کتاب «حیات برزخی» منتشر شد

نظر دو مفسر بزرگ درباره حیات برزخی

بتی جین ادی در کتاب "در آغوش نور" از تجربه نزدیک به مرگ خودش و اتفاقاتی که در عالم برزخ مشاهده کرده برای مخاطب توضیح می دهد
کد خبر: ۱۲۸۸۲۸۸

به گزارش جام جم آنلاین ، تجربه نزدیک به مرگ ، پدیده ای است که در سال های اخیر تعدادش رو به افزایش است. البته این تجربه در قدیم هم وجود داشته و افرادی بوده اند که چنین سفرهایی را در گذشته تجربه کرده اند ؛ کما اینکه چندی پیش در معرفی کتاب اَرداویراف‌نامه به چنین تجربیاتی در آیین زرتشت و پیش از اسلام اشاره شد. اما چیزی که بدیهی است افزایش این گونه تجربیات در این زمانه است که همگی آنها تایید کننده پیام های پیامبران ، علما و عرفا برای ما است.

دلیل دیگری که برای واقعیت داشتن این گونه تجربیات آورده می شود شباهت گفتار تجربه کنندگان است.فرقی ندارد که شخص موقع تجربه مسیحی بوده یا کافر یا مسلمان ، بهرحال هرکسی با هر وضعیتی پا به عالم آن سو گذاشته از عشق و محبت به مخلوقات ، مشاهده نوری غیرقابل توضیح ، عدم وجود ماده و زمان و گستردگی چندهزار برابری آن عالم سخنی به میان آورده. برخی تجربه کنندگان علت افزایش این تجربیات در عصر ما را عنایت خداوند برای یاری رساندن به جبهه حق در برابر هجوم نیرنگ های روز افزون شیاطین می دانند. بنابراین باید این فرصت ویژه ای که در این عصر برای ما به وجود آمده را قدر بدانیم و با مطالعه آثار افراد تجربه کننده عبرت گرفته و خودمان را برای سفری ابدی آماده کنیم

مروری بر کاراکتر و نویسنده کتاب

بتی جین ادی متولد 1942 میلادی کودکی سختی را پس از جدایی پدر و مادرش گذراند و سپس در دوران نوجوانی باورهای نادرستی را به او تحمیل کردند ، به گونه ای که خدایی وحشتناک برای او ترسیم کردند اما جستجوی وی برای پیدا کردن حقیقت موجب شد تا به دنبال ماهیت حقیقی خدا برود و تلاش های وی برای شناخت مسائل معنوی همواره ادامه دار بود

روایتی جذاب از تجربه نزدیک به مرگ نویسنده آمریکایی

 

ادی پس از دوبار ازدواج کردن و در حالی که برای هفتمین بار حاملگی را تجربه می کرد توسط پزشکان متوجه ناقص بودن فرزند خود شد اما نگهداری بچه را ترجیح داد و سرانجام فرزندش علیرغم پیش بینی پزشکان سالم به دنیا آمد! ادی پس از زایمان هفتم با مشورت همسرش تصمیم به قطع رحم خود گرفت و در 31 سالگی تحت عمل جاحی قرار گرفت

در ماه نوامبر  1973 میلادی بتی ادی پس از عمل جراحی موقتاً از دنیا رفت و وارد دنیای شگفت انگیزی شد که بعدها اتفاقاتی را که در آن دنیای عجیب برایش رخ داده بود را تبدیل به کتابی به نام "در پناه نور" یا "در "آغوش نور" کرد.ادی سال ها بعد از آن تجربه افسرده بود چون چیزهایی که دیده بود بسیار فراتر از جهان ماده بوده و هیچکدام از مسائل این دنیا دیگر برایش جذابیت نداشت.سپس با مرور زمان این مسئله برای وی قابل هضم شد و شروع به سخنرانی هایی راجب تجربه نزدیک به مرگ و نوشتن کتاب هایی توسط افراد مختلف در این باره کرد

درباره کتاب

این اثر کتابی درسی درباره تجربه نزدیک به مرگ است که به صورت داستانی جذاب و شگفت انگیز و در عین حال قابل فهم برای همگان نوشته شده است.

روایتی جذاب از تجربه نزدیک به مرگ نویسنده آمریکایی

 

قطعا سخت ترین بخش ماجرا برای انسان شک گرا و مادی گرا، درک چگونگی خروج از جسم و یا چگونگی لذت بخش بودن این تجربه است. در این کتاب اما نویسنده مراحل تجربه خویش را با قدرت نویسندگی خارق العاده بیان می کند. او توانسته ناشناخته ترین مفاهیم را با زبانی شیوا برای مخاطب قابل فهم بسازد ؛ به گونه ای که اگر مخاطب بدون بد بینی و به قصد آموزش یا کنجکاوی به سراغ این کتاب برود قطعا نوع نگرش بر زندگی اش دچار تغییرات بزرگی خواهد شد

بخشی از متن کتاب

سوالات زیادی در ذهنم نقش بستند که می‌خواستم جواب آن‌ها را بدانم. نور شروع به نفوذ در ذهن من کرد و سوالات من حتی قبل از آنکه آن‌ها را کامل کرده باشم جواب داده می‌شدند. نور او آگاهی بود و می‌توانست من را با تمامی حقیقت پر کند. به‌تدریج که اعتماد من افزایش می‌یافت و درون خود را بیشتر به نور می‌گشودم سوالات با سرعت بیشتری که برایم غیرممکن به نظر می‌رسید در من شکل می‌گرفتند و آناً نیز به طور مطلق و کامل جواب داده می‌شدند. من مرگ را به‌کلی متفاوت با آنچه تصور کرده و فهمیده بودم یافتم. قبر تنها برای بدن ماست و هیچ‌گاه روح ما در آن جایی ندارد. چیزهایی که از زمان‌هایی بسیار قبل از آمدنم به زمین می‌دانستم به‌تدریج من باز می‌گشتند، چیزهایی که به‌عمد با پرده‌ای از فراموشی و از بدو تولد از من پوشانیده شده بودند. من می‌توانستم دریایی از دانش و حکمت را در لحظه‌ای جذب کنم. به‌محض اینکه جواب سؤالی را می‌فهمیدم، سؤالات بیشتری در من شکل می‌گرفتند، که هر کدام متقابلاً بر روی بقیه بنا شده بودند، گوئی تمام حقایق عالم ذاتاً به هم متصل‌اند. دانش در عمق من رخنه می‌کرد و به یک معنا با من یکی می‌شد.

سخن پایانی

"در آغوش نور" به ما می آموزد زندگی های فردی ما حائز اهمیت و سرشار از معنی است. بارها و بارها آنهایی که در پایان زندگی وارد نور معنوی شده اند با این پیام ساده و در عین حال زیبا به زندگی بازگشته اند : عشق پدیده ای فوق عالی است و ما برای عشق ورزیدن به اینجا آمده ایم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها