آینده سینمای ایران در آینه آمار و ارقام

چرا سینمای سالنی مرده است؟

گفت‌و‌گوی «جام‌جم» با مونا فرجاد و بهروز نشان، بازیگر و تهیه‌کننده فیلم «پسران دریا»

فیلمسازی برای نسل امروز، سرمایه‌گذاری کلان می‌خواهد

یکی از مهم‌ترین حسرت‌های سینمای ایران در این سال‌ها کم‌فروغی و بی‌رونقی فیلم‌های کودک و نوجوان و فاصله بعید این آثار با نمونه‌های درخشان و خاطره‌انگیز د‌هه‌های ۶۰ و ۷۰ است. فیلم‌های این سال‌ها به لحاظ جذابیت و ماندگاری و به‌ویژه بهره‌مندی از عنصر خیال، نشانی از شکوه و زرق‌و‌برق آثار سال‌های دور ندارند.
کد خبر: ۱۳۷۰۰۱۴
نویسنده علی رستگار - گروه فرهنگ و هنر
به گزارش جام جم آنلاین، نه فیلم‌های «درباره کودک و نوجوان» این سال‌ها ارج و قرب آثار درخشان کانون پرورش فکری را دارد و نه فیلم‌های «برای کودک و نوجوان» جایگاه فیلم‌های محبوب و پرطرفدار گذشته را. گاهی هم که فیلم خوبی، چون «پسران دریا» به کارگردانی مشترک افشین هاشمی و حسین قاسمی‌جامی ساخته می‌شود و حتی پروانه زرین بهترین فیلم جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان را به‌دست می‌آورد، در اکران، عاقبت‌بخیر نمی‌شود و سهمش تنها تک‌سئانس‌هایی در پرت‌ترین ساعت‌ها در تعداد محدودی سالن سینماست. در میزگرد و گفت‌و‌گویی با مونا فرجاد، بازیگر نقش اصلی و بهروز نشان، تهیه‌کننده پسران دریا از مصائب اکران و مسائل سینمای کودک و نوجوان در این سال‌ها و این چند وقت اخیر حرف زدیم؛ بازاری دربست در اختیار بزرگ‌تر‌ها که حرف بچه‌ها در آن خریدار ندارد.

خانم فرجاد چطور شد بازیگر پسران دریا شدید؟

سال ۹۹ بود که آقای حسین قاسمی‌جامی به آقای افشین هاشمی پیشنهاد بازی در یک فیلم نیمه‌بلند را داد. آقای هاشمی رفت و قصه را خواند و تصمیم گرفت دوباره آن را بازنویسی کند، یعنی همان اپیزود اول فیلم پسران دریا (لوچو) که قصه‌اش در شمال می‌گذشت. همان‌موقع آقای هاشمی گفت که قرار است اپیزود دیگری هم به این فیلم اضافه و آن را به فیلمی بلند تبدیل کنیم، یعنی همین اپیزودی که من در آن بازی کردم.

تلفظ اپیزود دوم فیلم چیست؟

رگاگ اسم همان نان محلی است که من در فیلم پخت می‌کنم. رگاگ ترکیب آرد و آب و ذره‌ای نمک است که به‌صورت لایه خیلی نازکی در یک سینی خیلی داغ می‌گذارند و گاهی مقداری سس ماهی یا تخم‌مرغ هم به آن اضافه می‌کنند و با حرارت بالا آن را می‌پزند. برخلاف تصور اولیه‌ام، نان واقعا خوشمزه‌ای است که اگر گذرتان به کیش و هرمزگان افتاد، حتما آن را امتحان کنید.

یعنی الان بلد هستید آن را بپزید؟

بله، برای بازی در فیلم آن را یاد گرفتم و همه کار‌هایی که موقع پخت نان در فیلم انجام می‌دهم، درست است. مدتی قبل از فیلمبرداری هم لهجه جنوبی یاد گرفتم. کار آموزش لهجه‌ام را خانم زارعی به‌عهده داشت که از بومی‌های منطقه و اهل میناب بود و به همین دلیل لهجه مینابی را به من یاد داد. تقریبا همزمان با یادگرفتن لهجه هم هماهنگ کردند برای یادگرفتن پخت رگاگ پیش خانمی بروم که دقیقا در همان حجره‌ای کار می‌کرد که شخصیت من در فیلم نان می‌پخت. پخت این نان کار آسانی است، به‌شرطی‌که آدم تمرین زیادی داشته باشد. چون آقای هاشمی به من می‌گفت باید طوری یاد بگیری که بدون این‌که به سینی نگاه داشته باشی، بازی و زندگی کنی. مثل رانندگی که بعد از مدتی به ناخودآگاه تبدیل می‌شود. در تمرینات چند باری دستم سوخت، اما بالاخره یاد گرفتم.

سئانس‌ها و سالن‌های فیلم و ساعت نمایش آن در تعداد اندکی از سینما‌ها ناامیدکننده است و به همین دلیل فیلم تا اینجا فروش ناچیزی داشته. این نشان می‌دهد در سینمای ما حتی فیلمی که در جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان برنده پروانه زرین بهترین فیلم می‌شود هم تضمینی برای اکران مناسب ندارد. به‌عنوان تهیه‌کننده با چه امید و انگیزه‌ای به تولید این فیلم‌ها دست می‌زنید؟

بهروز نشان: حقیقت این‌که ما دست از کار نمی‌کشیم. درباره پسران دریاتن‌ها دو سه روز قبل از اکران آن در سینما‌ها به ما خبر دادند. یعنی چهار روز طول کشید دی‌سی‌پی بکشیم و نسخه مناسب سینما‌ها را به شهرستان‌ها بفرستیم. ضمن این‌که فیلم ما وسط دو تعطیلی اکران شد و تا می‌آییم جان بگیریم، تعطیلات دیگری از راه می‌رسد و فضای تبلیغاتی را از دست می‌دهیم. حتی سینما فرهنگ به‌عنوان سینمایی که فیلم‌های کودک و نوجوان نمایش می‌دهد و جشنواره هم در این سینما برگزار شده، یک سئانس هم فیلم ما را پخش نکرده و فیلم‌های دیگری نمایش می‌دهد. به‌نظرم باید برای پخش و اکران فیلم‌های فرهنگی و کودک و نوجوان فکر جدی کنند. این وضعیت اکران شایسته فیلمی که سه جایزه در جشنواره کودک گرفته، در چند جشنواره جهانی شرکت داشته و حضور موفقی را در بازار فیلم کن تجربه کرده، نیست. ما مجموع عوامل فیلم برای این‌که پسران دریا فیلم خوبی شود، هر کاری می‌توانستیم انجام داده‌ایم، اما بحث اکران تخصص ما نیست و نیاز به حمایت مناسب دستگاه‌های متولی همچون ارشاد، وزارت ورزش و جوانان، شهرداری و آموزش‌و‌پرورش داریم.

فرجاد: نقش آموزش‌و‌پرورش در حمایت از این فیلم‌ها خیلی مهم است. مثلا می‌توانند هماهنگ کنند و دانش‌آموزان را به تماشای این فیلم ببرند.

فیلم‌های کودک‌ونوجوان در سال‌های دور به‌خوبی از عنصر خیال استفاده می‌کردند، بااین‌که امکانات سینمای دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به اندازه امروز نبود و سینما به لحاظ تکنیکی این‌قدر پیشرفت نداشت. چرا سینمای کودک ما از خیال و فانتزی گریزان است؟

فرجاد: تولید این فیلم‌ها بودجه کلانی می‌خواهد. آن‌موقع اینترنت و فضای‌مجازی نداشتیم که این‌قدر بازی‌های رایانه‌ای وجود داشته باشد. بچه‌های امروز در گیم‌هایی با فضا‌های سه‌بعدی خودشان را در فضا‌های دیگری مجسم می‌کنند. اگر بخواهیم برای بچه‌های این نسل آن خیال را در فیلم‌ها به‌وجود بیاوریم، هزینه‌های کلانی می‌خواهد. دلیل موفقیت فیلم‌های خارجی در این زمینه چیست؟ برای این‌که سرمایه‌گذاری‌های کلانی انجام می‌دهند و فضا‌های جذاب و فانتزی می‌سازند، اما این امکان در سینمای ایران و با سرمایه‌گذاری تهیه‌کننده بخش خصوصی فراهم نیست، آن‌هم وقتی هیچ حمایتی از او نمی‌شود. ضمن این‌که ساخت این فیلم‌ها به کار‌های تحقیقاتی نیاز دارد و باید دید بچه‌های این نسل چه موضوعاتی را دوست دارند. بچه‌های امروز مثل ما نیستند که با «پاتال و آرزو‌های کوچک» شاد شوند. ما با همان بیرون‌آمدن غول‌کوچک از داخل یک کره جغرافیایی شاد می‌شدیم، اما بچه‌های امروز در دنیای دیگری سیر می‌کنند.

نشان: با وجود همه این کم‌وکاستی‌ها و نبود حمایت‌ها، به نظرم اگر بتوانیم فیلمی بسازیم که حرف روز کودک‌ونوجوان را بزند، حتما با استقبال روبه‌رو می‌شود. ضمن این‌که پیشینه درخشان ما در این حوزه هم می‌تواند کمک‌کننده باشد. کاری که آقای ایرج طهماسب و گروه‌شان در مجموعه «کلاه‌قرمزی» می‌کردند، هنوز هم جواب می‌دهد.

فرجاد: هنوز کار‌های خانم مرضیه برومنرا همه دوست دارند. یادتان هست چقدر با کپل «شهرموش‌ها» کیف می‌کردیم؟ یکی از معضلات ما در سینمای کودک این است که من آدم‌بزرگ می‌خواهم براساس دیدگاه‌های خودم برای بچه‌های این نسل تصمیم بگیرم و تولیدمحتوا کنم.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
سهم پزشکان سهمیه‌ای

ضرورت اصلاح سهمیه‌های کنکور در گفت‌وگوی «جام‌جم»‌با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت

سهم پزشکان سهمیه‌ای

نیازمندی ها