استقلال، میوه ممنوعهای بود که حتی نگاه کردن به آن نیز جرم محسوب میشد. واژه «آزادی» با تمام نهادینگیاش در فطرت انسانی بر ذهنها که هیچ، در عالم خیال نیز پرورده نمیشد.
گستره نفوذ اسلام در شعاعی به میزان کنج خانهها انعکاس داشت و منشور انسانساز، آن پیام الهی که نجاتبخش بشریت از درماندگی و واماندگی بود روی تاقچهها خاک میخورد.
در چنین فضایی زیست میلیونها انسان سپری میشد و هر روز بذر نومیدی و بیهویتی را در قلب این مردم کشت میکردند تا آنکه خورشیدی تابیدن گرفت؛ مکتبی تجلی یافت و بارقه امید را بر دلها تاباند.
آری امام خمینی سکاندار کشتی توفانزده قلبهای آکنده از وابستگی و بیهویت بود که توانست دلها را آرام سازد و با نور قرآن منور گرداند.
به راستی عقل، حیران است از درک نبوغ و شگرد رهبری بیمانند امام خمینی (ره)، والا شخصیتی که در اذهان اندیشمندان «قدیس پیر» لقب گرفت که «پهلو بهافسانه» زدهاست، چگونه میتوان با دستخالی، بیاسلحه به مصاف رژیمی رفت که تا دندان مسلح به ابزارهای جنگی بود؟ رژیمی که تمام ابرقدرتان پشتیبان آن بودند!
باید عمق رفتار و عمل امام خمینی (ره) را مورد تأمل قرار داد. ایشان دنیایی ساخت که زیست اجتماعی انسانها با احکام اسلامی سامان مییافت، قرآن منشور سبک زندگی اسلامی و محور ساماندهی نظام سیاسی قرار میگیرد.
تحولی که این پرچمدار حقیقت ایجاد کرد نه صرفا سیاسی و نه اقتصادی و نه نظامی بود بلکه یک دگرگونی بنیادین الهی بود که همه ابعاد زندگی اجتماعی و فردی جامعه را در بر میگرفت؛ یک انقلاب الهی بود و بنای انداختن طرحی نو را داشت.
این حقیقت انکارناپذیری است که بزرگمرد عالم به آن اعتراف داشت؛ مشیت الهی و قضای الهی چنین رقم زدهاست. در چنین نگرشی، تنها متاع «اخلاص»، کارگر خواهدبود. آنان که زلالی اخلاصشان رنگ بازد در مسیر تداوم انقلاب هرچند سختیها و مقاومتها را در مسیر پیروزی بر جان خریدهبودند در تنگناها و در پیچوتاب فریبنده دنیا مبتلا میشوند و در چرخش روزگار ناچارند رنگ بر چهره مالند، تا شاید سنخیت خود را با قیام الهی این مردم حفظ کنند.
غافل از آنکه باید به رنگ انقلاب بود تا با انقلاب بود. آنان که به رنگ انقلاباند هماره در اندیشه خدمت به پابرهنگان این امت گام مینهند.
جوهره جاودانگی و شکستناپذیری اندیشه و عمل امام خمینی (ره) یک حقیقت بود؛ اخلاص، خدایی اندیشیدن و برای رضای او عمل کردن.
امام با چنین تفکری ملت ایران را با دو مفهوم استقلال و آزادی مأنوس کرد. آحاد جامعه را از بند اسارت رهایی بخشید و بهموجب همین استقلال و آزادی، عزتمندترین جوامع دنیا گرداند، محور مقاومت در جهان گرداند و در حال حاضر چشمان نگران انقلابیون و آزادیخواهان گیتی به منظر عملکرد جمهوری اسلامی ایران دوخته شدهاست.
با چنین رهیافتی فراموش نکنیم «چه بودیم»، «چه شدیم» و «کجا هستیم» و حال «به کجا میرویم». تأسفبرانگیز است نابخردی برخی انقلابی نمایان، در اعمال سیاست، آنگونه مردم را به هماورد میطلبند و به دنبال اضمحلال چنین مدینه فاضلهای هستند.
باید بدانند درصورتیکه این نظام ساقط شود، مساله به نظام ختم نمیشود بلکه دیگر تفکر تشیع مجالی برای تجدید حیات سیاسی خود نخواهدیافت.
به این خاطر باید مطرح کرد جمهوری اسلامی در پیوند با حیات سیاسی تفکر تشیع و اسلام است و امروز خواب غفلت در حمایت از چنین نظامی موجب سیطره مجدد استبدادگران و استعمارگران بر جامعه ایران میشود.
عیسی مولوی وردنجانی - محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد