مروری بر سابقه داوران جدید برنامه استعدادیابی شبکه۳

میزبانان تازه «عصرجدید»

گزارش پشت‌صحنه سریال «پلاک ۱۳» همراه گفت‌و‌گو با عوامل و بازیگران سریال

داستان‌های ساکنان پلاک ۱۳

احتمالا با ماجراها و شخصیت‌های مجموعه «پلاک ۱۳» آشنا هستید؛ مجموعه‌ای به کارگردانی آرش معیریان و تهیه‌کنندگی سلیم ثنایی که در ژانر طنز ساخته شده و بیشتر موضوعات آن درباره نقش بیمه در زندگی است و از شبکه سه پخش می‌شود.
کد خبر: ۱۳۵۶۹۰۵

به گزارش جام جم، همزمان با پخش سریال، تصویربرداری آن نیز در حال انجام است و خانواده‌هایی که پیش‌برنده داستان‌های این سریال هستند، ممکن است در نوروز هم مهمان خانه‌های ما باشند. از این‌رو به پشت‌صحنه این مجموعه رفته و گزارشی از روند تولید آن تهیه کرده‌ایم و با کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگران سریال گفت‌و‌گویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

دورخوانی فیلمنامه زیر آلاچیق

انتهای مرادآباد، باغ اردیبهشت مکانی است که ماه‌هاست گروه تولید این مجموعه در آنجا سکونت داشته و مستقر هستند. یک باغ باصفا و ساختمان‌های بزرگ و چشم‌انداز زیبایی که سعی شده از همه نقاط این لوکیشن برای این سریال استفاده شود. به محض ورود با آلاچیقی مواجه می‌شویم که در برخی قسمت‌ها شاهد حضور شخصیت‌های اصلی در آن بوده‌ایم. با مدیر تولید این پروژه برای بازدید از لوکیشن راهی می‌شویم. به‌گفته او بالای ۹۰ درصد این لوکیشن بازسازی شده است. هوا سرد است اما هر‌کدام از بازیگران نقطه‌ای از این باغ وسیع را برای مرور فیلمنامه انتخاب کرده‌اند. سامان دارابی در این سکانس با هیبت بابامراد بازی دارد و گریم شده به‌ همراه نگار عابدی در حال دورخوانی فیلمنامه با هم در آلاچیق هستند. حسین رفیعی هم درحال قدم زدن در باغ و فیلمنامه خواندن است. همه برای سکانس بعد آماده و وارد منزل مهسا و شهاب می‌شوند. از آنجایی که این سکانس مربوط به خواب مهساست از دود اسپند استفاده می‌کنند. سه دوربین در نقاط مختلفی که کارگردان می‌گوید قرار می‌گیرد و با اشاره معیریان، کار آغاز می‌شود.

 

آرش معیریان: گل را زدیم

چطور شد که پس از مدت‌ها ساخت فیلم‌های کمدی در سینما، خواستید در تلویزیون هم کمدی کار کنید و سریال «پلاک ۱۳» را بسازید؟

آن هم در شرایطی که کار کمدی ساختن در تلویزیون با سینما کاملا متفاوت است. شاید به‌زعم عده‌ای ورود به حوزه طنز در تلویزیون سخت یا چالش‌برانگیز باشد اما برای کسی که هیچ ادعایی اولا در فیلمسازی ندارد و صرفا بابت عشق و علاقه‌اش جذب این حرفه شده اتفاقا کار کردن در تلویزیون و در حوزه طنز با معیارها و خطوط قرمز به‌شدت جذاب است. من به‌شخصه معتقدم که هر مدیومی با هر ضابطه و قانونی برای هر کارگردانی که عاشق حرفه‌اش باشد جذاب است.

به‌خصوص در این شرایط که مردم به‌قدری دغدغه و مشکلات معیشتی دارند که سخت می‌خندند؟

بله دقیقا همین‌طور است. اولا از این‌که این افتخار نصیبم شد برای شبکه سه کار کنم به‌شدت راضی هستم و از میزان همراهی و دلسوزی و پشتیبانی‌شان تشکر می‌کنم و خوشحالم این اتفاق افتاده است. به‌هر حال در همه جای دنیا چه در حوزه سینما و چه حوزه تلویزیون بالاخره ضابطه و قاعده‌ای دارند. من هم از آن جنس کارگردان‌هایی نیستم که اهل نق زدن و غر زدن باشم، چون معتقدم یا کارگردان می‌پذیرد که وارد عرصه‌ای شود و شیرجه‌ای در استخری بزند یا نمی‌پذیرد. اگر پذیرفت باید خودش را با آن شرایط وفق بدهد؛ طوری‌که خروجی قابل‌قبول باشد. خوشبختانه ما روزی ۱۷- ۱۶ دقیقه مفید گرفتیم و در این کوران سرعت و سرما و گرما و شرایط این لوکیشن کار را جلو می‌بریم. اگر مطلع باشید ما در دی‌ماه جزو پرمخاطب‌ترین سریال‌های تلویزیون بودیم. تلاش کردیم با شرایطی که در تولید و سرعتی که در ضبط داریم، دچار افت کیفیت نشویم.

برای این‌که مخاطبان را با خود همراه کنید و قصه‌ها به‌روز باشد، فیلمنامه همچنان به‌روز نوشته می‌شود؟

بله. من همیشه می‌گویم اگر چند نکته را در اجرا رعایت کنیم به اصطلاح گل را زده‌ایم که با توجه به بازخوردهایی که از پروژه گرفتیم گل خود را زده‌ایم. تلاش و همت جمعی وجود داشته باشد برای خنداندن مردم با رعایت چارچوب‌های سالم و ضوابط پخش که رضایت شبکه پخش‌کننده را هم به همراه داشته باشد و این یعنی گل زدن.

البته که مردم خودشان طناز شده‌اند و خنداندن آنها کار بسیار مشکلی شده است.

در حوزه شخصی‌سازی، طنز ساختن کار بسیار سختی شده است. شما وقتی با مدیوم تلویزیون رو‌در‌رو می‌شوید باید به این فکر کنید که مخاطب شما هر لحظه می‌تواند یک بچه ۶- ۵ ساله یا حتی پیرمرد و پیر‌زن ۸۰ ساله باشد. ما هر روز که سر صحنه می‌آییم بالاخره یک جماعت ۷۰- ۶۰ نفره هستیم و هر‌کدام خانواده‌هایی داریم از سطح و میانگین سنی مختلف. وقتی با رضایت خانواده یکی از این بچه‌ها طرف می‌شویم، احساس می‌کنیم آن سلیقه جمعی را با طیف‌های متنوع راضی کرده‌ایم و این لطف خداست.

انتقادها ما را دلسرد نمی‌کند

سلیم ثنایی، تهیه‌کننده درباره شکل‌گیری این سریال می‌گوید: بعد از برنامه‌های «دوربرگردون» و «فرهنگ ترافیک» که با این شبکه کار کردم قرار شد برنامه‌ای را با محوریت فرهنگ‌سازی کار کنیم. بنابراین من طرحی را به شبکه سه ارائه دادم اما درنهایت به این نتیجه رسیدیم که در قالب مجموعه نمایشی کار کنیم. چون میزان تاثیرگذاری بیشتری به نسبت یک برنامه تلویزیونی دارد. بنابراین یک سال طول کشید و جلسات متعددی در این زمینه داشتیم تا این‌که به «پلاک ۱۳» رسیدیم. سال‌ها بود که قالب ۹۰ شبی و سیتکام خوبی در تلویزیون کار نشده بود و ما می‌خواستیم این شبکه را در تلویزیون احیا کنیم. بنابراین با سختی‌هایی که می‌دانستیم این نوع کارها دارد اما انجامش دادیم.

وی در ادامه درباره انتقاد برخی رسانه‌ها نسبت به ضعیف بودن سریال توضیح می‌دهد: به هر حال طبیعی است کاری که بعد از چند سال با گروه جوان و جدیدی انجام می‌دهید با انتقادهایی مواجه می‌شود که گاهی انتقادها سازنده است و بخشی هم این‌گونه نیست. اما هیچ‌کدام از انتقادها باعث دلسردی ما نشد. البته گاهی ناراحت‌کننده بود؛ چون بعضی از نقدها دور از انصاف است. چون شرایط تولید را نمی‌دانند و برخی قضاوت‌ها شخصی بوده. یا نسبت به کارگردان بوده یا بازیگران یا حتی نویسنده و تهیه‌کننده و شبکه سه اما به‌نظر من موفقیت زمانی است که بتوان از شرایط سخت عبور کرد. ما با توجه به نوع کاری که انجام می‌دهیم و زمانی که داریم به‌نظرم کار قابل‌قبولی ارائه داده‌ایم. ما شرایط سختی داشتیم که تحمل کردیم. اغلب همکاران ما در این سریال کرونا گرفتند و در حال حاضر هم دستیار یک سریال روی تخت بیمارستان است اما ما دست از تلاش برنداشتیم. شما فکر کنید ما یک گروه ۷۰-۶۰ نفری هستیم اما به‌دلیل کرونا در دوره‌ای از کار با یک بازیگر و روی هم با ۱۰ نفر سریال ساخته می‌شد ولی کار را با همت همکاران تعطیل نداشتیم. خاطرم هست ما به روزی رسیدیم که فقط یکی از بازیگران اصلی را داشتیم و بنابراین فیلمنامه را بر آن اساس می‌نوشتیم و کار می‌کردیم. یعنی بر‌اساس موجودی‌هایی که داشتیم، فیلمنامه می‌نوشتیم. چون تعهد پخش داشتیم.

ثنایی درباره تغییر برخی سکانس‌ها نیز بیان می‌کند: ما سکانسی داشتیم که در آن یک نفر داخل آب استخر می‌افتد و او را نجات می‌دهند. اما به‌علت سرما حدود ۷۰ سانت آب استخر یخ زده بود و در عمل نمی‌شد این سکانس را کار کنیم. بنابراین آقای معیریان پیشنهاد داد از روی درخت بیفتد و آن سکانس را تغییر دادیم.این پروژه در یکی از سخت‌ترین شرایط ممکن جلو رفت و مهم‌تر این‌که ما با تمام شرایط باید روزی ۲۰ دقیقه ضبط می‌کردیم. وی درباره پخش سریال در ایام نوروز هم می‌گوید: از آنجایی که کار با استقبال مخاطبان مواجه شد، ما در نوروز هم روی آنتن هستیم و سریال ادامه خواهد داشت. اما شرایط کمی فرق می‌کند؛ هم بازیگران جدیدی به کار اضافه می شوند و هم تنوع لوکیشن خواهیم داشت. از طرفی برای این‌که به‌موقع به آنتن برسیم گروه دیگری را به کارگردانی آقای شهاب عباسی به کار اضافه خواهیم کرد که همزمان و در امتداد هم دو گروه تولید کنند.

نگار عابدی از بازی در نقش مهسا می‌گوید

بعد از سال‌ها باز هم تلویزیون طنز نودشبی ساخته که طنز موقعیت است و قرار نیست مردم را با جملات اینستاگرامی بخنداند. از تجربه بازی در این سریال بگویید و این‌که چطور ترغیب به حضور در این سریال شدید؟

واقعیت این است که در درجه اول نام آرش معیریان در این کار باعث شد بیشتر به آن فکر کنم. دیگر این‌که انتخاب من در کارهای کمدی و درام به‌گونه‌ای است که در هر دو زمینه به یک میزان حضور داشته باشم. چون دوست دارم همه گونه‌ها را تجربه کنم و همه اینها سبب شد که تنها با خواندن شش قسمت از فیلمنامه که آماده بود‌، تصمیم به پذیرفتن این کار بگیرم. البته به من حق انتخاب داده شد که بین دو شخصیت یکی را برگزینم که من مهسا را بیشتر دوست داشتم و انتخاب کردم. به این دلیل که با تمام کارهایی که تا‌کنون بازی کرده بودم متفاوت بود.

تفاوتش در چه چیزی بود؟

مهسا می‌خواهد زرنگی کند و باهوش و زبل به‌نظر بیاید، در‌حالی‌که بر‌خلاف گمان خودش ساده‌لوح است. مهسا در قسمت‌های اول معرفی شد که به‌ گمان من این معرفی خیلی خوب و به‌یاد‌ماندنی بود و همین نظر مرا جلب کرد و با استفاده از این پایه‌گذاری درست، ایده‌هایی به ذهنم رسید. هر بار ایده‌ای تازه به ذهنم رسید آن را با نویسندگان در میان گذاشتم و آنها هرکدام را مناسب می‌دیدند، می‌پذیرفتند. از‌جمله دو‌قطبی بودن مهسا که باعث می‌شود دو لحن و رفتار کاملا متضاد داشته باشد یا این‌که از قشر خاصی از جامعه و به نوعی روان‌پریش است و هر بار که عصبی می‌شود شهاب به او قرص‌هایش را می‌دهد.

چطور سعی می‌کنید کاراکتر مهسا را شیرین بازی کنید که به مرز لوس شدن نرود؟

نکته این است که من مهسا را شیرین یا به اصطلاح عامیانه، خنده‌دار بازی نمی‌کنم و گمان می‌کنم نکته در همین‌جاست، درست زمانی که بازیگر می‌خواهد به قصد خنداندن تماشاگر بامزگی کند، فاتحه نقش خوانده می شود! جالب است که این نکته در کارهای درام هم مصداق دارد. آنجا هم به‌جای این‌که بازیگر برای نقشی که ایفا می‌کند دل بسوزاند، بهتر است این کار را به‌عهده تماشاچی بگذارد.

با توجه به پلان سکانس‌های طولانی به نظر می‌رسد فضای تئاتر هم در این کار برایتان تداعی می‌شود.
همین‌طور است. در این دو سال گذشته که ناخواسته از صحنه تئاتر دور شدم هر وقت سکانس پلان‌های طولانی بازی می‌کنیم پر از شور و شعف می‌شوم و احساس می‌کنم روی صحنه تئاتر بازی می‌کنم. خب این احساس ناخودآگاه پیش می‌آید. گمان می‌کنم راهی است تا دلتنگی‌هایم برای صحنه را بر‌طرف کنم.

در قضاوت منصف باشیم

شهره سلطانی درباره سال‌ها دوری از فضای طنز می‌گوید: من بعد از سریال «ترش و شیرین» فکر می‌کنم در کارهایی از این‌دست بازی نکرده بودم؛ یعنی بعد از آن کار، سریال طنز بازی نکردم. البته در مجموعه «گرگ و میش» که یک ملودرام اجتماعی بود، نقش عمه فرخنده را بازی کردم و سعی کردم شیرینی هایی به نقش بدهم. همین که بیننده از تماشای بازی عمه‌فرخنده لبخند روی لبش می‌نشست را نقطه قوت می‌دانم. به همین دلیل وقتی این سریال به من پیشنهاد شد، من فقط شش قسمت از فیلمنامه را خواندم و برایم جذاب بود و لبخند زدم. به‌نظرم آمد طنز موقعیت خوبی دارد. حضور آقای معیریان هم برای من در پذیرش کار بی‌تاثیر نبود.

وی ادامه می‌دهد: با حضور آقای معیریان و اعتمادی که به ایشان داشتم، می‌دانستم این سریال سرانجام خوبی خواهد داشت. به‌هر حال هر کاری نقاط ضعف و قوتی دارد اما اگر بخواهیم منصف باشیم باید ببینیم در چه شرایطی چنین کاری ساخته شده و بعد قضاوت کنیم. در شرایط امروز که کرونا همه را درگیر کرده ما جان خودمان را کف دست‌مان گذاشتیم و مقابل دوربین رفتیم. اینجا هم که گازکشی ندارد و هوا سرد است و ما در شرایط سخت کار کردیم و گاهی روزی ۱۶- ۱۵ ساعت دور از خانواده کار می‌کردیم به این امید که مردم را لحظاتی از مشکلات و دغدغه‌هایشان دور کنیم و با خودمان همراه کرده و لبخند را روی لب آنها بیاوریم.

مخاطب سریال، فقط مردم تهران نیستند

حسین رفیعی از فعالیت بازیگری‌اش در این سال‌ها می‌گوید: اصولا من با بازیگری وارد تلویزیون شدم اما بعدا کار اجرا هم انجام دادم. متاسفانه از زمانی که اپلیکیشن‌ها و پلتفرم‌ها آمد خیلی از کارها دیده نمی‌شود. وی درباره کم‌کاری‌اش در بازیگری ادامه می‌دهد: من کم‌کار نیستم؛ چون در طول سال اقناع می‌شوم. زمانی که کار تصویر ندارم تئاتر کار می‌کنم یا اجرا می‌کنم. اتفاقا برای نوروز هم در آی‌فیلم برنامه‌ای را به نام «کاربلد» اجرا می‌کنم. بنابراین کم‌کار نیستم اما به‌هر قیمتی هر کاری انجام نمی‌دهم؛ ضمن این‌که معتقدم همه آدم‌ها باید یک‌جایی را برای بازنشستگی بگذارند.

رفیعی درباره بازخورد مخاطب توضیح می‌دهد: من فکر می‌کنم طنز ما طنز موقعیت است و لودگی نیست؛ ضمن این‌که مخاطب ما که فقط مردم تهران و آن افرادی نیستند که در فضای مجازی فعالیت می‌کنند. مخاطب تلویزیون همان عزیزانی هستند که در روستاها زندگی می‌کنند و علاقه‌ای به فضای مجازی ندارند و هنوز لباس‌های محلی‌شان را می‌پوشند و هنوز آداب و رسوم نوروز را برگزار می‌کنند. هنوز کنار خانواده‌شان غذا می‌خورند. بنابراین جامعه صرفا افرادی که در فضای مجازی حضور دارند، نیست. من هم افتخار دارم که برای چنین عزیزانی کار می‌کنم.

به چالش‌های مختلف علاقه دارم

سامان دارابی که در این سریال دو نقش شهاب و بابامراد را با دو گریم بازی می‌کند در این‌باره می‌گوید: از ابتدا قرار بود فقط نقش شهاب را بازی کنم اما به مرور که جلوتر رفتیم، به این نتیجه رسیدند نقش دیگری به کار اضافه شود و آن نقش بابا مراد بود. من هم سعی کردم با تمرین این نقش را شیرین و باورپذیر بازی کنم. امیدوارم مردم هم دوست داشته باشند.

وی در ادامه می‌افزاید: چون دو شخصیت متفاوت و با ویژگی‌های خاص خودشان هستند، هر دو را دوست دارم. آن هم بعد از بازی در یک کار پلیسی- امنیتی برایم جالب بود که طنز هم بازی کنم. فکر می‌کنم همه بازیگران چالش‌های مختلف را دوست دارند و از نقش‌های متفاوت استقبال می‌کنند. البته بیننده‌ها باید بگویند که چقدر خوب بودم و ‌کدام از نقش‌هایی را که تا به امروز بازی کردم خوب بوده و به دلشان
نشسته است.

زینب علیپور طهرانی/رسانه روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها