کجا میتوان یافت، در کدامین اندیشکده برجستهای میتوان مشاهده کرد؛ فیلسوف یا پژوهشگر... یا تحلیلگر معروفی را که بگوید: چگونه یک ملت بزرگ و تاریخدار، در مدار تولید «اندیشهای طلایی و بزرگتر از سرزمین و جغرافیای ملی خویش» قرار میگیرد یا هیجانی عظیم و غیرقابل پیشبینی به سوی شکوهی جهانی، سرودخوان بهپیش میرود و فتح بام فردا و فرداها را با قدرت زمزمه میکند و فرش زیبای سرخفام پیروزی و عزت را زیرپای تاریخ پرغیرت یک ملت پهن میکند که هر تاریخ پرغیرت، نیازمند زیبایی درخشنده آن است: فرش سرخفام راهپیمایی نسل ظفرمندان تا یگانه صبحگاهِ تاریخی طلوعِ امپراتوری گلهای مقاومت «ملت حسینی».
در اینجا هرگز نباید به صدای خیانتپیشگان فیلسوفنما و اندیشههای پرکین و پرکذب همیشه دشمن و همیشه فریبکار توجه نمود و پنجره خلوتخانه ذهن و قلب را به روی امواج همیشه سیاه آنها نیمهباز گذاشت...!
خیانتپیشگان فیلسوفنما، بزرگترین دشمن امروز ایران و بیرحمترین چاقوکشان علیه چهره فردای ایران هستند. باید به فرش سرخفام برگشت و از «راهپیمایی» تاریخی ستایش کرد و از شبکه جهانی حرملهها غفلت ننمود. «اربعین» هزاران دشمن دارد و هزاران «حرمله» بی «وطن» و بی «تاریخ» و بی «روح» که بر پشت تیربار رسانههای نابودگر شخصیت تمدنی ایران، نشستهاند و هیچ هدفی جز شکستن و بازشکستن این شخصیت قدرتمند و مصمم ندارند و روزانه به هزاران نقطه و هدف، شلیک رسانهای میکنند تا هر مفهوم «درخشنده» را بینور و تاریک سازند و هر مفهوم «اشتیاق» را از تبدیلشدن به یک «شوق» زنده، ناتوان و ضعیف نمایند!
اما بیهیچ مقدمهای در این بازار بزرگ جدال رسانهای و کشتار بیرحمانه ارزشها و شوقهای ایران و ایرانی، یک صدای تازه برخاست و یک «سلام نوسازیشده» چونان کبوتر سفید و مهربانی در کوچههای این بازار شلوغ به پرواز درآمد و در هر نقطهای که فرود آمد، دیدنیترین چهره و شنیدنیترین صدای آن «کوچه» و «محله» گشت و به این ترتیب هزاران محله در برابر این «سلام نوشکفته احساسات ملی»، احساس «هستی قدرتمندانه» پیدا کرد و سخنگفتن با «غرور» و با «غیرت» را ترانه همیشگیاش ساخت.
اما در برابر زلزله نگاههای شگفتزده و مبهوتگشته، چشم همیشه نگران و سردرگم روزگار رسانههای جدالگر، یک حقیقت درخشنده را دید!
یک سفینه بلورین هزار بادبان، با هزار پرچم آوازخوان را که در محلهها، بازارها و در میدانهای خاورمیانه بیانتها و بیشب و روز میچرخد و نقش «سلام...» را با کلمات تازه نقاشی میکند و به همه هنرمندان، آشکار میگوید و به همه بینندگان، با آواز پرچمها اعلام میکند که خاورمیانه، یک آسمان دارد و یک زمین! و یک «فرمانده»؛ تنها و تنها یک «فرمانده» همچنان که با «کلمات» بهزودی نقاشی خواهد شد؛ «یک سلام پرقدرت»، «یک سلام باغیرت» و «یک سلام پیشرونده» این است: ترانه سیاسی و آخرالزمانی همه خاورمیانه. آسمان زیبایی با یک «سلام» زنده شده و به پرواز درآمده.