۱- سعید روستایی با اولین فیلم بلند خود، «ابد و یک روز» در سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر خوش درخشید و نوید حضور یک سینماگر اجتماعی را داد. اما در روز اختتامیه وقتی برای گرفتن جایزهاش به بالای سن دعوت شد و بیتفاوت و حتی با اندکی بیاحترامی از جلوی مقامات و بزرگان سینمایی که در ردیف اول سالن نشسته بودند، بدون حتی نیمنگاهی رد شد تا به بالای سن برود (قطعا فیلم آن روز قابل دسترسی است)، گفتم: «جوان خوشاستعداد اندکی بیادب!» شاید گفته شود خوشحالی ناشی اولین حضور پرقدرت ذوقزدهاش کرده بود. اما کم از این اولین حضورهای پرقدرت و خیرهکننده ندیده بودیم. اما این جوان مغرور که با اولین حضورش توفیقاتی به دست آورد فراموش کرد که احترام بزرگان، اولین گام موفقیت است. بزرگانی که صاحب آن جشنوارهاند و او اگر بر صحنه میدرخشد تردید نباید کرد که پشتیبانی و حمایت همان بزرگان را داشته است. اما خوب جوانی است و غرور و سر پر باد.
۲- سعید روستایی در اختتامیه سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر وقتی برای دریافت جایزه بهترین فیلم از نگاه مخاطبان برای فیلم «متری شیش و نیم» رفت، پشت میکروفن گفت: «دستم رو داغ میکنم دیگه درباره یک قشر فیلم بسازم» (منظورش نیروی انتظامی بود. حتی خاطرم هست که گفت: حتی اگر یک نیروی انتظامی از پشت دوربینم رد بشه...). اما همچنان فراموش کرد که اگر آن روز و امروز بر صحنه میدرخشد نه فقط توان و همت و پشتکار و استعداد اوست، بلکه این بستر و این آرامش مدیون حضور و تلاش شبانهروزی کسانی است که برای امنیت و آرامش این کشور پرقدرت ایستادهاند و حتی اگر لب به اعتراض گشودند که تصویر درستی از آنها بر پرده نقش نبسته باید آن را میپذیرفت. این اولین بار نبود که فیلمی درباره یک قشر اجتماعی ساخته شده بود و اعتراض آن قشر را به دنبال داشت. حتما اهالی سینما، فیلم «شوکران» بهروز افخمی و اعتراض پرستاران را به یاد داریم. پس زبان عذرخواهی یکی از آداب اخلاقی است، حتی اگر به ظاهر باشد. زبان خوش داشتن، از اصول اخلاقی است. به قول خودتان برای این مردم فیلم میسازید اما به آنها بیاحترامی میکنید.
۳- سعید روستایی در نشست مطبوعاتی فیلم «برادران لیلا» در هفتادوپنجمین جشنواره فیلم فجر و بعد از کلی حاشیه که عوامل فیلم تا آن روز درست کرده بودند، گفت: «ترجیح میدهم فیلمم توقیف شود تا سانسور». و آنقدر این جمله را محکم گفت که انگار دلش میخواست حتما این اتفاق بیفتد. توقیف فیلم یکی از برگهای برنده عوامل سازنده برای فروش بالای فیلم است.
۴- دیروز سازمان سینمایی خبر از عدم صدور پروانه نمایش فیلم داده و دلایل را بر خلاف بسیاری از موارد، شفاف ذکر کرده است. تهیهکننده و کارگردان فیلم مراحل قانونی حضور در جشنواره را رعایت نکرده و اصلاحات وارده را نیز اعمال نکردهاند. اینکه حالا چرا جواد نوروزبیگی، تهیهکننده فیلم گفتوگو میکند و از توقیف فیلمی که درباره مشکلات مردم ساخته شده مینالد و میخواهد مسوولان سازمان سینمایی تجدیدنظر کنند و از اهالی سینما کمک میخواهد و سعید روستایی در صفحه اینستاگرامی خود نوشته: بیشتر از این مرا نسوزانید. تحقیر نکنید و... بیشتر پروپاگاندا مظلومنمایی است.
ضمن اینکه به نظرم رسید در جایگاه یک معلم شاید بد نباشد به این سینماگر جوان چند نکته بگویم: آقای روستایی، ورود به یک عرصه حرفهای اگر با رعایت آداب اخلاقی و حرفهای و قانونی همراه نباشد، استمرار حضور ما را تضمین نخواهد کرد. اثر شما خلاقانهترین اثر ممکن از ازل تا به ابد، اما شما وقتی ماندگار خواهید شد که به واسطه اخلاق حرفهایتان معتبر شوید. فخرفروشی و غرور برای موفقیت کف روی آب است. چه کسان و آثاری که روی همین کف آب ماندند و خیلی زود از یادها رفتند. ولی برای ماندگارشدن باید در مکتب بزرگان شاگردی کرد؛ شاگردی از جنس شاگردی اخوانالصفا. یک بار سری به فتوتنامههای بزرگان این سرزمین، از اهالی همان جمع اخوانالصفا بزنید. در آداب فتوت، هیچ فن و تکنیکی مهم نیست که اخلاق مهم است.
آقای روستایی، وقتی سرخوشانه به جشنوارههای بینالمللی میروید غیر از شوآفهای عکاسی و رژه مقابل دوربینها کمی به حال و احوال آن مردمان نگاه کنید. کمی به قانونمداری نگاه کنید. کمی به عرق ملی آنها بیندیشید. در همان فرانسهای که شما و عوامل فیلمتان لب به اعتراض علیه کشورتان گشودید، حفظ منافع ملی برای تکتک افراد، حرف و هدف اصلی است. کمی با سینماگران فرانسوی که احیانا با آنها حشر و نشر پیدا میکنید درباره اعمال قانون در کشور فرانسه صحبت کنید. کمی درباره مجازات عدم رعایت قوانین صحبت کنید. کمی درباره چارچوبهای ساخت فیلم و اثر هنری گپ بزنید تا بدانید که هیچ کشوری به هنرمندانش اجازه نمیدهد از حمایتهای کشور بهرهمند شود و بعد آب در آسیاب غریبه (حتی نمیگویم دشمن) بریزد. شاید بد نباشد بدانید که فرانسویها عاشق آمریکا هستند، آمریکا سرزمین موعودشان است. اما همین فرانسویها قوانین جدی برای اکران فیلم غیرفرانسوی و خصوصا آمریکایی دارند. چرا؟ چون منافع ملی آنها با حضور فیلمهای آمریکایی در تضاد قرار میگیرد و همه سینماگران خود را ملزم به رعایت مرزهای فرهنگی خودشان میدانند. حالا شما بروید در ینگه دنیا و فریب ظواهر را بخورید و شمشیرتان را علیه کشورتان بکشید و بعد بیایید از سوختن و گداختن ناله سر دهید. تا زمانی که به بزرگان خود احترام نگذارید و مرزهای فرهنگی کشورتان را حفظ نکنید، هیچ سوختنی شما را اعتلا نخواهد داد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: