گفت و گوی جام جم آنلاین با شاهد احمدلو؛

ماجرای بیت کوین و خشونت و آدم ربایی در «سیاه باز»

برخی بازیگران مطرح سینما برای فرار از مالیات،‌دستمزدشان را در قالب بیت‌کوین طلب می‌کنند

رمز و رازهای ورود رمز ارزها به سینما / آیا پای پولشویی در میان است؟

بیت‌کوین یا رمز ارز، به‌عنوان یک پول دیجیتال نامتمرکز، مدتی است که بیشتر از قبل ورد زبان‌ها شده و می‌شود تمام وسوسه‌های زمین را در آن جست‌ و جو کرد.
کد خبر: ۱۳۳۸۲۴۶
این پول بی‌قرار و سرمایه بازیگوش، به‌قدری مطرح شده و ذهن‌ها را به خودش مشغول کرده که ساز و کار و مناسبات اقتصادی دنیا و حتی ایران را تغییر داده و به چالش طلبیده است. سینمای ایران هم همین سر چراغی، از التهاب و هیجان و بازی‌های بیت‌کوینی بهره برده و دو فیلم «سیاه باز» و «گورکن» را مرتبط با این مساله ساخته است؛ اولی که در سینماها نمایش داده می‌شود و قصه شخصی را روایت می‌کند که در زمینه بیت‌کوین فعالیت دارد و درگیر ماجراهای خطرناکی می‌شود و در دومی هم که به‌صورت آنلاین اکران است، از بیت‌کوین برای جابه‌جایی پول در یک ماجرای آدم‌ربایی استفاده می‌شود. اما بعید بود که نسبت سینمای ایران با بیت‌کوین در حد همین قصه‌پردازی و ساخت دو فیلم سینمایی باقی بماند. وقتی چند روز گذشته همایون اسعدیان، کارگردان و تهیه‌کننده سینما در جلسه‌ای که با محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی داشت و بحث قرارداد برخی سلبریتی‌ها و چهره‌های بازیگری در سینمای ایران را مطرح کرد که برای فرار مالیاتی، قراردادهای خود را با بیت‌کوین و دلار می‌بندند، حاشیه و جنجال تازه‌ای را کلید زد.
گرچه اسعدیان روز گذشته و در گفت‌ و گو با ایلنا سعی کرد صحبت‌های اولیه خود را به شکل کامل‌تر توضیح دهد و بگوید این شامل همه بازیگران نیست و تنها عده بسیار محدودی، شاید کمتر از ۱۰ نفر چنین درخواستی داشته باشند و بقیه سینماگران وضع اقتصادی و حتی معیشتی مناسبی ندارند و اخذ مالیات از آنها منصفانه نیست که این هم خودش بحث دیگری است و نیاز به بررسی دارد اما در اصل موضوع تفاوت ایجاد نمی‌کند و می‌توان از قراردادهای بیت‌کوینی و دلاری به‌ عنوان معضل و حاشیه تازه سینمای ایران نام برد که در صورت نبود نظارت و برخورد مناسب و قانونی و به‌ ویژه انفعال و تن دادن برخی تهیه‌کننده‌ها می‌تواند عواقب بدی برای سینما داشته باشد و معادلات و مناسبات اقتصادی آن را بدتر از چیزی کند که وجود دارد. وقتی برای اطلاع از چند و چون ماجرا سراغ غلامرضا موسوی، رئیس هیات‌مدیره اتحادیه صنف تهیه‌کنندگان رفتیم، از این مسأله اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت: «واقعا من نه برخورد کردم و نه شنیدم. باید آنهایی که خودشان می‌گویند و شنیده‌اند، توضیح دهند.» اما در گفت و گو با سیدامیر سیدزاده، یکی از تهیه‌کننده‌های سینمای ایران به برخی سؤالات و ابهامات در این زمینه پرداختیم؛ از ضعف برخی تهیه‌کننده‌ها که به بازیگران زیاده‌خواه باج می‌دهند تا بعضی از بازیگران دو تابعیتی که قرارداد بیت‌کوینی و دلاری بیشتر برایشان صرف می‌کند.
رمز و رازهای ورود رمز ارزها به سینما
نبود تشکل واحد
سید امیر سیدزاده، تهیه‌کننده سینما در گفت‌وگو با جام‌جم، ایراد اساسی در زمینه انعقاد قرارداد بعضی بازیگران با بیت‌کوین را تهیه‌کننده‌ها می‌داند و می‌گوید: ما تشکل واحدی نداریم تا همه کسانی که دست‌اندرکار تهیه و تولید فیلم هستند، در درجه اول برای حفظ منافع سینما و در درجه دوم برای حفظ منافع خودشان و البته حفظ هویت فرهنگی که اصلی‌ترین منفعت یک جامعه است، دست به دست هم دهند تا در مقابل یک‌سری زیاده‌خواهی‌ها مقاومت کنند و تن به انجام آن ندهند. باید ببینیم دلیل این‌که بازیگری برای دستمزد خود از من طلب بیت‌کوین کند، چیست. قطعا علت آن رد گم کردن است، به‌ دو دلیل: اول این‌که می‌خواهد هیچ مالیاتی ندهد و دوم این‌که یک توقع نابجای خیلی زیادی در میزان دستمزد او مطرح است.
تهیه‌کننده فیلم‌های تعارض و شماره ۱۷ سهیلا، به مناسبات و ساز و کارهای سینمای دنیا اشاره می‌کند و می‌گوید: در همه دنیا ستاره‌ها و بازیگران مطرح در ساخت فیلم شریک می‌شوند و همه‌چیز بستگی به موفقیت فیلم در اکران یا سریال خانگی در پلتفرم دارد و منافعش را آنجا برداشت می‌کنند. حسن آن این است که پول کمتری برای تولید محصول هزینه می‌شود و دیگر این‌که آن بازیگر چهره به تولید فیلم و سریال کمک می‌کند و باعث می‌شود به همان میزان هم دغدغه دیده شدن محصول را داشته باشد. این خیلی برای من تهیه‌کننده و کارگردان مهم است که بازیگرم کنار من بایستد و از دل و جان برای فیلم یا سریال مایه بگذارد. در چنین وضعیتی قطعا کار خوب و بهتر درمی‌آید. اما اگر در ایران بازیگری بیاید دستمزدش را چه پولی، چه بیت‌کوینی و چه دلاری بگیرد و فیلم یا سریال را به امان خدا رها کند و سرنوشت تهیه‌کننده و کارگردان و سرمایه‌گذار برایش مهم نباشد، یک ظلم مضاعف است.

معرفی بازیگران جدید
سیدزاده ادامه می‌دهد: اشتباه بزرگ بعضی از تهیه‌کننده‌ها این بود که از اول به باج‌خواهی این بازیگران تن دادند؛ در نتیجه نرخ دستمزد اینها روز به روز غیر واقعی‌تر و کذایی‌تر شد. الان کار به‌ جایی رسیده که یک بازیگر چهره در یک فیلم سینمایی حداقل یک‌ سوم پول تولید را می‌خواهد. یعنی اگر متوسط هزینه تولید یک فیلم سینمایی پنج‌ میلیارد تومان باشد، بازیگر مطرح فیلم، یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان آن را می‌خواهد و این اصلا برای فیلم مقرون به‌ صرفه نیست.
این تهیه‌کننده با اذعان به این‌که ضعف اصلی در این ماجرا متوجه تهیه‌کننده‌هاست، راهکاری هم ارائه می‌دهد: تهیه‌کننده‌ها باید یک سال تصمیم بگیرند از بازیگران مطرح و شاخص در فیلم‌ها استفاده نکنند. الان هم که دنیا به سمت و سویی رفته که بیشتر فیلم‌ها و سریال‌ها براساس محتوا و داستان پیش می‌رود و نه بر اساس بازیگر.
از طرف دیگر همه تهیه‌کننده‌ها همت کنند و بازیگران جدید به سینما معرفی کنیم. تا کی می‌خواهیم از همین ۱۰ بازیگر زن و مرد در همه فیلم‌ها و سریال‌ها استفاده کنیم. واقعا این حضورهای تکراری خسته‌کننده و ملال‌آور نشده است؟ این باعث می‌شود مخاطبان هم به‌تدریج، آثار را پس بزنند. من چقدر می‌توانم فلان بازیگر را در همه نقش‌ها و همه فیلم و سریال‌ها ببینم؟
مخاطب یک جایی دل‌زده می‌شود. این اتفاق به مرور باعث ریزش مخاطب می‌شود و ریزش مخاطب هم صدمه اقتصادی به سینما می‌زند. وظیفه ما این است به سینما و پلتفرم‌ها به عنوان یک صنعت نگاه کنیم. اگر این نگاه را رعایت کنیم، خواه‌ناخواه زیرساخت‌ها را برای پیشرفت آن درنظر می‌گیریم و به آن اهمیت می‌دهیم. اما اگر صرفا به عنوان سرگرمی و تفنن و وسیله پول درآوردن و نباختن در گیشه به آن نگاه کنیم، هر محتوایی را تولید می‌کنیم و هیچ‌وقت به زیرساخت‌ها توجه نمی‌کنیم و در مسیر واقعی پیشرفت فرهنگ هم قرار نمی‌گیریم، چه در باب سینما، چه در پلتفرم‌ها و چه در تئاتر.

پالایش تهیه‌کننده‌ها
یکی از مهم‌ترین بحث‌هایی که از این موضوع و ضعف برخی تهیه‌کننده‌ها پیش می‌آید، پالایش صنفی است. معمولا تهیه‌کننده‌هایی تن به این قراردادها می‌بندند که صلاحیت ندارند. سیدزاده در این باره توضیح می‌دهد: در همه دنیا شرایط تهیه‌کننده شدن هم از لحاظ آکادمیک و هم از نظر تجربی بررسی می‌شود. هیچ‌وقت کسی که سواد، شایستگی و صلاحیت کار تهیه‌کنندگی را ندارد، اجازه فعالیت در این عرصه را پیدا نمی‌کند. اکثریت تهیه‌کنندگان جهانی به عنوان کمپانی تهیه می‌کنند و خیلی کم تهیه‌کنندگان حقیقی و مستقل داریم. دلیلش این است که آن شرکت‌ها مجموعه‌ای از آدم‌هایی هستند که تحصیلات عالیه و تجربیات فراوان در تهیه‌کنندگی داشتند و حالا آمده‌اند شرکت یا شرکتی تاسیس کرده‌اند که دارای سرتیفیکیت و گواهی فعالیت است. این روند، تهیه و تولید کارها را تضمین و بیمه می‌کند. برای همین می‌بینید که آنها محصولات را با هزینه‌های چند میلیون دلاری تولید می‌کنند و موفق هم از آن بیرون می‌آیند و آثارشان چندین برابر می‌فروشد. اما در جامعه ما، متاسفانه برخی افراد حقیقی با نقض قوانین تهیه‌کنندگی و با استفاده از بعضی رانت‌ها و پارتی‌بازی‌ها و خویشاوندی‌ها، کارت تهیه‌کنندگی گرفته‌اند. قصد بی‌احترامی ندارم، چه بسا شغل اصلی طرف در زمینه کشتارگاه باشد ولی در بحث تهیه‌کنندگی هم دستی بر آتش دارد. در حالی که این انصاف نیست و حتما باید پالایشی در این زمینه وجود داشته باشد و تهیه‌کنندگان واقعی و مجرب و دارای صلاحیت از تهیه‌کنندگان صوری و کسانی که با پول وارد این کار شده‌اند، جدا شوند. آن وقت اگر از جانب تهیه‌کنندگان پالایش شده، خطایی صورت گرفت و قراردادهای غیرقانونی و نامتعارف بستند، می‌توان با آنها برخورد کرد.

بی‌انصافی در سینمای ورشکسته
یکی از موارد مطرح شده درباره برخی از بازیگرانی که خواستار انعقاد قراردادهای بیت‌کوینی و دلاری هستند، دو تابعیتی بودن آنهاست. زندگی در آن سوی آب‌ها باعث می‌شود، این بازیگران دستمزدشان را به دلار و بیت‌کوین طلب کنند و کاری به شرایط دشوار اقتصادی در داخل و وضع مردم نداشته باشند و بیشتر به منفعت و سبک زندگی خودشان فکر‌ کنند.
سیدزاده این را تأیید می‌کند و می‌گوید: شک نکنید میان بازیگران شاخصی که برای بازی تقاضای بیت‌کوین و دلار می‌کنند، قاعدتا افراد دوتابعیتی وجود دارند و برخی از آنها خارج از کشور زندگی می‌کنند. اما این‌که آنها در سینمای ورشکسته‌ای که مخاطبان با آن قهر کرده‌اند و جنازه‌ای از آن باقی نمانده است، توقع خود را این‌قدر بالا ببرند که عرصه کار را برای ۹۰ درصد تهیه‌کننده‌ها تنگ کنند، انصاف نیست.  

بوی پولشویی می‌آید
تهیه‌کننده فیلم‌های زندگی جای دیگری است و پاسیو، ضمن اشاره به بحث خلأ قانونی درباره مالیات بر بیت‌کوین و اما و اگرها و ابهامات مالیاتی، راجع به قراردادهای مسأله‌دار می‌گوید: این قراردادها حاوی دو مطلب است. اول این‌که یک شوآف و خودنمایی برای آن تهیه‌کننده است که می‌خواهد خودش را به عنوان تهیه‌کننده‌ای فعال مطرح کند و دوم این‌که این نوع قراردادها نشانه‌ای از پولشویی است. وقتی شما قرار است با بیت‌کوین، دستمزد بازیگر را پرداخت کنید، قطعا می‌دانید این پول در گیشه فعلی برنمی‌گردد. پس این کار هیچ توجیهی جز پولشویی ندارد. معتقدم پشت این قضایا دست‌هایی در کار است و با اهدافی رو به‌ روییم که قاعدتا ناسالم است. اهدافی که خدمت به فرهنگ و هنر نیست. اهدافی که در چارچوب قوانین و ضوابط نیست، چون اگر باشد لو می‌رود و با او برخورد می‌شود. بنابراین باید دید چه دست‌های پنهانی در کار است که با استفاده از یک سری شوآف‌ها و پولشویی‌ها این فیلم و سریال‌ها تولید می‌شود. حالا شاید این هزینه‌ها تا حدودی در پلتفرم‌ها قابل جبران باشد، اما به هیچ‌وجه در سینما برنمی‌گردد و ضرر مطلق است. خودم چند فیلم کم‌هزینه را با زیر یک میلیارد تومان ساخته‌ام اما همه آنها مدت‌هاست در صف اکران است و نتوانستم هیچ‌کدام را اکران کنم. در سینمایی که ۳۰۰ فیلم سینمایی آن در صف اکران هستند، چه توجیهی برای تولید فیلم‌های ۱۰ و ۱۵ میلیارد تومانی وجود دارد؟ اصلا در شرایط فعلی مصلحت بر تولید فیلم نیست. پس وقتی تولیداتی با این حجم از مبالغ و دستمزدها صورت می‌گیرد باید دنبال اما و اگرها و چرایی دیگری باشیم.
 
علی رستگار - سینما / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها