آنتن تلویزیون امانت است
جمشیدی این شبها هم برنامه «امت واحده» را از شبکه دو تا عید غدیر روی آنتن دارد. در کنار این برنامه، باران هم قرار است از ابتدای محرم روی آنتن برود تا در حرم امامرضا(ع) میزبان مهمانانی شود که امامرضایی هستند و گفتنیهایی از این لطف دارند.
گفتوگویی با فرزاد جمشیدی و شروع اجرای دوبارهاش در تلویزیون با برنامه باران داشتیم که در ادامه میخوانید.
اجرایتان در برنامه باران که همزمان با تولد امامرضا(ع) رخ داد، میتواند بهعنوان شروعی دوباره برای شما تلقی شود. درباره این شروع چه حسی دارید؟
این آغاز میتوانست به نوعی دیگر هم صورت پذیرد اما برای من حسنآغاز بود؛ حسنآغاز بدین معناست که انسان کبوتر کمال خود را از دستان حضرت امامرضا(ع) به پرواز درآورد. من حضور در برنامه باران را توفیق بزرگی میدانم. همچنین شبکه دوی سیما شبکهای است که پیشینهای بالغ بر ۵۰سال فعالیت دارد و یکی از شبکههای معتبر سازمان صداوسیما بهحساب میآید. این سازمان با بازنگریهایی که در شبکههای تلویزیونی دارد و اقبالی که به سمت مجریان باسابقه نشان داده، رویکرد خوبی را پیش گرفته است.
برنامه «باران» برای من حکم یک باران را داشت که بسیار مبارک بود. چه اسم قشنگی نیز برای این برنامه درنظر گرفتهاند؛ باران برکت الهی است و همه این اتفاقات از توفیقات پروردگار است.
باران قرار است ادامه داشته باشد. از حسوحال اجرا در حرم امامرضا(ع) بگویید. جریانی که بار مسؤولیت شما را هم بیشتر میکند.
برنامه باران از استودیوی صاحبالزمان(عج) در صحن آزادی که متعلق به حرم مطهر رضوی است، پخش زنده داشت و همکاری خوب بچههای شبکه دو سیما نیز با ما همراه بود. رفتن و در صحن امامرضا(ع) اجرا کردن بسیار با اجرای برنامه در استودیوی تهران متفاوت است. در آن مکان، فرد حس میکند که زیر نگاه میزبان بسیار محترمی قرار دارد که عالم آل محمد است. همچنین رد شدن از میان دعای مردم که پیوسته با نگاه ملتمسانهشان میخواهند حرفهایی را که نمیتوانیم یا بلد نیستیم یا جملهبندیهای قشنگتری برایشان وجود دارد بیان کنیم، اینها مسؤولیت بسیار سنگینی روی دوش آدم میگذارد.
من فکر نمیکردم که در استودیو برنامه اجرا میکنم بلکه فکر میکردم که دارم در خانه امامرضا(ع) به اجرا میپردازم که مسؤولیت بسیاری روی دوش من میگذاشت. هرروز پلاتوها، حتی آغاز برنامه تغییر میکرد، اجرای من نیز مبتنی بر متن و محتوا بود اما متکی بر فکر نبود، من کاغذی دستم نمیگرفتم، اجرایم بیشتر مونولوگ بود تا دیالوگ. هر بار سعی میکردم نکته تازهای را در برنامه بیان کنم چراکه حس میکردم امامرضا(ع) از من توقعی دارد و قرار است از طرف ایشان سخن بگویم.
جا دارد که اینجا از مرکز رسانه و ارتباطات آستان قدس رضوی، کارگردان خوب و تهیهکننده گرامی برنامه تشکر کنم. ما در تلویزیون یاد گرفتیم که مجری بخشی از یک تیم است و اگر مردم روی آنتن و جلوی دوربین فقط او را میبینند، اما باید حرمت دیگران را هم نگه دارد.
مهمانان این برنامه هم از موارد جالبتوجه بودند، اتفاقی که قرار است در ادامه هم سراغ آن بروید اما کمی از این تجربه هم بگویید. اینکه با گذشت مدتی از پخش این برنامه، هنوز که هنوز است خاطره کدامیک از آنها در ذهن شما بیشتر باقی مانده است؟
همه مهمانهای برنامه متفاوت و خوب بودند؛ شخصی که ساعتساز بود و ساعتهای حرم یعنی دو ساعت مهم صحن انقلاب، آزادی و بالغ بر ۲۰۰ تا ۳۰۰هزار ساعتی را که در صحنهای مختلف وجود دارد در اختیار داشت، یکی از مهمانهای ما در برنامه باران بود.
همچنین روزی با یکی از آقایانی که در خیمهگاه حضور داشت و بهعنوان چایخانه حرم شناخته میشد، گفتوگو کردیم. مردم همیشه مهمانسرای حضرت را دیده بودند اما چایخانه ایشان را ندیده بودند. خیمهگاهی درست کردهاند که مردم در آنجا به صف میایستند و چای را در لیوان شیشهای مینوشند. آنها حرمت زائر را نگه میدارند و در لیوانهای یک بار مصرف به آنها چیزی تعارف نمیکنند. همه افرادی که در چایخانه حضور دارند، هنرمند، گرافیست، معمار و… هستند و نوکری امام رضا (ع) را میکنند.
یک بار حاج آقا توکلی، خادم حرم یکی از مهمانهای برنامه بود که با اشک چشم برای ما حرف میزد. او میگفت ۴۰سال است که در محضر آقا امام رضا(ع) است، وقتی از او پرسیدم از آقا چه خواستی، گفت هیچ نخواستم، جز اینکه در کنارش باشم. یک بار نیز با مسؤول گلآرایی حرم گفتوگو کردیم و تازه متوجه شدیم چقدر گل به حرم آورده میشود، چقدر واقف و نظرکننده داریم که به حرم گل میدهند.
اما یکی از مهمانهای برنامه برای من بسیار عجیب بود. مداحی به نام سعید پورمحمد که در صحبت عادیاش دچار لکنت زبان بود، اما به محض اینکه لب باز میکرد به نغمهخوانی برای حضرت رضا(ع) و دیگر ائمه اطهار، هیچگونه لکنت و تپقی در صدایش شنیده نمیشد. برای اینکه بتوانیم این نکته را روی آنتن و به بینندگان نشان دهیم، گفتم خداوند نطق بعضیها را برای خود و خوبانش باز میکند، این فرد ازجمله مهمانهایی بود که خیلی به دلم نشست.
فکر میکنید چقدر به برنامههایی مشابه با این دست تولیدات در تلویزیون نیاز داریم؟
پاسخ شما را با یک گلایه آغاز میکنم. سالهاست که در مناسبتهای مختلف برنامههایی روی آنتن میرود که فضای خیلی از آنها دچار یکنواختی شده و این اتفاق بهخصوص برای برنامههای مذهبی آفت و آسیب بزرگی است. بچهها اگر فکر کنند در حرم امامرضا(ع) برنامه ساختن و نشان دادن گنبد آن برای مردم تازگی خواهد داشت، اشتباه میکنند. تلویزیون ۴۲سال است که برنامههای مذهبی و معارفی تولید میکند که روی ریل تکرار افتادهاند. باید عادت کنیم که محتوای درست به مخاطب عرضه کنیم. من در اجرای برنامه باران، سعی و مراقبت کردم که حرف و کلام درست را به مردم منتقل کنم.
نکتهای را که سر کلاسهای اجرا و گویندگی به بچهها میگویم، این است که شما روحانی، مداح یا استاد دانشگاه نیستید، شما مجری هستید و باید عباراتی را بهکار ببرید که مردم از زبان شما بهعنوان مجری بپذیرند. ما در زمینه برنامههای معارفی روی محتوای برنامه خیلی کمکاری کردهایم و امیدوارم بتوانیم جبران کنیم.
سازمان صداوسیما در رویکرد جدید خود سراغ مجریان سابق تلویزیون رفته است، مثلا شما پس از سالها بار دیگر به آنتن برگشتید، نظرتان در این باره چیست؟
مجریهای تلویزیون ازجمله خود من، فرزندان سازمان هستیم. ما ستارگانی هستیم که گاهی اوقات زیر ابرهای سوءتفاهم پنهان میشویم اما هرگز خانه اصلی خودمان را ترک نمیکنیم. مجری، سرباز خط مقدم است و تلویزیون، حرم اوست. ما مدافع این حرمیم و از وظیفه خود دست نمیکشیم. من یقین داشتم عاقبت این مسیر باز میشود. همچنین ایامی که در صداوسیما حضور نداشتم، هیچوقت نسبت به سازمان تعرضی نکردم یا حرف مخالفی نزدم، چراکه میدانم چهره ما را تلویزیون به مردم نشان داده است و از ما خوش سیماتر و خوش صداتر بسیار وجود دارد. سوءتفاهم بهوجود آمده میتواند همچون سوءتفاهمی باشد که بین پدر و فرزند پیش میآید. ما همه بچههای سازمانیم، جایی نمیرویم و گرد این خانه میمانیم.
آیا رویکرد جدید سازمان صداوسیما میتواند شرایط این سازمان را بیش از پیش جلو ببرد؟
خوب است مردم بدانند یکی از زائران خیلی معمولی امامرضا(ع) آقای پیمان جبلی بودند که خیلی ساده به زیارت میرفتند. در گذشته وقتی رئیس سازمان صداوسیما به زیارت میرفت، همچون دیگر مسؤولان محافظانی داشتند اما آقای جبلی اینگونه نبود. من او را در روزهای حضورم در حرم امام دیدم. خیلی معمولی رفت و آمد و با مردمی که او را میشناختند گفتوگو میکرد.
رویکرد رئیس، معاون سیما، معاون فرهنگی و مدیران تازه منصوبشده سازمان صداوسیما این است جدا از اینکه فردی سلبریتی یا چهره باشد یا خیر، تنها با این معیار که حرفی برای گفتن داشته باشند با سازمان همکاری میکنند. این نوید و بشارت را میدهم که مدیریت جدید سازمان قصد دارد سوءتفاهمها را برطرف و افراد را برای همکاری دعوت کند.
تلویزیون از یک سو قصد دارد از قدیمیها که میتوانند دعوت کند و از سوی دیگر نمیخواهد خود را محتاج برخی سلبریتیها نشان دهد، که رویکرد بسیار خوبی است. رویکرد جدید این است که هرکس کار خوب میکند، باقی میماند و به سازمان دعوت میشود.
و کلام آخر…
کلام آخر این که ما برای ائمه و مناسبتهای مذهبی و معارفی باید صد چندان دیگر برنامهها تلاش کنیم. اینها برنامههایی هستند که صاحب و بزرگتر دارند، پس حتما و باید برایشان مطالعه کنیم. همانطور که در کلاسهای اجرا میگوییم، یک دقیقه صحبت در تلویزیون، یک ساعت مطالعه میطلبد. امیدوارم برنامههای مناسبتی برایمان عادی نشود، در بارگاه حرم امام رضا (ع) برنامه اجرا کردن عادی نشود. ما به بهانه تلویزیون آنجا هستیم و حالا که تلویزیون این منت را سر ما گذاشته و خداوند توفیق داده است که میتوانیم در آن مکان اجرا داشته باشیم پس مطالعه کنیم. این آنتن دست ما امانت است.
در سالهایی که جلوی دوربین نبودید، چه واکنشهایی از مردم میدیدید؟ آیا برخورد ناراحتکنندهای هم وجود داشت؟
در سالهای نبودنم از مردم غیر از نکورویی، نکوخویی و نکوگویی ندیدم. شاید از همکاران خودم رفتار بدی دیده باشم اما از مردم ندیدم. مردم محدود به چند کامنتگذار زیر پست اینستاگرام نیستند، بلکه طیف گستردهتری دارند. در دیداری که سال ۸۵ با رهبر معظم انقلاب داشتیم، فرمودند شما برنامه برای عامه مردم تهیه نمیکنید، بلکه برای عموم مردم تهیه میکنید. عموم مردم از یک خرد جمعی برخوردارند، سعی کنید کلامتان را دستچین کنید و به آنها بدهید. حضور دوباره من در تلویزیون بسیار خوب بود و چقدر خوب که با ولایت حضرت
امام رضا (ع) همآغاز شد.
باران از محرم دوباره میبارد
ابوالفضل حاجتمند از تهیهکنندههایی است که ید طولایی در تولید برنامههای مناسبتی و مذهبی دارد. او این روزها مشغول تدارک و آماده کردن محتوای برنامه باران برای محرم است. برنامهای که به گفته این تهیهکننده دنبال نگاه و فضای تازهای در حوزه تولیدات مذهبی است. از ماجرای حضور فرزاد جمشیدی بهعنوان مجری در ادامه این گزارش میخوانید.
از بازگشت دوباره فرزاد جمشیدی شروع کنیم. چه شد که او را برای این برنامه انتخاب کردید؟
بعد از تجربه برنامه «سحر» شبکه خراسان، به دنبال ساخت برنامه خیلی بهتری بودم که از برنامه قبلی خیلی جلوتر باشد. پس از پیشنهادی که برای دهه کرامت و ساخت برنامه باران شد، گزینه اولم برای اجرا فرزاد جمشیدی بود. در این مسیر علاوه بر همکاریهای گسترده آقای بامروتنژاد، مدیر شبکه دوی سیما، مرکز ارتباطات و رسانه آستان قدس رضوی نیز برای این همکاری بسیار مشتاق بود و پیگیریهای لازم را انجام داد.
پیش تولید برنامه باران از چه زمانی آغاز شد؟ آیا به غیر از مجری از نیروهای بومی هم استفاده کردید؟
بعد از برنامه سحر شبکه خراسان، مرکز ارتباطات و رسانه آستان قدس رضوی به من پیشنهاد ساخت برنامه دهه کرامت را داد. در ابتدا چون از برنامه قبل خیلی خسته بودم، قبول نکردم اما کمکم آیتمهایی را آماده کردیم که داشته باشیم، البته این آیتمها به نام برنامه باران ضبط نشد. نام باران برای برنامه دهه کرامت حدود یک هفته یا ۱۰ روز پیش از شروع برنامه قطعی شد و از آیتمهایی که آماده داشتیم در برنامه استفاده کردیم. خواست خود حضرت رضا(ع) بود که توفیق دادند این کار پیش برود.
تقریبا از هر نیرویی که در مشهد بود و میتوانست با ما همکاری کند، استفاده کردیم و تقریبا نیمی از عواملمان بومی و نیمی دیگر از تهران بودند.
در ادامه این برنامه قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
برنامه باران با تدبیر مدیر شبکه دو و مرکز ارتباطات و رسانه آستان قدس رضوی بهصورت هفتگی، چهارشنبههای امام رضایی را برای مردم به نمایش در میآورد. اتفاقی که قرار است با همان رویکردی که کارمان را آغاز کردیم، ادامه داشته باشد. در این برنامه سراغ افرادی میرویم که ارتباط قلبی ویژهای با امام رضا(ع) برقرار کردند، از خادم خاص حرم گرفته تا زائر و مهمانی که حرفهایی برای گفتن دارد.
با توجه به اینکه بخشی از این برنامه روی آنتن رفت، از بازخوردی که از مخاطبان گرفتید هم بگویید. آنها چه نگاهی به این اتفاق داشتند؟
میزان مخاطبان قابل توجه بود. تمام سعی خود را کردیم که برنامه خوبی از آب درآید و مخاطب زیادی هم داشته باشد، یعنی هم سعی کردیم برنامهمان محتوا و هم فرم خوبی داشته باشد و محتوا را رسما در قالب فرم ریخته بودیم. همچنین این نکته که فرزاد جمشیدی پس از مدتها به تلویزیون برگشته بود، مردم را برای دیدن برنامه تشویق میکرد. او مطالعه زیادی برای هر برنامه داشت و کتابهای زیادی درباره موضوع و مهمانهای برنامه میخواند. مثلا هرروز یک حدیث از امام رضا (ع) را علاوه بر اینکه میخواند، معنی و تفسیر میکرد و حتی روایتهایی هم برای آن مییافت.
شما یک برنامه با نام «سر سحر» در ماه مبارک رمضان روی آنتن شبکه استانی خراسان داشتید، فکر میکنید تفاوت مخاطب استانی و سراسری تا چه اندازه است؟
من علاوه بر شبکههای استانی در شبکههای مختلف کار کردهام، اما تفاوت مخاطب استانی با مخاطب کشوری بسیار زیاد است. خوشبختانه برنامهای که در شبکه خراسان تهیه کردیم همچون برنامه باران، مخاطب خیلی خوبی داشت.
فاصله گرفتن از کلیشهها بهخصوص در برنامههای مناسبتی از اتفاقات دیگری است که باید به آن توجه ویژهای شود. شما برای این ماجرا چه کردید؟
بررسی کردیم برنامههایی که در این مناسبتها مثل دهه کرامت پخش میشوند، چه چیزهایی دارند که ما آنها را نداشته باشیم یا نواقص بعضی از برنامهها برای ما قابل حل باشد. در هر قسمت از برنامه سعی کردیم قصهای را روایت کنیم یا خادمی را برای مردم به نمایش بگذاریم که خیلی دیده نشده باشد. مثلا در برنامه اولمان در خدمت یکی از قدیمیترین خدام نقارهزن حرم یعنی پسر آقای شکوهی بودیم یا شب بعد با ساعتساز یا آشپز حرم گفتوگو کردیم و آنها از خدمت خود میگفتند که بهنظرم خیلی شیرین شده بود.
همچنین در همه قسمتها از شاعر و مداح متفاوت و گزینشی که خیلی خوب اما کمتر دیده شده بودند، استفاده کردیم. این نگاهی است که به دنبال حفظ آن هستیم.
منبع: ضمیمه قابکوچک روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد