علی سلیمانی رفت در فهرست نود و چند هزار قربانی کرونا. رفت کنار دیگر هنرمندانی که در این دو سال و اندی به خاطر کرونا از دست دادیم.
او مهمان پرویز پورحسینی، چنگیز جلیلوند، علی انصاریان، کریم اکبری مبارکه، بیژن افشار، کامبوزیا پرتوی، خسرو سینایی و... شد.
علی سلیمانی صرفا یک هنرمند نبود و هرگز نامش را به عنوان سلبریتی عنوان نمیکرد. او از دل مردم بر آمده بود و تا لحظه آخر نیز هنرمند مردمی و انقلابی بود.
سلیمانی یکی از عاشقان امام حسین (ع) بود. او عاشقانه در پیاده روی اربعین شرکت کرده و همه را تشویق به این حرکت عظیم میکرد.
وقتی از او درباره امامحسین(ع) میپرسیدند صورتش پر از اشک میشد و نمیتوانست جلوی بغضش را بگیرد. او شهره به هنرمند خوشاخلاق در میان همکارانش بود. برایش فرقی نمیکرد در چه پروژهای حاضر است، فقط دلش میخواست با حرفها و شیطنتهایش خنده را روی لب بقیه بیاورد تا همه بخندند و خستگی کار و دغدغههای روزانه را فراموش کنند.
سلیمانی چندی پیش مهمان یکی از برنامههای تلویزیون بود. درآن برنامه هم از امید حرف زد و تاکید داشت نباید مردم را با حرفهای تلخ، آزرده کنیم. او سراسر امید بود و حالا... او از هنرمندان فعال بود که در آثار سینمایی و تلویزیونی بازی میکرد.
بهتازگی دو سریال وضعیت زرد و روزهای آبی از او پخش شد و در برنامه تلویزیونی«جمعمون جمعه» به عنوان بازیگر حضور داشت که هنوز از شبکه دو روی آنتن نرفته است. به یاد زنده یاد علی سلیمانی در این پرونده با دوستان و همکارانش همچون مسعود دهنمکی، اصغر نقیزاده، امیر غفارمنش، مهران رجبی و شهین تسلیمی به گفتوگو نشستهایم که در ادامه مطالعه میکنید.
همچنین سلیمانی قبل از فوت آخرین گفتوگو را با روزنامه جامجم درباره برنامه جمعمون جمعه داشت که صحبتهای او را هم در این گزارش میخوانید.
من حسینیام
زنده یاد علی سلیمانی در یکی از مصاحبههایش درباره محرم و امام حسین (ع) این طور گفته بود:
«ما معتقدیم به اتصال و واسطه گری آدمهای بزرگ. میتوانیم مسائل خودمان را با زبان برای آنها بگوییم. این آدمها بزرگ هستند. بنابراین چرا من دفاع نکنم. چرا برای اثبات و بزرگیاش ادله نیاورم. اتفاقا میآیم و در شبکه نسیم با شجاعت این کار را انجام میدهم. من حسینیام و با افتخار این جمله را می گویم.» همچنین سهیلا جوادی، همسر زنده یاد علی سلیمانی با انتشار عکس همسرش نوشت: «زبان ما برای تشکر از ابراز و لطف و همدردی شما قاصر است. گرچه امیدوار بودیم با بهبود علی جان این روزها را طور دیگری سپری کنیم اما شرایط و اراده الهی طور دیگری رقم خورد. علی عزیز همزمان با اذان صبح روز پنجشنبه 21مرداد دنیای ما را ترک کرد تا زندگیاش را در دنیای باقی ادامه بدهد و ما هم تسلیم اراده الهی هستیم تا روزی که دوباره یکدیگر را ببینیم. موضوع مهم دیگری است که لازم می دانم در موردش توضیح بدهم. علی جان هیچ نوع از واکسن کرونا را دریافت نکرده بود و گرچه همیشه معتقد بود باید همه مردم زودتر در برابر کرونا واکسینه شوند اما منتظر بود تا در نوبت سنی خودش واکسن را دریافت کند که متاسفانه نوبتش نشد. امیدواریم زودتر واکسن کرونا برای همه مردم تأمین شود و ما شاهد اتمام این روزهای تلخ در کشورمان و در جهان باشیم.»
علی عاشق شهادت بود
مسعود ده نمکی، کارگردان: علی سلیمانی قبل از آنکه هنرمند باشد یک انسان معتقد و مؤمن بود و بعد هنرمند. هر فردی که او را از نزدیک میشناخت متوجه فضائل انسانی او میشد. او در عالم هنر یک فرد حرفهای بود و تمام اصول کار را رعایت میکرد. همیشه متعهد به کار بود و هر وقت سر صحنه حاضر میشد از قبل در جایی میایستاد و به دور از حاشیه تمرین میکرد و حس میگرفت تا آماده جلوی دوربین باشد. من قرار بود از اخراجیهای یک، با او همکاری داشته باشم اما متاسفانه قسمت نشد همکار شویم. تا اینکه برای سریال دادستان این همکاری صورت گرفت. وقتی با او همکاری داشتم در دلم میگفتم چرا این همکاری زودتر میسر نشد، چراکه او ویژگیهای فردی بسیاری دارد که واقعا کار کردن با او حس خوبی میدهد. خاطرهای هم از علی دارم. به یاد دارم سر یکی از سکانسهای سریال دادستان قرار بود علی به شهادت برسد. او وقتی این سکانس را بازی میکرد، خیلی تحت تأثیر قرار گرفت، حتی بعد از پایان ضبط این تأثیر همچنان در دل او وجود داشت همان زمان علی گفت ای کاش شهادت واقعی بود. واقعا علی مؤمن و معتقد بود. او به هیچ وجه تظاهر به کاری نمیکرد و اهل بازی نبود. هر حرفی که میزد، خالصانه بود و از ته دل. او واقعا آرزوی شهادت داشت و همین او را ماندگار کرد. چه حیف که علی را از دست دادیم.
شیطنت در اربعین با خارجیها
علی سلیمانی سال 92 به واسطه شیطنتی که در یک سایت جهانی کرده بود، باعث شده بود چند خارجی از کشورهای مختلف در پیاده روی اربعین شرکت کنند. خاطره او را مرور میکنیم.
«سال 92 بود که میخواستم برای دومین بار در راهپیمایی اربعین شرکت کنم. با توجه به تجربهای که داشتم، شیطنتی کردم و در یک سایت جهانی با نام پیاده روی طولانی که دو میلیون نفر عضو آن هستند، گفتم هر کس هر جایی از دنیاست معرفی میکنم که در پیاده روی نجف شرکت کند. پیش خودم گفتم شاید چند نفری بیایند. نشانی که در این سایت گذاشته بودم این بود. نجف، خیابان ابراهیم آبادی. در حالی که نمیدانستم خیابانی به نام ابراهیمی واقعا در نجف است. به هر حال قرارمان را آنجا گذاشتیم. با خودم گفتم بروم شاید کسی بیاید. بعد دیدم 16 نفر (7 نفر زن و 9 مرد) آمدند که همه هم لاییک هستند یعنی دین ندارند اما خدا را قبول دارند. آن زمان که آنها آمدند 27 آگوست بود. به هر حال بعد از سلام و احوالپرسی از این پیاده روی با این حجم آدم تعجب کرده بودند و از من مرتب سؤال میکردند که آنها به چه سمتی میروند و من گفتم به سمت قبر پسر پیغمبر میروند. گفتند مگر بچه محمد زنده است؟ گفتم نه 1400سال پیش اتفاقی افتاده که این پیاده روی به خاطر آن است. وقتی برایشان از حسین گفتم همه گریه کردند. آنها با اینکه مذهبی نداشتند اما تحت تأثیر قرار گرفتند و به من گفتند ما خود بقیه مسیر را ادامه میدهیم. خدا میزانسن را طوری طراحی کرد که آنها سوار بر این موج به سمت مزار امام حسین (ع) بروند. حالا که ما شیعه هستیم چقدر مورد رحمت خاص خداوند قرار گرفتیم که میتوانیم در این مسیر باشیم.»
هر نقشی را اجرا میکرد
اصغر نقی زاده، بازیگر: واقعا از دست دادن علی بسیار حیف شد. ما هنرمندان زیادی را در این مدت از دست دادیم ولی با این حال هنرمندان در اولویت واکسن قرار ندارند. این در حالی است که ما باید بدون ماسک در صحنه حاضر باشیم و همین منجر به مرگ و میر میان هنرمندان میشود. امیدواریم وزارت بهداشت تصمیمی در این باره بگیرد. درباره علی باید بگویم بسیار خونگرم و مهربان بود. امکان نداشت علی در جمعی حضور داشته باشد و به بقیه کمک نکند. او تکنیکهای بازیگری را بسیار خوب میدانست و خیلی خوب یاد گرفته بود و تجربیاتش را در اختیار جوانترها میگذاشت. هر نقشی به علی سپرده میشد او خیلی خوب درمیآورد. به یاد دارم زمانی که سریال وضعیت سفید را کار میکردیم، علی دندانهایش را کشیده بود تا ایمپلنت کند. صورتش باد کرده بود و درد زیادی داشت اما با وجود درد سر صحنه آمده بود و موقع کار کاملا علی سلیمانی حاضر در صحنه شد. بسیار متواضع بود و با سواد. او همیشه احترام به بزرگتر را نگه میداشت.
مؤمن واقعی و عاشق دخترش بود
امیر غفارمنش، بازیگر: علی انسان استثنایی و بچه جوادیه بود. افتاده، متواضع، مردمی، آذری زبان و متولد اردبیل بود. اولین جایزهای هم که علی و من در حوزه تئاتر گرفتیم، با هم و در دوران هنرستان بود. اگر بخواهم از ویژگیهای او بگویم باید تاکید کنم علی مذهبی بود. با اینکه او در فضای هنر بود، میتوانم بگویم کسی مثل او معتقد و مذهبی نبود، نمازش را حتما حتی بین کار هم که شده میخواند و باید روزههایش را تا انتهای ماه رمضان میگرفت. او واقعا مقید بود و با کسی هم بحث نمیکرد و میگفت هر کسی اعتقادات خودش را دارد. او اطلاعات قرآنی خیلی زیادی داشت و گاهی برایمان از احادیث و آیات میگفت و واقعا هم به آن عمل میکرد. خیلی هم دست به خیر بود و همین چند هفته پیش بعد از سر زدن به روستایش به اینجا آمد و برای دختری که آنجا بود لپتاپ خرید تا او بتواند به درسش ادامه دهد.
او خیلی سالم بود و گاهی با هم در تیم فوتبال هنرمندان بازی میکردیم. روزهای خوبی که خیلی زود گذشت. نکته دیگر در مورد علی دخترش است، او وابستگی عاطفی شدیدی به دخترش داشت و با عشقی درباره دخترش صحبت میکرد که چشمهایش برق میزد. او از این تیپ آدمها نبود که وقتی بین هنرمندان میآید بگوید من بچه جردن هستم و از همان ابتدا بدون ادعا میگفت من بچه جوادیه هستم و همیشه سرش را بالا میگرفت و با افتخار این را میگفت، در واقع اصلا دنبال کلاس، شو و ژست نبود حتی اینستاگرام هم نداشت و ما به او گفتیم صفحه باز کند، چون آن موقع «دادستان» را بازی کرده بود و در این سریال دیده شد. اخلاق و روحیه علی هم مورد دیگری است که از یاد هیچ کدام از ما نمیرود. او گاهی که سرکار میآمد و میدید حال بچهها گرفته است و ناراحت هستند، میگفت میزنیم زیر آواز و شیطانی میکنیم تا جو را به هم بریزیم و همه شاد شوند. از آنجا که از قدیم با هم دوست بودیم، در این مسیر همراه و هماهنگ میشدیم و شرایط را عوض میکردیم چون وقتی سر یک کار دو نفر دعوا میکردند بقیه هم حالشان بد میشد و دیگر خودمان هم نمیتوانستیم جلوی دوربین برویم. در واقع در کار طنز باید همه حتی در پشت صحنه هم شاد باشند تا خوب از آب دربیاید. ما پنج رفیق بودیم که همیشه کنار هم بودیم. من، رحمان سیفی آزاد، مهرداد رایانی مخصوص، کیومرث مرادی و علی سلیمانی که همه هم بچه پایین شهر بودیم، همیشه با هم به دانشکده میرفتیم و سر هر چهار راهی که میرسیدیم یک رسمی داشتیم که هر کس پیاده میشد داد میزد «آقا من گدیرم» یعنی من رفتم و همه میگفتیم «بابا وله» یعنی بابا ول کن و این دیالوگ در عمل معنی خاصی نداشت اما شوخی و رسمی بود که همیشه بین ما وجود داشت. در ادامه هم همه با هم بزرگ شدیم و هر از چندگاهی مینشستیم و درباره بافت بازیها و تئوری بازیهایمان حرف میزدیم. علی هم مدرس و بسیار با سواد و باهوش بود. او حنجره خوبی برای بازی نداشت اما چنان استفادهای از آن میکرد که از پس هر نقشی برمیآمد. خودش هم همیشه میگفت من بدون داشتن صدای خوب نقش را بازی میکنم و آن را درمیآورم. اتفاقی که واقعا هم رخ میداد و طوری نقش را بازی میکرد که همه میگفتند نقش برای او ساخته شده است. او کاراکترهای متعددی را هم بازی میکرد از روحانی گرفته تا شخصیت زالی که در سریال ماه رمضانیاش داشت یا پلیس نیروی انتظامی که همین اواخر آن را ایفا کرد. او بازیگر فوق العادهای بود که ذات با نمکی هم داشت. من این روزها مدام یاد عشق او به دخترش میافتم که پیوسته از او میگفت و عنوان میکرد در دنیا هیچ کس را بیشتر از او دوست ندارم. دیگر نمیدانم چه باید برای این سوگ بگویم.
سلیمانی از میانمان پر کشید
شهره لرستانی بازیگر سینما و تلویزیون که به دلیل ابتلا به ویروس کرونا در بخش آیسییو بیمارستان بستری شده است به مرگ علی سلیمانی بازیگر که بر اثر ابتلا به ویروس کرونا دار فانی را وداع گفت، واکنش نشان داد. او در صفحه شخصی خود در اینستاگرام در این باره نوشت: «صبح امروز که در بخش آی سی یوی مبتلایان به کرونا چشمهام رو باز کردم.. احساس کردم رنگ آسمان تهران آبی است… بعد از سه روز کمی صبحانه خوردم و به رسم همیشه اخبار روز را از موبایلم پی گرفتم...دوست، همکار عزیزم و هنرمندم علیسلیمانی بر اثر کرونا امروز از میان همین آسمان آبی گذشت و به سوی خالق هستی شتافت…من زیر اکسیژنم یکی از ریههام 30درصد و دیگری 50درصد درگیر کرونای دلتاست…بدن و سر و گردن و گلو و حتی گوشهایم (مثل سالهای دور بچگی) دردناک هستند… حال علی را میفهمم …هر جا هست، برای او از خداوند مهربان، شادی روح و برای خانواده محترمش و اهالی هنر و هنردوستان، صبر آرزو دارم…»
هیچ کس از او خاطره بدی ندارد
مهران رجبی، بازیگر: خونگرم بودن اولین نکتهای است که در برخورد با علی به چشم میآمد. او در همه حالات با لحن و روحیه دلنشینی که داشت، آدم خوش صحبتی بود و هر کسی از همنشینی با او لذت میبرد. ما خیلی جاها با هم بودیم و تک تک سکانسها و بده و بستانهایی که در کار با هم داشتیم، خیلی لذتبخش بود. فکر نمیکنم کسی باشد که خاطره بدی از علی سلیمانی داشته باشد و بگوید مثلا او فلان روز حالش بد بود و با من چنین رفتاری را کرد. او فوقالعاده انسان دلنشین و گرمی بود. در مسافرتها و کارهایی که در شهرستان داشتیم این ویژگیهای او بارزتر مشخص میشد و خیلی باعث تأسف است که این هنرمند خوبمان را از دست دادیم. من هم به نوبه خودم به تمام دوستان و خانواده او این غم بزرگ را تسلیت میگویم و امیدوارم که او هم مشمول لطف ویژه الهی قرار بگیرد. من با علی خاطرات زیادی دارم اما تازهترین آن در کار «روزهای آبی» بود که او نقش مأموری به اسم احمد معصوم را بازی میکرد، این نام برگرفته از همان جریانی است که بچهها را با اسم پدر یا مادرشان صدا میکنند و این نام با وجود آنکه در کار تغییر کرد اما روی او ماند و حتی این اواخر که میخواستم او را صدا کنم، میگفتم حالت چطور استاحمد معصوم؟ روزهای آبی در یکی از روستاهای لاهیجان تصویربرداری میشد و اوقات خیلی خوشی را کنار هم گذراندیم. سر این کار مدام سر به سر هم میگذاشتیم و روزهای خیلی خوبی بود. در سریال «اسپینجر» که در شبکه نمایش خانگی بود هم این اواخر با هم همبازی بودیم و اتفاقا همین دیروز تماس گرفتم که ببینم کار او در این مجموعه تمام شده یا هنوز هم مانده اما تهیه کننده هم حالش خوب نبود و نشد که صحبت کنیم. علی شیطنت کودکانهای در وجودش بود که وقتی به هم میرسیدیم با کودک درون من ترکیب میشد و خیلی فضای خوبی حتی برای دیگران هم ایجاد میکردیم. به هر حال متاسفانه این روزها تمام شد و آرزوی صبر برای خانواده و همه دوستان او دارم.
آخرین مصاحبه سلیمانی با روزنامه جامجم: دنبال چالشهای جدید هستم
علی سلیمانی جزو بازیگرانی بود که در کارهای جدی هم سعی میکرد نقشی را که بازی میکند، شیرین و دوست داشتنی باشد.
وی یکی از بازیگران برنامه جمعمون جمعه بود که خبرنگار جامجم با او درباره بازی در این مجموعه صحبت کرده که هنوز چاپ نشده بود. در این گزارش آخرین صحبت او را با جامجم میخوانید.
چقدر فضای این کار با سایر کارهایی که تا به امروز حضور داشتید متفاوت است؟
چون تازه وارد این پروژه شدهایم از خروجی کار اطلاعی نداریم و نمیدانیم چه خواهد شد. اما ذهنیت مشترکی بین همه ما وجود دارد و آن هم این است که جمعمون جمعه شاکله خوبی دارد و بیشتر برای مخاطبان نوجوان است. از آنجا هم که محصولات برای نوجوانان در تلویزیون کمتر است و اصولاً برنامه سازی برای این قشر کار سخت و پیچیدهای است، فکر میکنم اتفاق خوبی در تلویزیون باشد.
فکر میکنم با توجه به ویژگیهایی که بخش نمایشی این برنامه دارد، برای خودتان هم چالش محسوب میشود. این طور نیست؟
بله من به عنوان بازیگر در این کار هم میتوانم اغراق تئاتری را با خودم اینجا بیاورم و خودم را به چالشهای جدید نزدیک کنم و هم میتوانم عقلانیت نوجوانها را به چالش بکشم که ببینم در موقعیتهای مختلف چه کارهایی میتوان کرد و چه حرفهای جدیدی میتوان زد. بنابراین این کار بازخورد فرهنگی خواهد داشت.
بنابراین پیشبینیتان از خروجی کار مثبت خواهد بود؟
چون قبلا چنین تجربهای وجود نداشته، بنابراین از این نظر کار نو و متفاوتی است. از طرفی ذهنیت همه هم نسبت به این کار مثبت است. یعنی هم شرایط قبلی کارهای آقای مسلمی را دارد و هم فضاهای جدید را همگی تجربه میکنیم.
پیام تسلیت مسؤولان برای فوت مرحوم علی سلیمانی: یک بازیگر متعهد و پر تلاش
رئیس رسانه ملی در پیامی درگذشت مرحوم سلیمانی، بازیگر متعهد، پرتلاش و با اخلاق کشورمان را تسلیت گفت.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، متن پیام دکتر علی عسکری به این شرح است:درگذشت بازیگر متعهد، پرتلاش و بااخلاق، آقای علی سلیمانی را تسلیت میگویم. نگاه حرفهای، هنرمندانه و دلسوزانه و بازی پرانرژی و اثرگذار آن مرحوم ستودنی بود و همواره یاد او در اذهان مردم باقی خواهد ماند. از درگاه خداوند تعالی برای علی سلیمانی عزیز علو درجات و برای بازماندگان بهویژه خانواده محترم ایشان، دوستان و همکاران عزیز او در تئاتر، تلویزیون و سینما صبر و اجر مسألت دارم.
همچنین در بخشی از پیام حمید شاهآبادی، معاون سیما این گونه آمده است: درگذشت علی سلیمانی عزیز، از هنرمندان خوب و پرتلاش، بیحاشیه و متعهد، خسارتی دردناک و تأسف بار برای هنر ایران زمین است. مرحوم علی سلیمانی، عشق به معارف و معنویات را با حرفه بازیگری همراه کرده بود و در این عرصه، شخصیت و جایگاه خاصی داشت. نقش آفرینی در سریالهای فاخر و ارزشمند سیما و ابراز ارادت عمیق به اهل بیت نبوت علیهم السلام به ویژه امام رضا (ع) و امام حسین (ع) او را محبوب دلهای مخاطبان رسانه کرده بود.
علی فروغی مدیر شبکه سه، حسن ملکی مدیر شبکه جهانی جامجم، مرکز سیمافیلم، سیداحمدرضا صدر مدیر روابطعمومی معاونت صدای رسانه ملی، حمید نیلی مدیر عامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، قادر آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حمیدرضا جعفریان رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه تصویر شهر و انجمن بازیگران سینمای ایران در پیامهای جداگانه درگذشت این هنرمند را تسلیت گفتند. علی سلیمانی در سریال 87 متر هم به کارگردانی کیانوش عیاری به ایفای نقش پرداخته بود که نتوانست بازی خودش را در این مجموعه ببیند. عوامل این سریال هم در پیامی جداگانه تسلیت گفتند. در بخشی از پیام آنها آمده: علی سلیمانی در تمام روزهای سخت کار لحظهای اخم نکرد، کلامی تند به زبان نیاورد و لبخندش همراه همیشگیاش بود.
کاش من به جای علی میمردم
شهین تسلیمی، بازیگر: من آنقدر حالم از این خبر بد است که اصلا نمیدانم چه بگویم. شما نمیدانید او چه انسانی بود، چقدر خوش اخلاق و خوش روحیه بود و همیشه همه را سر هر کاری شاد میکرد. سر سریال وضعیت سفید ما یک سال و نیم با هم کار کردیم و با اینکه فضای کار خیلی سخت بود اما اصلا با حضور او متوجه این دشواری نمیشدیم، آنقدر که میزد و میخواند و فضا را شاد میکرد. من از لحظهای که این خبر را شنیدم آنقدر گریه کردم که هنوز گیج هستم. همه مدام تماس میگیرند و میگویند آدمها رفتنیاند و میخواهند مرا دلداری بدهند اما فایدهای ندارد. خیلیها نمیدانند او چه انسان شریف و خوبی بود، آنقدر که حد ندارد. سر سریال 87 متر هم ما با هم کار کردیم، مجموعهای که قرار بود بعد از دودکش پخش شود که نشد و هنوز در صف پخش است. من او را مثل پسرم دوست داشتم و این خبر برای من ضربه سنگینی بود. علی همیشه سر کارها از خاطرات بچگی و جوانیاش برای ما میگفت و اینقدر از دست او میخندیدیم که حد نداشت. من هنوز باور نمیکنم این اتفاق افتاده، در صورتی که شب قبل از این اتفاق ویدئوی او را دیدیم که دست تکان میداد و با دستش از به هوش آمدنش میگفت و چقدر با سعادت بود که در ماه محرم و شب جمعه پرواز کرد و از بین ما رفت. همه و هر کسی که یک بار هم علی را دیده از ویژگی و ذات خوبش خبر دارد، او خیلی با اخلاق و پر از موج مثبت بود. خیلی وقتها هم به هر کس که مشکلی داشت، کمک میکرد و با حرفهایش دیگران را آرام میکرد. او ترک بود و با زبان ترکی حرف میزد و برایمان ترجمه میکرد. من انسانی به خوش قلبی و مهربانی او ندیده بودم. سر همان سریال وضعیت سفید هم او ضرب میگرفت، بچهها را دور خودش جمع میکرد و میخواند و همینها همانطور که گفتم باعث میشد تا در این یک سال و نیم سختیهایی که در مجموع وجود داشت را حس نکنیم. واقعا حیف شد که او رفت. من سرمجموعههای مختلفی مثل ماه و پلنگ هم با او کار کردم، آنجا نقش پسرم را داشت و کارهای دیگری که لحظه به لحظه آن خاطره است. علی آدم بسیار سالمی بود و من نمیدانم این مریضی چیست چون گاهی میبینیم پیرمرد 70 ساله خوب میشود، آن وقت جوانی مثل او از بین میرود. دیگر چه بگویم که علی سلیمانی به شدت بازیگر و هنرمند بی حاشیهای بود که در کار هیچکس مداخله نمیکرد و حواسش به همه هم بود اما صد حیف که خوبها زود میروند، گاهی میگویم کاش من به جای او مرده بودم. با همه وجود امیدوارم بقیه مریضهایی که خیلی از آنها از دوستانم و هنرمندان هستند مثل شهره لرستانی و بقیه خوب شوند که دیگر گرفتار چنین شوکهایی نشویم. من باز هم به خانواده او تسلیت میگویم و امیدوارم خدا به آنها صبر دهد، چون نمیدانم این داغ سنگین را چطور میتوانند تحمل کنند.
فاطمه عودباشی - فاطمه شهدوست - زینب علیپور طهرانی / رسانه روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد