روس‌ها تحلیل خود را دارند و کشور‌های غربی هم به‌گونه‌ای دیگر تحلیل می‌کنند. شما نمی‌دانید باید براساس کدام‌یک از نگاه‌ها به این اتفاق بنگرید. خبر واقعی زمانی است که خودت در آنجا حضور داشته باشی و بر مبنای آن خبر را تحلیل و برنامه‌سازی کنی. نکته دوم این است که گاهی آن‌قدر از بیرون به برنامه‌های گروه سیاسی فشار می‌آورند که تهیه‌کننده خسته می‌شود و دیگر چالش نمی‌کند. در صورتی که برنامه‌ساز و خبرنگار باید آزادی عمل بیشتری داشته باشد. وزارت خارجه، شورای عالی امنیت ملی و... از نگاه خودشان یک موضوع را بررسی می‌کنند و ما به‌عنوان برنامه‌ساز باید از نگاه خودمان به آن اتفاق بنگریم؛ گاهی زوایایی را ما می‌بینیم که آن‌ها نمی‌بینند. نکته بعدی مسأله خودسانسوری و خطوط قرمزی است که شاید نظام برای ما تعریف نکرده باشد، اما برنامه‌سازان خود را ملزم به رعایت آن می‌دانند و به همین دلیل جذابیت برنامه کمتر می‌شود. این چالش‌هایی است که وجود دارد و تا زمانی که رفع نشود کمتر می‌توانیم با دقت به عمق موضوعات بپردازیم و مخاطبان وقتی آن برنامه را می‌بینند، با خود می‌گویند این‌ها همان حرف‌هایی است که در اخبار هم شنیده‌ایم و نکته اضافه‌تری ندارد.

در صورتی‌که برنامه سیاسی باید تحلیل خودش را از موضوعات داشته باشد و براساس رفتار‌های سیاسی پشت‌پرده که متوجه منافع ملی ماست کار کند. گاهی به برخی سوژه‌ها پرداخته می‌شود که هیچ تاثیری بر سیاست خارجی ما ندارد. ۴۰ سال است در حوزه سیاست خارجی کار کردم. برخی از برنامه‌سازان که سابقه کمی دارند، کمتر به موضوعات اساسی فکر می‌کنند و بیشتر به‌دنبال کسب درآمدشان هستند. این دست برنامه‌ها کم‌هزینه‌تر هم هستند و با نقد و چالش مواجه نمی‌شوند؛ به همین دلیل برخی ترجیح می‌دهند این کار‌های خنثی را انجام دهند.

من با توجه به تجربه و دینی که به کشورم دارم باید مسائل را دقیق‌تر ببینم. انتظاری که مردم از من برنامه‌ساز ۴۰ ساله دارند با یک برنامه‌سازی که پنج سال در این حرفه بوده، متفاوت است. نباید همه برنامه‌ها یکی باشد. فشار‌های بیرونی، خودسانسوری و کم‌سوادی بعضی برنامه‌سازان باعث می‌شود برنامه‌های سیاسی نسبت به دیگر برنامه‌ها مخاطب کمتری داشته باشد. باید به هر اتفاقی که در هر جای دنیا می‌افتد و با منافع و امنیت ملی ما در ارتباط است بپردازیم و به‌درستی تحلیل و نقدش کنیم تا مردم در درازمدت بدانند مثلا اگر عربستان به‌دنبال ناتو عربی است، تبعاتش برای منطقه و کشور ما چیست. مردم در یک برنامه به‌دنبال حرف‌های جدید هستند.

رضا جوهرچی، مجری طرح برنامه عیار که تهیه‌کنندگی پایش در سال۹۹، تهیه‌کنندگی برنامه ۵۷ با اجرای زنده‌یاد نادر طالب‌زاده و... بخشی از فعالیت‌های او در حوزه برنامه‌سازی تلویزیونی و رادیویی است در گفتگو با جام‌جم در مورد چالش‌های این‌گونه برنامه‌ها بیان می‌کند: باید میان سازمان صداوسیما و نهاد‌هایی که می‌توانند به سازمان فشار بیاورند یا دخالت کنند تفکیک قائل شد. میان معاونت صدا، معاونت سیما و معاونت سیاسی در سازمان هم باید این تفکیک را قائل بود. فشار نهاد‌های سیاسی معمول بر معاونت سیاسی است که گاهی باعث می‌شود نشود آن‌طور که باید به برخی موضوعات پرداخته شود. مثلا ما در یکی از برنامه‌های خودمان مفصل به موضوع آب شهرکرد پرداختیم، اما در فضای رسانه‌ای خارج از سازمان گاهی هجمه‎‌هایی علیه سازمان ایجاد می‌شود که به برخی موضوعات نمی‌پردازد. در صورتی‌که در صدا و همچنین سیما به این موضوعات هم‌راستا با نگاه مردم پرداخته شده است. برخی ممکن است فقط به معاونت سیاسی نگاه کنند البته از آن طریق هم به این موضوعات پرداخته شده است. من در تلویزیون و رادیو حضور داشتم و مدتی مدیر گروه فرهنگ و اندیشه رادیو جوان (از سال۹۹ تا۱۴۰۰) بودم. آنجا چند برنامه‌‍ سیاسی مثل جوان‌شهر با اجرای محمد دلاوری، دادرسانه (پیگیری مطالبات مردمی و فساد)، هیأت ملت (ویژه انتخابات۱۴۰۰)، آن سوی مه (سیاست بین‌الملل) و مجموعه طنز سیاسی دکترآباد را روی آنتن فرستادیم. ما خیلی از خط قرمز‌هایی که در رسانه‌های دیگر در مورد صداوسیما مشهور است را نداشتیم. سازمان ممانعتی برای پرداختن به موضوعات نداشت. مثلا ما مفصل به ماجرای سیلی زدن عنابستانی، نماینده مجلس و همچنین بودن یا نبودن فساد سیستماتیک در کشور پرداختیم.

تلویزیون مرجع اول رسانه‌ای مردم

میزان اثرگذاری برنامه‌هایی که با محوریت سوژه‌های سیاست داخلی یا خارجی تولید می‌شوند و روی آنتن می‌روند، موضوع دیگری است که درباره آن بحث می‌شود. برخی می‌گویند با وجود تمام چالش‌های پیش روی غالب برنامه‌های سیاسی و نقد‌هایی که گاه به اجرای آن‌ها در بخش‌های مختلف وارد است، این آثار طی این سال‌ها تاثیرات مثبتی در آگاهی بخشی به مخاطبان و شکل‌گیری دید سیاسی آن‌ها داشته‌اند. از خانعلی‌زاده می‌پرسیم با وجود همه این چالش‌ها و موانعی که گاهی از بیرون سازمان شکل می‌گیرد، برنامه‌های سیاسی در این سال‌ها چه تاثیراتی بر آگاهی سیاسی مخاطبان داشته است؟ او پاسخ می‌دهد: هر جا رسانه اجازه پیدا کرده وارد موضوع حل مسأله شود، قطعا تاثیر گذاشته است. حتما خطا و آسیب هم داشته، ولی نهایتا به حل مسأله منجر شده است. در حوزه سیاست خارجی، ابتدای جنگ اوکراین یکسری ابهامات درباره رویکرد دستگاه دیپلماسی کشورمان وجود داشت. ما در این زمینه برای تبیین درستی رویکرد دیپلماسی دستگاه سیاست خارجی ایران و در جهت کمک به نهاد حاکمیت، طراحی برای مصاحبه با سفیر اوکراین در ایران ترتیب دادیم. وزارت خارجه ابتدا به صورت جدی مخالفت کرد و گفت اصلا نباید در آنتن زنده باشد، اما اتفاقا خروجی به نفع منافع ملی بود. آن جسارتی که در برنامه خرج شد و همراهی‌ای که صورت گرفت، مسأله را حل کرد و من بعد از آن پیام‌های تشکر زیادی دریافت کردم که می‌گفتند ابهام داشتیم و این مسأله ابهام‌برانگیز برایمان حل شد. چنین مسأله‌ای در سیاست داخلی هم اتفاق می‌افتد، بار‌ها دیده‌ایم برنامه‌های سیاسی سازمان توانسته است مشکلاتی که مردم با یک نهاد داشتند یا یک نهاد با نهاد دیگر داشته است، حل شود. برای مثال ماجرای بوستان یاس اگر رسانه‌ای نمی‌شد، رسانه‌ملی آن را پیگیری نمی‌کرد، به گوش رهبری نمی‌رسید، ایشان تاکید نمی‌کردند، رسانه این تاکید را بازنشر نمی‌داد، ما الان به‌جای یک بوستان جنگلی بسیار گسترده که مردم از آن استفاده می‌کنند یکسری واحد مسکونی نیمه‌ساخته داشتیم که داشتند بین دو نهاد دست به دست می‌شد. برنامه‌های سیاسی رسانه‌ملی در موردی که گفتید، بسیار تاثیرگذار است. مردم همچنان تلویزیون و رسانه‌ملی را اصلی‌ترین مجرای انتقال خواسته‌های خودشان به حاکمیت می‌بینند، اگر مقامات، مسئولان و سیاسیون کمی سعه‌صدر خود را برای حل مسأله بالاتر ببرند و نگاه‌شان به سمت حل مسأله باشند، قطعا اتفاقات خوبی می‌افتد. جوهرچی هم درباره تاثیر برنامه‌های سیاسی در انتشار اطلاعات در این حوزه در جامعه و همچنین تاثیر آن بر نگاه و تحلیل مخاطبان نسبت به مسائل سیاسی کشور، منطقه‌ای و جهانی عنوان می‌کند: تلویزیون همچنان مرجع اول رسانه‌ای مردم است؛ هر چند به علت توسعه شبکه‌های اجتماعی و شبکه‌های ماهواره‌ای دسترسی آسان مردم به اطلاعات، اخبار و تحلیل بیشتر شده و مثل سابق نیست که فقط یک مرجع به نام تلویزیون داشته باشد و این رسانه صرفا به مردم خوراک فکری در حوزه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... بدهد. مدت‌هاست تلویزیون رسانه‌های رقیب زیادی دارد.

جذابیت هم لازم است

از سیاست غالبا با عنوان موضوعی خشک نام برده می‎‌شود که گرچه در تمام ابعاد زندگی بشر نقش بازی می‌کند، اما شنیدن از آن و تماشای برنامه‌هایی درباره آن، برای همه جذاب نیست. معمولا ساختار برنامه‌های سیاسی در صداوسیما، گفتگو‌محور و با تفسیر و تحلیل همراه است و به همین دلیل ممکن است به جز علاقه‌مندان و تحصیلکردگان علوم سیاسی، همه راغب دنبال کردن آن‌ها نباشند. از خانعلی‌زاده می‌پرسیم چطور می‌شود بر گیرایی این دست برنامه‌ها افزود، آن‌ها را از زیر سایه جدیت مضمون بیرون کشید تا ضمن ارائه محتوایی درخور و کارآمد، رنگ و لعابی بهتر نیز در قاب تصویر داشته‌باشند. این کارشناس بیان می‌کند: برنامه‌های سیاسی ذاتا در همه جای دنیا چارچوب و فرمت مشخصی دارد. اغلب گفت‌وگومحور هستند و با بیان مسأله همراه‌اند؛ اما یکسری قالب‌ها را می‌شود اضافه کرد که به تلطیف فضا کمک کند. کار‌هایی از جنس پیگیری‌های خبری جزو این موارد هستند که باعث می‌شود برنامه ضمن کارایی بیشتر، مخاطبان زیادتری هم داشته‌باشد. تبدیل سخت‌خبر به نرم‌خبر، استفاده از ژانر روزنامه‌نگاری تحقیقی (investigative jounalism) و گزارش‌های میدانی، ابزار‌های کارآمدی برای تنوع‌بخشی و ایجاد جذابیت در برنامه هستند. اصطلاحا در برنامه‌سازی می‌گویند هرقدر بیشتر از استودیو بیرون برویم و هر چه روایت عمومی داشته‌باشیم، بهتر است. اگر می‌خواهی عملکرد فلان سازمان را نقد کنی، باید از گفتگو و فضای استودیو برای زمینه‌سازی استفاده کنی تا به صورت میدانی و تحقیقاتی وارد عمل شوی. در این صورت زهر خشک بودن برنامه سیاسی گرفته می‌شود و همذات‌پنداری ایجاد می‌کند. این مدل در رسانه‌های بین‌المللی مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای مثال یکی از برنامه‌های معروف در یکی از شبکه‌های خارجی است که معضلات اجتماعی در آمریکا را روایت می‌کند. بحث در استودیو طرح می‌شود؛ گفتگو‌ها شکل می‌گیرد، اما روایت‌سازی و شبه‌مستندی که ساخته می‌شود، در بیرون از استودیو اتفاق می‌افتد. اگر قالب‌های متنوع برنامه‌سازی استفاده می‌شود، ذات و هسته سخت را کمی قابل تحمل‌تر و مخاطبان را به سمت خود جلب می‌کند. احمدی هم در این‌باره می‌گوید: خوب است برنامه‌های سیاسی از قالب گفت‌وگومحور دربیایند. برنامه‌های گفت‌وگومحور سیاسی خیلی نمی‌توانند مخاطبان را جذب کنند یا حتی مفاهیم را به شیوه موثری انتشار دهند. از بعد محتوایی، محتوا باید شبیه قصه باشد تا مخاطبان دوست داشته‌باشند آن را دنبال کنند. همچنین لازم است همراه با تولیدات هنری ارائه شود؛ مثلا همزمان با حرف‌هایی که زده می‌شود، تصویر ارائه شود؛ تصاویر مختلف در فرم‌های مختلف مثل کمیک، موشن و بسیاری از این دست موارد. باید ابداعاتی برای هر چه جذاب‌تر کردن برنامه صورت بگیرد که برخی برنامه‌ها آن را دارند. همان‌طور که اشاره کردم اگر برنامه قصه‌محور باشد، مثل شبکه بی‌بی‌سی با این‌که برنامه‌هایش گفت‌ومحور است از این عنصر استفاده می‌کند. یعنی حتی اخبارش هم قصه دارند نه همه اخبار و مسائل سیاسی، بلکه یک سیر کلی را دنبال می‌کند تا اثرگذار باشد. بیان محتوا باید قصه‎‌محور و فرم هم ابداعی و جدید باشد. خوب است قالب‌های متنوع برای مباحث سیاسی در نظر گرفته شود. قوه‌های مختلفی در حوزه سیاسی درگیر و مستند‌های گزارشی قوی ساخته شوند. فرم‌هایی که در حوزه هنر می‌تواند به تنهایی اثرگذار باشد، در مباحث سیاسی هم می‌تواند جهشی برای بیان محتوا و اثرگذاری باشد که ما در این حوزه با کمبود مواجه هستیم.
غرقی هم پیشنهاد می‌دهد: برای برون‌رفت از این مشکلات، یکی از کار‌هایی که باید کرد این است که برخی نهاد‌های دولتی موظف شوند وقتی مهمان به ایران می‌آید در پروتکل حضور او مصاحبه با تلویزیون خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های ما باشد. مثلا وقتی مقامی از اتحادیه‌اروپا به ایران می‌‎آید که همیشه منتقد نوع رابطه ما و اسرائیل است، اگر پنج خبرنگار در یک کنفرانس مطبوعاتی درباره شرایط اسرائیل و سیاست‌های آن پرسش‌های انتقادی را مطرح کنند، او احساس می‌کند این کشور اگر دولتش حرفی می‌زند، برخاسته از نگاه ملت است. متاسفانه متوجه این موضوع نیستیم.

جوهرچی هم در این مورد با اشاره به رسالت سرگرم‌کنندگی تلویزیون می‌گوید: ذات تلویزیون به سرگرمی پیوند خورده‌است. اساس ایجاد این رسانه برای سرگرمی بوده‌است. الان هم بیشترین چیزی که مردم از آن توقع دارند، سرگرمی است. برنامه‌هایی که محتوای خشکی مثل سیاست به مخاطبان ارائه می‌کنند با این چالش مواجه هستند که چطور آن را جذاب کنند؟ باید با سرگرمی تلفیق شود. چالش اصلی در حوزه ایده‌پردازی و برنامه‌سازی است. آدم‌هایی در سازمان داشتیم که به این سمت حرکت کردند و موفقیت‎هایی هم به دست آوردند، اما همچنان در این حوزه عقب هستیم. البته همه جا هم نمی‌شود این موضوعات سخت و خشک را با سرگرمی ترکیب کرد. مثلا اخبار را نمی‌شود با سرگرمی تلفیق کرد، ولی در حوزه برنامه‌سازی امکان دارد. مثلا در برنامه «چاپ اول» یا مسابقه «رخداد» در شبکه افق سعی شد به این سو حرکت شود. رخداد یکسری مسائل اعتقادی و سیاسی را در قالب مسابقه به مخاطبان ارائه می‌کند. در مسابقه «محیا» هم مسائل معارفی با سرگرمی ممزوج شده‌است. پیشنهادم این است برنامه‌سازان در طراحی و ایده‌پردازی برنامه‌ها سعی کنند از معیار‌هایی استفاده کنند که برای مخاطبان جذاب باشد. ساده‌ترین شکل برنامه این است که دو نفر با همدیگر گفتگو کنند، اما این قالب هم اگر با هیجان توام باشد و به شکل مناظره روی آنتن برود، جذاب‌تر خواهد شد.

نیاز به تحلیل واقع‌بینانه

پژمان کریمی - مدیر اطلاع‌رسانی و امور رسانه‌های اداره کل روابط عمومی صداوسیما
همواره شاهد ارائه یکسویه اخبار، اطلاعات و تحلیل‌های سیاسی یکطرفه، سطحی و گاه مغرضانه و تحریک‌آمیز از جانب رسانه‌های معاند بودیم. برنامه‌های سیاسی صداوسیما همگی در کنار هم آمدند تا این سد رسانه‌ای استکبار را بشکانند و چند صدایی بودن مصداق پیدا کند. رویداد‌ها و رخداد‌های سیاسی از زوایای گوناگونی نگریسته شود، برپایه اخبار و اطلاعات درست نه آنچه برآمده از ذهنیت رسانه‌های مغرض است. آنچه از نگاه من در تحلیل برنامه‌های سیاسی تلویزیون می‌توان گفت این است که تصویر برجسته، درست و شفافی از رویداد‌ها و رخداد‌های مختلف به دست مخاطب دهد. رسانه‌های بیگانه برعکس ادعا‌هایی که دارند همواره درصدد سانسور اخبار و اطلاعات هستند. امروز شاهد هستیم شرکت فیسبوک عنوان کرد به دستور سی‌آی‌ای (سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا) اخبار فساد اقتصادی کشور آمریکا را سانسور می‌کرده است. وقتی که خبرنگار یک کشور مستقل مثل کشور ما نتواند در آن کشور آزادانه فعالیت کند، طبعا آنچنان که باید اطلاعات از یک رخداد به ما نمی‌رسد و به سختی می‌توانیم ابعاد یک پدیده را در خارج از مرزهایمان در یک کشور خاص به دست بیاوریم. این مسأله باعث می‌شود برای به دست آوردن مصالح تحلیلی که می‌خواهیم ارائه د‌هیم خیلی زحمت بکشیم تا تحلیل ما واقع‌بینانه باشد.

ارائه تحلیل سیاسی؛ چرا و چگونه؟

محمدپارسا نجفی - کارشناس رسانه
جامعه ما مشابه بسیاری از جوامع دیگر با دریایی از اطلاعات متفاوت مواجه است و کافی است با هم‌میهنی گفت‌وگوی مختصری داشته باشید تا به سرعت، سخن به سیاست و تحلیل برسد. ما ایرانیان علاقه داریم درباره سیاست نظر دهیم شاید به این علت که سیاست را در زندگی خود موثر می‌دانیم و اغلب به علت انباشت اطلاعات اولیه، این تصور پیش می‌آید که به علم سیاست نیز مسلط هستیم و می‌دانیم کشور ما و حتی سایر کشور‌ها باید چه کنند و آینده چه می‌شود. متاسفانه این دیدگاه در متخصصان رشته‌های گوناگون و اشخاصی که مختصر دانشی هم ندارند، همواره به وفور دیده می‌شود. دقیقا برعکس این پدیده، کسی را نمی‌شناسید که درباره «تاثیر زاویه حمله بال‌ها بر درک القایی» یا «تفاوت‌های زیردریایی‌های اتمی» یا نحوه فعالیت «نیمه‌رسانا‌ها در ریزپردازنده‌ها» سخنرانی کند. مردم این مسائل را مانند جراحی‌های «ساقه مغز انسان» مواردی کاملا تخصصی می‌دانند و درباره آن اظهار نظر نمی‌کنند. البته چندان هم این موارد را در زندگی خود موثر نمی‌دانند بنابراین حتی به دنبال یافتن «داده‌های مقدماتی» آن هم نیستند، اما سیاست به گونه دیگری است. مردم اغلب کشور‌ها خود را ناگزیر از کنشگری می‌دانند و بحق هم همین است، اما این روند نیاز به آموختن مقدمات لازم دارد تا دست‌کم بازی نخورند و از هدف اولیه که اغلب به دست‌آوردن زندگی سعادتمند و داشتن کشوری آباد و آزاد است دور نشوند. در چنین وضعیتی است که رسانه می‌تواند برای ارائه تصویری مبتنی بر حقیقت به مخاطب خود مفید باشد. البته مشروط بر آن‌که تحلیلگرانی را به کار گیرد که اولا آن سوی وقایع که معمولا نادیدنی است یا حداقل اکنون قابل تماشا نیست را بیان کنند و دوم آن‌که از تکرار مکررات و ارائه شعار پرهیز کنند. سیاست، علم مصداق است نه شعار یا خیال. با این رویکرد به سؤال بنیادین خود می‌رسیم این‌که اصولا چرا باید برنامه‌های سیاسی بسازیم؟ رسانه به مسائل متنابه توجه دارد و چنان‌که بیان شد سیاست هم از مشغولیات فکری مردم هر جامعه است بنابراین نیاز است برای اصلاح دیدگاه و ارائه نحوه پردازش درست، فعالیت رسانه‌ای صورت گیرد که بخش بزرگی از این وظیفه بر عهده صداوسیما است. یکی از مزایای صداوسیما رایگان بودن است؛ همچنین رادیو را در هر شرایط و مکانی می‌توان شنید و در اغلب اماکن صفحه تلویزیون وجود دارد. مزیت دیگر آن‌که صداوسیما می‌تواند با قاطبه مردم در ارتباط باشد و بر اساس سلیقه و ذائقه مخاطبان، حقایق را بیان کند. صدالبته مردم با رسانه دیداری و شنیداری به خوبی ارتباط برقرار می‌کنند. مشروط بر این‌که برنامه‌های سیاسی قدرت درک و توان تمیز مخاطبان را بیفزاید و از ارائه سیل بی‌پایان اطلاعات پردازش‌نشده و افزودن بر حجم داده‌های انباشته در حافظه مردم احتراز کند. پردازش سیاسی که صداوسیما باید به آن توجه کند، روند تجزیه و ترکیب مسائل است تا مخاطب از ابتدا به درک درستی از رویداد‌ها دست یابد.

روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها