اسناوندی سال گذشته به همراه همسرش برنامه «دعوت» را در ماه رمضان داشت و این روزها فعالیت بیشتری در رادیو دارد.
از جمله برنامه «خونه زندگی» که صبحها از رادیو سلامت پخش میشود و همچنین برنامه «استودیو هشت» که یک برنامه گفتوگو محور در رادیو نمایش است. با او درباره فعالیتهای اخیرش همکلام شدیم که در ادامه میخوانید.
با اینکه اجرای برنامههای بسیاری را برعهده داشتید اما شما را بیشتر با «ترانه باران» میشناسند. «ترانه باران» نخستین اجرای شما در زمینه موسیقی است؟
اولین اجرای حرفهای من «یه عصر طلایی» شبکه ۵ به تهیهکنندگی مجتبی احمدی بود. اما در حوزه موسیقی میتوانم بگویم اجرای «ترانه باران» برایم متفاوت بود. من هفت سال بدون وقفه مجری این برنامه بودم و رفاقتی که با گروه سازنده این برنامه داشتم باعث شد خودم را فرزند شبکه «شما» هم بدانم. به همین دلیل سعی میکردم در هر سری آن را متفاوت اجرا کنم.
میتوان گفت شما با اجرای این برنامه به موسیقی علاقهمند شدید.
البته موسیقی را دوست داشتم ولی این برنامه باعث شد خیلی عمیقتر به موسیقی فکر کنم و الفبای موسیقی را یاد بگیرم. همچنین سراغ سنتور بروم و نواختن آن را یاد بگیرم. گرچه از کودکی به دف و سنتور علاقه بسیاری داشتم اما این برنامه باعث شد درباره موسیقی محلی اطلاعات بیشتری کسب کنم و با کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند، بیشتر آشنا شوم و با آنها گفتوگو کنم.
گفتید که سعی میکردید در هر سری اجرایی متفاوت داشته باشید. منظورتان چه تفاوتی است و چه میکردید که برنامه به تکرار نیفتد؟
به هر حال هر برنامهای که سالها روی آنتن باشد، برای ادامه نیازمند ایدههای تازه است. من هم به عنوان مجری برنامه سعی میکردم در هر دوره ایدهای داشته باشم. مثلا در یک دوره، نمایش زنده اجرا میکردم. یا اینکه در دورهای دیگر اجرای فانتزی داشتم یا سعی میکردم هر برنامه را با خواندن شعر آغاز کنم. یک دورهای پیامک محور بودم یا کتاب میخواندم. بنابراین تا جایی که امکان داشت تلاش میکردم اجرایم به تکرار نیفتد.
اما این روزها بیشتر در رادیو فعالیت دارید. به خصوص برنامه «استودیو هشت» که به خاطر گفتوگوهای چالشی که دارید، در همین چند قسمت توانسته مورد توجه شنوندهها قرار گیرد.
بله من رادیو را دوست دارم. مثلا هفت سال است که در رادیو سلامت برنامه «خونه زندگی» را دارم که در این برنامه یک نمایش رادیویی را به صورت زنده اجرا میکنم. ماجرا درباره یک خانواده است که دختری به نام نرگس دارند که این دختر در طول این هفت سال بزرگ شده و خودم که ازدواج کردم، نرگس هم ازدواج کرد (میخندد) بارها این برنامه، پرشنوندهترین برنامه رادیو سلامت شد. اما درباره «استودیو هشت» که در رادیو نمایش اجرا میکنم هم باید بگویم یک برنامه اجتماعی گفتوگو محور و میتوان گفت مجله فرهنگی، هنری اجتماعی است که بسیار برنامه متفاوتی در رادیو نمایش است. در این برنامه من و مصطفی امامی و خانم خامهیار اجرا میکنیم. مثلا در برنامه قبل با مجید توکلی یکی از عوامل مجموعه «مهمونی» صحبت کردیم و یکی از چالشها این بود که خودتان اجازه میدهید بچهها «مهمونی» را تماشا کنند؟ یا اینکه چرا عدهای به شخصیت بچه انتقاد دارند؟ بنابراین گفتوگوهای این برنامه چالشی است. در این برنامه ما به موضوعات روز فرهنگی، اجتماعی و هنری میپردازیم.
پس این برنامه هم برای شما تجربه متفاوت وتازهای است؟
بله تجربهای خوب و متفاوت است. اما من گوینده رادیو جوان بودم که با فرزاد حسنی برنامهای را به مدت چهار سال داشتم که به سبک زندهیاد منوچهر نوذری کار میکردیم. منظورم برنامه صبح جمعه با شماست. بنابراین در این مدت سعی کردم تجربههایی جذاب و متفاوت کسب کنم.
گویا در رادیو برای شما فرصت بیشتری برای کسب تجربیات متفاوت وجود دارد تا تلویزیون.
میشود گفت فضاهای متنوعتری را توانستهام در رادیو تجربه کنم. البته شاید فضای مالی خاص و ویژهای برای کسانی که در این رسانه کار میکنند نداشته باشد، اما برای من مثل دانشگاه است و مدام در حال یادگیری و کسب تجربه هستم. چون احساس میکنم هر روز که پشت میکروفون مینشینم، چیزی به داشتههای من افزوده میشود. چون خودم را به روز نگه میدارم و با آدمهای مختلف در حوزههای مختلف صحبت میکنم.
میتوان گفت رادیو برای مجریها شبیه به کار تئاتر برای بازیگران است. به نوعی تجربیات رادیو برای مجریها پشتوانه ارزشمندی محسوب میشود.
بله دقیقا. من توانستهام تئاتر را هم تجربه کنم. البته تئاتری نیستم. هرچند دقیقا حسی که در تئاتر برای بازیگر وجود دارد، در رادیو هم برای من وجود دارد. بسیار جای خوبی برای یاد گرفتن و تجربه کردن است. در تئاتر و رادیو خیلی چیزها میتوان آموخت.
شما هم در رادیو فعالیت میکنید و هم تلویزیون. چطور مدیریت میکنید که در رادیو اجرای تلویزیونی نداشته باشید و در تلویزیون هم اجرای رادیویی؟
کار بسیار سختی است و باید آن را درست مدیریت کرد و من هم برای اینکه تفاوتهای بسیاری بین این دو فضا وجود دارد، تلاش میکنم در اجرا و گویندگی تمرکز داشته باشم و اجراهایم شبیه به هم نشود.
چون به هر حال در گویندگی تنها ابزار ما صداست. ضمن اینکه ما در رادیو خیلی به سکوت قائل نیستیم اما در گفتوگوی تلویزیونی باید گاهی این سکوت را در اجرا باید داشته باشیم تا مهمان صحبت کند.
فکر میکنم بین رادیو و تلویزیون هم اولویت شما رادیو است.
بله رادیو برای من حکم اکسیژن را دارد. انگار که میتوانم در رادیو به راحتی نفس بکشم و روحم تازه میشود. رادیو خیلی حس و حال خوب و صمیمی دارد.
من مجری مولفم
این اواخر نویسندگی برنامه «نامیرا» را برای شبکه دو داشتم و سال گذشته هم سردبیر و سرپرست نویسندگان برنامه «دعوت» بودم. سردبیر برنامه «لیموترش» هم بودم. بازیگری را هم تجربه کردم اما اولویت من اجراست و من مجری ای هستم که مولف است. بازیگری برای من خیلی جذاب است البته در این مدت چند پیشنهاد بازیگری را هم رد کردم. چون فضای زندگی شخصیام و زندگی مشترکم و رادیو به گونهای بود که تمرکز لازم را برای بازیگری نداشتم. البته برای شبکهسه سریالی کار کردم که به زودی قرار است پخش شود.
زینب علیپور طهرانی - گروه رسانه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد