جمهوری اسلامی ایران براساس ایدئولوژی و منطق، اعتقاد به صلح جهانی تولید و استفاده از سلاحهای کشتارجمعی را براساس حکم شرعی رهبر معظم انقلاب ممنوع و حرام کرده است. در واقع نوع نگرش ایران بر استفاده نکردن از سلاح کشتارجمعی، نشاندهنده ظرفیتهای نظری ایران در ساختار صلح جهانی است.
این موضع در حالی اهمیت دوچندان پیدا میکند که ایران به دانش بومی هستهای دست پیدا کرده است. ایران در حقیقت مرحله سخت آن دانش که مرحله غنیسازی است نیز انجام داده، اما در دو دهه گذشته برنامههای هستهای کشورمان انحرافی نداشته است؛ بنابراین در «دکترین امنیتی» ایران سلاح هستهای مطرح نیست و در «دکترین پیشرفت» کشور دانش هستهای جایگاه ویژهای دارد. بدیهی است که نگاه جمهوری اسلامی ایران به صلح جهانی براساس دو مقوله «نظری» و «عملی» طراحی شده است و این موضوع در مراکز علمی و تصمیمسازی بهصورت ویژه مورد پذیرش همگان قرار گرفته است. ایران برای نشان دادن حسننیت خود در داشتن ظرفیت عملی و نظری در ساختار صلح جهانی، چندین اقدام اعتمادساز در طول دو دهه اخیر انجام داده است. خروج آمریکا از برجام و انجام ندادن تعهدات خود، پاسخی در برابر حسن نیت ایران در انجام تعهدات حقوقی، فنی و راهبردی در اجرای توافق هستهای بود. طی برگزاری مذاکرات وین نیز مقامات آمریکایی ضمن تکیه بر تاکتیک بازگشت پوچ به برجام، درصدد امتیازگیری از ایران در ازای «هیچ» برآمدند. حالا که ایران دیگر برجام بدون نتیجه را برای خود نمیپذیرد، محور عبری _ غربی _ عربی بهدنبال اقناع دروغین جامعه بینالمللی مبنی بر انحرافسازی افکارعمومی از ظرفیتهای ایران در ساختار بینالمللی برآمده و بازخوانی پرونده PMD را که برای همیشه در سال۲۰۱۵ طی توافقی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بسته شده است، مطرح کردند. رفتارشناسی از رویکرد غرب در نحوه برخورد با مبانی منطقی و اعتمادساز جمهوری اسلامی ایران، نشان میدهد که نباید مسیر اعتماد به غرب را در پیش گرفت و باید با رویکرد «قدرتمند شدن از درون» با این رویکرد ضدایرانی با قدرت و صلابت مقابله کرد.