نگاهی به ۲۸ سال حضور فرهاد قائمیان در سینما و تلویزیون بازیگر مقتدر و موقری که عاشق و خادم اهل بیت (ع) است

پهلوان نقش‌های خوب

طمانینه، وقار، آرامش و لحن فرهاد قائمیان، به‌ خوبی در بازیگری به کار او آمده و باعث شده به اقتضای نقش و فیلمنامه، به‌ راحتی روی مرز شخصیت‌های مثبت و منفی حرکت کند و در صورت نیاز کاراکتر، به سمت یکی از این دو قطب بغلتد.
کد خبر: ۱۳۳۳۸۴۱
شاید احمدرضا درویش با آگاهی از همین ویژگی، قائمیان را برای نقش دشوار حر بن یزید ریاحی در «رستاخیز» انتخاب کرد؛ شخصیتی در جبهه دشمن که درست سر بزنگاه تغییر موضع می‌دهد و در سپاه دوست قرار می‌گیرد. قائمیان فارغ از برخی نقش‌های منفی که همه آنها را با جذابیت و پرقدرت بازی کرده، دلی و آگاهانه، دلبسته نقش‌هایی با تبار دینی و معنوی و رگ و ریشه بومی و میهنی است. هم کارنامه‌اش این را به ما می‌گوید و هم اظهار ارادت همیشگی‌اش به اهل‌ بیت(ع). دغدغه او به جبهه و جنگ و دفاع‌ مقدس، حتی در دیدار صمیمانه برخی اهالی فرهنگ و هنر با رهبری - که بخشی از آن در مستند «غیر رسمی» منتشر شد - هم بروز یافت و قائمیان از کمیت پایین فیلم‌ها و سریال‌های دفاع‌ مقدس گلایه کرد.
پهلوان نقش‌های خوب
سینما /  مقتدر و موقر
در ابتدا: فرهاد قائمیان در ۲۸ سالگی و با فیلم «دمرل» محصول سال ۱۳۷۲ وارد سینما شد. دمرل را یدا... صمدی کارگردانی کرد و فیلمنامه‌اش را هم گروهی نوشته‌بودند که رضا کیانیان، یکی از نویسندگان آن بود. این فیلم که قصه‌ای قدیمی از خطه آذربایجان و داستان پهلوانی به نام دمرل را روایت می‌کرد، بیشتر به دلیل حضور علیرضا لرستانی در نقش اصلی موردتوجه قرار گرفت. لرستانی، قهرمان پیشین کشتی ایران و آسیا در وزن فوق‌ سنگین بود. نخستین حضور سینمایی قائمیان جوان در دقیقه ۴۳ فیلم و در نقش پهلوان گیلانی اتفاق می‌افتد. او درحالی‌که سبیل و موهای فری دارد، دستش را به پشت زده و ابرویی بالا انداخته و با صدای دوبله‌شده، رو به دوربین و خطاب به دمرل این دیالوگ‌ها (اولین دیالوگش در سینما و تنها دیالوگش در دمرل) را می‌گوید: «آن را که چشمان بازتر داشت و نادیدنی‌ها را می‌دید، از نعمت بینایی محروم می‌کرد.»
بازی قائمیان مختصر بود و چیز چندان ویژه‌ای نداشت اما حالت چهره و آرامش او در همان مجال اندک هم در یاد تماشاگر می‌ماند. دو سال بعد قائمیان، به‌طور محسوسی پیشرفت کرد و درحالی‌که در فیلم اول، نامش در تیتراژ اولیه نبود، در فیلم «سکوت کوهستان» به کارگردانی یدا... نوعصری نقش اصلی فیلم را بازی می‌کرد. این فیلم هم حال و هوایی شبیه دمرل داشت و در فضایی روستایی می‌گذشت. قائمیان را همان اول به نقش رشید و در هیبت مردی مبارز سوار بر اسب می‌بینیم با تفنگی بر دوش و قطار فشنگی بر سینه. صداپیشگی بهرام زند، ابهت بازی و شخصیت قائمیان را در فیلم تقویت می‌کرد.
قائمیان در سومین حضور سینمایی خود (دومین همکاری با یدا... صمدی) هم در اثری روستایی و با مایه قصه‌های شفاهی آذربایجان و تقریبا با همان شکل و شمایل دو فیلم قبلی ظاهر می‌شود. نقش‌آفرینی قائمیان در قالب شخصیت آیدین (باز هم با صداپیشگی بهرام زند)، پخته‌تر از دو بازی پیشین است.
موفقیت: جایگاه قائمیان در سینما اما با فیلم چهارم و در همکاری با رسول ملاقلی‌پور، تثبیت شد. تجربه‌های بازی در فیلم‌هایی سخت و در فضایی پهلوانی و پرکشمکش، پشتوانه خوبی برای حضور در فیلم جنگی و دفاع‌ مقدسی «هیوا» بود. اگر تعلقات بومی و فرهنگی مرتبط با زادگاه و خاستگاه آذری قائمیان در همکاری با یدا... صمدی بروز یافت، همکاری با ملاقلی‌پور این فرصت را در اختیار این بازیگر قرار دارد تا علاوه‌بر ابراز دلبستگی‌های قبلی، علقه‌های اعتقادی و میهن‌پرستانه‌اش را در قالب فیلم‌های دفاع مقدسی نشان دهد. جالب است که در تیتراژ اول هیوا، اسم قائمیان به‌عنوان بازیگر مهمان می‌آید. حضور او در نقش عباس میرآب به‌قدری درست و درخشان است که تحسین تماشاگران و منتقدان را به همراه دارد و قائمیان نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر می‌شود. اینجا برای اولین‌بار صدای واقعی خود قائمیان را می‌شنویم. یکی از امتیازات نقش، بازی طنازانه اوست که فضای دشوار و جنگی تونل را تعدیل می‌کند و به رزمنده‌ها روحیه می‌دهد. خوشامد رحیم (جمشید هاشم‌پور) به میرآب با رقص و خواندن ترانه‌ای ترکی، یکی از به‌یادماندنی‌ترین لحظات فیلم است. از منظر تاویل و تفسیر، یک پای نقش عباس در جنگ تحمیلی بود و یک پای شخصیتش در کربلا و نامگذاری و ارجاعات ملاقلی‌پور درباره این کاراکتر، مشابهت‌های نقش را با ساقی تشنگان نینوا بیشتر می‌کرد.
در پنجمین فیلمش دیگر خبری از سبیل نیست و چهره تازه‌ای از قائمیان می‌بینیم. او در «نسل سوخته» به کارگردانی رسول ملاقلی‌پور، نقش یک سرهنگ متعهد و دغدغه‌مند و دلسوز نیروی انتظامی به‌نام رئوف مظفرپور را بازی می‌کند. اگرچه نقش به اهمیت و زیبایی عباس میرآب در هیوا و همکاری بعدی با ملاقلی‌پور در «قارچ سمی» نیست اما به‌قدر کفایت شخصیت‌پردازی و دیالوگ‌های شنیدنی برای قائمیان وجود دارد، مثل این: «این دونه‌های تسبیح هرکدوم یه درده، وقتی نشه داد بزنم این دونه‌ها هرکدوم یه گله میشه بین من و اونی که اون بالاست.»
یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های قائمیان -شاید بهترین بازی‌اش تا این لحظه در سینما- بازی در فیلم قارچ سمی و در نقش سلیمان است. دوست و همرزم قهرمان فیلم، دومان قائمی (جمشید هاشم‌پور) که در آسایشگاه اعصاب و روان روزگار می‌گذراند و حضور مظلومانه‌اش، یادآور ارزش‌ها و اعتقادات گذشته و دوران دفاع مقدس است. اینجا هم رگ و ریشه شخصیت، آذری است و از تبار خود قائمیان. خلق موقعیت‌های دراماتیک و دیالوگ‌های تاثیرگذار، با درک و دریافت درست و بازی خوب و همدلانه قائمیان، نقش سلیمان را ماندگار می‌کند. مواجهه سلیمان با دخترش صنوبر که مدام به او می‌گوید: «تو بابای من نیستی، تو دیوونه‌ای» یکی از سخت‌ترین و سوزناک‌ترین لحظات بازی قائمیان است. این حضور قائمیان اگرچه راه به جایزه‌ای در جشنواره‌ها نبرد، اما بسیار به دل تماشاگران و منتقدان نشست و تحسین‌های زیادی را نصیب او کرد.
قائمیان در ادامه باز هم در فیلمی که فضای مرتبط با جبهه و جنگ دارد، بازی می‌کند؛ «سفر به فردا» ساخته محمدحسین حقیقی. اما مهم‌ترین تفاوت این نقش‌آفرینی، بازی قائمیان در نقشی منفی به‌نام ناصر است که برای نخستین‌بار در کارنامه‌اش اتفاق می‌افتد.
ادامه مسیر: قائمیان در سال‌های بعد همچنان کیفیت و استاندارد بازی‌اش را حفظ و نقش‌های متنوعی بازی کرد. در کارنامه او کار با کارگردان‌های اسم و رسم‌داری چون محمدعلی سجادی (رنگ شب و مخمصه)، اصغر فرهادی (شهر زیبا)، سعید سهیلی (تارا و تب توت‌فرنگی)، رسول صدرعاملی (زندگی با چشمان بسته)، محمدحسین لطیفی (اسب سفید پادشاه) و ... دیده می‌شود. هر چند شاید کیفیت بعضی از نقش‌ها و ارزش برخی از این فیلم‌ها، نقطه مهمی در بازیگری قائمیان نباشد.
با وجود اینها قائمیان اگرچه اوج بازیگری‌اش را تا اینجا با رسول ملاقلی‌پور تجربه کرد، اما چند نقش خوب دیگر را هم به کارنامه‌اش اضافه کرده است. یکی از این نقش‌ها را در فیلم «به رنگ ارغوان» اثر ابراهیم حاتمی‌کیا می‌بینیم؛ بااین‌که بار قهرمانی فیلم روی دوش حمید فرخ‌نژاد است اما شخصیت شفق (قائمیان) هم حضور کاریزماتیکی دارد و تقریبا تا پایان فیلم صحبت از بازگشت و ملاقاتش با دخترش ارغوان (خزر معصومی) است. نکته مهم این‌که بازی قائمیان درست و به‌اندازه است و توقعات پیشتر‌ شکل‌ گرفته ما را از نقش برآورده می‌کند.
حاتمی‌کیا به‌قدری از همکاری با قائمیان رضایت داشت که تا اینجا دو بار دیگر او را برای بازی در فیلم‌هایش فراخوانده‌است: دعوت و بادیگارد. در این دومی، نقش یک مامور اطلاعات نشسته روی ویلچر را به پیچیده‌ترین و مرموزترین شکل ممکن بازی می‌کند و بازخواست و سین جیم کردنش از روی وظیفه‌شناسی، شخصیت را تا آن‌سوی نقش‌های خاکستری و چه‌بسا ضد قهرمان می‌برد.
بازی متفاوت قائمیان در نقش حر بن‌ یزید ریاحی در فیلم هنوز اکران‌ نشده «رستاخیز» ساخته احمدرضا درویش، یکی از شاه‌نقش‌های کارنامه این بازیگر است. نقشی که قائمیان به خاطر آن جایزه ویژه جشنواره الغدیر عراق را به دست آورد که سال ۹۵ در نجف‌ اشرف برگزار شد. اعتقاد و دلبستگی قائمیان به اهل‌ بیت(ع)، در ترکیب با توان بازیگری قائمیان به کمک نقش آمده و آزادگی و عشق و ارادت این چهره به امام‌ حسین(ع) را در این روایت سینمایی برجسته می‌کند.
قائمیان و درویش در یک برنامه زنده تلویزیونی، توضیحاتی درباره نقش حر در فیلم رستاخیز دادند که مرور آن قابل‌تامل است. قائمیان در آن گفت‌وگو درباره روز دیدار با درویش توضیح می‌دهد: «لحظه پیشنهاد بازی در نقش حر برای من لحظه‌ای بسیار به‌ یادماندنی و باعث افتخار بود. آقای درویش از پشت میز بلند شدند و گفتند می‌خواهم این فیلمنامه را دو دستی به شما بدهم. من واقعا لیاقت این حرف را نداشتم ولی این قیام به اعتبار متن اصلی و آن مضمون بود.»
او در ادامه می‌گوید: «می‌دانستم داریم فیلم عظیمی می‌سازیم. به آقای درویش گفتم چهار روز به من وقت بدهید تا ببینم اصلا توانایی بازی در این نقش را دارم یا نه.» درویش هم به فیلمبرداری از سکانس شهادت حر در فیلم اشاره می‌کند و می‌گوید: «فرهاد قائمیان در نقش حر به شهادت رسیده بود (با نیزه‌ای فرورفته در شکم) و قرار بود دوربین به‌آرامی به صورت ایشان نزدیک شود و از سوی دیگر کادر هم لباس حضرت امام‌حسین(ع) را ببینیم. در ادامه هم قرار بود بازیگر نقش حضرت بنشینند و دست روی سر حر بگذارند و آن جمله مخصوص را بگویند: «آنچنان که مادرت تو را آزاده نامید، در روز رستاخیز آزاده‌ای.» اما آقای قائمیان در آن وضعیت در گوش من چیزی گفت که هیچ‌وقت یادم نمی‌رود. او گفت: «می‌تونم ازت خواهش کنم خودت پشت بلندگو این جمله امام‌حسین(ع) را بگویی؟» درحالی‌که نیاز نبود ما این جمله امام را سر صحنه بگوییم و بعد در مرحله صداگذاری این دیالوگ را ضبط کنیم و روی این نما بگذاریم. به‌هرحال من این جمله را پشت بلندگو گفتم و رسیدیم به تصویر بسته آقای قائمیان و دیدم گوشه چشم ایشان اشک حلقه زده و خاک روی آن را گرفته است.»
آخرین نقش مهم و متفاوت قائمیان در سینما، به حضور او در فیلم «مصلحت» (حسین دارابی) و در نقش یک روحانی صاحب قدرت و ذی‌نفوذ در دهه ۶۰ برمی‌گردد. طمانینه و وقار و آرامش همیشگی قائمیان اینجا و در قالب این نقش، به پیچیدگی‌های شخصیت دامن می‌زند و کاراکتر او را تا آخرین لحظه‌ها پیش‌بینی‌ناپذیر می‌کند؛ این‌که برای نجات فرزندش، چشم بر حقیقت می‌بندد یا در جایگاه مهم و بالای قضایی، سمت عدالت می‌ایستد.  

تلویزیون / وفاداری به درخشش
در ابتدا: قائمیان که در سینما شهرتی دست و پا کرده بود، با نخستین حضور جدی‌اش در تلویزیون هم خودی نشان داد و مخاطبان بیشتری پی به هنر او بردند و قائمیان را به‌عنوان بازیگری کاربلد جدی گرفتند. نقش منفی یک جاسوس اسرائیلی به نام خرچنگ در سریال «وفا» (محمدحسین لطیفی)، با آرامش و خونسردی بازی قائمیان ارتقا یافت و ماندگار شد.
مسیر: بااین‌که قائمیان در ادامه حضور تقریبا مستمری در تلویزیون داشته و با کارگردان‌های معتبری چون کمال تبریزی (شهریار)، مهدی فخیم‌زاده (بی‌صدا فریاد کن)، بهروز افخمی (عملیات ۱۲۵)، یدا... صمدی (شوق پرواز) و ... کار کرد و بازی‌هایش دارای استانداردی همیشگی بود اما هیچ‌کدام از نقش‌هایش به اندازه همان خرچنگ در وفا گل نکرد.
موفقیت: قائمیان سال ۹۴ و در «تعبیر وارونه یک رویا» (فریدون جیرانی) بار دیگر نقشی مهم و تعیین‌کننده بازی کرد: محسن روانبخش. البته بازی در اثری با حال و هوای جاسوسی می‌توانست برای قائمیان کلیشه‌ای باشد اما با بازی متفاوت بازیگر، نقش شباهتی به حضورش در وفا (موفق‌ترین و مشهورترین بازی قائمیان در تلویزیون) نداشت.
 
فرهنگ / ارادت به اهل‌ بیت(ع)
ارادت فرهاد قائمیان به اهل‌ بیت(ع)، تنها زبانی و حضور در نقش‌هایی مرتبط با این فضا نیست، بلکه او با خادمی افتخاری حرم حضرت امام‌رضا(ع) در سال ۹۳ و پیوستن به جمع بانیان موکب آستان حضرت معصومه(س) در سال ۹۵، در عمل هم عشق و دلبستگی‌اش به اهل‌ بیت(ع) را نشان داد.
همچنین قائمیان اخیرا در جشنواره فیلم صالح تجلیل شد و حجت‌الاسلام احسان بی‌آزار تهرانی، نشان خادمی افتخاری امامزاده صالح(ع) را به این بازیگر اعطا کرد. قائمیان بعد از دریافت این نشان گفت خدا را شاکر است که توفیق خادمی امامزاده صالح(ع) را بعد از خادمی حضرت امام‌ رضا(ع) و حضرت معصومه(س) پیدا کرده است.  
 
علی رستگار - سینما / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها