به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از فارس، دوست یابی یکی از مهمترین بخشهای زندگی ارتباطی و اجتماعی هر فردی است. هر کودکی در سنین مختلف یک تعداد دوست برای خود انتخاب میکند و با آنها ارتباط برقرار میکند. گاهی این دوست یابی به یکی از دغدغههای والدین و خانوادهها به طور جدی تبدیل میشود چرا که گاه بچهها در سنین متفاوت دوستهای خوبی برای خود پیدا نمیکنند و این تآثیرات زیادی در مسیر انتخابی آنها در بزرگسالی میگذارد.
تأثیر دوست گاهی بیش از تربیت خانوادگی است. حال شما ببینید آیا فرزندتان دوستان خوبی دارد؟
برخی خانوادهها این دغدغه برایشان پیش میآید که چه کار کنند فرزندشان از دوستانشان کار بد را تقلید نکنند یا حرف آنها روی فرزندشان اثر منفی نگذارد.
تقلید کردن یکی از مراحل مهم رشد کودکان، آموختن زبان، آموختن رفتارهای اجتماعی و رشد بچهها است. پس نمیتوانید عمل تقلید کردن را از بین ببرید.
نخستین نکتهای که در این زمینه باید بدانید این است که از چهار سالگی دوست یابی و دوست برای بچهها مهم میشود و از هفت سالگی دوست مهمتر از والدین در زندگی کودکان خواهد بود. پس دوست تأثیر مهمی در زندگی فرزندتان خواهد داشت.
شما به عنوان والدین باید قبول کنید که فرزندتان به دوستانش اهمیت بدهد، از آنها تقلید کند و حرفهای دوستانش برایش مهم باشد.
اما حال سوال این است که اگر فرزندتان دوست بدرفتار یا قلدری داشت، شما چه کار باید بکنید؟ چند نکته در این زمینه وجود دارد که با هم بررسی میکنیم:
۱-فرزندتان را برای دوستی با بچهای دعوا یا تنبیه نکنیدسعی کنید غیر مستقیم رابطه فرزندتان با این دوست بدرفتار یا مشکل دار را کم کنید، اما شرایطی فراهم کنید با بچههای دیگری دوست و صمیمی شود نه اینکه او را دعوا یا تنبیه کنید تا بیشتر به سمت آن بچه مورد دار کشیده شود.
۲-نسبت به برخی رفتارها بی توجه شویداگر فرزندتان رفتار بدی مانند جیغ کشیدن، دست در دماغ کردن یا کارهای بی خطر دیگر را یاد گرفت فقط یک بار به او توضیح دهید و بعد نسبت به آن کاملا بی توجه شوید.
در عوض به کار خوب فرزندان خوب توجه مثبت کنید و او را تشویق کنید. پس به جای دعوا برای رفتارهای بد، کارهای مثبت او را تقویت کنید.
۳-نصحیت نکنید اگر بچهای دیگر فرزند شما را را با حرف هایش ناراحت میکند، او را نصحیت نکنید که مثلا «محلش نذار، او حسود است، حرف هایش مهم نیست» احساس فرزند شما خیلی مهم است. سعی کنید به حرف هایش گوش دهید و با هم یک راه حل پیدا کنید تا چطور از شر این بچه رها شود.
برای بچهها در سنین بالاتر هم این مشکلات رخ مینماید، به ویژه در سنین نوجوانی، منتها خانوادهها باید آگاه باشند و با نوجوانشان ارتباط خوبی برقرار کنند هر چقدر که ارتباط والدین و بچه در سنین نوجوانی بهتر و قویتر باشد، اثرگذاری توصیههای دلسوزانه والدین بیشتر خواهد بود.
برخی والدین به اشتباه کارهای ضربتی و عجلهای انجام میدهند و به سرعت تمایل دارند که مثلا بچه شان ارتباطش را با فلان دوست قطع کند، این یک راه اشتباه است که نتیجه عکس میدهد از منظر کارشناسی چنین رفتاری نتیجه مثبت ندارد. یک رفتار هوشمندانه این است که کاملا با آگاهی جلو بروید، زمینه و بستر این قطع ارتباط را فراهم کنید، گام به گام پیش بروید و همه مخاطرات را در نظر بگیرید.
مهمترین راهکار در این زمینه این است که از یک شخص دیگر کمک بگیرید، فردی که اثر زیادی روی بچه شما دارد او را به فرزندتان نزدیک کنید تا خطرات رابطه اش با فلان شخص ناباب را برایش توضیح و او را آگاه کند. این فرد دیگر باید کسی باشد که روی فرزند شما نفوذ کلام داشته باشد تا باعث شود او گارد و حالت تدافعی نگیرد.
*ارتباط خوبی با فرزندتان برقرار کنیددر خانه میبایست زمینهای فراهم کنید تا فرزندتان بتواند اوقات خوبی با شما سپری کند و از بودن با شما و دیگر اعضای خانواده احساس لذت و شادی کند. وقتی بچهها در خانه احساس امنیت و حال خوب دارند کمتر تمایل پیدا میکنند بیرون از منزل دنبال حال خوب بگردند و ارتباطات خارج از منزل آنها کمرنگتر میشود.
در ارتباطات خارج از منزل فرزندان و دوستی او با دیگر اعضای فامیل و دوستانش میبایست کنترل و مراقبت داشته باشید البته نه به این معنی که او در جریان باشد که شما همه چیز را کنترل میکنید، بلکه منظور شناخت از کسانی است که با فرزندتان مرتبط و در تعامل هستند.
حتی میتوان با دوستان فرزندتان ارتباط خانوادگی برقرار کنید، آنها را با اعضای خانواده شان به خانه دعوت کنید یا به منزلشان بروید و اگر فرزندتان دوست دارد و میپسندد با آنها معاشرت کنید و آشنا شوید تا درک بهتری پیدا کنید مگر اینکه دوستی باشد که دچار آسیب یا مشکلی است و تمایلی به این برقراری ارتباط ندارد یا فرزند شما خودش تشخیص میدهد که نمیتواند با این دوست ارتباط خانوادگی با هم برقرار کرد در اینطور مواقع نیاز است که بچهها را از نتایج این ارتباط و عواقبش آگاه کنید.