بر همین اساس ارتش در کنار سایر نیروهای مسلح در زمینه مقابله با کرونا به یاری دیگر نهادهای کشور آمده و البته این بهجز ماموریتهای ذاتی است که ارتش و سایر دستگاههای نظامی به عهده دارند.
امیر سرتیپ علیرضا شیخ، معاون تربیت و آموزش ارتش در گفتوگو با جامجم تاکید میکند هرجا که تهدیدی متوجه مردم باشد، ارتش خود را سپر میکند و همهگیری بیماری کرونا هم یکی از این عرصههاست. وی همچنین از بهروزرسانی ارتش در مقابل تهدیدات جدید میگوید.
ارتش نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت و این در حالی بود که همواره رژیم پهلوی به قدرت ارتش میبالید. چه مسالهای باعث وجود این شکاف میان ارتش و رژیم پهلوی و همراهی ارتشیها با انقلاب اسلامی شد؟
من سوال شما را برمیگردانم به فرمایش رهبر معظم انقلاب در زمانی که ما در مراسم فارغالتحصیلی در نوشهر بودیم. براساس آن چیزی که آموزش دیدیم وقتی که شعار میدادیم و ادای احترام میکردیم میگفتیم «ا...اکبر، جانم فدای رهبر» اما آقا فرمودند یعنی چه جانم فدای رهبر؟ هیچکس نباید فدای رهبر شود. رهبر باید فدای همه شود. شما نباید فدای یک نفر شوید. ارتش نباید اینگونه باشد. این یک نگاه است.
این در حالی است که در زمان رژیم پهلوی، سردمداران بالای ما تحت عنوان جانفدا، خوانده میشدند و چنین تاریخی در سربازی مطرح بود، اما حضرتآقا این را شکست. گفتند اصلا اینگونه نیست و جانفدا معنا ندارد. شما در راه آرمانهایتان باید فدا شوید، در راه نگرش و بینشتان فدا میشوید و این در صورتی محقق میشود که از این منظر به ارتش نگاه کنید که ارتش جزو بدنه مردم و با مردم است. میبینیم همان فطرتی که در وجود انسان هست و رهبری نظام و حضرتآقا بر این مدار مردم را به حرکت درمیآورند ارتش هم جزئی از آنهاست. اما پایههای رژیم پهلوی، براساس ارتش بود نه بر اساس مردم، دستاندرکاران و سردمداران آن رژیم هم از ارتش به عنوان ابزار در جهت منافع و اهداف تعریفشده استفاده میکردند. ارتش زمانی که این قاعده را شکست، از این حالت که ابزار باشد بیرون آمد و خودش صاحب ایده و تفکر و اندیشهای شد که در پس آن فطرت انسانی نهفته بود و از همین جا بود که جریان انقلاب عوض شد.
همانطور که دیدید بهسرعت با جابهجایی سران ارتش بدنه ارتش در اختیار ملت قرار گرفت چرا؟ چرا فقط ارتش؟ بعد از انقلاب هیچکس نتوانست از خارج از ارتش، وارد این نهاد شود. یعنی در ارتش نه شکل و نه اسم آن عوض شد در حالی که سازمانهای دیگر هم مسؤول و هم اسم آن عوض شد. بنابراین تنها سازمانی که هیچکس از بیرون نتوانست بیاید و اگر هم به اشتباه آوردند بلافاصله از مجموعه خارج شد ارتش بود.
با وجود برخی نگاههای منفی به ارتش در ابتدای انقلاب، امامخمینی(ره) همیشه به ارتش اطمینان داشتند و همین نگاه باعث تثبیت ارتش در سالهای ابتدای انقلاب شد. حمایتهای امام(ره) از ارتش بر چه مبنایی استوار بود؟
ارتش مثل دریاست، ناخالصی را در داخل خود نمیپذیرد. جنس خودش باید باشد و امام این را خیلی خوب فهمیدند. از انتصاب شهیدقرنی تا جریانات مختلفی که در انتصابات ارتش در اوایل انقلاب شکل گرفت نشاندهنده فهم عمیق و شناخت امام از ارتش بود. ارتش اسلامی شد جمهوری اسلامی شد، ارتش جمهوری اسلامی، چیزی در ارتش تغییر نکرد ساختار و سازمان و نفرات عوض نشد و حتی یک نفر از بیرون به ارتش تزریق نشد. حتی مقررات ارتش عوض نشد. رویکردها و نگاهها به موضوع عوض شد. نگاهها ارزشی و مکتبیتر شد. اینها مواردی بود که بعدا تغییر پیدا کرد و به مرور در نظام تربیت و آموزش ما هم جاری شد.
رژیم شاه ارتش را به عنوان ابزار قدرت خود حساب میکرد اما ارتش ابزار نبود که بخواهد در خدمت قرار بگیرد به خاطر اینکه صاحب اندیشه و تفکری بود که حفاظت و حراست از ملت و خاکش برای ارتش ارزش بود. ملت آمدند و ارتش با آن جمع شد.
چطور نیروهای ارتش ایران که در آمریکا تحصیل کرده بودند در مقابل استکبار ایستادند و آن آرمانهای انقلابی چطور در افرادی که در خارج تحصیل کرده بودند ریشه دوانده بود؟
باید بین تربیت و آموزش فرق قائل شد به این معنی که تربیت نیروی انسانی یک مقوله است و آموزش آن یک مقوله دیگر. ما در تمام آموزشهای نظامی، ابتدا استفاده از ابزار و تجهیزات را آموزش میدهیم اما تربیت نیروی انسانی برای جنگیدن و رزمندگی یک مقوله کاملا جداست. لذا ما در ارتش دو نظام داریم. نظام تربیتی و نظام آموزشی. آن چیزی که در آموزش گفته میشود استفاده از تخصصها و مهارتهای بهرهگیری از ابزارها و تسهیلات و تجهیزات است و آن چیزی که در تربیت گفته میشود انسانی است که باید از آن بهرهبرداری کند و اندیشهای است که باید پشت این ابزار قرار بگیرد. نتیجه چنین تربیتی میشود شهید دوران یا آن خلبانی که از کمند پدافند هوایی دشمن رد شده و میخواهد هدف را بزند ولی میبیند روی پل وسیله نقلیه و خانواده رد میشود و به همین دلیل یک دور دیگر میزند تا ماشین رد شود و بعد پل را بزند.
مبانی ارزشی و دینی در تمام ارکان زندگی بوده لذا ما آن تربیت را از آموزش جدا میکنیم و تاثیر آن آموزش که گفته میشود در خارج دیده شده چون در حوزه تربیت نبوده و در حوزه آموزش است مؤثر نبودهاست.
سالهای ابتدایی انقلاب، وظیفهاصلی تامین امنیت کشور با ارتش بود و نیروی دیگری وجود نداشت. ارتش در آن شرایط که همزمان با جنگ تحمیلی و ناآرامیها در برخی مناطق روبهرو بودیم با چه پشتوانهای توانست به اوضاع سر و سامان دهد؟
من به نقش ارتش اصلا نمیپردازم چون ارتش در همه کشورها وجود دارد اما به وزن ارتش میپردازم. ارتش جمهوری اسلامی ایران ارتشی که با آن ویژگیهای اول انقلاب و همه جریانهایی که بر آن رفته، همزمان با دو غائله بزرگ در کردستان و گنبد در غرب و شرق کشور درگیر میشود. با تحرکات مرزی که صدام شروع میکند درگیر میشود یعنی در دور تا دور کشور با جریانات برانداز و معاند درگیر میشود. امیر ذاکری صحبتی مطرح میکرد و میگفت وقتی میگویید کردستان فقط میشنوید کردستان فقط یک داستان میشنوید ولی اگر بدانید که برای آزادسازی متر به متر آن چقدر شهید دادیم و چگونه حرکت کردیم آن زمان متوجه عظمت کار ارتش میشوید. از اول انقلاب که هیچ سازمانی حاکم نبود رفتارها واقعا غیرحرفهای و احساسی بود. ارتش، آنها را جمع کرد و در قالب و شاکله نظامی قرار داد. نفر فقط یاد گرفته بود تفنگ در دست بگیرد بلد نبود که بجنگد و اصول جنگ را نمیدانست. در چنین شرایطی که هر کسی از هر گوشهای آمده گوشه کار را بدون تخصص گرفتهاست ارتش میگوید این کار تخصصی است این کار را نمیشود به صورت غیرحرفهای پیش برد، دانش خاص خود را میخواهد پس بیایید از من تبعیت کنید.
در چنین شرایطی آموزشهای تخصصی و نظم و انضباط ارتش و ساختار ماموریتی که در ارتش تعریف شده بود سبب این موفقیت در حوزه حفظ این قسمت بحرانی شد.
آیا برای معرفی و شناساندن اقدامات ارتش در سالهای اول انقلاب، کار تحقیقاتی لازم شدهاست؟
کارهایی انجام شدهاست ولی ما هیچوقت بهدنبال سندسازی نبودیم چون بهدنبال انجام ماموریت بودیم. ما در ارتش رژیم پهلوی، بخشهایی به نام تاریخنگاری داشتیم که تاریخها را لحظه به لحظه ثبت میکردند. دفتر ثبت تاریخ داشتیم اما شاکله که به هم خورد نتوانستیم لحظات تاریخی را برای تاریخ ثبت کنیم. لذا روایتگری کردیم و با روایتگری تاریخ در نمیآید و این مشکلی است که الان ما داریم زیرا چند روایت میشنویم و هرکس از منظر خود نگاه میکند.
با وجود مشکلات ابتدای انقلاب و نابسامانیها در داخل کشور چگونه ارتش توانست خود را سامان دهد و جلوی ماشینجنگی عراق را بگیرد؟
ارتش یک اسکلت و ساختار دارد و نظامات درونی آن به گونهای است که در شرایط بههم ریختگی میتواند خود را بهسرعت بازیابی کند. در آن زمان هم ارتش بههمریختگی داشت اما به خاطر انسجام ساختاری توانست با سرعت به جایگاه خود برگردد و با گذاشتن نفرات مسؤول در جای خود، سامان یافت.
واقعا وظیفه تحلیلگران و تاریخنگاران بسیار سخت است که بخواهند نقش ارتش را در سال اول جنگ و در مقطعی که سپاه و ناجا و کمیته نبود، بیان کنند. در سال اول جنگ، تجاوزات مرزی و تظاهر نیروی دشمن نشان میداد جنگ است اما از این طرف میگفتند ارتشیها حرف بیربط میزنند و میخواهند خودشان را مطرح کنند. آثار و شواهد در صحنه نشان میداد دشمن برای یک عملیات آماده میشود و در مجلس نماینده ارتش داد و بیداد میکرد اما نمایندهها میگفتند اینها میخواهند جوسازی کنند که خود را مطرح کنند.
جنگ شروع میشود و دشمن با آن همه تجهیزات و با ۱۲لشکر به طرف ما میآید و ما با یک لشکر توانستیم جلوی عراق را بگیریم که این کار در حوزه نظامی، یک معجزه بود. هنر ارتش در سال اول، جنگ تثبیت دشمن در نوار مرزی بود که نتوانست از حد خود جلوتر بیاید و به آنجایی که پیشبینی کرده برسد تا کمکم مردم به کمک آمدند، نیروها شکل گرفتند و کمکم قدرتمند شدیم و توانستیم دشمن را سرجای خود برگردانیم. در ۲۸۸۹ روز جنگ تحمیلی، صدعملیات انجام شدهاست. در این صد عملیات، کدامیک را میتوان نشان داد که عملیات ارتش نبودهاست. اینها ساختار و سازمانمندی ارتش جمهوری اسلامی را نشان میدهد که به عنوان یک نظام کار میکند و هر جایی که خللی ایجاد شود شاید هنگ کند اما اگر ری استارت شود سر جای خودش قرار میگیرد.
ارتش با توجه به تحریمهای ظالمانه چگونه توانست تجهیزاتی را که داشت به کار بگیرد و از آن نگهداری کند و چگونه توانست به خودکفایی برسد؟
وقتی شما به چیزی محتاج باشی در شرایط احتیاج، خلاقیت و نبوغ شما شکل میگیرد. ما هم وقتی احساس کردیم به ما تجهیزات نمیدهند، فکر کردیم به جای فلان قطعه از چه چیزی میتوانیم استفاده کنیم. بنابراین کمکم رشدکردیم و خودکفایی شکل گرفت و اندیشهها روی کار آمد. ما تا مدتی در زمان جنگ فقط قطعهبرداری و قطعهگذاری میکردیم. زمانی برای فکر کردن نبود. فقط باید جایگزین میکردیم. ما از موجودی انبارها استفاده کردیم و تمام تجهیزات را به روز نگهداری کردیم. قطعه را کاملا عوض کردیم. از اینجا به بعد بود که دیدیم جواب نمیدهد و از آن به بعد مهندسی معکوس کردیم. هر چیزی که بود را مهندسی معکوس کردیم و از نو ساختیم. تنها جایی که این نوع کارها شکل میگیرد در حوزه دفاع است، زیرا با موجودیت و هویت یک ملت سر و کار دارد و نمیشود متوقف شد؛ بنابراین علت رشد حوزه دفاع همین نکته است. حوزه دفاع رشد کرد، چون نمیتوان آن را متوقف کرد. هر لحظه باید به فکر کاری جدید باشید زیرا تهدیدات در حالتغییر است و متناسب با تهدید باید پاسخگو باشید، بنابراین باید کار کنید. امروز در حوزه پهپادی، جنگال و سایبری، کارهایی که انجام میدهیم شاید اختراع چرخ از نو باشد اما چارهای نداریم، سرعت کار بسیار بالاست.
به چه میزان آموزشهای ارتش متناسب با استانداردهای روز جهان است؟
علم در حصار تحریم در نمیآید و امروز دسترسی به علم و دانش منحصر به یک سازمان و کشور نیست. وقتی دانشجو از کشورهای خارجی در دافوس درس میخوانند و ما دانشجو به کشورهای خارجی میفرستیم، به ما علم آموزش میدهند و ما هم به آنها علم میآموزیم.
ارتش در سیل و حوادث مختلف خوش درخشید و توسط رهبری هم تشویق شدهاست. آیا در ارتش آموزش خاصی میبینند تا در بحران آن صحنه را مدیریت کنند.
ما به نیروهای ارتش یاد میدهیم در مقابل مردم سپر باشد. فرق نمیکند تهدید چه باشد، گلوله باشد بلایای طبیعی باشد و در کل اگر تهدید ملت باشد سپر هستند و الان که ویروس کروناست، سپر هستند. از ارتش انتظار این است بتواند مردم خود را حفظ کند، این حفظ کردن در هرعرصهای ممکن است باشد.
حضرتآقا به درستی فرمودند ارتش وقتی شعار میدهد که ارتش فدای ملت در این کار صادق است یعنی در عرصه حضور دارد لذا ما به علت بهرهمندی از سازمان و ساختار تعریف شده و منظم و سیستماتیک از هر دستگاهی برای ورود به بحران آمادهتر هستیم. در منطق کار نظامی و در کشورداری به صورت کلی هر زمانی که یک سیستمی و قسمتی از شرایط عادی خارج شود و به بحران برسد و نتواند عناصر را مدیریت کنند، ارتش وارد میشود سر و سامان میدهد و میرود.
بیش از یکسال است دنیا تحت تاثیر کروناست. ارتش در مبارزه با کرونا چه نقشی داشتهاست؟
ما اولین سازمانی بودیم که قرارگاه پدافند زیستی در ارتش را با حضور امیر سیاری، معاون هماهنگکننده و تمام معاونان ارتش و نیروها راه اندازی کردیم و بعد در بقیه قسمتها این قرارگاه شکل گرفت. مدیریت فرآیند این بیماری و حفاظت از سازمان و مردم در این حوزه با توجه به گام اول سازمان بود و در گام دوم از توانمندیهایمان برای مردم استفاده شد. در عرصههای مختلفی کمک آغاز شد و در آغاز شیوع این بیماری با توجه به اینکه اطلاعات کافی نبود، در مسائلی که از دستمان بر میآمد به کمک مردم رفتیم از جمله گندزدایی، توزیع ماسک و تولید الکل و کمک کردن به مردم. در این مقطع و در شرایطی که در کشورهای دیگر ماسک را میدزدیدند و غارت میکردند ما در اینجا تولید میکردیم و به مردم میدادیم. تمام دستگاه را پای کار آوردیم که این حرکت اولیه را انجام دهیم و خوب مدیریت شد. بعد از آن کمکم حرفهایتر کار شد و همین الان هم که در شرایط کرونایی قرار داریم، از تجهیزات سازمانی برای برپا کردن بیمارستانهای صحرایی و بیمارستانهای موقت استفاده میکنیم و زیر بار بردن کلیه بیمارستانها و درمانگاههای ارتش در این شرایط از دیگر اقدامات است. در این مقوله کرونا به خاطر تمهیداتی که در داخل پادگانها دیده شده و آگاهیهایی که به کارکنان دادهشده، نسبت به همه سازمانها کمتر با این بیماری درگیر شدیم و جامعه پزشکی این را میگویند. شاید در سال ۹۹ درصد قابل توجهی از داشتهها و بودجه ارتش صرف کمک به مردم شد.
سطح آموزشها در ارتش بهخصوص بعد از جنگ به چه میزان متناسب با تهدیدات است؟
آنچه را در حوزه نظامیگری انجام میدهیم اول تجربهای است که از جنگ، دفاع مقدس، درگیریهای منطقهای یعنی محور مقاومت و حوزههای مختلف به دست آوردهایم و دوم تهدیداتی است که روز به روز عوض میشود، بنابراین خودمان را باید متناسب با این تهدیدات توانمند کنیم.
آنچه در ارتش جمهوری اسلامی ایران در حال شکلگیری است، پرداختن به حوزههای تهدید جدید و پاسخگو بودن سازمان به این تهدیدات است. به طور مثال ما الان روی علومشناختی، سایبر، هوش مصنوعی، مدیریت کوانتومی کار میکنیم که حوزههای جدیدی است که در داخل دانشگاههای ما کار میشود. بالغ بر ۲۰۰۰تخصص در ارتش وجود دارد و تمام ریشه برنامههای آنها را متناسب با محیط تهدیدی که با آن مواجه هستیم، بازنگری و متناسبسازی کردیم.
ارتش همیشه باید به روز بوده و متناسب با تهدید بتواند پاسخگو باشد. شعار هم نمیدهیم چون اصلا ارتش جای شعار نیست. ارتش جای عمل است. باید بتواند در مقابل تهدید مقابله کند. ۹۹درصد فلسفه وجودی ارتش، حضور آن است و فقط یک درصد، احتمال وقوع حادثه است. یعنی کاری که داریم انجام میدهیم برای آن یک درصد است.
در همین جریان کرونا که اتفاق افتاده یک ساعت آموزش عقب افتاده نداشتیم. یک نفر بیاید تحلیل کند چگونه این کار شدهاست. در زندگی شبانهروزی سقف فشرده دانشجویی و مراکز آموزشی ما دو تا سههزار نفر در جایی که در کشور نمیتوانند ریسک کنند که دانشجویان را سرکلاس بیاورند، ما تمام آیتمهایمان را اجرا میکنیم و تا الان هیچگونه اتفاقی نداشتهایم.
در حال حاضر ۳۲هزار نفر تحت آموزش در مراکز آموزشی ما دارند کار میکنند. این ۳۲هزار نفر چگونه مدیریت شدند که تا الان یک نفر هم مبتلا نشده در حالی که تمام دانشگاههای کشور تعطیل است. این کاری که الان در ارتش انجام میدهیم برخاسته از آن بعد خودآگاهی و خودآموزی نفرات و خود اتکایی به دانش آنها و فهم آنهاست که توانستیم مدیریت کنیم.
مریم شریف زاده - سیاسی / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد