البته که میدانستیم انتشار آلبوم، مطلقا نمیتواند اقتصاد معطل برگزاری کنسرتها را جبران کند، چرا که واضح است سالهاست همه آلبوم منتشر میکنند صرفا به این خاطر که بتوانند تور کنسرتهای آن آلبوم را تا مدتها در اینجا و آنجای ایران و جهان پهن کنند.
در واقع مدتهاست انتشار آلبوم هیچ بهصرفه نیست و اگر همچنان اهالی موسیقی چند سال یکبار آلبومی هم منتشر میکنند به این دلیل است که بتوانند با آن آلبوم کنسرت برپا کنند. آنها هر چه در طول سال درآمد کسب میکنند از همین کنسرتهاست و طبعا نه از تکآهنگها و آلبومها.
ما با علم به این قواعد آن گزارش را نوشتیم اما نگاهمان مبتنی بر این بود که عجالتا در این وانفسا، روی آوردن به آلبوم و بازگشت به دو دهه پیش، میتواند از هیچ مطلق بهتر باشد.
اگر آن روز که گزارش مورد اشاره را مینوشتیم، میدانستیم که در آینده نزدیک یکی از خوانندهها طی ۱۰روز، سه آلبوم منتشر خواهد کرد، قطعا انتشار گزارش را منتفی میکردیم و از معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که آن روز در خلال گزارش، پای حرفهایش نشستهبودیم هم میخواستیم چنین پیشنهادی را تایید نکند! از سالار عقیلی حرف میزنیم؛ خواننده بسیار پرکاری که حالا همه رکوردها را جابهجا کردهاست.
او در هفته اول بهمنماه، سه آلبوم منتشر کردهاست! بعید است در هیچکجای تاریخ موسیقی جهان تاکنون چنین اتفاقی افتادهباشد البته که حنجرهشان همواره گرم و بازارشان هم همواره سکه باشد اما آیا واقعا ضرورت انتشار سه آلبوم طی ۱۰روز را میتوان بهراحتی توضیح داد؟در جامعه موسیقی ایران، از علیرضا افتخاری به عنوان خوانندهای یاد میشد که در طول دهه ۷۰ و ۸۰ بسیار پرکار بود و سالی چند آلبوم منتشر میکرد.
انتشار پیدرپی آلبومهای افتخاری سببساز شکلگرفتن فضایی از شوخی و طعنه و کنایه علیه او هم شدهبود، اما حالا با وجود انتشار سه آلبوم از سالار عقیلی در ۱۰روز، انصاف حکم میکند این خواننده جوان را صاحب کرسی پیشین آقای افتخاری بدانیم و از این به بعد درباره پرکاری آن خواننده پیشکسوت به خود جرأت شوخی و کنایه ندهیم.
ماجرا از چه قرار است؟
نوشتیم که انتشار سه آلبوم موسیقی از یک خواننده در یک هفته، احتمالا در تاریخ موسیقی جهان، رکورد محسوب میشود.
از اینرو میگوییم احتمالا، چون طبعا ننشستهایم موسیقی همه کشورهای جهان در این سالها را به لحاظ کرونولوژیک، بررسی کنیم و به این نتیجه برسیم اما بدون چنین تحقیقی نیز بعید میدانیم این اتفاق پیش از این افتادهباشد.
روز اول بهمنماه بود که خبر رسید آلبوم «از روزهای نبودن» سالار عقیلی با آهنگسازی هومن دهلوی در موسسه فرهنگی هنری «نغمه هزاردستان» منتشر شدهاست.
آلبومی دربرگیرنده هشت قطعه ارکسترال با نامهای «زندگی زیباست» براساس شعری از سیاوش کسرایی، «هبوط» برای تنبور و ارکستر زهی، «نقش خیال» روی سه رباعی از خیام، «فانتزی برای پیانو و ارکستر زهی»، «خانهام ابری است» براساس شعر نیما یوشیج، «فانتزی برای قانون و ارکستر»، «خواب دشت» برای نی و ارکستر زهی و هارپ و «سپیدار» براساس شعری از بیژن ارژن. فردای آن روز، گزارشی نوشتیم و از اینکه بعد از مدتها آلبومی از فرزند زندهیاد دهلوی خواهیم شنید، ابراز خرسندی کردیم.
عصر همان روز خبر رسید که آلبوم «میدانم که میآیی» سالار عقیلی نیز منتشر شدهاست! تا همینجای کار هم او رکورد را زدهبود؛ انتشار دو آلبوم با فاصلهای کمتر از ۲۴ساعت. اینبار البته آلبوم، تولید تازهای نبود.
میدانم که میآیی را امیرحسین سام حدود ۱۹سال پیش ساختهبود و حالا به چنین تاخیری منتشر میشد.
حالا آلبومی که ۱۹سال بود پشتخط ماندهبود، چنان عجلهای داشت که دقیقا پشت سر آلبومی دیگر از عقیلی در کمتر از ۲۴ساعت منتشر شود.
«برف نو»، «میدانم که میآیی»، «پیک سحر»، «شهر خاموش من»، «سلامی به ایران»، «مسافر»، «ساز و آواز ۱»، «ساز و آواز ۲» و «فرود به ماهور» عنوان قطعاتی هستند که در این آلبوم گنجانده شدهاند.
هشتم بهمن شوک بهصورت تمام و کمال به رسانههای مرتبط با موسیقی وارد شد؛ سومین آلبوم سالار عقیلی طی یک هفته هم به بازار آمد: آلبوم «کجا رفتهای» به آهنگسازی محمدامین همایی. «کجا رفتهای»، «رویای فراموششده»، «جشن تنهایی»، «تماشا کن»، «حاشا» و «کیستم» با اشعاری از احسان افشاری اسامی قطعات این آلبوم را تشکیل میدهند. ماجرا آنقدر عجیب بود که یکی از خبرگزاریها در تنظیم خبر چنین آوردهبود: «این آلبوم یکی از تازهترین آثاری است که طی روزهای اخیر به خوانندگی سالار عقیلی پیش روی مخاطبان قرار گرفت». یکی از تازهترین آثار روزهای اخیر!
چرا اینطور شد؟
خب شاید بگویید این سه آلبوم را سه تیم مجزا تولید کردهاند؛ هم آهنگسازشان فرق میکند، هم تهیهکننده و هم پخشکنندهشان. درست! ممکن است تهیهکنندهها و پخشکنندههای این سه آلبوم در جریان نبودهباشند که قرار است طی یک هفته دو آلبوم دیگر نیز از سالار عقیلی به بازار موسیقی روانه شود. خب، ماجرا همین است! چرا نباید بدانند؟! یعنی خواننده این سه آلبوم نمیتوانست طی مذاکرهای ساده و بدیهی به تهیهکنندهها بگوید قرار است تهیهکنندهای دیگر نیز یکی دیگر از آلبومهایش را همین روزها منتشر کند و موعد انتشار آلبومهایش نباید اینقدر نزدیک به هم شود؟ یک هماهنگی ساده کافی بود که امروز، سالار عقیلی نهتنها ما را یاد علیرضا افتخاری نیندازد، بلکه چنین او را در پرکاری پشت سر بگذارد.
حالا شاید چنین انتظار سادهای با توجه به سوابقی که از سالار عقیلی و سوادرسانهایاش سراغ داریم، انتظار گزافی به نظر برسد اما آیا تهیهکننده آلبوم سوم که میدید همین چند روز پیش دو آلبوم از عقیلی منتشر شده، نمیتوانست دست نگهدارد و بازار را چنین از سالار عقیلی اشباع نکند؟
اصلا چه اشکالی دارد؟
البته ما گمان میکنیم مطرحکردن این سوال چندان محلی از اعراب ندارد و به نظر ما اشتباه است. منتها شاید شما باوجود اینکه ما در همان مقدمه گزارش به حنجره سالار عقیلی درود هم فرستادیم فکر کردهباشید خدای ناکرده ما بخیل هستیم و از این بابت ناراحتیم.
خیر! کاملا اشتباه فکر میکنید؛ ما از تولید و عرضه هرگونه اثر هنری، آن هم در این روزهای رکود هنر، استقبال میکنیم. منتها معتقدیم عرضه هنر نیز مانند تولید آن باید مبتنی بر شناخت بازار و شناخت رسانه باشد. بدیهی است که انتشار هر اثر هنری، نیاز به انتشار پیشخبرهایی دارد تا مخاطب خود را اندکی پیش از انتشار، به خود حساس کند.
سپس در روزهای انتشار، تیم عرضه و رسانه باید فرصت داشتهباشند مخاطب خود را با استفاده از رسانههای مختلف نسبت به ویژگیهای اثر آگاه کنند و چند مرحله دیگر که برای بازاریابی اثر نیاز است.
حالا هر یک از آلبومهای سهگانه عقیلی که پشت سر هم منتشر شدهاند، به اصطلاح همدیگر را میخورند و فرصت را از خواننده برای مداقه و انتخاب میگیرند. راستی، نکند در انتشار چنین آلبومهایی اساسا چنین مباحث حرفهای مطرح نیست؟
حتی بیشتر!
سال گذشتهبود که یاد گفتوگویی قدیمی از علیرضا افتخاری افتادیم و از آن یاد کردیم؛ گفتوگویی که همکار ما ۱۸سال پیش با او صورت داده و ۲۷بهمن ۱۳۸۱ منتشر شدهبود.
یعنی درست در زمانهای که افتخاری، مانند این روزهای سالار عقیلی و البته نه با رکوردی که او حالا زدهاست! بسیار پرکار بود و سالی چهار پنج آلبوم منتشر میکرد.
استاد فیالمثل از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۸۷ که میشود ۲۵ سال، ۵۵ آلبوم منتشر کرد؛ در یک فقره، سال ۱۳۷۹، افتخاری پنج آلبوم روانه بازارکرد.
در آن گفتوگو به جامجم گفتهبود: «خوشبختانه بهتازگی تصمیم گرفتهام کمتر کار کنم. سال ۸۱ کاری ارائه ندادهام چون احساس میکنم خستگی ناشی از کارهای متعدد بر کارهای بعدی اثری نامطلوب میگذارد و از لحاظ روحی نیز تعدد کار در مدت زمان اندک، ذهن را خسته میکند؛ چرا که خواننده در زمان کوتاه شعرها و ملودیهای زیادی را باید به خاطر بسپارد و این عامل تاثیر ناخوشایندی دارد.»
افتخاری اواخر بهمن ۸۱ گفتهبود در سال ۸۱ آلبومی ارائه نکردهاست. البته در همان سال «عشق گمشده» را منتشر کردهبود و دو ماه پایانی سال، آلبوم «شب عاشقان» را هم به بازار فرستاد تا در سالی که کمکار به نظر میرسید دست کم دو آلبوم را تولید کردهباشد! درست از دو ماه پس از انجام این گفتوگو یعنی فروردین ۸۲ تا پایان این سال، با وجود ادعای استاد بابت این که تصمیم گرفته کمتر کار کند، پنج آلبوم از او منتشر شد.
و این پایان ماجرا نبود؛ طی شش سال، ۲۱ آلبوم دیگر نیز منتشر کرد. اما بالاخره در دهه ۹۰ شمسی، به آنچه سال ۸۱ به جامجم گفتهبود جامهعمل پوشانید و در این هشت سال فقط سه آلبوم به بازار فرستاد و حالا هم که شش سالی است آلبوم منتشر نکردهاست. در مجموع او از سال ۶۲ تا سال ۹۳، یعنی طی ۳۱سال، ۶۳ آلبوم موسیقی منتشر کردهاست.
یعنی به طور میانگین سالی بیش از دو آلبوم و دقیقا اگر بخواهیم بگوییم سالی ۲.۰۱ آلبوم. خدا عمر استاد را زیاد کند و همیشه روی خط فعالیت هنری نگهشان دارد.
سالار عقیلی از سال ۱۳۸۰ که نخستین آلبومش منتشر شد تا امسال ۴۱ آلبوم منتشر کرده و حالا با آلبومهای تازهاش به عدد ۴۴ رسیدهاست بنابراین او طی۱۹سال، ۴۴آلبوم منتشر کردهاست؛ این آمار حتی از علیرضا افتخاری هم که به پرکاری شهره بود بیشتر است؛ سالی ۲.۱۵ آلبوم.
حالا طوری شده که عقیلی صرفا ما را یاد افتخاری نمیاندازد، بلکه باعث شدهاست پرکاری او را فراموش کنیم! افتخاری از جایی به بعد، آنطور که خود ادعا کردهبود، دانست باید کمی قدم آهستهتر کند. او حالا به عنوان خوانندهای که سلف عقیلی محسوب میشود، پیش روی خواننده جوان است.
صابر محمدی - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد