شعر فارسی، علمدار فرهنگ، تمدن و هویت تاریخی و تا قرنها تنها رسانه فرهنگساز در تاریخ ما بوده است. شعر امروز نیز روشنترین آینهای است که میتوانیم انسان ایرانی را تمام و کمال در آن ببینیم. از دیگر سوی، در آوردگاه جهانی، دست بالای ما باز شعر است و جهان، ایران و ایرانی را به شاعرانش میشناسد.
دوران معاصر و بهخصوص سالهای منتهی به پیروزی و بعد از پیروزی انقلاب، یکی از دورههای درخشان تأثیرگذاری و تاثیرپذیری شعر را شاهدیم و اگر بخواهیم تصویری از ایران و ایرانی در این دوران و تحولات اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی این سرزمین نشان دهیم، باز شفافترین آینهای که میتواند این تصویر را به ما بازتاب دهد، شعر است.
گرچه تکوین اصلی شعر انقلاب مربوط به دوران بعد از انقلاب اسلامی است و امروز شعر انقلاب به تعریف روشنی رسیده است و میتوان مؤلفههای آن را برشمرد، اما قطعا زمینههای شکلگیری آن به سالهای قبل از پیروزی انقلاب برمیگردد. شاعران انقلابی مانند سیدعلی موسویگرمارودی، حمید سبزواری و طاهره صفارزاده بعد از انقلاب هم حضور درخشانی در این عرصه داشتند و شاعرانی مانند شفیعیکدکنی هم اگر به مجموعه شعرهایش بهخصوص «درکوچهباغهای نیشابور» توجه کنیم شعرش بهواقع تمامی شعر مقاومت و انقلاب است. اینها سرمشقهایی برای شاعران انقلاب بودهاند و بر شعر انقلاب و جریانسازی آن تأثیر گذاشتند.
با این حال، شعر انقلاب با میراث گرانسنگ شعر فارسی همریشه است، اما شاید بشود ریشههایش را در دوران پس از انقلاب مشروطه و جریانهای بعد از آن جستوجو کرد، ولی در دهههای منتهی به انقلاب اسلامی، جریان شعر سیاسی و انقلابی مبتنی بر دیدگاههای توحیدی زمزمههای خود را آغاز کرد و در آستانه پیروزی انقلاب در موقعیتی قرار داشتیم که میراث گرانسنگ و تجربههای دهههای اخیر شعر فارسی همگی آماده بهرهمندی شدند و با شور و شعور انقلاب اسلامی درمیآمیختند و زمینه را برای گسترش بیسابقه شعر در ابتدای انقلاب اسلامی فراهم کردند. شعر در دوران انقلاب بهشدت مردمی شد و در میان نسل جوان چه در مقام شاعر و چه در مقام مخاطب گسترش عجیبی پیدا کرد. ما اصلا تعبیری به نام شعر جوان را در مراودات ادبی قبل از انقلاب نداشتیم و این تعبیر بعد از انقلاب وارد حوزه نقد ادبی شد. امروز شعر انقلاب بیشترین حضور را در بزنگاههای انقلاب در این ۴۰ سال داشته است و بیشترین تاثیر را از انقلاب و افقی که فراروی مردم ما قرار داده است، پذیرفته و باز بیشترین تاثیر را بر فضای هنری انقلاب گذاشته است و میتوان گفت شعر علمدار، سخنگو و ترسیمکننده افق و الهامبخش هنر انقلاب بوده است.
البته این را هم اضافه کنیم که تصور بسیاری بر این است که شعر انقلاب، صرفا به معنای جانبداری از تمام حوادث انقلاب و تعریف و ستایش آن است، اما شعر، یکی از منتقدترین هنرهای ما بوده است و بیشترین اعتراض را نسبت به ناکارآمدیها در شعر میبینیم و صدای اعتراضها در برابر نابسامانیها را همیشه از حنجره شاعران شنیدهایم.
مصطفی محدثیخراسانی شاعر / روزنامه جام جم