این ویترین در آثار نمایشی با شروع تیتراژ آغاز میشود؛ زیرا سازنده تیتراژ میتواند با یک اثر خلاقانه، قلاب را به دهان مخاطب بیندازد و بیننده تا حدودی در جریان اثری که میخواهد ببیند، باشد.
گاهی طراحان تیتراژ به کارهای ساده اما عمیق اکتفا میکنند و برخی دیگر به شکل گلدرشت میپردازند.
طبیعی است هرکدام از تیتراژهای ساختهشده، قصههای خودشان را دارند اما همین شروع قصه میتواند راه رسیدن به دل بیننده را باز کند بنابراین کار سازندگان تیتراژ بههیچوجه ساده نیست و باید با آرامش و تمرکز زیاد روی طرحهایشان کار کنند و هر چه ایده بکرتر باشد، نگاه بیشتری از بینندگان را میدزدد. بنابراین نمیتوان از موضوع تیتراژ خیلی ساده عبور کرد.
گرچه امروز بهدلیل مشغلههای فراوان گاهی بیتوجه به ویترین آثار نمایشی هستیم اما این موضوع دلیل نمیشود که قصههای آن را هم ندانیم. البته نسلهای قدیمیتر که با کمبود آثار نمایشی روبهرو بودند، تیتراژ آثار نمایشی را با دقت بیشتری میدیدند تا متوجه شوند کدامیک از هنرمندان بازی میکنند و حتی با شروع تیتراژ سر از موضوع اثر نمایشی دربیاورند.
از اینرو وقتی سریالی رأس ساعت مشخصی پخش میشد، همه اعضای خانواده پای گیرندهها مینشستند، حتی زمان تماشای تیتراژ آثار نفس هم نمیکشیدند به همین دلیل و بهمرورزمان ساخت تیتراژ آثار نمایشی همچون ویترین حرفهای از سوی تهیهکنندگان جدیتر گرفته و تبدیل به کار تخصصی شد. حال ما در این گزارش سراغ تیتراژهای آغازین سریالهای رمضانی رفتهایم که نقطه قوت و از عناصر شهرت یک سریال است و با سازندگان تیتراژ سریالهای ماه رمضان به گفتوگو نشستیم.
ماجرای آینههای شکسته!
طراح تیتراژ: محراب مشهدبان
آثار قبلی: زیر خاکی ۱، بیگانهای با من است، سرگذشت، پردهنشین، پرگار، هشت و نیم دقیقه، همه چیز آنجاست، پیدا و پنهان و... .
طراح چه میگوید: پنج تا شش قسمت سریال آماده بود و من در جریان ماجرای قصه قرار گرفتم و متوجه شدم شخصیتهای اصلی هر کدام چه قصههایی دارند. به عنوان مثال کی دروغگو است؟ کی صداقت دارد؟ و... به همین دلیل بعد از صحبت با تهیهکننده و کارگردان، سه اتود برایشان آماده کردم تا به طرح نهایی رسیدیم که شما بیننده آن هستید. با توجه به موقعیتهایی که شخصیتهای قصه در آن قرار میگیرند و واکنشهای متفاوتی هم دارند، به همین دلیل طرح آینه شکسته را انتخاب کردم که به این صورت چند پاره بودن شخصیتها هم نشان بدهم و در تکههای شکستهشده تصویر بازیگران را قرار دادم و اگر دقت کردهباشید فرم آینه شکسته برای هر یک از شخصیتهای قصه بزرگتر و کوچکتر میشود که این هم نماینگر شخصیتهای قصههای قصه است. البته من تصاویر را چیدهبودم روی این آینههای شکسته و بعد تهیهکننده خودش انتخاب کرد که هر یک از این تصاویر روی کدام آینه باشد. دلیل دیگرم برای انتخاب آینه شکسته محوریت سریال بود که گاهی قصهها تلخ است. من در طول این سالها ساخت تیتراژ سریالها و فیلمهای زیادی را بهعهده داشتم و طبیعی است بهخاطر کارمان حتما باید نمونههای خارجی را ببینیم تا با جدیدترین متدها برای ساخت تیتراژ آشنا شویم. ضمن اینکه برای کار خودمان هم الگو خواهیم گرفت. گاهی پیش میآید که برای خلق ایدهای برای تیتراژ چند طرح را با هم کلاژ کرده و در نهایت به یک ایده مشخص میرسیم. در مجموع تلاش کردهام تیتراژ کارهایم با محتوای کار و شخصیتپردازیها هماهنگ باشد.
آهنگساز: فریدون شهبازیان
چی به چی: شهبازیان از اواسط دهه ۵۰ ساخت موسیقی فیلم را آغار کرد و در دهه ۶۰ وی بیشتر تمرکزش را بر ساخت موسیقی متن فیلمها و سریالهای تلویزیونی معطوف کرد، جایی که مجال بیشتری به آهنگساز برای فعالیت داد.
او برای بسیاری از فیلمهای سینمایی و سریالهای ماندگار و موفق موسیقی ساخت که برخی از این آثار موسیقیایی جوایز بسیاری را در جشنوارههای داخلی و خارجی برایش به همراه داشت. او آهنگساز سریال یاور است که میتوان گفت اعتبار خوبی برای سریال است، بهویژه که سریال یاور یک تم جوانمردی دارد و استادی چون شهبازیان سابقه کارهای اینچنینی دارد.
نکته قابل تامل این است که شهبازیان هنگام ساخت موسیقی سریال یاور درگیر شکستگی شدهبود و با توجه به اتفاقی رخ داده با همان شرایط ساعتها کار کرد تا موسیقی سریال را بسازد. تهیهکنندگان برای ساخت آثارشان میتوانند سراغ هنرمندان پیشکسوت بروند که به اعتبار کار بیفزاید.
مثل یک آلبوم
طراح تیتراژ: سامان ارشدی
آثار قبلی: برنامههای تلویزیونی بسیاری مانند ایبکر، خانواده امید، تازهها، پایش، حالا خورشید و...
طراح چه میگوید: امروزه استفاده از پروژههای از پیش ساختهشده نامتناسب و کپیبرداری از تیتراژهای فیلمها و سریالهای خارجی، بدون توجه به ارتباط مفهومی و متناسب بودن فضای بصری، مسالهای است که در فیلمها، سریالها و برنامههای مختلف تلویزیونی بسیار دیده میشود. طراحی تیتراژ در فیلمها و سریالهای خارجی از اهمیت ویژهای برخوردار است و در بسیاری از فیلمها و سریالها، زمان و هزینه بالایی برای این امر صرف میشود، اما این موضوع در فیلمها و سریالهای ایرانی کمتر به چشم میخورد و معمولا در زمان کوتاه و بدون برنامهریزی دقیق انجام میشود. طراحی تیتراژ بچه مهندس۴ در فروردین سال ۱۴۰۰ همزمان با فیلمبرداری این سریال شروع شد.
البته تیتراژ سه فصل قبلی را من نساختهبودم و در جریان سریال هم نبودم. به همین دلیل چالش اساسی در طراحی تیتراژ، آماده نبودن سریال در زمان طراحی بود که امکان برقراری ارتباط حسی و بصری را با فضای فیلم سخت میکرد. پس از برگزاری جلسات با کارگردان و تهیهکننده جلسات ایدهپردازی انجام و از بین اتودهای اولیه، طرحی که به فضای سریال و انتظارات کارگردان و تهیهکننده نزدیکتر بود، اجرایی شد. تیتراژ سریال بچه مهندس۴ از نظر بصری در فضایی گرافیکی که تمرکز آن روی تصاویر بریده شده بازیگران از صحنههایی از فیلم است، طراحی شد. نکته ویژهای که در طراحی تیتراژ بچه مهندس قابل ذکر است و این تیتراژ را از سایر کارها مجزا میکند اهمیت ویژه متحرکسازی حروف فارسی و تایپ نستعلیق در این پروژه است. حروف فارسی بر خلاف حروف انگلیسی از پیوستگی خاصی در طراحی برخوردارند که این امر متحرکسازی فارسی را دشوار میکند. از سوی دیگر من در سالهای اخیر با تمرکز روی متحرکسازی خط فارسی کارهای متفاوتی در این زمینه دادهام.
آهنگساز: سعید رضایی
چی به چی: نام رضایی در تیتراژ بهعنوان آهنگساز تیتراژ ذکر شدهاست. او تلاش کرده با توجه به فضای قصه سریال بچه مهندس ۴ و شخصیتپردازیها از ریتم استفاده کند که به مخاطب آرامش بدهد. به همین دلیل افت و خیز زیادی در آهنگسازی تیتراژ نمیبینیم. او با خوانندگانی همچون روزبه نعمتاللهی، سیامک عباسی و... همکاری داشتهاست. همچنین آهنگسازی آلبوم کامران تفتی را هم بهعهده داشتهاست.
راز چشم جهانبین
طراح تیتراژ: پژمان ابوالقاسمی
آثار قبلی: نجلا، بانوی عمارت، بر سر دوراهی، قطعه گمشده، دلدادگان، پدر، بالهای خیس و...
طراح چه میگوید: با توجه به موضوع سریال احضار در طراحی تیتراژ آغازین از چشم جهانبین استفاده کردم. البته برای طراحی تیتراژ با علیرضا افخمی خیلی صحبت کردم و بهدنبال یک عنصر مهم بودیم تا در تیتراژ بگذاریم که موردتوجه هم قرار بگیرد و در ادامه از صحنههای دیگر سریال هم استفاده کنیم.
بهعنوانمثال در بخشی از تیتراژ از رنگ قرمز و دستها هم استفاده کردم یا نمادهایی که در اتاق احضار روح که بخشی از قصه را شکل میدهد، بهره بردم. ضمن اینکه برای دراماتیک کردن کار و از سوی دیگر فضای رمزآلود و پیچیده آنهم نشان بدهیم از تصاویر بازیگران استفاده کردم، زیرا کارگردان میخواست تیتراژ برای مخاطبان رمزآلود باشد تا آنها را برای تماشای قصه هم بیشتر جذب کند. به همین دلیل شاهد فضای وهم و ابهام هستید و حتی در بخشهایی از فضای ترس هم بهره بردهایم. البته کار طراح تیتراژ همین است که با توجه به موضوع و فضای قصه و شخصیتپردازیها طراحی انجام بدهد تا به بهترین شکل تصویرگر مفاهیم اثر نمایشی مربوط باشند. در مدت پخش سریال احضار من پیامهای زیادی به واسطه شبکههای اجتماعی دریافت کردم که تحت تاثیر فضای رمزآلود و همراه با ترس قرار گرفتند و به خواست کارگردان این فضا را در تیتراژ هم شاهد هستید. در مجموع در سالهای فعالیتم برایم تفاوت نداشته سازنده تیتراژ موضوعات خالی باشم. بلکه هر کاری سفارش داده میشود، تلاش میکنم متناسب با فضای قصه و شخصیتپردازی، تیتراژ را طراحی کنم. طبیعی است علاقهمند هستم فضای کار برایم چالش برانگیز باشد تا من هم تلاش بیشتری داشتهباشم. در این مسیر، صحبت و تعامل با کارگردان و تهیهکننده منجر به خروجی بهتر کار میشود. اما قاضی اصلی، مردم هستند؛ زیرا ما برای مردم کار میکنیم و آنها هستند که باید با کار ارتباط برقرار کنند.
آهنگساز: آریا عظیمینژاد
چی به چی: عظیمینژاد بر خلاف دیگر آهنگسارها بیشتر میان مردم شهره است، بهویژه بعد از اینکه داوری برنامه عصر جدید را قبول کرد و مردم به واسطه این برنامه او را دیدند، میان مردم بیشتر به شهرت رسید.
او جزو آهنگسازان حرفهای است که تا امروز آهنگسازی سریالهایی با مضامین متفاوت با خانمان، پایتخت، علیالبدل، میکائیل، چک برگشتی و... را انجام دادهاست.
او آهنگسازی سریال احضار را به عهده داشته و تلاش کرده ریتم موسیقی کاملا با فضای رمزآلود سریال همخوانی داشتهباشد.
فاطمه عودباشی - رسانه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد