در تلویزیون ما هم این اتفاق افتاده و در سالهای اخیر تعدادش رو به فزونی است البته در ایران معمولا این موضوع با نقدهایی مواجه میشود که بسیاری از آنها بیراه نمیگویند.
حرفشان همین کپی نکردن جز به جز، خرید حق تولید یا دستکم اذعان سازندگان به الگوگیری و حاشا نکردن آن است چون با توجه به گسترش رسانهها و دسترسی همگانی به آن، امکان ردیابی ریشههای یک برنامه و یافتن نمونه اصل آن دیگر کار دشواری نیست.
اخیرا مهران مدیری همین کار را کرد. او با شروع فصل تازه دورهمی اذعان داشت که برنامهشان یک کپی درجه یک از برنامهای خارجی است که در کار خود موفق بوده است.
بههرحال تعداد برنامههایی که در محتوا، دکور یا جزئیات دیگر از دست دیگری مشق کردند و از اثری خارجی یا داخلی الهام گرفتند یا کاملا کپی شدند، کم نیست. در اینجا نگاهی به برخی از این برنامههای سیما داشتیم.
همچنین مرور کوتاهی بر نمونههای موفق ایرانی یا ایرانیزه شده کردیم و در این مورد با یک تهیهکننده پیشکسوت مسابقه های تلویزیونی و یک منتقد گپ زدیم و از بایدها و نبایدهای الگوبرداری پرسیدیم.
گفتگو با حسین فردرو، تهیهکننده پیشکسوت مسابقات تلویزیونی: تقلید در فرم جایز است اما در محتوا نه
در دهههای 60 و 70 تعداد تهیهکنندگان تلویزیون چندان زیاد نبود و با توجه به محدودبودن شبکههای تلویزیونی و شرایط خاص جامعه، طبیعتا تعداد تولیدات هم مثل امروز نبود.
یکی از تهیهکنندگانی که در این دو دهه و بعد از آن فعال بوده، حسین فردرو است. تهیهکننده و کارگردان تلویزیونی که آثار زیادی از او در تلویزیون ثبت شده است؛ از تلهتئاترهای مشهوری مانند «سوزن بانان» و «باجناقها» گرفته تا سریال هایی مثل «محله بروبیا» و «محله بهداشت» و مسابقات تلویزیونی مشهوری، چون «نام ها و نشانه ها» و «مسابقه بزرگ» و مسابقات فوتبال مقدماتی جامجهانی دهه 90 میلادی و مناظرات انتخاباتی، آثاری است که در آنها فردرو بهعنوان تهیهکننده یا کارگردان و کارگردان تلویزیونی حضور داشتهاست.
او تهیهکننده و کارگردان مسابقات تلویزیونی همچون ستارهها، 101، 103 و... است. ضمن اینکه او مدرس کارگردانی تلویزیون هم است.
صحبتهای او درباره الگوبرداری از نمونههای خارجی برای ساخت مسابقات و برنامهها را مطالعه میخوانید.
شما از دهه 60 تا به امروز مسابقات زیادی را در کنار دیگر برنامههای تلویزیونی تولید و پخش کردهاید. طبیعی است برخی مسابقات شما هم الگوبرداری از مسابقات خارجی بود. به نظرتان روش درست برای الگوبرداری در مسابقات و برنامههای تلویزیونی چیست و باید به چه شکل اتفاق بیفتد که اصولی باشد؟
من نظرم را به عنوان مدرس رشته کارگردانی تلویزیون و به عنوان فردی که در کارنامه اش تولید مسابقات متفاوت تلویزیونی را دارد، میگویم. شخصا وقتی مسابقهای میساختم از ساختارها و قالبهای نمونههای خارجی الگو میگرفتم اما در محتوا نه. در واقع تلاش میکردم محتوای مسابقه کاملا ایرانی باشد. به همین دلیل با ایرانیزه کردن فضای مسابقه، شروع به ساخت میکردم. به نظرم هیچ ایرادی ندارد که ما برای ساختار و فرم از نمونههای خارجی الهام بگیریم و اصلا کار اشتباهی نیست. زیرا ساخت مسابقات قوانین خاص خودش را دارد. حال ممکن است این قوانین بینالمللی باشد. برایتان مثالی میزنم. در فوتبال هم قوانین مشخصی وجود دارد و همه طبق آن قوانین بازی میکنند اما سبک خودشان را دارند. به همین دلیل میگویند فوتبال برزیلی، فوتبال ایرانی و... بنابراین در ساخت مسابقات بهرهبردن از نمونههای خارجی اشکالی ندارد اما باید محتوا را کاملا برای کشور خودمان کنیم.
منظورتان این است که در طراحی سوالات کاملا فضا را ایرانیزه کنیم؟
بله. به عنوان مثال نمونه، مسابقه میلیونر در همه کشورهای دنیا تولید شده اما باید سازندگان هر کشور توجه کنند سوالاتی که برای مسابقه طراحی میکنند، کاملا ملی و متناسب با کشورشان باشد؛ ولی این اتفاق نیفتادهاست. جالب است من نمونه این مسابقه را در امارات دیدم اما طراح سوال همان سوالاتی را گذاشته بود که در نمونه مسابقه آمریکایی آن بود. خب وقتی این گونه عمل کنیم چه کاربردی برای مخاطب دارد. بنابراین وقتی تاکید میکنم که باید محتوا ایرانی باشد، همین موضوع است که ما میتوانیم نمونههای خارجی را ایرانیزه کنیم.
پس شما معتقد هستید باید سوالات مسابقات، ملی و مذهبی باشد که برای مخاطب کاربردیتر باشد.
بله. باید سوالات ملی و مذهبی طراحی شود اما گاهی شاهد هستیم طراح سوال خلاقیتی به خرج نمیدهد و به دنبال سوالات کلاسیک تکراری است. در حالی که درست نیست و باید سعی کنیم سوالات کاملا به روز باشد تا برای مردم کاربردی باشد. در حال حاضر یک مسابقه میدانی در کشور فرانسه تولیدشده که دیگر کشورها طرح آن را خریدهاند تا بتوانند تولید کنند. گرچه در اینجا ما قانون کپیرایت را نداریم و بدون خریداری کار خودمان را انجام میدهیم. البته این مبحث مفصل است و جایش در این مصاحبه نیست. با این حال معتقدم میتوانیم از نمونههای موفق خارجی بهره ببریم. پس استفاده از قالب جایز است اما در محتوا نه.
به نظرتان بهتر نیست خودمان ایده داشتهباشیم و مسابقههایی تولید کنیم که طرح خودمان باشد؟
من که با این ایده کاملا موافق هستم. اگر بودجه مناسب دادهشود، حتما میتوان مسابقهایرانی خلق کرد و از نظر اقتصادی حتی صادرکننده فرهنگ باشیم. بسیار هم عالی است. اما چنین اتفاقاتی نیاز به بودجه دارد که رخ نمیدهد. ضمن اینکه برنامه ساز باید وقت و انرژی زیادی هم بگذارد. زمانی که من مسابقه 101 و 103 را ساختم به حدی ایرانیزه کردم که همه فکر میکردند ایده آن هم ایرانی است و هیچ تقلیدی صورت نگرفته است. اینکه یک نفر در مقابل صد شرکتکننده حضور داشت و رقابت میکرد. فضای مسابقه کاملا گروهی و در یک محیط صمیمانه بود که همین باعث شدهبود مخاطبان ارتباط خوبی برقرار کنند. مردم با تماشای این مسابقه حس جمعی را تجربه کرده بودند، ولی متاسفانه بعدها حمایت نشد که ادامه پیدا کند.
چه مشکلاتی در این مسیر وجود دارد؟
به نظرم صدا و سیما باید مسابقات پرمخاطبی که تولید میشود را حمایت و به برند تبدیل کند. نباید تغییر مدیران باعث شود از این موضوع غافل شوند. وقتی مدیری تغییر میکند به برنامهساز میگوید میخواهم یک طرح جدید بیاورید. درحالی که ایرادی ندارد کار پرمخاطب باز هم ساخته و به یک برند تلویزیونی تبدیل شود. البته اخیرا این اتفاق درباره مهران مدیری و رامبد جوان رخ داده است. البته حمایت از شخص آنها شده و نه از برنامههایشان. در واقع خواستهاند آنها حضور داشته باشند در تلویزیون. به نظرم برنامه دورهمی که ساختار جنگگونه داشت و حالا به مسابقه تبدیل شده، کاملا برگرفته از نمونههای خارجی است و ما بدون تغییر میبینیم. نباید نگاه افراطی یا تفریطی داشته باشیم. باید از کارهایی دفاع کنیم که حقشان است. باید از افراد باتجربه استفاده شود که رگ خواب مخاطب را میدانند. حمایت از برنامههای خسته جایز نیست.
به نظرتان کدام برنامه یا مسابقه در حال حاضر خسته است و به تغییر نیاز دارد؟
برنامه رامبد جوان خسته است و مدتهاست در آن تحول و تنوع جدی نمیبینیم. باید عوامل آن مدتی کار نکنند تا به ایده جدید دست پیدا کنند. نباید صرفا از یک برنامه خسته مثل خندوانه حمایت کنیم که دیگر برای مخاطب جذابیت ندارد. من با برند موافق هستم، اما نه حمایت یک برند خسته. نگاهمان باید تغییر کند و در تولید مسابقات تلویزیونی از سوالاتی استفاده کنیم که برای تماشاگر کاربردی باشد. با تمام انتقادهایی که به مهران مدیری در ساختار برنامهاش دارم، اما خوشبختانه سوالات برنامهاش نسبت به فصلهای قبلی دورهمی امروزیتر شده است. در مسابقه از نویسندگانی میگوید که زنده هستند. از آهنگسازانی میگوید که شنیدن دربارهشان جالب است. شما کافی است نگاهی به گذشته و مسابقه محله مسعود روشنپژوه داشته باشید. او بدون اینکه ابزاری داشته باشد با یک دوربین و بادکنک، مسابقهای جذاب پخش میکرد که بچهها با او حس صمیمیت میکردند. به همین دلیل تاکید میکنم وقتی ما مسابقهای را ایرانیزه میکنیم باید محتوای آن، هم ایرانی باشد و هم مردم نسبت به آن حس خوب داشته باشند و صمیمی شوند. من رامبد جوان را خیلی دوست دارم و از زمان دانشجویی او را میشناسم و شاهد علایق و پیشرفتهایش بودم. معتقدم برنامهساز کاری که میسازد باید حرف دلش باشد، چون وقتی مردم تضاد آن را میبینند و میشنوند ناراحت میشوند. مثلا تلویزیون به هیچوجه رامبد جوان را مجبور نکرده بود در خندوانه مرتب درباره خوبیهای زندگی در ایران بگوید و بعد وقتی مردم میبینند او بچهاش را در کشوری دیگر به دنیا میآورد، متوجه تضاد حرفهایش میشوند.
یعنی کسانی که مسابقه میسازند با جان و دل کار نمیکنند؟
نمی گویم همه، اما باید برنامهساز با جان و دل و آنچه از دلش برمیآید، بگوید.در برخی مسابقات هم شاهدیم با اینکه بخشهایی از آن ایرانی شد، اما به دلیل نبود خلاقیت باعث شده خوب در نیاید، مثل مسابقه هوش برتر. مردم باید با مسابقه همذاتپنداری کنند. اگر میخواهیم کپی و بعد ایرانیزه کنیم، حتما باید به محتوای کار توجه کنیم و مراقب باشیم چه میکنیم. باید انرژی گذاشت. وقتی من مسابقه ستارهها را میساختم در آن فرش ایرانی را تبلیغ میکردیم که سمبل برنامه شد. در این برنامه سوالات درباره فرش و نفت ایران بود. بنابراین وقتی از کاری تقلید میکنیم، باید از نمونه اصل آن بهتر باشد تا مخاطب دوست داشته باشد.
استعدادیابیها
کپی شده: چند سالی است مسابقههای استعدادیابی پایشان به تلویزیون باز شده و به محبوبیت رسیدهاند. بزرگترین این مسابقهها «عصر جدید» است که پخش آن از سال 97 آغاز شد و تاکنون دو فصلش روی آنتن رفته است. مسابقههای دیگری مثل زمانی برای خندیدن، ستارهشو، شبکوک و... هم جزو همین دست برنامهها بودند که پیش یا پس از عصر جدید در تلویزیون با محوریت استعدادیابی در زمینههای مختلف مورد توجه قرار گرفتند.
برنامههای استعدادیابی در دنیا سابقه طولانی دارند که شهرهترینشان «آمریکا گات تلنت» است و از آن الگوبرداریهای زیادی شده که غالب این برنامهها با فرهنگ جامعه خود منطبق شدند و راهشان را یافتند. عصر جدید هم یکی از همین برنامهها بود که البته بهدلیل شباهت به اصل این برنامه در دکور و نحوه رای دادن داوران با چراغ ضربدر در دورهای مورد انتقاد قرار گرفت.
کپی از؟ مجموعه آمریکا گات تلنت، مسابقه استعدادیابی است که از شبکه انبیسی آمریکا پخش میشود.
4 فصل با دورهمی
کپی شده: برنامه «دورهمی» با اجرای مهران مدیری اولینبار سال94 روی آنتن رفت و از همان ابتدا بهدلیل شباهت بیش از اندازه دکور و حال و هوایش به یک برنامه کمدی هندی، انتقادهایی را بهدنبال داشت. دورهمی در ادامه تغییرات زیادی ازجمله همین دکور و بخشهای نمایشی را به خود دید و کمکم دیگر به برنامهای صرفا با اجرای مدیری و بدون بخش نمایشی تبدیل شد که حاوی گفتوگو با چهرهها و استندآپهایی کوتاه درباره وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... کشور بود. این برنامه تا روزهای ابتدایی امسال که به پخش خود با تغییراتی ادامه داد جزو محبوبترین برنامههای تلویزیونی بود.
کپی از؟ «شبهای کمدی با کاپیل» یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی و از جُنگهای شبانه هند است.
«زوجینو»ی خانوادگی
کپی شده: برنامه «زوجی نو» با اجرای باربد بابایی و به تهیهکنندگی حامد خانی در 80 قسمت میزبان رقابت 160 زوج شده است.
این مسابقه در چند بخش روی آنتن رفت که در آن شناخت زوجها از یکدیگر و میزان همراهیشان با هم بخشی از کار را پیش میبرد. بابایی هم اجرای این برنامه را در فضای شاد و تا حدی پرخنده به عهده دارد. همزمان با پخش این مسابقه صحبتهای زیادی درباره آن مطرح شد و یکی از اصلیترین موارد آن شباهتش به نمونه خارجی آن بود.
کپی از؟ زوجینو از برنامه Family Feud کپی شده است. برنامهای که در همین فضا بود و حتی خیلی از بخشهای آن درست مشابه همان چیزی است که امروز در زوجینو آن را میبینیم. تهیهکننده نسخه ایرانی این برنامه در صحبتهایش گفته بود برای شروع کار چند آیتم ما از برنامهای خارجی الگوبرداری شد. طبق صحبتهای او از قسمت 20 به بعد تلاش شد تا با اضافه کردن بخشهای تازه کمی از دنبال کردن عینی نمونه خارجی آن فاصله بگیرند.
مسابقه «ایران» به سبک خارجی ها
کپی شده: این مسابقه با اجرای سام درخشانی در نوروز 99 روی آنتن رفت. مسابقهای که سعید رضایت تهیهکنندگی آن را به عهده داشت. این مسابقه با شعار «ایران را با ایران بشناسیم» کار خودش را شروع کرد و در طول آن با سوالهایی که کاملا ایرانی بودند، در کنار بخشهای عملی برنامه، شرکتکنندگان با هم به رقابت میپرداختند. بعد از سام درخشانی و مدتی وقفه، مسابقه ایران با اجرای وحید شیخزاده روی آنتن رفت.
کپی از؟ « Pressure Pad » عنوان برنامهای است که از شبکه بیبیسی با همین فضا روی آنتن رفت. اینکه این کپیبرداری در چه حد انجام شده هم سوالی است که تهیهکننده آن دربارهاش بیان کرد: «دکورِ برنامه شبیه به نسخه خارجی است. شرکتکننده با راه رفتن روی صفحه نمایش به سؤالات پاسخ میدهد. در نسخه خارجی سؤالات از همهجا و همهچیز است اما ما تصمیم گرفتیم مسابقهای طراحی کنیم که طراحی تمام سؤالات آن تنها مختص به کشور عزیزمان ایران باشد. در واقع مثل مسابقههای دیگر تلویزیون عمل نکردیم که نعلبهنعل کپی میشود. ما سعی کردیم بازیهایمان را هم تغییر دهیم و این بازیهایی که الان داریم در آن برنامه نیست. »
«اعجوبهها»ی کوچک
کپی شده: این برنامه سال98 با اجرای مهران غفوریان و تهیهکنندگی سروش گلمحمدی روی آنتن شبکه سه سیما رفت. «اعجوبهها» تلاش داشت در فضایی مفرح توانمندیهای کودکان و نوجوانان را نشان دهد. پس از مدتی نادر سلیمانی اجرای برنامه را ادامه داد. آنچه از همان ابتدا مورد توجه بسیاری قرار گرفت شباهت زیاد این برنامه در دکور و محتوا با یک برنامه خارجی بود. شنیده میشود احتمال ساخت فصل دیگری از این برنامه وجود دارد و باید دید در ادامه با تغییراتی همراه است یا خیر.
کپی از؟ «کلهگندههای کوچک» برنامهای آمریکایی با اجرای استیو هاروی و بعد از او ملیسا مککارتی است که از سال 2016 روی آنتن شبکه انبیسی رفت.
زدن به «سیم آخر»
کپی شده: آبان 99 برنامهای با تهیهکنندگی محمدرضا رضاییان و اجرای رضا رشیدپور، راهی آنتن شبکه سه سیما شد. ابتدا قرار بود نام برنامه بمب باشد و بعدا به «سیم آخر»تغییر یافت. این برنامه سعی در به چالش کشیدن دانش و اطلاعات عمومی شرکتکنندگان در حوزههای مختلف دارد و ضمن آن با طراحی خاص خود در پاسخگویی، سنجش اطلاعات را با هیجان و سرعت تلفیق کرده است. سازندگان این برنامه هم از همان ابتدا در گفتوگو با جامجم بیان کردند این برنامه گرچه از برنامهای خارجی و موفق الگوبرداری شده اما در بخشهای مختلف ایرانیزه شده و تفاوتهایی با نسخه اصل خود دارد.
کپی از؟ شباهت زیادی میان سیم آخر و برنامه بوم که یک برنامه خارجی است، وجود دارد که در آن هم سیم بمبها به همین شکل که در نمونه ایرانی وجود دارد، باید بریده شود.
چند اتفاق مشابه به سبک میلیونرشو
در حوزه مسابقات و ماجرای کپیبرداریها، در کنار مواردی که از آنها گفتیم، چند برنامه مشابه وجود دارند که اولین نمونه آن از چند سال پیش و با برنامه ستارههای ایرج نوذری، روی آنتن رفت.
این برنامه کپی از مجموعه برنامههای «میلیونرشو» است که روی آنتن شبکه کشورهای مختلفی رفته است اما نسخه هندی آن که در قالب یک فیلم با اجرای آمیتاب باچان ساخته و پخش شد این مسابقه را از قبل معروفتر و به یکی از فضاهایی تبدیل کرد که بعد از آن خیلیها در قالب همان مسابقه مسیرش را ادامه دادند.
«ستارهها» هم اولین نسخه این برنامه بود که با آن فضا، در ایران روی آنتن رفت البته که به گفته حسین فردرو، کارگردان ستارهها این برنامه تا حد ممکن ایرانیزه شد و سؤالات و اتفاقاتی که در آن رخ میداد به شکلی تغییر کردند که مخاطب هم بتواند با آن ارتباط برقرار کند.
چرا که کپی عین به عین در این دست برنامهها تنها باعث ایجاد حس بیگانگی در مخاطب میشود و بیننده میتواند آنطور که باید با آن ارتباط برقرار کند. در ادامه بعد از ستارهها همین تازگیها دو برنامه دیگر با همان سبک و سیاق و حتی دکوری کاملا شبیه به نسخه اصلی آن روی آنتن رفت.
برنده باش: یکی از این برنامههاست که از روی نسخه آمریکایی مجموعه برنامههای میلیونرشو روی آنتن رفت. این مسابقه با اجرای محمدرضا گلزار توسط شرکت میلیونر در دنیا تجربه شده است. در مدل این نوع مسابقات، دکور، مجریان و حتی نور سبک خاصی دارند.
همچنین استفاده از مجریان معروف در این گونه مسابقات، به یک رسم معمول در دنیا تبدیل شدهاست. برای مثال در کشور هند هم مجریان معروف این مسابقه را اجرا میکنند و این روند در نسخه ایرانی هم ادامه پیدا کرد.
برای شرکت در این برنامه گویا ورودی وجود داشت که به شکل مجازی برگزار میشد. در مسابقه مجازی که از طریق اپ این مسابقه انجام میشد، سؤالاتی با سطح پایین پرسیده میشد و فرد را مجاز به حضور در مسابقه اصلی میکرد در حالی که اگر هدف از انجام این فیلترگذاری انتخاب افرادی با سطح سواد بالاتر برای حضور در مسابقه اصلی بود نهتنها این امکان در عمل اتفاق نمیافتد بلکه افراد میتوانند با استفاده از جستوجویی ساده در اینترنت به پاسخ سؤالات برسند.
حضور آنها در مسابقه اصلی به مثابه این است که فردی را از پایه ابتدایی یکباره سر جلسه کنکور بنشانند. اما هاشم رضایت، تهیهکننده این برنامه پیشتر گفته بود: «ما کمیتهای ششنفره داریم که سؤالات در آن طراحی میشود و گلزار هم چون مجری برنامه است و باید روی سؤالات اشراف داشته باشد، در این کمیته حضور دارد و درباره سؤالات نظر میدهد.»
از اینها که بگذریم بهطور کلی این برنامه با حواشی زیادی همراه بود از سؤالات گرفته تا شیوه اجرا و اصل انتخاب گلزار در این فضا.
5ستاره: یکی دیگر از برنامههایی که در ادامه ماجرای میلیونر شو ساخته و پخش شد، مسابقه 5 ستاره است که اشکان خطیبی و بعد هم حمید گودرزی اجرای آن را بهعهده داشتند. ابوالفضل آقاخانی هم بخش دیگری از این مسابقه را بعد از آن دو نفر اجرا کرد. در واقع 5 ستاره جزو معدود برنامههایی است که با این سرعت تجربه تغییر چند مجری را داشت.
این مسابقه نیز شبیه به برنده باش است و شرکتکنندگان با ثبتنام در اپلیکیشن و پاسخگویی به سؤالات و قرار گرفتن در فهرست پنج نفر اول در آن شرکت میکردند. در نهایت این پنج نفر در استودیوی برنامه حضور پیدا کرده و ضمن پاسخ به سؤالات مجری هر کدام که امتیاز بالاتری را کسب میکرد موفق به دریافت 50 میلیون تومان وجه نقد میشد.
این مسابقه هم در دورهای بهدلیل پرداخت جایزههای میلیونی متوقف شد و مدتی بعد با تغییر اسپانسر دوباره به آنتن تلویزیون برگشت اما این بازگشت همانطور که گفته شد با تغییرات مختلفی مثل انتخاب مجری همراه بود البته جدا از این بخش میتوان گفت دکور، سؤالات و فضا خیلی با همتای داخلی و حتی خارجیاش تفاوتی نداشت و کپی بودن این برنامه هم جزو مواردی بود که بدون تغییر خاصی رخ داده بود.
«کودک شو» با طعم رقابت
کپی شده: این برنامه با اجرای پژمان بازغی کار خودش را در شبکه نسیم شروع کرد و بعد هم حمید گودرزی اجرای آن را به عهده گرفت. «کودکشو» در چارچوب یک برنامه با گونه مسابقه - بازی است که رقابتی را بین کودکان سه تا پنج سال و والدینشان برگزار میکند. در این برنامه علاوهبر بخش رقابتی، چهرههایی از بخشهای گوناگونی چون بازیگران سینما، تلویزیون، خوانندگان، فعالان حوزه موسیقی و ... نیز به همراه فرزندانشان دعوت میشدند.
کپی از؟ ایده اولیه کودکشو از روی برنامهای برداشته شده که از شبکه دیسکاوری پخش میشد. در فصل اول این مجموعه روند کپی حتی در جزییات هم تا حد زیادی مشخص بود اما در ادامه این برنامه تا حدی در راستای ایرانیزه شدن گامهای تازهای برداشت که آن را از کپی صرف بودن خارج کرد.
یک رقابت «دورهمی»
کپی شده: «دورهمی» تازهای که مدتی است با اجرای مهران مدیری از شبکه نسیم پخش میشود تفاوت زیادی با فصول قبلی خود دارد. این برنامه به مسابقه اطلاعات عمومی در زمینه ادبیات و هنر بدل شده است که بهدلیل دکور خاص خود هیجان را هم به شرکتکننده منتقل میکند. در زمان همهگیری رسانهها و امکان دستیابی به منابع خبری، بهسختی میتوان مخفیکاری کرد. مدیری و گروهش هم با اطلاع از این موضوع دیگر نخواستند نقدهای گذشته به کپیکاری را بپذیرند و از همینرو خودشان با شروع فصل بیان کردند که این مسابقه جزء به جزء کپی از یک برنامه خارجی است اما یک کپی درجه یک!
کپی از؟ سامورایی ذهنی، برنامهای از شبکه فاکس است که با اجرای یک بازیگر به اسم راب لو اجرا میشود. نسخه بینالمللی این برنامه در چند کشور ساخته شده است.
ایرانی های ایرانی
در بین برنامههای مختلفی که با الگوبرداری از نمونههای خارجی آن ساخته شدهاند، تولیدات و مسابقههایی را هم داریم که ایده و اجرای آن از ابتدا با الگوی ایرانی یا ایدههای تازه شکل گرفتهاند. مواردی که در اغلب آنها ردی از همین بکر بودن و تازگی به چشم میخورد و اگر الگوبرداری هم در آن اتفاق افتاده باشد، تنها در حد ایده بوده و نه کپیکاری نعلبهنعل.
در بین نمونههای مختلف این برنامهها میتوان به مسابقه «هوش برتر» اشاره کرد که در قالب مسابقه در زمینه سوالهای هوشی و بخشهای عملی که در آن وجود داشت، شرکتکنندگان را با چالش مواجه میکرد. مسابقه «ایرانیش» هم یکی دیگر از این موارد است که در آن نمونههایی از بازیهای ایرانی و قدیمی مثل هفتسنگ و نمونههای دیگر را در قالب مسابقه تلویزیونی طراحی و اجرا کردند؛ برنامهای که پوریا پورسرخ اجرای آن را به عهده داشت.
علاوهبراینها «شوتبال» هم از موارد رقابتی دیگری بود که بخشهای مختلف و ابداعی داشت و حامد آهنگی آن را اجرا میکرد. در ادامه این ماجرا هم میشود به تولیداتی مثل «مسابقه محله»، «شهروند و مافیا»، «خانه ما» و ... اشاره کرد.
نوشین مجلسی - فاطمه شهدوست - فاطمه عودباشی / رسانه روزنامه جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: