اتکای صبح جمعه با شما به گنجینههای ارزشمندش، چون اصغر سمسارزاده، مهین برزویی، بیوک میرزایی، داوود منفرد و... و دو ویژگی دیگر است که سجاد قدوسیان، تهیهکننده، سردبیر و کارگردان این برنامه از آن اینطور یاد میکند؛ خنک کردن دل مردم با زدن حرفهای مانده در گلویشان و شاد کردنشان از راه هیجانی که به آنها تزریق میکنند. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگویی است با این گنجینههای ارزشمند، بازیگران و صداپیشگان آیتمهای نمایشی صبح جمعه با شما؛ اصغر سمسارزاده، مهین برزویی، بیوک میرزایی، داوود منفرد، نویسندگان آن؛ حمید پارسا و الهام حاجینژاد که در کنار نویسندگی، بازیگری در این برنامه را نیز بهعهده دارد و سجاد قدوسیان که در نشستی مهمان روزنامه «جامجم» شدند.
اگر موافقید گفتگو را با این سؤال آغاز کنیم که با توجه به تعطیلی برنامه صبح جمعه با شما در دو ماه محرم و صفر، در بازگشت با رویکرد و اتفاقات تازهای روی آنتن رادیو ایران خواهید رفت؟
سجاد قدوسیان: نکته اول این که به لحاظ محتوایی، تغییری در برنامه صبح جمعه با شما پس از این دو ماه رخ نخواهد داد و این اتفاق ترجیح خود من است. چرا که برنامه صبح جمعه با شما برنامهای وابسته به اتفاقات روز است و سفارش متن به نویسندگان آن نیز معمولا سه یا چهار روز پیش از ضبط انجام میشود تا حتیالامکان کمترین فاصله را با اخبار و اتفاقات روز داشته باشیم، اما به لحاظ فرمی، هر ساله در تعطیلاتی که در حال گذراندن آن هستیم، در ایام محرم و صفر، تغییراتی در ساختار آیتمهای نمایشیمان رخ میدهد که وابسته به تیپها و شخصیتهای تعریفشده برای برنامه است و درواقع یا آیتمهای نمایشی تازهای با همان تیپها و شخصیتها شکل میگیرد یا اگر لازم باشد تیپها و شخصیتهای جدیدی به برنامه اضافه میشود که این فاز حاصل اتود کردن بازیگران است.
برنامه صبح جمعه با شما اگر برنامه موفقی باشد که حضور بیش از نیمقرنیاش روی آنتن رادیو ایران و همراهی نسلهای گوناگونی از مخاطبان با آن در این فاصله زمانی طولانی نشان از همین موضوع دارد، به نظر شما حاصل چیست؟
قدوسیان: یکی از دلایل اصلی این موفقیت تعامل بسیار جدی این برنامه با مخاطبانش است. در بسیاری از مواقع پیش آمده است که ما نیاز به پدیدآمدن تیپی برای موقعیتی را احساس کردهایم و اگر بازیگر مناسب خلق آن تیپ در دسترس بوده است به چنین کاری هم اقدام کردهایم، اما هنگامی که روی آنتن رفته، خروجیاش به دل مخاطب ننشسته و به تبع بعد از مدتی حذف شده است. اتفاقی که عکسش هم رخ داده و در بسیاری از مواقع، بر پایه هنرنمایی بازیگران، شاهد حضور تیپی جانبی و فرعی بهعنوان مثال در لطیفهای بودهایم و بهواسطه ارتباطی که مخاطب با آن برقرار کرده است از نویسندگانمان خواستیم توسعهاش دهند و فضایی برای دیدهشدنش طراحی کنند که از جمله نمونههای آن میتوانم به تیپ سپنتا حاصل هنرنمایی حمید اللهیاری اشاره کنم. او تیپی را در لطیفهای اجرا کرد و من در موردش با الهام حاجینژاد، نویسندهمان صحبت کردم و گفتم به نظرم سپنتا میتواند نماینده، نمایندگان مجلس برنامه صبح جمعه با شما شود و با خلاقیت نویسنده و رعایت آنچه بتوانیم حاصل کار را قابل پخش کنیم سپنتا که نامش را خود الهام حاجینژاد پیشنهاد داد نماینده ملاتآباد در ارگانهای دولتی، مجلس و... شد و بسیار هم مورد استقبال مخاطب قرار گرفت.
ازجمله دیگر نمونههای این تیپها میتوانم به منصور کلهپز با هنرنمایی بیوک میرزایی اشاره کنم که توسط حمید پارسا نوشته میشود. در اوایل شیوع کرونا، در اتاق فکر صبح جمعه با شما با مطرحشدن اینکه کرونا کاروکاسبی کلهپزیها را کساد کرده است به راهکاری برای از بین نرفتن آیتمهای نمایشی منصور کلهپز فکر کردیم و از آنجا که یکی از تیپهای محبوب برنامه آقای منقاشیان با هنرنمایی اصغر سمسارزاده است تصمیم گرفتیم با توجه به بحث روز آن زمان؛ احتکار ماسک از حمید پارسا بهعنوان نویسنده خواستم منصور کلهپز به آقای منقاشیان پیشنهاد تاسیس داروخانه بدهد و کلهپزی منصور کلهپز به داروخانه بز طلایی تبدیل و داستان به سمتی دیگر رفت که نمونهای از تولید نمایشهای جدید بهواسطه شرایط و حالوهوای روز جامعه بود.
در مجموع راز ماندگاری برنامه صبح جمعه با شما، در سه نکته نهفته است و نکته نخست حضور افرادی است که مخاطب آنها را میشناسد، با آنها خاطره دارد و از حضورشان روی آنتن، تحت هر شرایطی لذت میبرد. نکته دوم اینکه به جرات میگویم صبح جمعه با شما شبیه هیچکدام از برنامههای طنز رادیویی نیست و این را منی میگویم که ۱۴، ۱۵ سال است در سازمان صداوسیما مشغول به کار هستم و انواع و اقسام برنامهها را هم تولید کردهام. صبح جمعه با شما تعریف و مدلی منحصر بهفرد دارد و به عقیده من زمانی میتوانیم بگوییم در این برنامه کاری کردهایم که خروجیاش نویسندهای دیگر، چون صادق عبداللهی یا بازیگری دیگر، چون اصغر سمسارزاده باشد و آن زمان است که ما میتوانیم بگوییم کاری کردهایم. اتفاقی که در حال وقوع است و همین چرخه از نظر من نشاندهنده یکی از رازهای ماندگاری صبح جمعه با شماست. نکته سوم و پایانی نیز مخاطب برنامه و تلاش همیشگی ما برای بودن در تیم مردم است و به همین دلیل است که مخاطب این برنامه را رها نمیکند. رمز ماندگاری صبح جمعه با شما از نظر من، حضور افرادی است که سرمایههای معنوی این برنامه هستند، وارد شدن افراد جدید است که به حفظ این برنامه کمک میکنند و مخاطبی که این برنامه را حفظ کرده است.
بیوک میرزایی: همانطور که اشاره کردید صبح جمعه با شما با سابقه شصت و خردهای سال روی آنتن بودن، جزو پرشنوندهترین برنامههای رادیو ایران است و از نظر من یکی از دلایلش این است که با تیپها و شخصیتهای مختلف به بیان معضلات و مشکلات جامعه میپردازد و همین مسأله برای مردم دوستداشتنیاش کرده است؛ ضمن این که در دل اشاره به معضلات و مشکلات، موسیقی، شعر، آواز و ساز و ضرب را هم چاشنی کار کرده و از نظر شنیداری برای شنونده جذابتر شده است و به گمان من، به همین دلایل است که هنوز زنده بهنظر میرسد. نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که بارها در کوچه و خیابان برای من پیش آمده است که مثلا با نام منصور کلهپز صدایم زدهاند و خواستهاند در مورد فلان یا بهمان موضوع نیز صحبت کنم که خود نشان از بهروز بودن صبح جمعه با شما و تلاش برای حفظ جایگاهش دارد که کاری بسیار دشوار است؛ تلاشی که به عقیده من قابل تقدیر است.
اصغر سمسارزاده: به نظر من اصولا چه در تئاتر، چه در سینما، چه در رادیو و چه در تلویزیون، گفتن از آنچه مردم با آن موافقند، موجب توبیخ احتمالی از سوی کسانی که منافعشان را به خطر انداختهاید و تشویق از سوی مردم میشود. حسن صبح جمعه با شما این است که در هر مقطع زمانی و در حضور هر دولتی از مردم گفته است و همین باعث پرطرفدار بودنش است؛ اتفاقی که چه با حضور تیم فعلی، چه تیمهای قبلی و چه تیمهای احتمالی بعدی همواره رخ داده است. من در این برنامه، با تعداد زیادی تهیهکننده کار کردهام، تهیهکنندگانی بااعتبار و باسابقه، اما اجازه دهید بگویم در حال حاضر باهوشترینشان، دستخالی مشغول کار است و من اگر در این برنامه ماندهام فقط به خاطر این آدم است، چون یک برنامه بزرگ رادیویی را با دست خالی میچرخاند و این را منی میگویم که از سال ۱۳۳۷ در این کارم. این نکته را هم اضافه کنم که ما مدیری در رادیو ایران داریم، محمدجعفر محمدزاده که از زمان آمدنشان وضعمان بهتر از قبل شده و به نظر من، نشان دادهاند که ما و صبح جمعه با شما را دوست دارند. او بود که پای این برنامه ایستاد و نام اصلی آن را که به رادیو جمعه تغییرش داده بودند، به صبح جمعه با شما برگرداند و بر حفظ اصالت آن تاکید کرد.
داوود منفرد: در راستای تایید آن چه گفتید؛ همراهی نسلهای گوناگونی از مخاطبان با صبح جمعه با شما در یک فاصله زمانی بسیار طولانی باید اشاره کنم خاطرم هست پیش از همکاری با ساجد قدوسیان، با سعید توکل در مقام تهیهکننده صبح جمعه با شما همکاری میکردم، زمانی که نام برنامه جمعه ایرانی بود. آن زمان آقای توکل به ما گفت در بولتنهای سازمان صداوسیما اعلام کردهاند که جمعه ایرانی یا همان صبح جمعه با شما پرشنوندهترین برنامه از زمان تاسیس رادیو در ایران است؛ اتفاقی که برای ما بهعنوان بازیگران آیتمهای نمایشی این برنامه افتخاری بسیار بزرگ است. اعتراف میکنم هنگامی که با ساجد قدوسیان آشنا شدم، گمان میکردم صبح جمعه با شما به برنامهای ضعیف تبدیل شده است، اما هر چقدر گذشت به عنوان مثال از قدوسیان میپرسیدم این آیتم را چه کسی نوشته است؟ و خدا را شاهد میگیرم که بهعنوان مثال میگفت الهام حاجینژاد و من از این همه توانایی او بهعنوان نویسنده متعجب میشدم و میگفتم چرا زودتر شروع به نوشتن نکردند وقتی اینقدر زیبا مینویسند. من به بودن در رکاب قدوسیان افتخار میکنم که به قول اصغر سمسارزاده این برنامه را یکتنه پیش میبرد.
مهین برزویی: من از زمان صبح جمعه با شمای منوچهر نوذری با نویسندگی احمد شیشهگران با این برنامه همکاری میکردم. صبح جمعه با شمای آن زمان بسیار مورد توجه بود، طوریکه ما میشنیدیم کاستهایش در خارج از ایران به فروش میرسد و هم تماشاگر حاضر در استودیو داشت که به استودیوی شماره هشت رادیو میآمدند و هم شنونده که پای رادیوهایشان مینشستند، اما من بعد از فوت منوچهر نوذری و پایان همکاری احمد شیشهگران با این برنامه دیگر در آن حضور نداشتم تا زمانی که ساجد قدوسیان مجددا از من دعوت به همکاری کرد، ولی واقعیت این بود که در اوایل کار، برنامه را قبول نداشتم و فکر نمیکردم آن صبح جمعه با شمای قدیم شود، اما به مرور زمان متوجه علاقه ایشان هم به اعضای گروه و هم به بهبود سطح کیفی برنامه شدم و اینطور شد که همکاریمان ادامه پیدا کرد. من هم مانند بیوک میرزایی، اصغر سمسارزاده و داوود منفرد معتقدم که صبح جمعه با شما بهدلایل متعدد و ازجمله ژانر کمدی انتقادیاش مخاطب بسیار دارد و مردم علاقهمندند که هم برای لحظهای لبخندی بر لبشان بنشیند و هم از معضلات و مشکلاتشان بشنوند و درمجموع میتوانم بگویم صبح جمعه با شما، «با شرایط فعلی» برنامه بسیار خوبی است.
قدوسیان: «با شرایط فعلی» عبارت بسیار مهمی است.
به سراغ نویسندگان کار، الهام حاجینژاد و حمید پارسا برویم. میخواهم بدانم نوشتن آیتمهای نمایشی که از یکسو کمدی انتقادی و از سوی دیگر قابل پخش از آنتن رادیو باشد چه میزان کار دشواری است؟
حمید پارسا: من ابتدا باید از اعتماد ساجد قدوسیان به خودم سپاسگزاری کرده و این نکته را اضافه کنم که از صحبت کردن در برابر اساتید؛ اصغر سمسارزاده، مهین برزویی، بیوک میرزایی و داوود منفرد خجالتزدهام و همچنین بسیار خوشحالم برای کسانی متن مینویسم که خودم زمانی مخاطب ثابت برنامهشان بودهام و صادقانه میگویم هنوز هم بعد از چند سال همکاری باورم نمیشود که در چنین موقعیتی قرار دارم. ضمنا باید از باقی نویسندگان صبح جمعه با شما و ازجمله حسین هاشمی، از نویسندگان قدیمی این برنامه سپاسگزاری کنم. شما به قابل پخش بودن از رادیو اشاره کردید که نکتهای بسیار مهم در کار ماست. (با خنده) ما اتاق فکری داریم که ساجد قدوسیان نیز از اعضای آن است و هربار که دور هم جمع میشویم خودش خطقرمزها را تنگتر و پررنگتر میکند و لیست گفته نشودهایش هر بار بیشتر از قبل میشود. در نتیجه ما نیز با توجه به همین نکات مینویسیم و صادقانه میگویم در لحظه نگارش آنکه در ذهنمان است همسایهمان، همشهریمان، هموطنمان و معضلات و مشکلاتش است.
الهام حاجینژاد: من هم در ادامه صحبتهای حمید پارسا باید به این نکته اشاره کنم که صبح جمعه با شما با رعایت همه آن چه ایشان به آن اشاره کردند، هنوز هم برنامه موفقی است؛ چرا که از دل مردم میآید و درواقع با آن که بر لبه تیغ حرکت میکنیم، چون حرف مردم را، حتی در چارچوبهای مشخص شده، بیان میکنیم بر دل مردم مینشینیم.
میتوان گفت در کنار آنچه اشاره کردید، یکی از مواردی که کارتان را دشوارتر میکند، فضای مجازی و گستره شوخیهای آن و پوشش دادن پیشاپیش، مواردی است که برخی آنها میتوانند دستاویز شما برای خلق موقعیتهای طنازانه قرار بگیرند؟
حاجینژاد: بله، با پیشرفت فناوری و در کنار آن رسانه اجتماعی و دسترسی فراگیر به اینترنت و فضای مجازی، بالطبع کار ما در نشاندن مخاطب پای رسانهای که امکان دارد پیشاپیش گمان کند متعلق به نسل پدربزرگها و مادربزرگ هایمان است، کاری بسیار دشوار محسوب میشود. درواقع با وجود گسترش فضای مجازی «نشاندن» و مهمتر از آن «نگه داشتن» مخاطب پای رادیو کاری بسیار دشوار است؛ چرا که میتواند در آن فضا، ظرف ۳۰ ثانیه کلیپی ببیند که هم خندهدار است و هم انتقادی. نکتهای که در این میان اهمیت بسیار دارد این است که تحت هیچ شرایطی، به مخاطب دروغ نگوییم. زیرا به واسطه مواردی که اشاره کردم، بسیار زودتر از آنچه گمان کنیم، دروغ مان برملا خواهدشد. ما باید بتوانیم مخاطبی را که فرزند، نوه یا نتیجه مخاطب سالهای دور صبح جمعه با شماست پای رادیو بنشانیم و با آنچه میگوییم تلنگری به او بزنیم که علاقهمند نشستن پای قسمتهای بعدیمان شود. این افزایش گستره مخاطب از نسل پیشین تا نسل جدید نکتهای است که برای ما به عنوان نویسندگان برنامه اهمیت بسیار دارد و بر همین اساس شخصیتهایی خلق کردهایم که کاملا از دل فضای امروز آمدهاند. برای نمونه خانواده بشارت؛ خانوادهای که با شغل بلاگری و اینفلوئنسری فضای مجازی با یک فرزند کوچک و در کنار آن خانواده سنتی آقاماشاا... با چند فرزند که فضای قدیم و فضای جدید را در کنار یکدیگر به تصویر میکشد. این واقعیت، یکی از رمز و رازهای ماندگاری صبح جمعه با شما نیز هست. ساجد قدوسیان، پیشتر در گفتوگویی اشاره کردهبود که «قرار نیست مخاطب صبح جمعه با شما در روزگار فعلی قهقهه بزند، همین که لبخندی بزند یا نکتهای را بشوند که دلش خنک شود و بگوید این حرف من بود، همین برای ما کافی است.»
میخواهم اکنون که نویسندگان تان هم در این نشست حضور دارند، در این مورد نیز صحبت کنیم که هدفتان در صبح جمعه با شما چیست؟
قدوسیان: از روزی که قرار شد، به لطف دوستان، من تهیه کنندگی، سردبیری و کارگردانی این برنامه را بر عهده بگیرم، به این نکته فکر کردم که خنداندن مردم با وجود فضای مجازی بسیار دشوار شدهاست. بله، زمانی که مهین برزویی به آن اشاره کرد، روزگار منوچهر نوذری و احمد شیشهگران، ما دو شبکه تلویزیونی و یک شبکه رادیویی بیشتر نداشتیم و چیزی هم به نام فضای مجازی وجود نداشت و آنچه در دسترس مخاطب بود، بیش از این نبود.
برزویی: به همین دلیل بود که اشاره کردم صبح جمعه با شما در شرایط فعلی، برنامهای موفق است.
قدوسیان: بله، حالا در این وضعیت ما چه کنیم که برنامهمان پابرجا بماند؟ اتفاقی که من دو راهکار بیشتر برای آن نمیشناسم. یک، تا جای ممکن حرفهایی بزنیم که دل مردم خنک شود و با خود بگویند این همان چیزی بود که ما میخواستیم بگوییم و نکته بعدی این که به آنها، هیجانی تزریق کنیم که در مدتی که پای برنامه نشستهاند، حالشان خوب شود. البته برای تحقق این دو مورد، قطعا روی توانمندیهای دوستانم، بازیگران و نویسندگانمان حساب کردهام. توانمندی این عزیزان نکتهای نیست که در خصوص آن تعارف داشتهباشم. من به جرات و به ضرس قاطع میگویم لطیفهای تکراری را که اصغر سمسارزاده، بیوک میرزایی، مهین برزویی و... اجرا کنند، اگر به هر کس دیگری بدهید، امکان ندارد آنها موفق به گرفتن خندهای شوند که این عزیزان میشوند. پس در مجموع همه مانور من در برنامه صبح جمعه با شما بر همین دو نکته است؛ یک، زدن حرفهایی که دل مردم را خنک کند و دو، تزریق هیجان به ماجرا و این همه با تکیه بر توانمندی دوستانم است که رخ میدهد.
میدانیم که در این شصت و اندی سال که از قدمت صبح جمعه با شما میگذرد تا قبل از شیوع کرونا، این برنامه را با حضور تماشاگران ضبط میکردید، میخواهم بدانم نبود تماشاگران در استودیو پس از این اتفاق، چه تاثیری بر کار شما گذاشت؟
سمسارزاده: زمانی که مردم حضور دارند و تو آنها را میبینی، سطح کمدی کار، خود به خود جهشی صد در صدی پیدا میکند و آن متنی که گمان میکردیم در برقراری ارتباط با شنونده ناموفق خواهدبود، هنگام اجرا در حضور تماشاگر، حداقل ۵۰ درصد موفق میشود، چه برسد به متنها، تیپها و شخصیتهایی که تماشاگر آنها دوست دارد و پیگیرشان است.
به عنوان مثال خندهای که منصور کلهپز با هنرنمایی بیوک میرزایی در استودیو از مردم میگیرد اگر ۵۰ درصد باشد، هنگام اجرا در حضور تماشاگر صد در صد میشود. بنابراین، به اعتقاد من صبح جمعه با شما اساسا نباید در استودیو ضبط شود و حضور تماشاگر درواقع به بقای آن کمک میکند. امیدوارم بتوانیم باز هم به صورت زنده در خدمت تماشاگران باشیم. من این پیشنهاد را با سجاد قدوسیان هم مطرح کردم که اگر هفتهای یک روز، شرایط ضبط در یکی از میدانهای شهر را برای صبح جمعه با شما فراهم کنند خواهیم دید چقدر میتوانیم مردم را بخندانیم و هم جگر آنها و هم جگر خودمان را حال بیاوریم. آن وقت به شما میگویم چه اتفاقی در جامعه خواهد افتاد وقتی لبخند در میان مردم رواج پیدا کند.
منفرد: ما از مردم انرژی میگیریم و متقابلا به آنها انرژی میدهیم و حضورشان هنگام اجرا تاثیری غیرقابل انکار دارد و همانطور که اصغر سمسارزاده اشاره کرد خدا را شاهد میگیرم حتی متنی که خودمان گمان میکردیم در اجرا موفق نخواهد بود، قشنگ درمیآمد و این برایمان بسیار شیرین بود.
برزویی: من هم با حضور تماشاگر هنگام اجرا بسیار موافقم و اساسا خروجی برنامهای را که با حضور تماشاگر ضبط میشود بسیار شیرینتر و حال خودمان را در آن روز بسیار بهتر میدانم.
حاجینژاد: من درمورد تجربه اجرا در حضور مردم، هم از منظر بازیگری و هم نویسندگی، اتفاقی جالب را هنگامی تجربه کردم که بهعنوان بازیگر در حال اجرای متنی نوشته خودم بودم. من و بیوک میرزایی، نقش بیوک و جیران، یک خواهر و برادر را برعهده داشتیم و من در این بین از تبلیغات یکی از شرکتها، با ترجیعبند «کدومو بدم؟!» الهام گرفتم. صحنهای بود که در آن جیران گریه میکرد و با برادرش از مشکلات خانوادگیشان میگفت و در جواب بیوک که میپرسید بگو چه شده است؟ جواب میداد «کدومو بگم؟! احدو بگم، صمدو بگم، ممدو بگم؟» که یکدفعه سالن زد زیر خنده و پاسخ داد «همه رو بگو!» این برای من اتفاقی بسیار جالب و انگیزهای برای ادامهپیداکردن بیوک و جیران شد. از سوی دیگر مردم زمانی که میفهمیدند همان بازیگری که بهعنوانمثال در حال بازی در نقش جیران است نویسنده متن آیتمهای نمایشی هم هست پیشنهادهای جالبی میدادند و مثلا میگفتند از فلان موضوع هم صحبت کنید.
قدوسیان: در این قضیه هیچ شکی نیست که برنامه صبح جمعه با شما اصلا و اساسا باید با حضور تماشاگر ضبط شود، هرچند حساسیتها و مشکلاتی را هم ایجاد میکند و بهعنوانمثال زمان ضبط را بهشدت افزایش میدهد، ولی با همه این تفاسیر ضبط در حضور تماشاگر مزایای غیرقابلانکاری دارد که بههیچعنوان نمیتوان از آن گذشت و بعد از ایام نوروز ۱۴۰۱ و فروکشکردن نسبی کرونا قصد انجام این کار را داشتیم، اما چون فاصلهمان با ماههای محرم و صفر اندک بود تصمیم گرفتیم به بعد از آن موکولش کنیم و اگر کرونا مجددا اوج نگیرد این قول را میدهم که بازهم شاهد ضبط صبح جمعه با شما با حضور مردم باشیم. سجاد قدوسیان اشاره کرد که اگر برنامه صبح جمعه با شما بتواند نویسندهای مانند صادق عبداللهی یا بازیگری مانند اصغر سمسارزاده تربیت کند، کار خود را انجام داده است و همچنین گفت به نظرش این برنامه در حال حرکت در همین مسیر است. میخواهم نظر شما را در این مورد بدانم.
میرزایی: از نظر من نیز، جوانان امروزمان جرات و جسارت بسیار بالایی دارند. چیزی که ما نداشتیم و سالهای سال میرفتیم و میآمدیم و مینشستیم و بلند میشدیم تا یک دیالوگ برایمان بنویسند و هرچند که این جرات و جسارت گاهی اوقات نیز رنگورویی تند به خود میگیرد، اما با وجود این، من بازهم بودنش را در نسل جوانمان تحسین میکنم و قابلتوجه میدانم.
برزویی: من فکر میکنم برخی جوانانمان کمی عجولند. ما هنگامی که خودمان وارد کار دوبله شدیم، فقط ششماه، یکسال را به نشستن در گوشه اتاق و نگاهکردن و یادگرفتن گذراندیم و تازه بعد از آن بود که گفتن یک کلمه یا یک جمله نصیبمان میشود، ولی حالا برخی از جوانانمان بعد از یک ماه، توقع گفتن نقش چند صفحهای دارند. این جوانان قطعا مستعدند و به عقیده من، لازمه کارشان فقط صبر و صبوریکردن است. آنها باید ساعتها بنشینند و بهعنوانمثال، اصغر سمسارزاده را نگاه و در کار او نکتهسنجی کنند و خوب است که بیایند منتها همراه با صبر و صبوری، نه عجول و هولهولکی.
سجاد قدوسیان: راه ورود جوانان به صبح جمعه با شما؛ اول اخلاق، بعد استعداد
سجاد قدوسیان، تهیهکننده، سردبیر و کارگردان صبح جمعه با شما در مورد راه و رسم ورود جوانان به این برنامه به جامجم چنین میگوید: «من برای حضور آدمهای جدید در صبح جمعه با شما سه شرط دارم که سومین آنها استعداد و توانایی، دومی اخلاق حرفهای و اولی اخلاق فردی است که اگر فاقد موارد اول و دوم باشید نه در صبح جمعه با شما که در هیچ کار گروهی نمیتوانید شرکت کنید. من این ادعا و این افتخار را دارم که تئاتریام، نکتهای که در زندگی حرفهای تکتک هنرمندان صبح جمعه با شما قابل مشاهده و پیگیری است. در تئاتر مهم نیست که شما یک دقیقه نقش داری یا ۱۰ دقیقه یا صد دقیقه. اگر تمرین ساعت ۱۰ صبح باشد، باید ساعت ۱۰ صبح در سالن باشی، چون نفس آنچه میکنی اهمیت دارد نه طول و عرضش، نکتهای که در صبح جمعه با شما بهوضوح از سوی پیشکسوتان من رعایت میشود و جوانان تا متوجه این نکات نشوند بازی را درنیافتهاند.»
اصغر سمسارزاده: فکری به حال دستمزدمان کنید
اصغر سمساززاده، چهره شناختهشده عرصه بازیگری و گویندگی با کارنامه کاری درخشان در رادیو به واسطه سالها حضور در برنامه صبح جمعه با شما در گفتگو با روزنامه جامجم خواهش خود را از مسئولان اینگونه مطرح میکند: «خواهش من این است که فکری به حال هنرمندان رادیو و در کنار آن هنرمندان صبح جمعه با شما کنید. باور کنید با دستمزدی که هنرمندان صبح جمعه با شما میگیرند یک پرس خورشت قیمه بیشتر نمیتوان خرید و خواهش ما درستشدن این وضعیت است. ما مردممان را دوست داریم و به خاطر آنها به رادیو میآییم، وگرنه پولی نمیگیریم که بخواهیم به آن دلخوش باشیم.»
منبع: روزنامه جام جم