کارشناسان معتقدند رفع بحران خشکسالی ایران با بازگشت به سیستم باستانی قنات‌ها و مرمت و احیای آنها امکان‌پذیر خواهد بود

عملیات نجات با تکیه بر قنات

تشنه وسط کویر

درست در مرکز ایران؛ در قلب اصفهان، در عمق کویر فلات ایران به نام اردستان، فاجعه‌ای در حال رخ‌دادن است؛ فاجعه‌ای که از یکی دو دهه پیش کلید آن زده شده و حالا بیش از هر زمانی چهره هولناک آن آشکار گشته است؛ فاجعه خشک‌شدن مزارع گندم و جو و باغ‌های انار و انجیر و مهاجرت گروه‌گروه مردم از سرزمین آبا و اجدادی.
کد خبر: ۱۳۶۳۸۱۸

اینجا مهاباد است؛ سرزمینی تاریخی با قنات‌ها و چشمه‌های بسیار در دل کویر اردستان اصفهان که از حدود 20 سال پیش آرام‌آرام آب قنات‌ها و چشمه‌هایش راه کج کرد به سمت کارخانه‌ای در نطنز؛ کارخانه‌ای آب‌بر که شرط تولیدش، مکیدن شیره جان زمین است؛ مکیدن منابع آبی که از شهرستان مهاباد اردستان در همسایگی نطنز می‌جوشد و راهی مناطق پایین‌دست می‌شود.

تشنه وسط کویر

صدها و شاید هزاران سال جوشش آب از دل زمین؛ از دل قنات‌ها و چشمه‌های مهاباد، رهاوردش مزارع طلایی و باغ‌های سبز و پرمحصولی بود که با خودش بخشی از تمدن کویر را پایه‌گذاری کرد، تنها اما در دو دهه اخیر احداث یک کارخانه فولاد در شهرستان نطنز در مجاورت مهاباد، تیشه به ریشه تمام این سرسبزی و برکت و تمدن زده و آنها را به نابودی کشانده است.

اینجا در دل طبیعت بکر و کویری مهاباد هنوز صدای آب جاری و زنگوله دام‌ها و چهچهه پرندگان در گوش جان آدمی می‌نشیند و سراسر وجود آدم را پر از آرامش می‌کند.

این اما یک روی سکه زندگی در مهاباد است؛ روی دیگر آن مزارع و باغ‌های خشک و سوخته و خانه‌های خالی از سکنه‌ای است که صاحبان آنها مجبور به ترک زندگی و زمین آبا و اجدادی شده‌اند و آنها هم که مانده‌اند نگران آوارگی فرداهای نیامده هستند؛ فرداهایی که به‌سرعت از راه می‌رسد و همین اندک آبی که قطره‌چکانی به آنها می‌رسد هم تمام شود و آنها بمانند و زمین‌های سوخته و دام‌های تلف‌شده از تشنگی و دست‌های خالی.

علی بهرامی، کشاورز 80ساله مهابادی است که به ما می‌گوید از حدود هشت سال پیش شاهد کاهش جدی آب قنات‌ها و چشمه‌های منطقه و کاهش عمق آب چاه از 100 تا 150 متر است. نبود آب به گفته بهرامی، یعنی وزش توفان و خاک و گردوغباری که چند سالی است گاه‌وبیگاه چادری تیره روی خانه‌ها و باغ‌ها و درخت‌های نیمه‌خشکیده می‌کشد و نفس‌کشیدن را سخت‌تر می‌کند.

«در سال‌های نه‌چندان دور مهاباد با باغ‌های انجیر و انار و مزارع پنبه و جو و گندمش مثل نگینی رنگارنگ در دل کویر اصفهان می‌درخشید. از 10 الی 15 سال پیش به این طرف اما دیگر هیچ محصولی روی این خاک زرخیر به بار نمی‌نشیند.»

اینها را عباس بهرامی، دیگر کشاورز مهابادی می‌گوید و دلیل آن را بستن چشمه باباحاجی و قنات 2000ساله منطقه و کج‌کردن مسیر آبراهه به سمت کارخانه فولاد عنوان می‌کند.

محمود ساغرجاه، باغدار 75ساله هم درد و گلایه کم‌ندارد: باغ‌های ما از سر همین چشمه باباحاجی شروع می‌شد و تا دوردست‌ها در پایین‌دست گسترده بود. آب هم از همین‌جا از دل زمین می‌جوشید و راهی مزارع و باغ‌های پایین‌دست می‌شد. حالا که مدتی است قنات‌ها خشک شده و جلوی چشمه را بسته‌اند، نه‌تنها باغ‌ها و مزارع خشک شده که جابه‌جای منطقه در حال فرونشست است. خانه‌ها ویران و خالی از سکنه شده و از 120 نفر سکنه این منطقه، فقط سه چهار نفر باقی مانده‌اند. پیش از این هر 10 دنگ آب برای یک رعیت بود. دو لنگه آب می‌آمد و پس از طی 40 کیلومتر به مزارع و باغ‌ها می‌رسید. حالا اما حتی یک شیشه آب هم نمی‌توان از چشمه‌ها و قنات خشکیده آب برداشت. کارخانه‌های فولاد و سنگ‌بری و ... در حال بلعیدن همه آب‌های زمین مهاباد هستند؛ قنات به‌دلیل حفر چاه‌های بالادست توسط مالکان صنایع خشک شده و عمق چاه‌های قنات که در گذشته در 30 متر به آب می‌رسید، حالا به 150متری در دل زمین رسیده است.

ما درست وسط یک باغ انار سوخته و خشکیده ایستاده‌ایم و کشاورزان پیر و خسته و دل‌شکسته گرداگردمان ایستاده‌اند؛ باغی که انگار آتش به دامنش افتاده از فرط سوختگی. کاظم اشرفی، پیرمرد 80 ساله مهابادی مالک همین باغ انار است و به جمع‌مان اضافه می‌شود؛ سیه‌چرده است، با صورتی آفتاب‌سوخته و چروکیده و دلی بسیار سوخته‌تر و ما این دلسوختگی را وقتی می‌فهمیم که می‌گوید: کارخانه فولاد، باغ انارم را خشک و زندگی‌مان را نابود کرد، من آن کارخانه و مالکش را حواله کرده‌ام به حضرت‌عباس(ع)

یک بی‌تدبیری غیرقانونی که باعث مهاجرت هزاران نفر شده است

چند سالی است که صدای ترک برداشتن و شکستن استان اصفهان به گوش می‌رسد؛ اصفهانی که حیاتش به حیات نیمه جان زاینده رود بسته است.

حالا تصور کنید در این استان بی‌آب کویری، صنایع آب بری مثل کارخانه فولاد احداث شود؛‌ صنایعی که برای سرپا ماندن چاره‌ای جز بلعیدن همان اندک آب قنات‌ها و چشمه‌های کویری ندارد؛ آبی که البته از سال‌های دور حقآبه مزارع ، باغات و عامل پیدایش تمدن ناحیه کویر بوده است.

احداث کارخانه فولاد در نطنز سال‌هاست چنین نقشی ایفا می‌کند؛ نقش بلیعدن آب شهرستان اردستان و منطقه مهاباد در بالادست و خشک کردن ریشه حیات در آن سرزمین.

محمد درویش، رئیس کرسی محیط زیست یونسکو که برای همراهی کارزار فعالان اجتماعی و محیط زیستی مهاباد اخیرا به آن منطقه سفر کرده،‌ می‌گوید مسؤولان کارخانه فولاد نطنز حقآبه خود و طبیعت را به شکلی کاملا عادلانه تقسیم کرده‌اند! به این ترتیب که یک لوله بزرگ روی چشمه حاجی بابا نصب کرده و تمام آب آن را از طریق لوله و کانالی به سمت کارخانه هدایت کرده‌اند و سهمی برای طبیعت و مردم منطقه از چشمه باقی نگذاشته‌اند.

نادر ضرابیان، کنشگر محیط زیست هم در حالی که دو دستش را در آب زلال چشمه فرو برده و یک مشت آب برمی‌دارد، می‌گوید: زیبایی حیرت انگیز اینجا باورنکردنی است، چه حیف که به بهانه توسعه این حیات و زیبایی به‌سرعت در حال نابودی است و عجیب آن‌که رودخانه‌ای که مایه حیات و حق این طبیعت بکر است، برخلاف تمام قوانین دنیا به مالکیت یک فرد و صنایع دلخواهش درآمده و کسی پاسخگوی این اتفاق عجیب و تلخ نیست.

فقط مردم و فعالان محیط زیستی از ماجرای غریبی که دامن نطنز و اردستان و مهاباد را گرفته گلایه‌مند نیستند، حجت الاسلام احسان ا... برزگر، امام جمعه مهاباد هم با تلخی به ما می‌گوید با یک بی‌تدبیری بزرگ، صنعت آب‌بری چون کارخانه فولاد که باید نزدیک دریا و دریاچه احداث شود در مظهر قنات مهاباد و چشمه‌های منتهی به مهاباد احداث کرده‌اند تا پیامدش بشود خشکی باغات و مزارع و کوچ 3000 نفر از جمعیت 6000 نفری مهاباد.

مجوز توسعه صنایع در بطن یک منطقه خشک و پرچالش

حمیدرضا تاملی - فرماندار اردستان: در ماجرای احداث کارخانه فولاد نطنز که آب مورد نیازش را از آبخوان‌های شهرستان مجاور یعنی اردستان و به‌ویژه مهاباد تأمین می‌کند، سه بحث مطرح است: اول سرنوشت قنات 2000 ساله و ثبت ملی شده مهاباد که حیات شهر مهاباد بسته به حیات آن است و طبق قانون، هرگونه تصرف در این قنات و حریمش غیرقانونی و جرم است، حال آن‌که فعالیت کارخانه فولاد نطنز موجب تخریب و آسیب رسیدن به این اثر ملی شده که مراجع قضایی باید درباره آن اظهار نظر و تصمیم گیری کنند.

دوم، احداث و استقرار یک صنعت به‌شدت آب بر در یک منطقه کویری و خاستگاه زایش آب منطقه و همچنین در دل طبیعت کوهستانی و بی‌نظیر کرکس است که از نظر هر آمایشگر سرزمینی، غریب و غیرقابل قبول است و مسؤولان وقت که مجوز احداث کارخانه را دادند، باید اکنون در مقابل تخریب‌های غیرقابل جبران آن پاسخگو باشند.

سوم، بارگذاری جدید صنعتی در سال 99 در منطقه است که باوجود همه چالش‌ها، مشکلات و خشکسالی ایجاد شده در مهاباد به مالک اجازه گسترش و توسعه صنایع آب بر خود را می‌دهد.

این درحالی است که همین حالا هم از 120روستای اردستان، 70روستا با تانکر آبرسانی می‌شود و آبی برای آبیاری باغات و مزارع باقی نمانده، در چنین شرایطی پرسش این است برچه اساس سه مجوز توسعه صنعتی دیگر درمنطقه داده شده است.

تابع و مجری تصمیم مراجع قضایی هستیم

محمد ظریفی - فرماندار نطنز: ما تمام تلاشمان را کرده‌ایم و خواهیم کرد که این ماجرا به دور از حواشی باشد و از نظر حقوقی و قضایی حل و فصل شود و در این مسیر درست پیش برود.

کما این‌که حدود سه ماه پیش هم طی یک نشست تخصصی مفصل در این خصوص با حضور همه مسؤولان ارشد نهادهای مربوط در سطح استانی، مردم مهاباد ، مالک مجتمع فولاد و ... برگزار کردیم.

در این نشست مصوبات خیلی خوب و مناسبی داشتیم، مسیر پیگیری حقوقی موضوع هموار شد و اتفاقا موکلان مردم شریف مهاباد هم موافق پیگیری قضایی ماجرا بودند و بر این موضوع اصرار داشتند و ما هم استقبال کردیم و هم‌اکنون پرونده در مراجع قضایی در حال پیگیری است.

اساسا جایگاه نهادهای اجرایی در این موضوع، صرفا کمک به مراجع قضایی برای تصمیم‌گیری دقیق‌تر و بهتر است و باتوجه به صالحه بودن قوه قضاییه درنهایت هر تصمیمی دستگاه قضا بگیرد، باید ملاک عمل باشد.

فاطمه مرادزاده - ایران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها