در روزهای اخیر، رسانههای وابسته به حزب دموکرات در آمریکا به ارائه گزارشها و تحلیلهای گوناگونی با محوریت بروز اختلافات عمده میان بایدن، جمهوریخواهان و حتی برخی دموکراتها بر سر مذاکرات وین و پروسه احیای برجام رویآوردهاند. بر این اساس، رسانهها به سخنان برخی سناتورهای دموکرات مخالف توافق هستهای و احیای آن، مانند باب منندز و بنکاردین استناد میکنند. مواضع سلبی سناتورهای جمهوریخواه مانند لیندسی گراهام، تد کروز و تام کاتن نیز بهصورتی پررنگتر در رسانههای غربی انعکاس پیدا میکند.
یکی از اصلیترین دلایل رویکرد رسانهای کنونی از سوی غرب، القای «پیچیده سازی روند احیای برجام» و «محدود بودن قدرت امتیازدهی دولت بایدن» در مذاکرات وین است. به عبارت بهتر، کاخ سفید در یک بازی سیاسی-رسانهای که صورت و ظاهری کاملا واقعی دارد، تلاش میکند به بهانه وجود اختلافات عمده در میان طرفداران و مخالفان آمریکا در قبال مذاکرات وین از پذیرش برخی تعهدات و بایستهها در روند احیای این توافق سرباز زند. این بازی، در سال ۲۰۱۵ میلادی و در دوران ریاست جمهوری اوباما نیز از سوی کاخ سفید مورد استناد و توجه قرار گرفت: جایی که مناقشه دولت پیشین آمریکا و سناتورهای ناراضی از انعقاد این توافق مورد استناد دائمی رسانهها قرار میگرفت.
در نقد و بررسی این روند باید تاکید کرد رویه فنی-حقوقی بازگشت آمریکا به برجام براساس قانون بازنگری توافق هستهای ایران (INARA) صورت خواهد گرفت. این روند حقوقی، یک روند ایجابی نیست. بهعبارت بهتر در صورت اعلام توافق نهایی از سوی دولت آمریکا، اصل بر تصویب آن است مگر آنکه اکثریت مطلق مجلس نمایندگان و سنا (دوسوم کنگره) با احیای برجام مخالفت کنند. با توجه به ترکیب مجلس نمایندگان و سنا، چنین مسالهای در عمل ناممکن است. بنابراین، دولت بایدن خود نیز به خوبی میداند که اساسا مانعی در مسیر احیای برجام در کنگره وجود ندارد. در چنین شرایطی بزرگنمایی اختلافات موجود در آمریکا، مصداق نوعی نشانی انحرافی محسوب میشود.
بدیهی است بزرگنمایی اختلافات و شکافهای داخلی در آمریکا بر سر احیای توافق هستهای، نوعی عملیات تاکتیکی با هدف بر هم زدن تمرکز تیم مذاکرهکننده هستهای و دستگاه دیپلماسی کشورمان در مذاکرات وین (با هدف عبور از مطالبات بر حق جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات) محسوب میشود. از زمان آغاز مذاکرات وین در دوران ریاست جمهوری بایدن، شاهد تلاش واشنگتن و تروییکای اروپایی در خصوص غلبه بخشی عوامل فرامتنی و بیرونی بر مولفههای متنی و حقوقی _ فنی بودهایم. حتی پس از خروج افرادی مانند ریچارو نفیو معمار تحریمهای ضدایرانی و دن شاپیرو، سفیر سابق آمریکا در تلآویو از تیم مذاکرهکننده هستهای این کشور، این روند به قوت خود باقی مانده است. اصلیترین دلیل در خصوص این بازی نخنما، دستان خالی ایالات متحده در ابعاد فنی، حقوقی و راهبردی مربوط به خروج از برجام و احیای مجدد آن است.
حنیف غفاری دبیر سرویس بینالملل / روزنامه جام جم