نیویورک تایمز نوشته او حدود ۵۰هزار گفتوگو را به نام خود به ثبت رسانده که رکوردی بینظیر است.
برای هر برنامهاش حدود یک و نیم میلیون بیننده ثبت شده که در حوزه گفتوگو آن هم از نوع سختش باز هم کمنظیر است.
لری کینگ برای اهالی رسانه، شخصیتی قابل احترام است.
او ثابت کرد گفتوگو اگر اصول درستی داشته باشد، میتواند برای مردم جذاب باشد. حتی گفتوگوهای جدی درباره موضوعات جدی.
لری کینگ با رئیسجمهوریهای زیادی همصحبت شده که ترامپ و محمود احمدینژاد، دو نفر از آنها هستند.
لری کینگ مبتلا به سرطان بود و قلبش هم درست کار نمیکرد اما این کرونا بود که از این بیماریهای زمینهای استفاده کرد و لری کینگ مشهور را برای همیشه از این دنیا و دنیای رسانه گرفت. با محمد ساجدی، پیشکسوت قدیمی رسانه که گفتوگو با ۵۰ رئیسجمهوری دنیا را در کارنامه خود دارد همصحبت شدم تا درباره سبک لری کینگ و موفقیتهای او برایمان بگوید.
ساجدی، محمد حسنین هیکل، روزنامهنگار مصری و اوریانا فالاچی، روزنامهنگار ایتالیایی را همسطح لریکینگ میداند و میگوید: این دو نفر هم گفتوگوهای زیاد و جذابی در کارنامه خود دارند و جزو بهترینهای رسانهاند و نکته جالب اینجاست که هر سه نفر را بیشتر مردم دنیا با گفتوگوهای متفاوتشان با چهرههای سرشناس به یاد میآورند.
ساجدی درباره دلایل اثرگذاری شخصیتی مانند لری کینگ در دنیای رسانه میگوید: به نظرم سه عامل از یک فرد، آدم رسانه میسازد؛ آدمی که همه عمرش را در رسانه سپری میکند و بازنشسته و خسته و بیانگیزه هم نمیشود. دلیل اول علاقهمندی است.اگر قرار است وارد رسانه شوی و کارت را با انگیزه ادامه بدهی و در رسانه به شهرت برسی، باید به این حرفه علاقه زیادی داشته باشی و به عنوان یک شغل به آن نگاه نکنی. شغلی که آخر ماه حقوقی به تو میدهد و بعد از ۲۵سال بازنشسته میشوی.کار رسانه بازنشستگی ندارد. هر چه بیشتر بمانی و با علاقه کارت را ادامه دهی، پختهتر میشوی و با تجربهتر و بهتر میتواند برای رسانهات کار کنی.
دوم، باید متخصص باشی. یعنی رسانه را بشناسی و علمش را بدانی و مرتب دانشات را به روزرسانی کنی. از طرفی بدانی در کدام شاخه و حوزه قرار است بیشتر فعالیت کنی و در همان حوزه تبدیل به متخصص شوی. اگر قرار است بیشتر در زمینه سیاست گفتوگو بگیری در این زمینه باید اطلاعات و دانشات را کاملا کنی و مرتب به روزرسانیاش کنی.
سوم این که، باید فن بیان و اصول زبان بدن را بدانی. این دو در ماندگاری فرد در رسانه تاثیر زیادی دارد. لریکینگ که درباره او صحبت میکنیم در این دو متخصص بود، حتی میدانست کی و چگونه باید لبخند بزند. چگونه باید با مهمانش ابتدای برنامه دست بدهد؛ شل یا محکم. حتی نوع نشستناش مقابل مهمان موضع او را مشخص میکرد. همه اینها را لری کینگ با تجربه به دست آورد. او با استعداد و بیپروا و باسواد بود. رسانهای مانند سیانان به همه اینها پی برد و سالها از او حمایت کرد تا او کارش را انجام دهد. این تجربه او را پخته و معروف کرد و رسانه را نیز به شهرت رساند. این رفتار کاملا دو طرفه است. رسانه از فرد حمایت میکند و فرد برای رسانه از جان و دل مایه میگذارد.
ساجدی میگوید اما در کشور ما اینگونه نیست. بیشتر افرادی که وارد رسانه میشوند به آن به عنوان یک شغل برای دریافت دستمزد ماهانه نگاه میکنند. چارهای هم ندارند چون به هرحال زندگی خرج دارد و فرد باید اول بتواند امرار معاش کند و بعد به علاقهاش که رسانه است، برسد.
برای همین در کشور ما معمولا آدمهایی که وارد رسانه میشوند بعد از مدتی آن را ترک میکنند، چون نمیتوانند مخارج زندگی را تامین کنند و دنبال کسب و کار دیگری میروند و اگر خیلی علاقهمند باشند رسانه را در حاشیه دنبال میکنند. برای همین است که آدمهای رسانه معمولا نمیتوانند برای رسانهای که در آن فعالیت میکنند شهرت و اعتباری بیاورند.
به نظرم اگر قرار است ما در ایران هم رسانه و آدم رسانهای تاثیرگذار داشته باشیم، اول باید حقوق و دستمزد آدمهای رسانه درست شود تا آنها مجبور نباشند شغل دیگری هم داشته باشند. رسانه شغل نیست بلکه صنعت است؛ صنعتی که امروزه برای دنیا تعیین تکلیف و رئیسجمهوری منصوب میکند یا نامزد ریاستجمهوری را بالا میبرد یا او را زمین میزند.
کاری که رسانههای آمریکا با ترامپ کردند. حتی رسانهای مانند تایم که متعلق به جمهوریخواهان است، زیر پای ترامپ را خالی میکند.
اگر قرار باشد رسانههای ما هم تاثیرگذار باشند باید دموکراسی را تمرین کنیم و بپذیریم رسانه علم است و در دنیای امروز تا با اصول و قواعد این علم و صنعت آشنا نباشی نمیتوانی در آن دوام بیاوری و تاثیرگذار باشی. فرق نمیکند هم صاحب رسانه و هم فرد رسانهای باید این قاعده را بدانند و بپذیرند.
ساجدی به حمایت متقابل صاحب رسانه و فرد رسانه اشاره میکند و میگوید: فعالیت در رسانه بازنشستگی ندارد. لریکینگ حتی وقتی در سیانان خود را بازنشسته کرد، این شبکه از او خواست با آنها قطع ارتباط نکند چون صاحب سیانان میدانست لریکینگ هر چقدر پختهتر و باتجربهتر شود برای او مفیدتر خواهد بود.
یادم هست مایک والاس، خبرنگار شبکه سیبیاس سال۵۷ به قم آمد تا با امامخمینی(ره) گفتوگو کند. قبل از آن به ایران آمده و با محمدرضا پهلوی هم مصاحبه کرده بود.
۳۵سال بعد با آقای احمدینژاد مصاحبه کرد و او به والاس گفت: «شما هنوز بازنشسته نشدهای و والاس گفت: بازنشستگی برای جهان سوم است. در کشور من آدمها بازنشسته نمیشوند و تا وقتی میتوانند به کارشان ادامه میدهند.»
والاس در ۹۳ سالگی زمانی که در واشنگتن پست فعالیت داشت، از دنیا رفت.
وقتی رسانه، آزادی عمل پیدا و مسائل مختلف را مطرح کرده و گفتوگوشونده با آزادی عمل به آنها پاسخ میدهد، رسانهای مانند تلویزیون تبدیل به همان جعبه جادویی میشود که همیشه درباره آن صحبت میشود. یعنی رسانهای تاثیرگذار که میلیونها مخاطب را با خود همراه میکند و به آنها خط و جهت میدهد.
در ایران، شبکه خصوصی نداریم، به همین دلیل نمیتوان توقع داشت رسانهها مانند رسانههای آمریکا یا اروپا عمل کنند. اینجا ما ۲۰شبکه تلویزیونی داریم اما همه یک شکل هستند و یک پیام را منتقل میکنند اما در کشوری مانند آمریکا که صاحب ۸۰شبکه تلویزیونی و ۷۰روزنامه است، برای هر کدام از آنها خط و مشی جداگانه و متفاوتی وجود دارد.
برای همین کارتل و امپراتوری است که همه مردم را تحت پوشش قرار میدهد. برژینسکی در گفتوگویی عنوان کرد دوره دیوار کشیدن تمام شده است. الان دوره ماهواره و رسانه است و ما با همین ماهوارهها به داخل خانهها میرویم و به مردم خط میدهیم.
اگر بپذیریم دنیای امروز متعلق به رسانههاست، این را هم میپذیریم که باید شرایطی فراهم کنیم تا افراد رسانه هم الگوهایی مانند لریکینگ داشته باشند.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد