گفت‌ و گو با کارگردان مجموعه مستند «تنهایی» که جمعه‌ها از شبکه یک پخش می‌شود

رو در رو با محیط زیست

گفت‌گو با جواد قارایی که این روزها مشغول ساخت «ایرانگرد 5» شده است

«ایرانگرد 5» سراغ نادیده‌ ها می‌رود

چندسالی می‌شود که ایرانگرد با سبک و سیاق یک مستند واقعی و تمام عیار وسیله‌ای شده تا مناطق مختلف ایران را از قاب دوربین این گروه ببینیم. گروهی به کارگردانی و روایت جواد قارایی که از سال 89 رسما متولد شد و فصل پنجم آن هم در حال ساخت است.
چندسالی می‌شود که ایرانگرد با سبک و سیاق یک مستند واقعی و تمام عیار وسیله‌ای شده تا مناطق مختلف ایران را از قاب دوربین این گروه ببینیم. گروهی به کارگردانی و روایت جواد قارایی که از سال 89 رسما متولد شد و فصل پنجم آن هم در حال ساخت است.
کد خبر: ۱۳۲۵۹۳۶

در این مجموعه مستند قارایی علاوه بر انعکاس قصه روستاها و مناطق کمتر دیده شده از معضلات و کمبودهایی که هر کدام دارند هم می‌گوید، اتفاقی که باعث شده تا گاهی تلنگری هم برای مسوولان ماجرا باشد.

در کنار اینها توجه به ماجرای گردشگری با آموزش مردم آن منطقه به رفتن به سمت مجموعه‌ های بوم گردی هم اتفاق دیگری است که قارایی و گروهش در طول این ماجرا آن را به طور جدی دنبال کرده‌اند.

از اینها که بگذریم خاطرات او از ساخت این برنامه و اتفاقاتی که از سرگذرانده هم برای خودش داستانی دارد، جریانی که امسال با تجربه کرونا تکمیل شد و هنوز هم آثارش ادامه دارد. این شب‌ها نیز پخش ایرانگرد 4 از شبکه یک هر دوشنبه و چهارشنبه ادامه دارد و در کنار آن ساخت سری پنجم این ماجراجویی هم بهانه‌ای شد تا گفت‌وگویی با باعث و بانی این مجموعه داشته باشیم.

از پتانسیل بالای ایران تا مصائب کرونایی

شاید برای شما هم سوال شود که با ساخت و پرداخت بیشتر از 60قسمت برنامه از نقاط مختلف ایران، این قصه چطور هنوز هم قابلیت پرداخت دارد، موضوعی که قارایی درباره‌اش گفت: اگر بخواهیم واقع‌بینانه به این قضیه نگاه کنیم، ایرانگرد یک تا چهار یک صدم زیبایی‌ها و جذابیت‌های ایران هم نیست. ما پتانسیل بالایی از نظر مناطق جالب توجه در ایران داریم، چون اولا کشور بسیار پهناوری داریم و دوم آن‌که تنوع اقلیمی زیادی داریم که باعث شده تنوع فرهنگ، گویش و زبان، معماری و.. هم وجود داشته باشد، جریانی که باعث می‌شود تا جاذبه‌های کشورمان واقعا زیاد باشد تا جایی که جزو 5 کشور دارای تنوع گردشگری در جهان هستیم.

ماجرای کرونا هم که دیگر داستان تکراری این روزها شده و هنوز دردسرهایش وجود دارد، مساله دیگری است که آقای کارگردان با یادآوری آن افزود: این قضیه کارمان را خیلی عقب انداخت، هم خودم و برخی از افراد گروه کرونا گرفتیم و همین باعث شد کارمان مدام به تعویق و تاخیر بیفتد. علاوه بر آن مشکل دیگری که داشتیم این بود که برای ایرانگرد 4 اقوام و عشایر مختلفی را انتخاب کرده بودیم که با آنها کار کنیم اما به دلیل آن‌که کرونا بود نتوانستیم برویم، یا در آن منطقه کرونا بود یا گاهی نگران بودیم که ما به آنها این ویروس را منتقل کنیم، همین باعث شد بیشتر به طبیعت بپردازیم و کمتر بین مردم برویم چون این خطر هم برای ما وجود داشت و هم برای مردم. اما در سری جدید اگر واکسن زده شود و مشکل تا حدی برطرف شود فکر می‌کنم خیلی راحت‌تر بتوانیم اینکار را انجام دهیم. یعنی اقوام مختلف ایران بیشتر در این فصل حضور پیدا می‌کنند چون آنها هم بخش بسیار مهمی از پتانسیل گردشگری ایران هستند.

با ایرانگرد 5 کجا می‌رویم؟

این‌که در این سری از ایرانگرد قرار است کدام مناطق راببینیم هم سوالی بود که قارایی با تاکید به این‌که همه اتفاقات جدید خواهد بود، به آن این طور پاسخ داد: در ایرانگرد یک تا پنج و حتی بعد از آن تا هر زمان و تعدادی که این کار ادامه داشته باشد، تمام مناطق جدید هستند و ما به هیچ عنوان سراغ نقاطی که قبلا به آن پرداختیم نمی‌رویم. ما هنوز حتی به خیلی از استان‌ها مثل گلستان، آذربایجان‌غربی و شرقی، خراسان شمالی و رضوی، ایلام، کرمانشاه، قزوین، قم و... نرفتیم و تازه همان استان‌هایی که کار کردیم تنها گویای بخش کوچکی از پتانسیلی بوده که در آن منطقه وجود داشته بنابراین هنوز ظرفیت زیادی برای پرداخت داریم. در این سری هم مثل هر کدام از مجموعه‌ها سعی کردیم تنوع را درنظر بگیریم برای همین شما از نقاط بیابانی گرفته تا کوهستانی، اقلیم جنگلی، سواحل و... را می‌بینید.

همچنین تفاوت این سری از ایرانگرد با آنچه گذشت و روی آنتن رفته است هم موضوع دیگری بود که صحبت از آن شد و او گفت: من فکر می‌کنم در ایرانگرد 4 ما هم از نظر جاذبه‌های تصویری یعنی نوع تصویربرداری، کیفیت آن و موارد مختلف دیگر نسبت به فصل‌های قبل خیلی بهتر بودیم. از طرفی سعی کردیم در پژوهش و نگارش هم به همین شکل باشیم یعنی علاوه بر روان بودن و سادگی برای تمام مردم، از روستاییان گرفته تا دانشگاهیان و همه گروه‌ها با هر نگرشی بتوانند با کار ارتباط برقرار کنند و اطلاعات کلی درباره کشورمان بگیرند. در کنار اینها می‌توانند جاذبه‌های مختلف را بیشتر بشناسند و بدانند که سفر تنها شمال نیست و نقاط مختلفی در ایران داریم. مضاف بر اینها ما تنها گل و بلبل نداریم بلکه معضلات زیست محیطی، اجتماعی و... را هم درهر کدام از این مناطق داریم اتفاقی که سعی کردیم در هر قسمت تا حدی به آنها رسیدگی و بیان کنیم همچنین در این بین اگر راهکاری توسط کارشناسان به ما داده می‌شود، آنها را ارائه می‌کنیم تا مسوولان هم بتوانند از آن استفاده کنند.

انجمن نیک ورزی ایرانگرد

در کنار اتفاقات مختلفی که پخش این مجموعه رقم زده، قارایی مدتی است انجمنی را برای ساماندهی برخی معضلاتی که در مناطق گوناگون کشور وجود دارد، تاسیس کرده است.

او درباره این انجمن و ماجرای تولد آن که به شهرت او هم مرتبط است، عنوان کرد: خیلی اوقات می‌بینیم برخی هنرپیشه‌ها و چهره‌ها هستند که مردم زیادی آنها را در فضای مجازی دنبال می‌کنند و گاهی حتی آنها قهرمان زندگی‌شان هستند. در این میان من هم دیدم خیلی از مردم به من لطف دارند و در فضای مجازی دنبالم می‌کنند. خودم هم آرزویم این بود که این اتفاق بیفتد تا فقط بتوانم از موقعیتی که خدا به من داده، استفاده کنم. به نظرم هر کدام که می‌بینیم مردم به ما توجه دارند، باید از آن برای کمک به دیگران و برطرف کردن مشکلی از آنها استفاده کنیم، من هم وقتی با این اتفاق روبه رو شدم و اعتماد آنها را دیدم، سعی کردم از این اعتماد در راه کمک به دیگران استفاده کنم. در ادامه هم انجمن نیک‌ورزی ایرانگرد را اوایل پارسال در وزارت کشور ثبت کردم. هدف ما در این انجمن کمک به مناطق محروم یا کمتر توسعه یافته است،به‌ویژه مناطقی که ظرفیت بالای گردشگری دارند اما از مشکلات خیلی ساده مثل سرویس بهداشتی، آب، برق و... برخوردارند. استقبال مردم خیلی خیلی خوب بوده و من هم وسیله‌ای بودم تا این جریان را در کنار آنها رقم بزنم.

ادامه فعالیت در این زمینه هم بحث دیگری بود که او گفت: راستش قرار نبود به همان مشکلاتی که از آن گفتم، بپردازیم بلکه هدف اول ما کارآفرینی در حوزه گردشگری بود، این‌که در روستاهای محرومی که ظرفیت بالای گردشگری دارند کارآفرینی کنیم، اقامتگاه بسازیم و آموزششان بدهیم تا بعد دست آنها را در دست آژانس‌های گردشگری بگذاریم که بتوانند از دارایی‌شان پول دربیاورند اما در ادامه، کرونا آمد و همه چیز به هم ریخت، چراکه اگر الان چنین کاری کنیم، گردشگری در آن مناطق رونق زیادی پیدا می‌کند و خطر زیادی برای مردم به وجود می‌آید،زیرا آنها از شهر دور هستند و کرونا برای آنها می‌تواند خطرناک باشد. به همین دلیل گفتیم صبر می‌کنیم تا این بخش را بعد از کرونا راه بیندازیم و فعلا زیرساخت‌های‌شان را درست کنیم. مثلا برای خانواده‌ها بز مولد می‌خریم که بچه‌های آن هم برای خودشان باشد، سرویس بهداشتی برای‌شان ساختیم، مخزن آب و حمام درست کردیم، به بحث برق آنها توسط انرژی خورشیدی رسیدگی کردیم و موارد دیگری که تا زمان رفتن کرونا و تاسیس اقامتگاه‌های بوم‌گردی ادامه خواهد داشت.

10سال است که ماشین ندارم

منفعت مالی و اصلا عایدی که برای سازنده این مجموعه وجود دارد هم شاید سوالی باشد که برای شما هم پیش بیاید.

او در این باره بیان کرد: فکر می‌کنم همه می‌دانند که ساخت مستند در ایران هیچ درآمد و عایدی برای مستندساز ندارد و مستندسازی که پای این قضیه می‌ماند تنها به خاطر دغدغه و عشقی است که به سوژه‌اش دارد. من اگر فیلم یا سریال می‌ساختم شاید یک‌شبه ره 20ساله را می‌رفتم اما دغدغه من ایران، مردم ایران، جاذبه‌ها و صنعت گردشگری است و به همین دلیل به منافع مالی آن فکر نمی‌کنم، با آن‌که گرفتاری‌هایی در این زمینه دارم. همین الان که با شما صحبت می‌کنم 10سال است که خودرو ندارم و هنوز نتوانستم بخرم و خانه 80 متری در مرکز شهر دارم. این همه دار و ندار من است و هیچ عایدی از این جریان نداشتم. من به خاطر رزومه‌ام خیلی راحت می‌توانستم بروم و مقیم کانادا شوم اما عاشق ایران هستم، حتی در این مدت از چند کشور از من برای کار دعوت شده‌ اما هیچ کدام به چشم من نمی‌آید و واقعا دغدغه‌ام ایران است؛ این‌که بتوانم قدمی برای کشور بردارم، کاری که آن را انجام داده‌ام. زمانی که می‌بینم در مناطقی که کار کردم چقدر گردشگر زیاد شده و کارآفرینی اتفاق افتاده یا حفاظت از محیط زیست‌شان بیشتر شده، برای من خیلی با ارزش است.

قارایی افزود: به هر حال در طول هزاران سال تا امروز عده‌ای جانشان را به خاطر این کشور از دست داده‌اند تا به پیشرفت برسیم. خون ماهم از آنها رنگین‌تر نیست. من با خودم عهد کرده ام تا زمانی که زنده هستم و می‌توانم در این راه قدم بردارم و از کشور و مردمم مراقبت کنم. همین که امروز جلوی آینه خودم را نگاه می‌کنم حس خوبی از کارهایی که کردم دارم، برایم با ارزش‌ترین چیزی است که دارم.

پسرم هنوز برایم گریه می‌کند

سال گذشته قارایی در گپی که با ما داشت گفته بود که پسر10ساله‌اش مدام از او می‌خواهد که کمتر سفر برود. حالا او یک‌سال بزرگ‌تر شده و شاید جالب باشد که بدانید در این مدت و با سلسله سفرهای سری جدید پدرش او چه حال و احوالی دارد.

موضوعی که قارایی در پاسخ به آن گفت: او به خاطر مدرسه نمی‌تواند با من بیاید و با این قضیه هنوز کنار نیامده است اما من مدام با او حرف می‌زنم که باید این کار را کنم چون بعد از آن اتفاقات خوبی می‌افتد و این کار من است و نیاز است که آن را انجام دهم. پسرم هم آگاه شده اما هنوز خیلی زیاد از دوری من اذیت می‌شود و گاهی حتی در تماس‌هایی که داریم گریه می‌کند و می‌گوید دلم تنگ شده و چرا نمی‌آیی؟ با همه اینها در حال کنار آمدن است و این سختی‌ها وجود دارد. به‌طورکلی همیشه برای پیشرفت باید سختی کشید و هیچ کاری هم نمی‌شود کرد.

یک رقابت ایرانگردی

«ایرانگردشو» اتفاق دیگری است که قارایی قبل‌تر از آن گفته بود، مسابقه‌ای در قالب مستند که قرار بود به زودی تولید شود اما هنوز خبری از آن نیست.

او درباره آخرین وضعیت این مسابقه بیان کرد: می‌توانم بگویم همه کارهای این مسابقه را انجام دادیم، برنامه ریخته شده و تمام جزئیات هم نوشته و آماده شده است. ما حتی جلسه فنی آن را هم برگزار کردیم اما از آنجا که هزینه ساختش بالاست، امیدوارم این تولید با کمک سازمان اتفاق بیفتد یا خود سازمان بتواند اسپانسری را بیاورد که بشود ایرانگردشو را بسازیم.

قارایی درباره ویژگی‌های این مسابقه و رقابتی که در طول آن وجود دارد،گفت: ایرانگرد‌شو علاوه بر این‌که مطمئنم گوی سبقت را از همه مسابقه‌هایی که در شبکه‌های مختلف صدا وسیما پخش می‌شود، می‌رباید بسیار هم مفید است. گاهی برخی برنامه‌ها فقط سرگرم‌کننده‌اند و بیننده زیادی دارند اما برنامه‌های دیگری هم هستند که علاوه بر سرگرمی شما را با کشورتان، جاذبه‌هایش و آنچه وجود دارد، آشنا می‌کند همچنین کارآفرینی بسیار زیادی را به وجود می‌آورد و باعث می‌شود مقاصد گردشگری مختلفی در صنایع دستی، بهداشت و حتی آموزش داشته باشیم. بنابراین امیدوارم روزی این اتفاق بیفتد و ما بتوانیم مسابقه ایرانگرد را توسط خود سازمان صدا و سیما بسازیم.

اصلا این مسابقه قرار است چطور برگزار شود؟ این سوالی بود که او در پاسخ به آن افزود: ما از همه استان‌ها دو ایرانگرد (یک خانم و یک آقا) و در مجموع 63 ایرانگرد حرفه‌ای را می‌آوریم که همه با هم رقیبند و مسابقه می‌دهند. هر کدام از ایرانگردها که از یک استان آمده‌اند به استان دیگری می‌روند. جریانی که خودش اتحاد اقوام و همدلی می‌آورد و از طرفی ظرفیت‌های مهم گردشگری را از استان‌های مختلف منعکس و کارآفرینی می‌کند. انعکاس معضلات و حل آنها هم بخش دیگری است که در طول این مسابقه اتفاق می‌افتد؛ روندی که خیلی پیچیده و گسترده است و واقعا منتظر اجرایی شدن این اتفاق هستیم، برنامه‌ای که می‌تواند باعث رونق بخشیدن به صنعت گردشگری شود. این حوزه در واقع صنعت مادر است و بسیاری از صنعت‌ها به آن وصلند تاجایی که وقتی به آن پرداخته می‌شود، ما تاثیر رونق آن را در ساخت‌وساز، خورد و خوراک، راهسازی، هنر و همه مواردی که وجود دارد، می‌بینیم. این هدف بزرگ ایرانگردشو است که در کنار آن پیگیر معضلات اجتماعی و زیست محیطی هم هست.

او ادامه داد: گردشگران از ابتدا با یک هزینه مشخص راهی مسابقه می‌شوند مثلا آقای شرکت‌کننده شماره یک از آذربایجان به بلوچستان می‌رود، در ادامه شرکت‌کننده بعدی از بلوچستان به آذربایجان می‌رود. در واقع ما برای آنها سفرهایی را طراحی می‌کنیم که گردشگران در طول آن ایرانگرد می‌شوند و مثل خودم جلوی دوربین می‌روند و از جاذبه‌ها مختلف نقاطی که در برنامه‌ریزی وجود دارد، می‌گویند. در این شرایط علاوه بر آشنایی مردم و شرکت‌کننده‌ها با مناطق مختلف، مسابقه و رقابتی شکل می‌گیرد که در طول آن هرکسی که زیباتر و حرفه‌ای‌تر روایت کرده باشد و مسؤولانه‌تر سفر کند امتیاز بیشتری می‌گیرد. در مرحله‌نهایی هم چهار نفر با هم مسابقه می‌دهند و دیگر تنها چهار داور رای نمی‌دهند بلکه همه مردم می‌توانند در این انتخاب شرکت کنند و بگویند چه کسی بهترین ایرانگرد شده‌است.

شکل‌گیری چنین جریانی به گفته قارایی باعث پرورش ایرانگردهای کاربلد زیادی خواهدشد، موضوعی که باعث شد از او درباره نگرانی‌اش از آمدن رقبای تازه بپرسیم و قارایی در این خصوص عنوان کرد: اصلا نگرانی از این بابت ندارم و این باعث افتخار من است و لذت می‌برم چنین اتفاقی رخ دهد. یکی از مواردی که باعث می‌شود هر کشوری پیشرفت کند و موفق شود؛ بود حسادت و بخل است. اتفاقا رقیب باعث می‌شود آدم‌ها پیشرفت کنند؛ البته به شرط آن‌که رقابت سالم باشد و من هم از خدایم است که این اتفاق بیفتد و از همه استان‌ها در ایرانگرد شرکت کنند. اصلا این روندی است که خود طراحی کردم و می‌خواهم چنین جریانی شکل بگیرد. الان، من وجود ندارد و بحث منافع‌ملی است نه منافع شخصی. زمانی که در سراسر کشور پیشرفت رخ دهد یعنی حال همه ما خوب است و آن زیباست در حالی که اگر هر کسی به فکر خودش باشد دیگر کارش ارزشی ندارد.

بقیه موفق نشدند؛ چون...

در حوزه گشت‌وگذار در کشور و روایت کردن از مناطق مختلف آن تا الان چند برنامه دیگر هم ساخته شده که البته نتوانستند چندان به کارشان ادامه دهند و آن‌طور که باید نگاه‌ها را جلب کنند؛ مساله‌ای که قارایی دلیل آن را تقلید می‌داند و می‌گوید: خیلی‌ها تقلید کردند اما موفق نشدند؛ چرا: دقیقا یکی از دلایل این اتفاق همین است که تقلید کردند، تقلید مثل این است که یک شرکت اروپایی خودرویی را با خلاقیت خودش طراحی می‌کند و بعد چین از آن کپی می‌کند.

قطعا آن شرکت اروپایی موفق‌تر است؛ چرا که باور و ایده خودش است و می‌تواند با بهترین کیفیت ممکن آن را ارائه کند. یکی از بحث‌ها این است که تقلید می‌کنند به همین دلیل موفق نیستند، اگر خلاقیت داشته‌باشند و با فکر و دغدغه چیزی را طراحی کنند، حتما موفق می‌شوند اما با کپی صرف این اتفاق نمی‌افتد. نبود دغدغه، عشق و عدم خلاقیت و خودباوری باعث می‌شود به نتیجه‌ای که باید نرسند. من همیشه سعی‌ام این بوده که آنچه را که به آن ایمان و دغدغه دارم را به تصویر بکشم و سراغش بروم.

بیشتر هوایمان را داشته باشید

در اوایل ساخت ایرانگرد مثل هر برنامه تازه دیگری به گفته قارایی توجه کمتری به آن شد اما در ادامه نگاه‌ها هم تغییر کرد.

بااین‌حال او در پاسخ به این‌که در این روزها چه توقعی از مسؤولان ماجرا دارد، گفت: من توقعی ندارم اما خواهشم این است که مسؤولان سازمان صداوسیما با کسانی که به‌طور جدی در حوزه مستند کار می‌کنند، خیلی دیده نمی‌شوند اما تاثیرگذارند و به ذائقه مردم احترام می‌گذارند و باعث بازتر شدن نگاه مخاطبان به ایران و حتی زندگی‌شان می‌شوند، کمی ملایم‌تر برخورد کنند. در همه دنیا این اتفاق افتاده که به‌هرحال بازیگران و کسانی که دیده می‌شوند راحت‌تر می‌توانند کار کنند و بیشتر هوایشان را دارند. من دوست ندارم درباره این موضوع بیشتر صحبت کنم چون در شأن من هم نیست اما تنها خواهشم این است و دوست دارم حداقل هوای همه مستندسازهایی که سعی می‌کنند با کمترین هزینه کیفیتی که در کشورهای دیگر برای آن میلیارد میلیارد هزینه می‌شود را حفظ کنند، داشته باشند. چراکه معمولا بودجه‌ای که برای مستند کنار گذاشته می‌شود آن‌قدر اندک است که نمی‌توانند با آن کاری کنند درحالی‌که مثلا برای یک سریال گاهی میلیاردها تومان هزینه می‌شود و آخر هم یک‌بار گاهی به‌زور دیده می‌شود و تاثیر چندانی ندارد اما مستندی مثل ایرانگرد بیشتر از 20بار پخش می‌شود چراکه مردم دوستش دارند و نگاه مردم را نسبت به کشورشان و دارایی‌هایی که دارند باز می‌کند. در این شرایط چرا نباید بودجه خوبی در اختیار مستندسازان قرار بگیرد که بتوانند تولیدات فاخر و تاثیرگذارتری را داشته باشند. من فکر می‌کنم به‌طورکلی مقوله مستند فضایی دارد که انسان‌ها را فرهیخته‌تر می‌کند. بنابراین خواهشم این است که مسؤولان نسبت به این حوزه کمی دغدغه‌مندتر باشند تا مستندسازان هم بتوانند به بهترین شکل ممکن ذائقه مخاطب را آگاه‌تر کنند و در ارتقای فرهنگ سهم بیشتری داشته باشند.

تا به حال در این مسیر دلسرد نشده‌اید؟ این سوال دیگری بود که قارایی در پاسخ به آن گفت: من اصلا دلسرد نمی‌شوم چرا باید این اتفاق بیفتد؟ به‌هرحال من زمانی برای زندگی دارم که چه دلسرد شوم چه نه، سپری می‌شود و تمام می‌شود. به همین دلیل یاد گرفتم همیشه امیدوار باشم، با مشکلات بجنگم، سختی‌ها را تحمل کنم، بایستم و برای کشورم قدمی بردارم. تا الان هم توانستم و حتی اگر اوایل ناامید می‌شدم الان دیگر هیچ‌وقت ناامید نمی‌شوم و با ایمان بیشتر قدم‌های محکم‌تری برمی‌دارم. در این مسیر هم شکر خدا مسؤولان سازمان به‌خصوص مدیر شبکه یک و گروه اجتماعی، آقای زین‌العابدین و شریعت‌پناهی تا الان هوایمان را داشته‌اند و کمک کردند که به بهترین شکل ایرانگرد را تولید کنیم. آقای علی‌عسکری هم مدام به ما دلگرمی می‌دادند و کنارمان بودند.

ماجرای پژوهش‌های ادامه‌دار

کشف این مناطق و انتخاب آنها یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین عواملی است که باعث دیدنی شدن ایرانگرد می‌شود. جریانی که کار یکی دو روز نیست و باید برای آن زمان زیادی صرف شود. مساله‌ای که آقای کارگردان هم به آن اشاره کرد و گفت: در حوزه پژوهش فعالیت‌های زیادی شده است. ما یک تیم پژوهش داریم که متشکل از حدود 10نفر است. این عزیزان زمان بسیاری می‌گذارند و تمام منابع را بررسی می‌کنند. از فضای مجازی، سازمان محیط‌زیست و منابع طبیعی گرفته تا مردم محلی، ایرانگردها و..... در نهایت هم بعد از تعامل با هم با در نظر گرفتن فاکتورهای مختلف از بصری گرفته تا معنوی منطقه‌ای که می‌خواهیم برویم را انتخاب می‌کنیم، چرا که هر فضایی برای معرفی باید چنین پتانسیلی داشته باشد.

ساخت برنامه در فضاهای مختلف از آنجا که باید با مردم مناطق مختلف سر و کار داشت، قطعا راحت نیست و این ماجرا ابتدای تولید اثری مثل ایرانگرد به شکل پررنگ‌تری وجود دارد.

حالا اما این برنامه به سری پنجم رسیده و خیلی‌ها دیگر جواد قارایی و گروهش را می‌شناسند؛ رخدادی که خود او درباره‌اش بیان کرد: تفاوت شناخت مردم تا الان و هرچه پیش می‌رفتیم خیلی زیاد مشخص است. امروز هرجا که می‌روم مردم به من خیلی لطف دارند و محبت می‌کنند. این نعمتی است که خداوند به من عطا کرده و درنهایت باعث می‌شود در خیلی از موارد کارمان سریع‌تر انجام شود و راه بیفتد. در واقع این جریان بسیار کمک کننده بوده و من از همه مردم سپاسگزارم.

خاطره‌بازی با اتفاقات خوب

قارایی در طول ایرانگرد همان‌طور که گفته شد به مسائل زیست‌محیطی و اجتماعی هم می‌پردازد؛ موضوعی که تا الان نتایج زیادی هم از آن گرفته است. اما از بین همه این موارد از او درباره یکی از نمونه‌های این اتفاق که همیشه در ذهنش هست پرسیدیم و او گفت: همان‌طور که اشاره کردید این موارد کم نیست و می‌توانم بگویم هرجایی که کار کردیم یک رخداد خوب افتاد مثلا یکی از این موارد سواحل زرآباد در استان سیستان‌وبلوچستان بود که رمل‌های ماسه‌ای چسبیده به دریای زیبایی دارد؛ اتفاقی که چند نمونه بیشتر در دنیا ندارد. در زمان تصویربرداری کار در این منطقه بخشدار آنجا گفت قرار است اینجا آلاچیق بزنند و من یک ساعت با آنها صحبت کردم که از این فضا کلا چهار پنج نمونه بیشتر وجود ندارد و سعی کنید این فضا را به همین شکلی که هست حفظ کنید؛ در عوض در روستایی که کنار اینجا هست اقامتگاه بومگردی و موارد دیگر را تاسیس کنید. شکر خدا ایشان هم در نهایت موافقت کردند و برنامه‌ریزی‌ای که اتفاق افتاده بود را لغو کردند و آن فضا به همان شکل باقی ماند. از این اتفاق‌ها کم نیست.

او در ادامه با اشاره به نمونه دیگر این ماجرا افزود: در کاری، ما درباره جنگل‌های هیرکانی صحبت کردیم و از لزوم ثبت جهانی آن گفتیم. سال بعد، آن منطقه ثبت جهانی شد. در مورد کویر لوت نیز به همین ترتیب بود و سعی کردیم پتانسیل و جایگاه آن را به بهترین شکل نمایش دهیم تا جایی که اینجا هم به ثبت جهانی رسید. همچنین در اغلب نقاطی که من کار کردم الان محل بومگردی داریم، مثلا در استان سیستان و بلوچستان کلا دو هتل وجود داشت اما الان حدود هفت هتل و حدود 100 محل بومگردی وجود دارد. همه اینها به دنبال همان تبلیغات و دیده شدن رخ داده است و باز هم بابت آن من از سازمان صداوسیما ممنونم که این فرصت را به من داد تا بتوانم به کشورم خدمت کنم. در سوی دیگر این جریان باعث رونق بسیار سفرهای داخلی شد و این برای من نعمت بزرگی است که باعث رونق گردشگری داخلی شویم و من امید دارم ایران در سال‌های آینده قطعا یکی از مهم‌ترین مناطق گردشگری می‌شود و ارزآوری زیادی در این حوزه خواهیم داشت. فقط باید نگاه کلان‌تری در این زمینه شود. ما می‌توانیم در چاه نفت و گاز را ببندیم و از گردشگری بسیار بیشتر سود ببریم، اتفاقی که طی چندسال کار کردن روی آن می‌شود آن را رقم زد.

در حوزه اجتماعی و برطرف شدن معضلات این بخش هم در ایرانگرد اتفاقاتی رخ داده که قارایی با اشاره به آن گفت: ما در چند جا که کار کردیم، گفتیم اینها مشکلات آموزشی دارند، مثل دره مودو بین عشایر بختیاری یا چند منطقه در استان سیستان و بلوچستان که همه آنها معلم‌دار شدند، اتفاقی که توسط خود آموزش و پرورش بعد از این برنامه رخ داد. این مساله من را اذیت می‌کند که چرا باید حتما از تلویزیون موضوعی پخش شود تا مسؤولان حواسشان جمع شود؟! در حالی که مدیران باید نیروهایی برای این موضوع داشته باشند و خودشان دغدغه‌مند به آن رسیدگی کنند. چرا باید امروز در استان‌های مرزی باید مشکل سرویس بهداشتی، آموزش و... داشته باشیم؟ همه اینها درد است که باید به آن پرداخته شود. باز هم شکر که معمولا بعد از دیده شدن اینها از تلویزیون گاهی رسیدگی‌هایی اتفاق می‌افتد.

این ماجرا تا کی ادامه دارد؟

ادامه‌دار بودن ایرانگرد با توجه به ظرفیتی که در مناطق مختلف کشور وجود دارد، از مواردی است که می‌تواند تا سال‌های سال وجود داشته باشد. البته کارگردان این مجموعه درباره برنامه برای ادامه آن گفت: ایرانگرد تا وقتی اول‌خدا بخواهد و بعد هم سازمان و مردم بخواهند و من هم زنده باشم می‌تواند تا 30 مجموعه ادامه پیدا کند. در تمام این سال‌ها علاوه بر مدیران سازمان گروه ایرانگرد سعی کردند در بدترین شرایط، بهترین کیفیت را حفظ کنیم. همچنین از همسر و پدر و مادرم هم تشکر ویژه می‌کنم و امیدوارم بتوانیم این روند را با بهترین کیفیت ادامه دهیم. ناگفته نماند که در بخش کارگردانی حامد جم کنار من بود و علی آزاده و سجاد دادپور هم در بخش تصویربرداری و سولماز پروین هم در بخش مدیریت پژوهش زحمت زیادی کشیدند.

در آخر هم از قارایی نظرش را درباره ایرانگرد از دیروز تا امروز پرسیدیم.

فاطمه شهدوست - رسانه / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها