مدیریت بحران شهید آبشناسان در شرق تهران مدتی است میزبان تیم سازنده شهرک رنگین کمان است. این گروه در سوله مدیریت بحران که به شهربازی برای بچهها تبدیل شده، دکور زدهاند و ضبط برنامه را در این سوله انجام میدهند. با راهنمایی نگهبانی این مرکز وارد سوله میشویم. با شهربازی کوچک و جمع و جور اما بانمکی مواجه میشویم که در کنارش دکور برنامه هم قرار دارد. هنوز ضبط برنامه آغاز نشده و به همین دلیل فرصت داریم تا گشتی در شهربازی بزنیم. سمت راست یک کشتی کوچک قرار دارد و مقداری بادکنک رنگی و بالای آن هم یک خانه درختی کوچک که یادآور دوران کودکی ماست. چون همه ما در کودکی رویای خانه درختی داشتیم برای بعضی از ما این رویا محقق شد و برای عدهای هم نه اما روبهرو را که نگاه میکنیم، تونل کوچکی هست که برای عبور و مرور ماشینهای برقی بچههاست. بالای تونل هم چراغ راهنمایی است که مدام رنگهایش تغییر میکند. کمی عقبتر را هم که نگاه میکنیم، یک دیوار سنگنوردی برای بچههاست که با رنگ بنفش پوشانده شده. سمت چپ را که نگاه میکنیم یک مغازه هست که در کنار میوههای رنگارنگ پلاستیکی، اجناس دیگری مثل قوطی کنسرو و بطریهای روغن هم میفروشد. این مغازه مربوط به آقای مغازهچی است که یکی از بازیگران آن نقش را بازی میکند. یک چرتکه کوچک هم روی میز قرار دارد که متعلق به این آقای همه چیز فروش است. کنار مغازه، یک سرای محله قاصدک هم بنا شده که بیشتر شبیه کلاس درس است. یک تخته سیاه دارد که با دیدنش کلی خاطرات دوران مدرسه در ذهن تداعی میشود و چند نیمکت و کتابخانه کوچکی که در بخشی از سرای محله قرار دارد. در همسایگی سرای محله هم خانه و کلبه عروسکهاست که همه وسایلش از ابعاد واقعی خیلی کوچکتر است و مربوط به عروسکهای انگشتی است. مثل گاز و یخچال و سینک ظرفشویی. در انتهای این شهرک دوست داشتنی و رنگارنگ یک درمانگاه هم هست که خانم درمانچی آنجا را میگرداند. روی دیوارها کلی پوستر درباره اندامهای داخلی انسان است و یک کیف کمکهای اولیه هم در گوشهای از درمانگاه قرار دارد. اطراف دکور برنامه هم علائم راهنمایی رانندگی در نقاط مختلف نصب شده که مربوط به شهربازی است.
بالای سرمان را که نگاه میکنیم یک پل معلق برای تفریح و هیجان بچهها قرار دارد که با پلههای چوبی و طناب درست شده و ظاهر هیجان انگیزی دارد، البته متعلق به شهربازی است و در این برنامه از آن استفاده نمیشود اما زمانی که ما برای گزارش در آنجا حضور داشتیم، یکی از دختربچهها مدام از مادرش میخواست اجازه بدهد از پل معلق بالا برود و بازی کند که اصرارش بینتیجه میماند. در مرکز شهربازی هم دکور «بازی خونه» و بستنی فروشی است. در زمین بازی تاب و سرسره، بادکنکهای رنگی، میز و صندلی کودک قرار دارد و کنارش یک بستنی فروشی است که دیوارش با بستنی طراحی شده و روی میز هم چند بستنی پلاستیکی قرار دارد. خلاصه اینجا همه چیزش آدم را به یاد دوران خوش کودکی میاندازد. داوود منفرد که نقش دایی را در این برنامه بازی میکند، روی چمن مصنوعی محوطه کشتی خوابیده و متنش را مرور میکند. امیرحسین انصافی هم در حال تمرین با موزیسین برنامه است و یکی از ترانههایی را که در برنامه اجرا میکند چند بار تمرین میکند و میخواند. کنار موزیسین هم میز صدا و کارگردان قرار دارد که ندا وفایی، کارگردان برنامه پشت آن نشسته است. در این بین یکی از بچههایی که در بخش نمایشی برنامه بازی میکند، از راه میرسد.
دختربچه دیگری همراه مادرش وارد لوکیشن میشود و متنش را میخواند و مرور میکند. کمکم عوامل از راه رسیده و هر کدام مشغول به کار خود میشوند. این برنامه با سه دوربین ضبط میشود که تصویربرداران دوربینهایشان را بررسی میکنند. نورپرداز هم نور دکور را بررسی کرده و آن را تنظیم میکند. مهرداد صباحی، آهنگساز برنامه است که موسیقی بخشهای مختلف برنامه را با تهیهکننده و کارگردان هماهنگ میکند. دو دختربچهای که برای بازی آمده اند از سر کنجکاوی از پلهها بالا رفته و سری به خانه درختی میزنند و آنجا کمی بازی میکنند. اینجا لباس بازیگران و دکور برنامه هم از رنگهای شاد در طراحی استفاده شده است. یکی از دوربینها را بالای پلهها قرار میدهند و دو دوربین دیگر در اطراف دکور. برای تصویربردارها نیز صندلی میگذارند که روی آن بروند و تصویر بگیرند.
روی کلاکتی که در دست یکی از عوامل هست نوشته شده قسمت ۳۶ را با موضوع فضای مجازی ضبط میکنند. همه چیز برای تمرین مهیا میشود. نکته جالب اینکه متن سرودی که قرار هست بازیگران بخوانند کنار یکی از دوربینها با خط درشت نوشته و نصب شده است. انصافی که نقش آقای آهنگچی را در این قسمت بازی میکند، در حال تمرین با بازیگران دیگر است. در این بخش رویای آقای آهنگچی را میبینیم که کنسرت برگزار کرده و در حال خواندن است. یک تور ماهیگیری زرد رنگ هم در دست دارد و بازیگران هم روی صندلیهای کودک نشستهاند و او را با چراغ دوربین تلفنهای همراهشان همراهی میکنند. خلاصه که فضای شاد و موزیکالی در استودیو حاکم است. در این بین عروسکگردان هم در حال آماده کردن عروسکهای «ناخدا» و «چی» برای آیتم بعد است. این عروسکها در گوشهای از دکور کنار بادکنکها قرار دارند که عروسکگردان، آنها را برداشته و موها و سر و وضعشان را مرتب میکند. در نهایت همه چیز مهیا میشود تا گروه ضبط این قسمت از برنامه را آغاز کنند. خاله قاصدک هم لباس پوشیده و گریم شده و متن به دست وارد دکور «بازی خونه»شده و با بازیگران صحبت میکند. در بخش دیگری از برنامه بازیگران با گوشیهای همراهشان بازی میکنند و متوجه ورود خاله قاصدک نمیشوند. در این بخش قرار است مضرات استفاده بیش از حد از فضای مجازی به بچهها گفتهشود. این بخش هم یکی دو بار توسط بازیگران تمرین میشود. هماهنگی نهایی انجام شده و با شمارش کارگردان ضبط برنامه آغاز میشود.
مریم وطنپور، تهیهکننده و خاله قاصدک این برنامه است که پیش از این هم تجربه اجرا در برنامههای کودک را داشته و در خصوص ویژگیهای این برنامه و تفاوتش با برنامه «رنگین کمان» میگوید: تلاش مدیریت شبکه پنج بر این مبناست که برند رنگین کمان را حفظ کنیم. چون سالهاست که این برنامه روی آنتن این شبکه میرود. البته رنگین کمان به صورت زنده روی آنتن میرود و «شهرک رنگین کمان» به صورت تولیدی پخش خواهدشد. ما برای اینکه پتانسیل برنامه رنگین کمان را حفظ کنیم شخصیتهای همان برنامه را وارد شهرک رنگین کمان کردیم که برای مخاطب شبکه پنج که بیننده رنگین کمان است، شخصیتها شناخته شده باشد. وی همچنین درباره تفاوت این دو برنامه ادامه میدهد: یکی از تفاوتهای این برنامه با رنگین کمان این است که فضای این برنامه بیشتر نمایشی است. یعنی هر قسمت چهار سکانس دارد که در هر سکانس یک موضوع را دنبال میکنیم. مجری رنگین کمان درباره موضوعات برنامه هم توضیح میدهد: بیشترین چیزی که در این برنامه مدنظر ما است، آموزش ساده درباره بحرانها به بچههاست. شاید دقت کردهباشید زمانی که با بحرانی مواجه میشویم همه انگشت اشاره را به این سمت میگیرند که چرا از کودکی این مسائل آموزش داده نمیشود. بنابراین تصمیم ما بر این بود که دست به دست هم بدهیم تا این بلا را مرتفع کنیم. اینکه به بچهها یاد بدهیم در مواجهه با بحرانها چطور از خودشان محافظت کنند. یعنی یاد بگیرند بهترین تصمیم را در کوتاهترین زمان بگیرند. وطن پور همچنین میافزاید: ما به بچهها غیر مستقیم و با زبان نمایش نکات مهم را آموزش میدهیم تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد. مثلا درباره نشت گاز صحبت میکنیم یا درباره سیل یا آلودگی هوا و... شرایط را هم برای بچهها به گونهای مهیا کردهایم که بتوانند در این مانورها شرکت کنند. از موسیقی هم استفاده کردیم تا با تکرار اشعار، مفاهیم مهم در ذهن بچهها بماند. چون من خودم مادر هستم و میدانم مانوس کردن بچهها با یک برنامه چقدر کار سختی است. البته که با رنگ و موسیقی و حرفهای شیرین میتوان بچهها را به برنامه جذب کرد. ضمن اینکه برنامه ساز باید به روز باشد و خواسته بچهها را در ساخت برنامه در اولویت قرار بدهد تا بتواند در جذب مخاطب کودک موفق شود. چون بچههای امروز با دوران کودکی ما بسیار متفاوت است و به همین دلیل کار کردن برایشان خیلی سخت است. این تهیهکننده درباره تعداد قسمتهای این برنامه هم میگوید: شهرک رنگینکمان در ۴۰ قسمت طراحی شده است. البته من دوست دارم این برنامه ادامه پیدا کند و فصلهای بعدی آن هم ساخته شود.
به توانایی بچهها بیشتر اهمیت بدهیم
مهیار مجیب یا همان عمو نیما سابق رنگینکمان که در این برنامه ایفاگر چند شخصیت است دراینباره نکاتی را بیان میکند:
فرصتطلب همهچیفروش: من در این برنامه نقش بستنیچی را بازی میکنم که به قول خودش هفت نسل است که بستنیفروش هستند. شخصیت دیگری که بازی میکنم آقای پستچی است که بسیار فرد مودب و اهل کار است و خیلی به نظم اهمیت میدهد. گریم این نقش بسیار متفاوت از گریم بستنیفروش است. یکی دیگر از شخصیتهایی که ایفا میکنم همهچیفروش است. مرد فرصتطلبی که دنبال این است مردم دچار مشکل شوند تا از آنها سوءاستفاده کند.
برند شبکه ۵: کار اصلی من کودک بوده و سالهاست در این زمینه فعالیت میکنم. در برنامه «رنگینکمان» هم مدتها عمو نیما بودم. از سال ۱۳۸۱ هم نویسنده آن برنامه بودم. از سال ۸۵ هم روی کارگردانی و بازیگری این برنامه متمرکز شدم. تا سال ۹۵ هم با برنامه همکاری میکردم. به نظرم عروسک «چرا» ویژگی بسیار متمایزی از سایر عروسکهایی داشت که بعد به برنامه اضافه شدند. اصولا محوریت آن برنامه، مجری خاله بود و یک عروسک و زندهیاد جعفر بزرگی و چند بچه. اما بعد که با اقبال عمومی روبهرو شد، این برنامه به برند شبکه ۵ تبدیل شد. اصولا عروسک چرا در مقطعی آمد و برنامه کودک را متحول کرد.
آموزش غیرمستقیم مفاهیم: به نظر من برنامهای که بچه را شاد و جذب کند، خوب است. در ضمن مفاهیم آموزشی هم داشته باشد، اما به صورت مستقیم بیان نشود. در این برنامه هم سعیمان بر این است که مفاهیم مهم به صورت نمایشی به بچهها منتقل و آموزش داده شود. چون این کار تاثیرش روی بچهها بیشتر است. از طرفی، همین که بچهها خودشان در برنامه مشارکت دارند و فقط تماشاچی نیستند آنها را سر ذوق میآورد و خوشحالشان میکند.
نیاز به یک جامعه شاد: به یک جامعه شاد نیاز داریم. بنابراین وقتی بچهها برای مشارکت در این برنامه شاد هستند بسیار اتفاق خوشایندی است. چون شاد نبودن امروز بچهها باعث میشود زمانی که خودشان پدر و مادر میشوند، در آینده به زندگیشان لطمه وارد میشود. پدر و مادری که خودش شاد نباشد نمیتواند فرزند شادی هم داشته باشد.
دستبهآچار شهرکم
امیرحسین انصافی یکی از بازیگران این برنامه است که درباره ویژگیهای شهرک رنگینکمان و نقشهایی که بازی کرده نکاتی را بیان میکند:
در این برنامه چه نقشهایی را بازی میکنید؟
در این برنامه بازیگران هرکدام ایفاگر چند نقش هستند که اهالی این شهرک را تشکیل میدهند و مشاغل مختلفی دارند. یکی از نقشهایی که من بازی میکنم آهنگچی است که موزیسین است و برای بچهها میخواند. شخصیت دیگری که بازی میکنم پلیسچی است که پلیس محله است و یکسری نکات را به بچهها آموزش میدهد. شخصیت دیگر آتشنشانچی است و نکات ایمنی را آموزش میدهد. همچنین شخصیت آچارچی که شخصیت همهفنحریفی دارد و به قولی دستبهآچار است.
به نظر شما تفاوت این برنامه با «رنگینکمان» در چیست؟
محوریت این برنامه مدیریت بحران است و در بخش کلاس آموزشی که خاله قاصدک معلم است و آهنگچی هم حضور دارد، یکسری مسائل به بچهها آموزش داده میشود. درصورتیکه فضای رنگینکمان با این برنامه بسیار متفاوت است. در آن برنامه تماشاگر داریم و بچهها فقط تماشا میکنند و شعر میخوانند. اما تماشاگر ما در این برنامه مشارکت دارد و بازی میکند و بخش تعاملی پررنگتر است و تعداد کاراکترها هم بیشتر از آن برنامه است.
مهرداد صباحی از عوامل «شهرک رنگینکمان» سالهاست برای برنامههای کودک آهنگسازی میکند. این اواخر هم موسیقی برنامه «دست کی بالا» شبکه دو را کار کرده است. از آنجا که یکی از فاکتورهای مهم برنامهسازی کودک موسیقی آن است، او در این خصوص میگوید: تلاش میکنیم موسیقی مناسب سن و سال بچهها را در برنامههای کودک کار و همچنین فضای شاد را برای آنها ایجاد کنیم.از طرفی در این زمینه با مساله دیگری هم مواجه هستیم و آن هم تخصیص بودجه برای موسیقی یک برنامه کودک تلویزیونی است. چون اگر بخواهیم برای موسیقی کار استاندارد انجام بدهیم باید در حقیقت ارکستر سمفونی داشته باشیم اما چون وقتگیر و هزینهبر است این اتفاق اغلب نمیافتد.
صباحی همچنین درباره اهمیت شنیدن موسیقی مناسب برای بچهها نیز توضیح میدهد: من به دلیل اینکه خودم پدر هستم و یک دختر کوچک دارم با حال و هوای بچهها و علایقشان آشنا هستم. اما در این زمینه دغدغه هم دارم. من به عنوان یک پدر هیچوقت اجازه ندادم دخترم موسیقی عرفی که متاسفانه در جامعه جا افتاده گوش کند. چون اصلا مناسب سن و سالش نیست. چون گوش بچه را مسموم میکند.
وی درباره حل این معضل و آشنایی بچهها با موسیقی مناسب سنشان هم میگوید: رکن اصلی هر خانوادهای پدر و مادر است. بنابراین اگر آنها با این قضیه آشنایی نداشته باشند، نمیتوانند در این زمینه اقدامی انجام بدهند. یعنی نمیتوانند جلوی بچهها را بگیرند. البته کار سختی است و حتی اگر پدر و مادر هم در این زمینه از بچهها مراقبت کنند، باز هم بچهها در محیط خارج از خانه، موسیقیهایی را میشنوند که به نظر من برای آنها سم است و اصلا مناسبشان نیست. به همین دلیل در هر برنامهای که کار میکنم سعی دارم ملودیهایی را بسازم و کار کنم که مناسب بچهها باشد و گوششان عادت به موسیقی خوب و اشعار و ملودیهای مناسب سنشان کند. با این حال از والدین بچهها میخواهم تا جایی که میتوانند از شنیدن موسیقی بزرگسالان برای بچهها جلوگیری کنند تا گوش بچهها عادت به شنیدن این نوع موسیقیها نکند. چون کودک باید موسیقی کودک گوش کند، نه موسیقی مناسب بزرگسالان. این بسیار نکته مهمی است و باید والدین و برنامهسازان کودک به آن اهمیت بدهند.
این آهنگساز در پایان هم درباره تاثیرات برنامههای تلویزیونی روی کودکان میگوید: من خاطرم هست وقتی کودک بودم میان برنامهها موسیقیهای خوبی از باخ و بتهوون از تلویزیون میشنیدم و همین اتفاق باعث شد گوش من به شنیدن موسیقی خوب عادت کند. به همین دلیل تلویزیون و برنامههایش خیلی میتواند تاثیرگذار باشد. بهخصوص برنامههای کودک و نوع موسیقیای که به کار گرفته میشود. برای اینکه نسل جدید هم بتواند موسیقی خوب بشنود و گوشش عادت کند. در این برنامه هم تلاش کردیم این اتفاق بیفتد. امیدوارم بچهها با موسیقی این برنامه هم ارتباط برقرار کنند.
زینب علیپور طهرانی - رسانه / روزنامه جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد