بسیاری از موضوعات در تاریخ انقلاب، سوژههای مناسبی هستند که اهالی تئاتر میتوانستند در این سالها از آنها به عنوان موضوعی برای آفرینش آثار هنری بهره ببرند اما دلایل مختلف سبب شد که فقط سیمای وقایع و اشخاص اندکی را در این چند دهه روی صحنه تئاتر ببینیم. انتشارات سوره مهر امروز دوشنبه هفتم تیرماه، همزمان با سالروز انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت 72 نفر از اعضای حزب از جمله شهید آیتا... بهشتی کتابی را رونمایی خواهد کرد به نام «تنهاترین مظلوم، مظلومترین تنها» که اختصاص به ترسیم سیره و شخصیت شهید بهشتی دارد. این اثر را که در قالب نمایشنامه نوشته شده در حقیقت باید اولین اثر نمایشی مکتوب و منتشر شده در قالب کتاب درباره شهید بهشتی دانست. انتشار این کتاب که امروز ساعت 19 در مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی رونمایی خواهد شد، دلیلی بود تا سراغ نصرا... قادری، نویسنده آن برویم و با وی درباره این اثر به گفت و گو بنشینیم.
ابتدا درباره «تنهاترین مظلوم، مظلومترین تنها» و شکلگیری ایده آن کمی توضیح بدهید.من داستان دراماتیک نمایشنامه تنهاترین مظلوم، مظلومترین تنها را هفتسال پیش نوشتم و قرار بود این نمایشنامه نوشته شود تا در همان ایام در یک فضای میدانی به اجرا درآید اما متاسفانه امکانات اجرای اثر فراهم نشد. چهار سال پیش بار دیگر تصمیم گرفتم که مقدماتی را فراهم کنم تا این اثر به اجرا دربیاید اما باز هم بنا به دلایلی این اتفاق صورت نگرفت تا اینکه آقای کوروش زارعی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری خواستند تا من این طرح را برای حوزه بنویسم. این نمایشنامه از لحظه تولد تا شهادت شهید بهشتی را شامل میشود و در حقیقت مستندی است که بخش عمده آن را تخیل من آفریده و در هفت پرده نوشته شده است.
اساسا هنر تئاتر چقدر میتواند برای بازآفرینی چهره بزرگانی چون شهیدان تاریخ انقلاب اسلامی ظرفیت داشته باشد و در این زمینه موفق باشد؟
تئاتر ظرفیت بسیار گستردهای دارد. خود من در همین نمایشنامه براساس تئوری سام اسماعیلی از سه شیوه «لیریک»، «اپیک» و «دراماتیک» استفاده کردم که بتوانم تمام زوایای زندگی این شهید مظلوم را به تصویر بکشم اما باید دانست که در این فرآیند، بخشی از کار در اختیار منِ نمایشنامهنویس و اساسا همه نمایشنامهنویسان است. بخش دیگر این فرآیند در اختیار متولیان امر است که اگر هم بخواهند متاسفانه در ریشه پنهان هنر ما حزبی حاکمیت دارد که مستاجر خانه دایییوسف است و به هر طریق ممکن بنیان نمایشنامههای مذهبی را میزند یا نمایشنامههایی را میپذیرد که به منزله دفاع بد از حقیقت خوب هستند. آنچنان این تفکر و پیروان آن در فضای امروز تئاتر جا افتاده که کوچکترین انتقادی به آنها هم مساوی با تشویش اذهان عمومی است و هرگز کسی به این امر رسیدگی نمیکند که چرا باید مثلا برای یک طرح مذهبی، اینقدر کم بنویسند؟ آیا واقعا عنادی با این مساله وجود دارد؟ اگر شما پژوهشی در زمینه کمتر اجراشدن آثار مذهبی در حوزه تئاتر انجام دهید، خواهید دید که مقصر این مساله به هیچوجه نمایشنامهنویسان نیستند بلکه قصور در این زمینه به خاطر متولیان امر است که این حوزه اساسا مساله و دغدغه آنها نیست. مگر زمانی که سوژههای مذهبی - مثلا زندگی یک شهید، یک جانباز یا یک آزاده - برای آنها برد تبلیغاتی داشته باشد و بتوانند از آن استفاده شخصی کنند. در غیر این صورت پرداختن به مسائل اینچنینی بابطبع این کسانی که از آنها تعبیر به مستاجران خانه دایییوسف کردم، نیست چرا که مضامین اینچنینی در تئاتر بنیان اندیشه همین آدمها را هدف میگیرد.
در همین نمایشنامه هم نمونهای از به تصویرکشیدن تفکراتی که میفرمایید وجود دارد؟
بله در همین نمایشنامه تنهاترین مظلوم، مظلومترین تنها صحنهای وجود دارد که در آن شهید بهشتی با یکی از تودهایها مواجههای دارد. تودهایهایی که از مارکسیسم فقط یک کلاه و سبیل را دارند! این مواجهه، صحنه طنز بیبدیلی را ساخته است. اساس این اتفاق از دهه 40 که این گروه بر هنر حاکم شدند، آغاز شد و این تفکر هنوز هم وجود دارد. خود من نیز بسیار از این تفکر زخم خوردهام.
برنامهای برای اجرایش ندارید؟
اجرای این نمایش به امکانات خاصی نیاز دارد؛ چرا که این اثر یک نمایش چندرسانهای است و به تالار خاصی - مثلا چیزی در حد تالار وحدت - احتیاج دارد. گویا آقای زارعی با سازمان اوج صحبتهایی کردهاند تا بتوانند این نمایش را روی صحنه ببرند؛ البته این هماهنگی را صرفا از سمت حوزه هنری و با پیگیری آنها در حال انجام است و من بیاطلاعم چرا که من تمام حقوق نمایشنامه تنهاترین مظلوم، مظلومترین تنها را به حوزه هنری واگذار کردهام و در حال حاضر اختیار این اثر با حوزه هنری است اما اگر جایی باشد که امکانات لازم برای اجرای این اثر را در اختیارم قرار دهد و قصد مثلهکردن کار را هم نداشته باشم، حتما علاقهمند اجرا شدن این اثر هستم.
در حوزه نمایشنامه با رویکرد دینی و تاریخی برای آینده چه ایده و برنامهای دارید و آثار دیگری از شما در این حوزه خواهیم خواند؟
من در نمایشنامه تنهاترین مظلوم، مظلومترین تنها برای شهید بهشتی از واژه «آخوند» استفاده کردم و روی این واژه تاکید ویژهای دارم چرا که برای من بالاترین مقام در جهان اسلام آخوند است مثل آخوند بزرگ خراسانی. از این منظر این سومین آخوندی است که من سراغ به تصویرکشیدن سیره و شخصیتش رفتهام. زندگی آن دوتای دیگر را به قالب رمان درآوردم و این یکی را در قالب نمایشنامه به تصویر کشیدم. یکی از آنها رضا سنگی، خطاط برجسته ایرانی است که در انفجار وحشیانه نماز جمعه نجف شهید شد و دیگری زندگی شهید شاهآبادی است که در جزیره مجنون به آرزوی خود رسید و به مقام شهادت نائل آمد. طرح مفصلی درباره شهید مطهری دارم که به شدت علاقهمند هستم که زندگی او را بنویسم. انتخاب این شهید بزرگوار نیز در ادامه انتخابهای قبلی من است. انتخابهای من همه «آخوند»هایی هستند که در دین نوعاندیش و نوآورند، با فلسفه نسبتی دارند و در عین حال عارفند، منتها نه عارفی که گوشهگیر و منزوی باشد. آنها پای در جهان سیاست و عمل داشته و همواره اینگونه زندگی کردهاند.
پیمان طالبی - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم